کد خبر: 26373| تاریخ انتشار: سـه شنبه ، ۱۳ آذر سال ۱۴۰۳ | ساعت ۱۹:۱۳:۰ | تعداد بازدید: ۹۰۸

همایش الگوی حکمرانی اسلامی-ایرانی پیشرفت با بهره‌گیری از تحول علوم انسانی، اجتماعی و هنر با جایگاه رشته‌ای و بین‌رشته‌ای و بهره‌مندی از فضای تکمیلی فیزیکی و مجازی با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دکتر سعید رضا عاملی رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی، دکتر محمدرضا مخبردزفولی رئیس فرهنگستان علوم و دکتر حسین سیمایی صراف وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در محل فرهنگستان علوم برگزار شد.
"باسمه تعالی"


دکتر سعید رضا عاملی رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی در این همایش اظهار کرد: تغییرات گسترده‌ای که در حال رخ دادن است، شامل مجموعه‌ای از تحولات عمیق و متنوع می‌شود. جهان جدیدی که می‌توان آن را جهان دوم نامید، با عدم قطعیت‌های بسیاری همراه است. این عدم قطعیت به معنای بی‌علت بودن رویدادها نیست، بلکه به معنای مواجهه با درجات مختلف و پیچیدگی‌های متعدد است. در این جهان، مرزبندی‌های ساده‌ای مانند خوب و بد جای خود را به طیفی از حالات و درجات متنوع داده‌اند؛ مانند خیلی خوب، خوب، کمی خوب، و غیره.
وی افزود: در این فضا، محیط‌ها در هم تنیده‌اند و ویژگی چندجهانی و کوانتومی دارند. این وضعیت منطق محیط را بسیار پارامتریک و پیچیده کرده است. در جهان دوم، با متغیرهای بسیار زیاد و تأثیرات محیطی چندلایه مواجهیم. این جهان را می‌توان با میکروسکوپی تصور کرد که چشم ما را به واقعیت‌های ریزتر باز می‌کند و تراشه‌های دیجیتال نیز این منطق را به فضای جدید منتقل کرده‌اند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در چنین جهانی، اطلاعات و نظم‌بندی آن‌ها اهمیت بسیاری پیدا می‌کند. سؤالی که پیش می‌آید این است که چگونه می‌توان در این فضا از پارامترهای متعدد برای جستجوی اطلاعات و نظم‌بندی آن‌ها استفاده کرد. این جهان، بسیار نزدیک به ویژگی‌های درونی مغز انسان عمل می‌کند و ما را با سطحی جدید از واقعیت مواجه می‌سازد.
وی ادامه داد: در این میان، حکمرانی در این جهان جدید نیز تغییر کرده است. حکمرانی مطلوب، باید نگرشی الهی و توحیدی داشته باشد؛ نگرشی که فاخرترین نوع حکمرانی انسانی است. این حکمرانی، فرد را نه تنها به کنشگر تبدیل می‌کند، بلکه او را قادر می‌سازد با حکمت الهی زندگی کرده و بهترین تصمیم‌ها را اتخاذ کند. در این مسیر، کاربران نیز باید همراهی کنند و نگرش تحول‌گرایانه داشته باشند.      


 قدرت و انرژی جدید در فضای دوم
دکتر عاملی ادامه داد: در فضای دوم، قدرت و انرژی جدیدی وارد زندگی بشر شده است. اما این فضا نیازمند سطح آگاهی متفاوتی است که با آگاهی‌های جهان اول سازگار نیست. زیست در جهان دوم، مستلزم روش‌های جدیدی برای زندگی است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: یکی از ویژگی‌های هوش این است که قدرت ایجاد می‌کند، و این قدرت، فرد را به سمت تعامل و سازگاری سوق می‌دهد. هنگامی‌که مرتب در حال تایپ یا فعالیت در یک اپلیکیشن هستید، ناگزیر تحت تأثیر مسیرهایی قرار می‌گیرید که این اپلیکیشن برای شما تعریف می‌کند. این مسیرها لزوماً تمام امکانات و گزینه‌های ممکن را در بر نمی‌گیرند.
وی تأکید کرد: فضای دوم (جهان دیجیتال و مجازی) دارای قدرتی بسیار بالا و تأثیرگذار است. این قدرت، انرژی مضاعفی را وارد عرصه زندگی بشر کرده و ابعاد جدیدی از زندگی را به وجود آورده است. در این فضای جدید، بشر نیازمند سطح آگاهی متفاوتی است؛ زیرا آگاهی و مهارت‌هایی که در جهان اول (دنیای فیزیکی) برای زیست آرام و مفید کفایت می‌کردند، لزوماً در جهان دوم پاسخگو نیستند.
دکتر عاملی عنوان کرد: این فضا، روشی متفاوت برای زندگی می‌طلبد؛ روشی که بتواند همگام با تحولات این عرصه، به انسان‌ها امکان سازگاری، بهره‌وری و زندگی مؤثر را بدهد.  

