کد خبر: 19193| تاریخ انتشار: یـک شنبه ، ۲۸ آذر سال ۱۴۰۰ | ساعت ۸:۴۵:۰ | تعداد بازدید: ۷۶۵

مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور با اشاره به تعامل دانشی بین حوزه علمیه و دانشگاه، گفت: امروزه در درون دانشگاه، دروس معارف تدریس می‌شود و در مقابل در حوزه علمیه نیز رشته‌های جدید تأسیس شده و شاهد قلمروهای متنوع در پژوهش و تحقیق هستیم.
مراسم بزرگداشت روز وحدت حوزه و دانشگاه، امروز شنبه ۲۷ آذرماه از سوی مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد. آیت‌الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور، در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:
ابتدا لازم است به این نکته اشاره کنم که حضرت خدیجه(س)، حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) سه بانویی هستند که گرچه تفاوت‌ها و تمایزاتی دارند اما نقاطی بسیار برجسته، این زنجیره آسمانی و بزرگ را یکدست و هماهنگ می‌کند. در میان این نقاط مشترک نخستین نکته آنکه این سه بانو فراتر از زمان خویش را می‌فهمیدند و حسگرهای وجودی آنها معادلاتی را فراتر از معادلات جاری تشخیص می‌داد. اگر سال‌های نخستین بعثت را بررسی کنیم در سراسر جزیرة العرب، کسانی که بفهمند جهان آن روز آبستن حوادثی نو است و عالم در انتظار وقایع جدیدی است نزدیک به صفر بوده و در میان آن مردمان، کسانی که بدانند برخلاف امواج به ظاهر نمایان، امواجی باطنی در جریان است، بسیار اندک بودند. 

سه بانویی که آینده تاریخ را تغییر دادند
حضرت خدیجه(س) این ویژگی را داشت که می‌فهمید عالم دگرگون شده و این وضعیت تداوم پیدا نخواهد کرد بلکه بشریت، جهان جدیدی را تجربه خواهد کرد. حضرت خدیجه(س) فراتر از زمانه را می‌فهمید و بر بام محیط مکه و جزیرة العرب و دنیای آن زمان قرار گرفته بود. عین همین قصه در مورد حضرت فاطمه زهرا(س) نیز مشهود است. در آن مقطع کوتاه بعد از رسول خدا(ص)، جریانی رخ نمود و توازن به هم ریخت و فتنه‌هایی که رقم خورد به گونه‌ای سنگین بود که شاید کمتر کسی می‌فهمید می‌توان در مقابل آن ایستادگی کرد. حضرت فاطمه(س) یگانه عصرِ خود در شناخت آینده بود. حضرت زینب کبری(س) نیز از همین ویژگی‌ها برخوردار بودند. بر اساس درکی که این سه تن داشتند از توان راهبری و مدیریت در بحران برخوردار بودند و در مقاطعی حساس، این وظیفه را بر دوش گرفتند و آینده تاریخ را تغییر دادند. امیدواریم همه ما قدرشناس این نعمت‌های بزرگ در حوزه و دانشگاه باشیم و زندگی آنها را بازشناسی کنیم. 
نکته دیگر اینکه، بنده سال‌ها مسئولیت مؤسسه‌ای را داشتم که در قلمرویی همانند مؤسسه عالی شهید مطهری کار می‌کرد و در چند دهه گذشته، هزاران دانشگاه و حوزه را مشاهده کرده‌ام و تئوری‌های فراوان در مسائل مربوط به حوزه و دانشگاه را مطالعه و کتابی نیز با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه منتشر کرده‌ام. شاید اگر به ۵۰ سال قبل بازگردیم که مرحوم علامه طباطبایی از قم به تهران برای ارتباط بیشتر با دانشگاه و جریانات پژوهشی می‌آمدند و بخواهیم بازنگری در وضعیت حوزه و دانشگاه داشته باشیم، به این نتیجه می‌رسیم که این دو تفاوت زیادی کرده‌اند. روزگاری بود که حوزه و دانشگاه فاصله بسیاری از منظر حوزه‌های دانشی داشتند. البته در گذشته نهادهایی واحد و یگانه هم داشتیم که به همه علوم و دانش‌ها می‌پرداختند اما قبل از انقلاب، این فاصله بسیار زیاد بود ولی امروزه فاصله‌های علمی به میزان زیادی کاهش پیدا کرده است.

گسترش روابط حوزه و دانشگاه
شکل‌گیری مؤسسات تلفیقی در قم و تهران همانند همین مؤسسه عالی شهید مطهری یکی از نشانه‌های پیدایش الگوهای جدید است. از سوی دیگر در درون دانشگاه، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری داریم و دروس معارف تدریس می‌شود. در حوزه علمیه نیز رشته‌های جدید تأسیس شده و شاهد قلمروهای متنوع در پژوهش و تحقیق هستیم. اینها اتفاقاتی بزرگ و نشانه‌هایی از ارتباط قوی‌تر دو نهاد حوزه و دانشگاه و تعامل دانشی میان آنها هستند. این اتفاقات منجر به این شده که شاهد همگرایی و داد و ستد بیشتر و انتقال گفتمان‌های هر یک از آنها باشیم.
اتفاقات گسترده‌ای در زمینه معرفتی رخ داده که منجر شده حوزه و دانشگاه از یک تعامل روان‌تر و بیشتر برخوردار شوند گرچه هنوز کاستی‌ها و راه‌های نرفته هم داریم. این روند، نهاد حوزه و دانشگاه را دچار تغییرات بسیار زیادی کرده است و حتماً این مسیر به خوبی پیش می‌رود و اتفاقاتی هم در درون آن رقم می‌خورد. نکته دیگر اینکه، ما برای اینکه در قلمرو علوم انسانی و غیر علوم انسانی به رویکردهای اسلامی عمیق‌تر برسیم، باید در حوزه علمیه اتفاقات بیشتری رخ دهد. بسط و پایه‌ریزی دانش‌های جدید در حوزه‌ها از لوازم تحقق این هدف است. از جمله این دانش‌ها، تفسیر با نگاه به رشته‌های نو است. در اینجا نیازمند تفسیرهای موضوعی دقیق و تخصصی هستیم و در نهایت شاهد تفسیری خواهیم بود که قلمرو سیاست، اقتصاد، روابط خانوادگی و ... را در برمی‌گیرد.