 ظهور زیست بوم دوگانه       
وی با اشاره به زیست‌بوم جدید گفت: ظهور زیست‌بوم دوگانه باعث شده است که ما به محیط دوزیست تبدیل شویم. این وضعیت را باید پذیرفت و درک کرد. فیلسوفان جدید معتقدند که برای فهم پدیده‌ها، باید هم‌سطح با آن‌ها شد. برای مثال، در تعامل با کودکان، باید به زبان و رفتار آن‌ها نزدیک شویم.    
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی درباره دولت هوشمند گفت: دولت در عصر فناوری‌های پیچیده باید هوشمند عمل کند. در حوزه‌هایی مانند سلامت، گذران اوقات فراغت، و خدمات دولت الکترونیک، الگوهایی طراحی شده‌اند که می‌توانند به بهبود زندگی کمک کنند. دانشگاه‌ها نیز باید جلوتر از اجرا باشند و به الگویی الهی نزدیک شوند.       

 تبدیل شهروندان به کنشگر فعال      
وی با اشاره به تحول شهروندی گفت: شهروندان امروز، از حالت پذیرنده به کنشگر فعال تبدیل شده‌اند. این تغییر استقلال‌گرایی و کنشگری، کار دولت را پیچیده‌تر کرده است. این شهروند جدید، نیازمند شفافیت و تعامل بیشتری با دولت است.   
دکتر عاملی درباره عقلانیت الهی گفت: انتقال از دولت سنتی فردمحور به دولتی که بر عقلانیت الهی تکیه دارد، ضروری است. این مدل حکمرانی باید با بهره‌گیری از علوم انسانی، اجتماعی، مهندسی، و فلسفی طراحی شود. توجه به فضای مجازی و فیزیکی نیز در این مسیر اهمیت دارد.     
وی ادامه داد: در نهایت، این جهان جدید به الگویی اسلامی-ایرانی برای پیشرفت نیاز دارد؛ الگویی که بر پایه علوم انسانی و فلسفه، نظام‌های اجتماعی و حکمرانی جدیدی را شکل دهد.


حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه نیز در این همایش با تسلیت ایام فاطمیه اظهار کرد: بیش از ۱۵۰ نشست علمی و همایش تخصصی برگزار شده که جای قدردانی دارد. همچنین از مجموعه‌هایی که در این حوزه، به‌ویژه با هدایت و مشارکت اعضا، برنامه‌های متعددی داشته‌اند، سپاسگزاری می‌کنم. به‌ویژه از مدیر دانشمند و اندیشمند این مجموعه که فرهنگستان علوم را به پایگاهی برای پاسخ‌گویی علمی و فناوری، به‌خصوص در حوزه علوم انسانی، تبدیل کرده‌اند، تقدیر می‌نمایم.   
وی ادامه داد: اما پرسشی مطرح است: چرا با وجود این همه زحمات و تلاش‌های دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها، توفیق لازم حاصل نشده است؟ به نظر من پنج عامل کلیدی در این موضوع دخیل هستند.         
 
کم‌توجهی به فلسفه علوم انسانی        
وی ادامه داد: فلسفه، بنیانی است که از هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی، و ارزش‌شناسی سخن می‌گوید. این بنیان‌ها در علوم مختلف مانند روانشناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، علوم سیاسی، تاریخ، ادبیات و هنر تأثیرگذارند. در فلسفه علم، به روش‌شناسی آن علم نیز پرداخته می‌شود. اگر بنیان‌های فلسفی علوم انسانی و تعامل آن‌ها با سایر علوم شناخته شوند، روش‌شناسی تولید نظریه تقویت می‌شود. این امر موجب جسارت در اندیشیدن، قدرت نظریه‌پردازی، و نقد نظریه‌ها خواهد شد و زمینه برای نظریه‌پردازی در حوزه‌های انسانی و اجتماعی فراهم می‌گردد.
 
کمبود تحول در ساختارهای دانشگاهی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: از سال ۱۳۱۳ که دانشگاه تهران با شش دانشکده تأسیس شد، دانشگاه‌های ما بیشتر بر اساس ساختارهای سنتی شکل گرفته‌اند. این ساختارها غالباً موضوع‌محور نیستند. برای مثال، گروه فلسفه یا حقوق ممکن است دغدغه‌های خاصی مانند «فلسفه خانواده» یا «حقوق خانواده» نداشته باشند. اگر دانشگاه‌ها و گروه‌های علمی بر اساس موضوعات مشخص و نیازهای جامعه شکل بگیرند، خروجی بهتری خواهند داشت. همان‌طور که در دانشکده‌های فنی و مهندسی می‌بینیم، تخصص‌های ناظر به نیازهای صنعتی، خروجی‌های ارزشمندی به همراه داشته‌اند.
 
کم‌توجهی به کاربرد نظریه‌های اجتماعی در فناوری‌های نرم        
 استاد خسروپناه گفت: در علوم پایه، مسیر تبدیل دانش به فناوری و سپس تولید، از طریق پارک‌های علم و فناوری طی می‌شود. اما در علوم انسانی، این فرایند هنوز شکل نگرفته است. نظریه‌های اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی به‌ندرت به فناوری‌های نرم اجتماعی تبدیل می‌شوند. درحالی‌که علوم پایه، مثلاً شیمی، به مهندسی شیمی و سپس به فناوری‌های صنعتی تبدیل می‌شوند، در علوم انسانی این مسیر کمتر طی شده است. نتیجه این است که حجم نظریه‌های تولیدشده در حوزه علوم انسانی بسیار بیشتر از میزان کاربرد آن‌ها در فناوری‌هاست.
 
عدم کاربرد علوم انسانی در حکمرانی          
وی با اشاره به حکمرانی ادامه داد: حکمرانی یک فرایند هوشمند شامل سیاست‌گذاری، تنظیم‌گری، راهبری، اجرا، نظارت، ارزیابی، و اثرسنجی است. با اینکه اخیراً توجه به حکمرانی در کشور افزایش یافته و دانشکده‌های مرتبط با این حوزه شکل‌گرفته‌اند، همچنان کاربرد علوم انسانی در حکمرانی ضعیف است. حکمرانی باید بتواند نظریه‌های علوم انسانی را در سیاست‌گذاری و اجرا به کار گیرد. این پیوند می‌تواند زمینه‌ساز بلوغ و پویایی در علوم اجتماعی باشد.
 
عدم پیوند میان علوم انسانی و فناوری‌های نوین     
استاد خسروپناه بیان کرد: درحالی‌که علوم پایه و مهندسی به‌خوبی با فناوری‌های نوین پیوند یافته‌اند، علوم انسانی هنوز در این زمینه جای کار زیادی دارد. فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی می‌توانند ظرفیت‌های بی‌نظیری در حوزه علوم انسانی و هنر ایجاد کنند. برای مثال، هوش مصنوعی می‌تواند در تحلیل داده‌های انسانی، بهینه‌سازی فرایندهای آموزشی، و تولید محتوای هنری مؤثر باشد. این امر نیازمند رویکردی جدید به تعامل میان علوم انسانی و فناوری است.
 

دکتر حسین سیمایی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در این نشست، با تأکید بر ضرورت توجه بیشتر به علوم انسانی، به مسائل کلیدی در سیاست‌گذاری علمی و حکمرانی علمی پرداخت.
وی با اشاره به دغدغه‌های خود در زمینه علوم انسانی گفت: یکی از نکاتی که باید در این دوره به آن اهتمام بیشتری شود، توجه به علوم انسانی است. این موضوع جزو دغدغه‌های اصلی من است و امیدوارم با کمک فرهیختگان حاضر در این نشست بتوانیم جایگاه علوم انسانی را ارتقا دهیم.
او با انتقاد از گرفتاری‌های اجرایی و روزمره که مانع از توجه به مسائل کلان می‌شود، اظهار داشت: در برخی جلسات، مسائل جزئی مانند غذا یا روبالشتی مطرح می‌شود و وزیر علوم باید از چنین موضوعاتی تا هوش مصنوعی پاسخگو باشد. این حجم از گرفتاری‌های اجرایی، گاهی فرصت پرداختن به امور اساسی را از ما می‌گیرد.         

جایگاه علم در سیاست‌گذاری           
وزیر علوم با تأکید بر نقش علم در حکمرانی گفت: از زمان مشروطه، یکی از دغدغه‌های اصلی ایران، دستیابی به توسعه بوده است. برای این منظور به درستی به سراغ علم رفته‌ایم، اما باید ارزیابی کنیم که علم چه جایگاهی در سیاست‌گذاری و حکمرانی کشور داشته است. منظور من از علم در اینجا، بیشتر علوم انسانی است تا علوم طبیعی.
وی با اشاره به تجربه‌های شخصی‌اش افزود: در بسیاری از جلسات تصمیم‌گیری درباره مسائل کلان اقتصادی و اجتماعی، شاهد بوده‌ام که به پژوهش‌های انجام‌شده و تجربیات قبلی توجه نمی‌شود. این در حالی است که پژوهشگاه‌ها، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمی کشور ظرفیت‌های ارزشمندی دارند         .