وظایفی که حوزه‌های علمیه بر عهده دارند
همچنین از حیث منابع در فقه الحدیث، نیاز به تغییر، تطور، بسط و گسترش اجتهادی داریم. اقدام دیگر در حوزه فلسفه‌های مضاف و امتداد فلسفه اسلامی است که باید مورد توجه جدی حوزه علمیه باشد. اقدام دیگر به طور ویژه در فقه است و زمانی می‌توانیم به رویکردهای نو و علوم انسانی اسلامی برسیم که این زیرساخت‌ها، عمق، گسترش و دامنه تخصصی پیدا کند.
تحولاتی که در قلمروهای دانشی، معرفتی، ساختاری و نهادی در این چند دهه رخ داده ویژگی‌های جدیدی را برای حوزه و دانشگاه به ارمغان آورده و البته نیاز به تأملات بیشتری دارد. به نظر می‌رسد با مطالعات نو باید تصمیمات جدیدی برای تعاملات حوزه و دانشگاه گرفت. از سوی دیگر اهداف ما آنگاه محقق می‌شود که در حوزه علمیه شاهد توسعه، تعمیق، گسترش و امتدادهای نو، آن هم نه در سطح کارشناسی‌های معمولی بلکه در سطح اجتهادیِ نو باشیم که به میزان اندکی در تهران و قم به آن توجه شده است. در برنامه‌های حوزه علمیه تلاش داریم به این مقوله دوم بپردازیم. در گام دوم انقلاب نیاز به عزم‌های جزم‌تری داریم. مسائل امروز حوزه و دانشگاه مسائل گذشته نیستند بلکه با مسائل جدیدی مواجه هستیم و امیدواریم اندیشمندان ما به خوبی به آنها بپردازند.
همچنین سیدعلیرضا فروغی، معاون پژوهشی مدرسه عالی شهید مطهری در این مراسم به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:
مدرسه عالی شهید مطهری، اولین مدرسه تلفیقی آموزشی حوزوی و دانشگاهی بعد از انقلاب اسلامی است. ما در دوره‌های کارشناسی اهتمام داریم که از ابتدا محتوای حوزوی همانند «لمعتین» و «اصول فقه مظفر» تدریس شود و سرلوحه کار ما باشد. در مقطع کارشناسی ارشد نیز خواندن «رسائل» و «مکاسب» در رشته‌های فقه کتبی نظیر شواهد و فلسفه صدرایی، فلسفه مشایی و حکمت اشراق هم خوانده شود. در سال ۱۳۶۶ گام مهمی که در مدرسه عالی برداشته شد، تأسیس رشته‌های فقه و حقوق اسلامی و فلسفه و حکمت اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد بود. 

اهداف تأسیس رشته‌های تلفیقی در مدرسه شهید مطهری
هدف رشته فقه و حقوق این بود تربیت صاحبنظران این دو حوزه را به صورت تطبیقی دنبال کنیم؛ همچنین برای رشته فلسفه و حکمت اسلامی همین تدبیر شد تا در کنار فلسفه غربی، فلسفه اسلامی هم خوانده شود. البته هر مدرسه عالی در کنار تأسیس دوره، اهداف میانی را هم در نظر می‌گیرد اما هدف اصلی در هرم آموزشی، آن چیزهایی است که برای پایان تحصیلات تکمیلی در نظر گرفته شده تا افراد صاحبنظر در اندیشه اسلامی تربیت شوند.
نگارش صدها پایان‌نامه کارشناسی ارشد در دو رشته فقه و حقوق و فلسفه و حکمت اسلامی با نگاه مقارنه‌ای، از دستاوردهای این شجره طیبه است و اکنون که به پشت سر خود نگاه می‌کنیم، این مدرسه، فارغ‌التحصیلان بسیاری داشته که در نهادهای مختلف کشور مشغول خدمت هستند. اکنون این نهال تبدیل به درختی تناور شده است و مخصوصاً فارغ‌التحصیلان دوره اول، اکثراً در نهادهای علمی همانند دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه مشغول فعالیت هستند. در طول ۳۴ سال گذشته، ۳۱ دوره دانشجوی کارشناسی ارشد در اینجا پذیرفته شده است و از سال ۱۳۷۳ که اولین دوره دکتری برگزار شد، ۱۱ دوره دکتری برگزار کرده‌ایم. اکنون مخصوصاً در حوزه علمیه خواهران تعداد زیادی از فارغ التحصیلان این مدرسه مشغول به فعالیت هستند.
با انسجامی که نسبت به ترسیم اهداف و مأموریت‌های این مدرسه داریم، باید دقیقاً در جهت تربیت افرادی گام برداریم که مورد مطالبه نظام جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری است. ان شاء الله بیش از پیش بر این موضوع همت گذاریم که اهداف و مأموریت‌ها به دقت تبیین شود و ما سعی کنیم در تأسیس رشته‌های جدید خصوصاً آن چیزی که خانواده‌ها، جامعه و نظام اسلامی از ما انتظار دارد، با جذب نیروهای مستعد و علاقه‌مند، این راه را با قوت و غنای بیشتری ادامه دهیم.

منبع:ایکنا

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7