 تعریف حکمرانی علمی         
وزیر علوم درباره مفهوم حکمرانی علمی گفت: حکمرانی علمی به معنای سندنویسی پشت درهای بسته نیست. در بسیاری از موارد، نهادهای مختلف به صورت جزیره‌ای و بدون هماهنگی کار می‌کنند. حکمرانی علمی فقط نظریه‌پردازی نیست؛ بلکه نظریه‌ها باید ناظر به اجرا و واقع‌بینانه باشند.      
وی تأکید کرد: حکمرانی علمی صرفاً حکمرانی توسط عالمان نیست؛ بلکه باید عالمانه باشد. بسیاری از عالمان در مقام تصمیم‌گیری، علمی عمل نمی‌کنند و تصمیمات غیرعلمی می‌گیرند. همچنین حکمرانی علمی نباید با آرزو پردازی یا تصمیم‌گیری‌های ذهنی محض اشتباه گرفته شود. این نوع حکمرانی باید مبتنی بر شواهد و واقعیت‌های اجرایی باشد.     

انتقاد از موازی کاری و تمرکزگرایی
وزیر علوم با اشاره به موانع حکمرانی علمی گفت: کلی‌گویی، تقلیل‌گرایی، موازی‌کاری و تمرکزگرایی از جمله مشکلاتی است که باید برطرف شوند. در بسیاری از موارد، تصمیمات ما ناشی از توافقات پشت پرده و چانه‌زنی‌های غیرعلمی است. این شیوه‌ها نه‌تنها به حل مسائل کمک نمی‌کند، بلکه به مشکلات موجود دامن می‌زند.     

علوم انسانی و کارکردهای آن          
وی درباره جایگاه علوم انسانی در توسعه جامعه گفت: تأکید افراطی بر کاربردی بودن علوم انسانی اشتباه است. اگر تنها به جنبه‌های کاربردی علوم انسانی توجه کنیم، شاخه‌هایی چون الهیات، فلسفه، ادبیات و تاریخ را بی‌ارزش جلوه داده‌ایم. این در حالی است که علوم انسانی نقشی کلیدی در خوشبختی جامعه و ارتقای فرهنگ آن دارد.
 او با اشاره به تجربه سیاست‌گذاری علم در آمریکا پس از جنگ جهانی دوم افزود: نباید علوم را تنها به مسائل کاربردی و رفع نیازهای عینی تقلیل دهیم. این نگاه ابزاری به علم، به آشفتگی در نهادهای علمی منجر می‌شود.
 وزیر علوم در پایان این نشست بر لزوم هم‌افزایی میان نهادهای علمی و سیاست‌گذاری کشور تأکید کرد و گفت: برای تحقق حکمرانی علمی باید از ظرفیت‌های علمی و پژوهشی کشور به‌صورت منسجم و هماهنگ استفاده کنیم.
 


دکتر محمدرضا مخبردزفولی رئیس فرهنگستان علوم در این نشست بیان کرد: اوایل انقلاب، زمانی که جریان انقلاب فرهنگی آغاز شد، فکر می‌کنم سال ۱۳۵۹ بود. برنامه‌ریزی و تحول در محتوای آموزشی دانشگاه‌ها و تأمین و تجهیز آن‌ها، چه از نظر نرم‌افزاری و چه از نظر سخت‌افزاری و فیزیکی، در دستور کار قرار گرفت. در این میان، افراد برجسته‌ای انتخاب شدند که نقش قابل‌توجهی در این مسیر داشتند، از جمله مرحوم شهید دکتر حبیبی. برآیند این تلاش‌ها در علوم انسانی، پس از مدتی به یک مأموریت ویژه منجر شد. ستاد انقلاب فرهنگی مأموریتی به جمعی از افراد، از جمله مرحوم آقای ربانی، واگذار کرد تا موضوع تحول در علوم انسانی و مسائل مرتبط با آن را پیگیری کنند.
وی افزود: این گروه کار خود را آغاز کردند و زحمات زیادی کشیدند. در آن زمان، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی تأسیس شد و تلاش‌های بسیاری در این حوزه صورت گرفت. با این حال، این مسیر با فراز و نشیب‌های متعددی همراه بود و جریان مستمری تاکنون نبود. پس از گذشت حدود ۱۵ سال، مجدداً حرکتی تازه آغاز شد. در جلسات متعدد با دوستان و همکاران، این موضوع را بررسی، تحلیل و آسیب‌شناسی کردیم و به دنبال یافتن راه‌حل‌هایی برای آینده و ایجاد جایگاه مناسب برای علوم انسانی بودیم.  
دکتر مخبزدزفولی گفت: گام بعدی تحول در شورای تحول علوم انسانی شکل گرفت و آقای حداد عادل محور قرار گرفت. اما بعد از پشت سرگذاشتن سه دوره تحول لازم در علوم انسانی شکل نگرفت. بیش از چهل درصد ورودی دانشگاه‌ها در رشته‌های علوم انسانی است، آیا دسترسی به شغل دارند، آموزش و پژوهش توانسته نتایج موردنظر ایجاد کند.

عدم دسترسی متخصصان علوم انسانی به مشاغل مختلف       
وی ادامه داد: امروز، دانشگاه‌های ما در حوزه علوم انسانی وضعیت خاصی دارند. این علوم، چه خوب و چه بد، جایگاه طبیعی خود را یافته‌اند. اما یکی از مسائل مهم این است که بسیاری از متخصصان علوم انسانی به مشاغلی دسترسی پیدا می‌کنند که این علوم نتوانسته‌اند به‌طور کامل مشکلات جامعه را، از نظر نرم‌افزاری، حل کنند. نوع نگاهی که اساتید و دانشجویان به این رشته دارند و پرسش‌هایی که در این زمینه مطرح می‌شود، اهمیت ویژه‌ای دارد.
رئیس فرهنگستان علوم عنوان کرد: من کاملاً با دیدگاه‌های مبنایی موافقم و معتقدم که نظریه‌های مبنایی باید به‌طور جدی موردتوجه قرار گیرند. تفاوتی ندارد که این نظریه‌ها در حوزه دانشگاهی یا حوزوی شکل بگیرند؛ آنچه اهمیت دارد، تعامل بین این دو بخش است. علوم انسانی امروز با حوزه‌هایی مانند نانو، بیوتکنولوژی، هوافضا و سلول‌های بنیادی پیوند خورده است. اما چرا در این حوزه‌ها مشاغل استاندارد تعریف شده‌اند، اما در علوم انسانی هنوز این استانداردها وجود ندارد؟ چرا نمی‌توانیم مشاغلی تعریف کنیم که فارغ‌التحصیلان علوم انسانی بتوانند جایگاه خود را در جامعه پیدا کنند؟
وی بیان کرد: برای مثال، در رشته‌های تجربی و مهندسی پزشکی، مشاغل کاملاً مشخصی تعریف شده است. اما در علوم انسانی دست ما بسته است. چرا استانداردهای لازم برای این حوزه‌ها تعریف نمی‌شود تا متخصصان علوم انسانی بتوانند نقش مؤثری در زیست فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تکنولوژیک ما ایفا کنند؟ تبدیل دانش نظری علوم انسانی به دانش عملی چرا اتفاق نیفتاده است؟   
دکتر مخبردزفولی اضافه کرد: ما امروز با فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی سروکار داریم که بنیادهای نظری و فرهنگی آن باید از طریق علوم انسانی تبیین شود. این حوزه، ظرفیت‌های زیادی برای تعامل با علوم انسانی دارد. به‌عنوان‌مثال، می‌توان از هوش مصنوعی برای تحلیل داده‌های اجتماعی یا بهینه‌سازی فرآیندهای آموزشی استفاده کرد. اما متأسفانه، در تبدیل دانش نظری علوم انسانی به دانش کاربردی ضعف داریم.       

ضرورت شکل‌گیری ارتباط درونی، ذاتی و واقعی بین علوم انسانی و سایر علوم     
وی ادامه داد: نکته مهم این است که ارتباط درونی، ذاتی و واقعی بین علوم انسانی و سایر علوم چگونه باید شکل بگیرد. بسیاری از دانشمندان رشته‌های دیگر به علوم انسانی نیاز دارند و پرسش‌های مهمی در این زمینه دارند. اگر علوم انسانی بخواهد درخشان باشد، باید وارد این عرصه‌ها شود و خود را در این زمینه‌ها تعریف کند. این تعریف باید قاعده‌مند و استاندارد باشد، وگرنه دانش نظری در یک‌گوشه باقی می‌ماند و تکنولوژی راه خود را می‌رود.
رئیس فرهنگستان علوم بیان کرد: اگر این تحول که ۱۲ سال پیش آغاز شده، با وجود برخی تلاش‌ها برای ناکام کردن آن، همچنان ادامه دارد. من باور ندارم که هیچ اقدامی انجام نشده، اما آیا کارها مطلوب بوده‌اند؟ خیر. ما باید با نگاهی واقع‌بینانه به داشته‌های خود نگاه کنیم و مسیر طی‌شده را ارزیابی کنیم.      
وی افزود: امروز، آقای دکتر عاملی و تیمشان در حال پیگیری این مسیر هستند. بدنه نخبگانی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه نقشی کلیدی در این فرآیند دارند. اگر این پیوندها برقرار است، باید آن‌ها را عمیق‌تر و گسترده‌تر کنیم تا این حرکت بزرگ به نتیجه برسد. امیدوارم این بار طعم شیرین تحول علمی را در کشور بچشیم      .
دکتر مخبردزفولی گفت: اگر بتوانیم این توفیق را به دست آوریم، جهش علم و فناوری ایران در مسیر دستیابی به کشوری قوی و شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی، به فضل الهی محقق خواهد شد.


دکتر آقامیری در نشست «تحول الگوی حکمرانی اسلامی ایرانی پیشرفت»: رئیس مرکز ملی فضای مجازی با اشاره به اینکه انقلاب صنعتی سهولت‌هایی در زندگی اجتماعی ایجاد کرد و توانمندی مشابهی که انسان داشت تضعیف شد، گفت: در حوزه هوش مصنوعی سؤال اصلی اینجاست قرار است کدام بُعد زندگی ما را تسهیل و جایگزین کند که در نهایت منجر به این می‌شود که در آن حوزه احساس نیاز ما کاهش پیدا کند؟  
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز ملی فضای مجازی، دکتر سید محمدامین آقامیری دبیر شورای عالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی، در نشست «تحول الگوی حکمرانی اسلامی ایرانی پیشرفت در علوم انسانی، اجتماعی و هنر؛ جایگاه بین‌رشته‌ای و بهره‌مندی از فضای تکمیلی فیزیکی و مجازی» که صبح امروز(12 آذر) در فرهنگستان علوم برگزار شد، با تشکر از برگزار کنندگان این همایش و با اشاره به اینکه مسئله حکمرانی با بروز و ظهور فضای مجازی چالش‌های جدیدی پیدا کرده، گفت: الگوی حکمرانی در فضای فیزیکی با سبقه و پیش‌فرض‌هایی که ما داریم و با توجه به کارهایی که در دنیا انجام شده و سالیان سال حکومت‌ها آن را پیش بردند، همواره بر تدوین قانون متمرکز بوده و بر اساس قانون، نهادها و دستگاه‌ها کار خودشان را سامان می‌دادند.          
دکتر آقامیری با بیان اینکه ابزار اعمال حکمرانی یک موضوع پیش‌فرض بدیهی در فضای فیزیکی و سنتی بوده است چراکه قالب، محتوا و نیروی انسانی در ید قدرت حکمران قرار داشت اما در فضای مجازی الگوهای حکمرانی تغییر کرده است، اظهار داشت: اگر فرض بگیریم همه قوانین و چارچوب ها مشخص‌شده باشد، مسئله‌ای که در فضای مجازی اهمیت دوچندانی دارد و در فضای فیزیکی و سنتی ما با آن درگیر نیستیم، اعمال حکمرانی است و این یکی از خلأهایی است که پیچیدگی زیادی دارد.          
رئیس مرکز ملی فضای مجازی با بیان اینکه در حوزه تدوین مقررات برخی کشورها پیشروتر از ما هستند و در حوزه‌های مختلف کارهای متعددی در حال انجام است و در حیطه خدمات و بازار در فضای مجازی قوانین متعدد و گسترده‌ای را تدوین و تصویب کردند، خاطرنشان کرد: اما مسئله مهم ابزار اعمال قانون است و امروزه کشورها به‌صورت متنوع سراغ آن رفتند؛ برخی کشورها به سمت الگوی سنتی برگشتند و برخی کشورها سمت فناوری‌ها و قدرت‌های نرم برای اعمال حکمرانی حرکت کردند.         
وی افزود: یکی از سؤالات جدی در این عرصه که باید جواب آن را بدهیم این است که الگوی ما برای حکمرانی در فضای مجازی با حکمرانی در فضای فیزیکی چه تفاوت‌هایی دارد و بر کجا باید دست گذاشت و روی آن تمرکز کرد؟ اگر ما بر مدل‌های سنتی خودمان در حکمرانی در حوزه‌های محتوایی و فرهنگی، اصرار داشته باشیم آیا موفق خواهیم بود؟ به‌عنوان‌مثال نظام تنظیم گری محتوایی در کشور و قوانین ما، قالب محور است. در حوزه وزارت ارشاد ما معاونت مطبوعات داریم که از کاغذ مطبوعات تا محتوای منتشرشده را رسیدگی و نظارت می‌کند، معاونت سینمایی، معاونت هنری و... هرکدام قالب انتشار را اعم از نشریات، فیلم و سریال و... در دست دارند و از این مسیر اعمال حکمرانی می‌کنند اما در حالتی که ما با سکوها مواجه هستیم، سکوها واسطه‌ای بین عرضه‌کننده و خدمات گیرنده هستند.   
دکتر آقامیری با بیان اینکه در فضای سنتی ما با دو بازیگر روبه‌رو بودیم اما در فضا مجازی سکوها به‌عنوان واسطه و یا بازیگر سوم شروع به کار کردند، تصریح کرد: در این شرایط، حکمران در مزیت مدیریت قالب دچار مشکل شده و از این ابزار نمی‌تواند استفاده کند لذا یا باید بر سر راه سکوها مانع ایجاد کند که منجر به عدم شکل‌گیری بازار اقتصادی در این حوزه و بروز و ظهور خلاقیت‌ها می‌شود و یا اغماض کند و دائماً از حکمرانی خودش نزول پیدا کند که در این حالت اعمال حکمرانی و ایجاد چارچوب برای تأمین منافع مردم و نیازمندی‌های کشور را از دست می‌دهد. این سؤالات، سؤالات مهمی است که الگوی حکمرانی ما در فضای مجازی چیست و نیاز داریم نگاه‌های جدیدی تزریق کنیم و این نگاه‌های جدید کار را پیش ببرد.       
رئیس مرکز ملی فضای مجازی در بخش دیگری از سخنان خود، به مبحث هوش مصنوعی اشاره کرد و گفت: یکی از ساحت‌های جدی که هوش مصنوعی دارد و باید برای آن تدبیر کرد، تأثیری است که بر عامل اجتماعی می‌گذارد. بعد از انقلاب صنعتی که ماشین بخار اختراع شد و سهولت‌هایی در زندگی اجتماعی ایجاد کرد، توانمندی مشابهی که انسان داشت تضعیف شد و کار به دستگاه‌ها واگذار شد و هرچه این گسترش یافت، نیازمندی بشر به قدرت فیزیکی کاهش پیدا کرد.          
وی ادامه داد: سؤال اصلی اینجاست که هوش مصنوعی قرار است کدام بُعد زندگی ما را تسهیل و جایگزین کند که درنهایت منجر به این می‌شود که در آن حوزه احساس نیاز ما کاهش پیدا کند؟ این سؤال، سؤال مهمی است و خلأ و مسئله جدیدی است که با آن مواجه هستیم و نیاز داریم حکمرانی در هوش مصنوعی و توازن را حفظ کنیم؛ از طرفی هوش مصنوعی وابستگی شدیدی پیش می‌آورد و قدرت خلاقیت را کاهش می‌دهد که باید برای آن‌هم فکری کرد.
دکتر آقامیری با اشاره به اینکه هوش مصنوعی موضوعاتی را در کنار خود ایجاد می‌کند که نیازمند فکر و برنامه‌ریزی است، اظهار داشت: یکی از این موضوعات بحث اخلاق در هوش مصنوعی است که امروزه یونسکو در حال کار بر روی آن است و تبعات آن را در سطح بین‌المللی باید چارچوب گذاری کرد. در هوش مصنوعی باید این مسائل جدید و خلأها را در کنار هم دیگر تبدیل به موضوعاتی کنیم که اساتید در علوم انسانی و علوم اجتماعی چارچوب نظام مسائل آن را مشخص کنند و کمک کنیم که ان شاءالله پاسخ‌های مناسبی به آن‌ها بدهیم.  
رئیس مرکز ملی فضای مجازی در پایان خاطرنشان کرد: چالش اصلی ما در الگوی حکمرانی در فضای مجازی هم خلأهایی است که به خاطر تغییرات سریع در این حوزه با آن مواجه هستیم و هم موضوعات بدیعی که نیاز به چارچوب گذاری دارد؛ امیدوارم در فضایی که مزیت آن مستقل بودن از مکان و زمان باشد، با تلاش آحاد مردم ما و همچنین مردم کشورهای دوست و شخصیت‌هایی که علاقه‌مند به زیست در این فضا هستند، این مسیر را پیش ببریم و برای این موضوعات پاسخ مناسب پیدا کنیم .



آیت‌الله علی‌اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز ضمن تسلیت ایام فاطمیه در این نشست بیان کرد: این نشست خوب است که برگزار شود تا بتوانیم به حواشی و حوالی این سند بپردازیم. عنوان بحث «علوم انسانی معنویت بنیان و کارکرد آن در حوزه پیشرفت» است. ما وقتی می‌گوییم «معنا»، عبارت است از عالم غیب و غیبِ عالم و وجه ملکوتی و غیب کون و مکان که مهیمن و محیط بر آن است که تحت نظام ناشی از مشیت الهی اطلاق می‌شود که من اینگونه تعبیر می‌کنم وجه ملکوتی و غیب کون کائنات که اشرف از وجه ملکی و شهادت جهان و مهیمن و محیط بر آن است و تحت نظام علی ناشی از مشیت الهی تدبیر می‌شود. 
وی ادامه داد: معنویت اسلامی_ ایرانی که امروز در جهان موج وسیعی در عرصه معنویت‌گرایی ایجاد کرده با دو جهت‌گیری مطرح شده است؛ برخی به دنبال گریزگاهی هستند تا در یک عالم ظلمانی و مادی به آنجا پناه ببرند که این افراد به سراغ دین نمی‌آیند یا احیاناً آگاهی ندارند اما با عنوان معنویت در این پناهگاه هستند. ممکن است این افراد هدف را درست انتخاب کرده باشند اما مسیر را به خطا می‌روند. 
آیت‌الله رشاد اضافه کرد: جریان دومی وجود دارد که سعی می‌‌کند معنویت را رقیب دین تعبیر و در عرض دین معنا کند که برخی از روشنفکران محلی و بومی ما چنین شعارهایی را می‌دهند که می‌خواهند معنویت را جایگزین دین کنند.

چیستی معنویت اسلامی           
وی با بیان اینکه مراد ما از معنویت، معنویت اسلامی است اظهار کرد: معنویت اسلامی به معنای مواجه موحدانه دین پایه با عالم غیب و غیب عالم و سلوک به فراخور این مواجه در ساحت شهادت هستی است. علوم انسانی در حقیقت انسان‌شناسی تفصیلی است نه صرفاً در مقام شناخت که در مقام زیست هم یک گفتمان است و می‌خواهد تظاهرات وجودی انسان را در عرصه‌های مختلف تحلیل و تدبیر کند        .
آیت‌الله رشاد ادامه داد: سؤال این است برای اینکه بخواهیم یک علم را معنوی یا اسلامی کنیم چه باید کرد؟ «منات وحدت و تمایز علم» بحثی است که در فلسفه علم و بعضی از علوم به آن پرداخته شده است که بیان می‌‌کند چه انباشتی از قضایا با هم به یک علم تبدیل می‌شود آن را از علوم دیگر جدا و متمایز می‌کند که در درون هم با هم منسجم می‌شوند و از انسجام انباشتی از گزاره‌ها و قضایا در درون و تمایز این مجموع با یک معیار مشخص، علم به وجود می‌آید؛ مثلاً طب ابتدا یک دانش بود که اکنون به ده‌ها و صدها دانش تبدیل شده است و در حوزه علوم انسانی هم همین وضعیت است. 
وی افزود: نظریه‌های مختلفی درباره علم مطرح است مثلاً برخی می‌گویند ملاک وحدت و تمایز علم به موضوع است که هر علمی در موضوع با سایر علوم متمایز است یا برخی به غایت می‌پردازند و می‌گویند که هر علمی با غایتی که می‌خواهد محقق کنند متفاوت می‌شود و برخی روش، مسائل، حیثیت و.. را مطرح می‌کنند. همه این نظریه‌ها اشکالاتی دارند از جمله اینکه همگی موارد نقض دارند.              

نظریه «تناسب» با پنج رکن   
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ما نظریه دیگری تحت عنوان «تناسب» مطرح کردیم گفت: این نظریه می‌گوید هر علم پنج رکن دارد که شامل مبنا، موضوع، غایت، مسائل، منطق و روشی دارد. آنگاه که این پنج مؤلفه با هم سازگار و متناسب شدند یک علم شکل می‌گیرد. بر اساس این نظریه اگر بخواهیم علوم انسانی و اسلامی را تعریف کنیم زمانی این علم اسلامی می‌شود که هر پنج مؤلفه آن متناسب با اسلام باشد. 
وی تصریح کرد: ما علم اسلامی نسبی نداریم؛ پس اگر بخواهد علوم انسانی، اسلامی شود باید بر اساس مؤلفه‌های اسلامی باشد. باید غایات اسلامی شود به این معنا که مقاصد‌الشرعیه را تعقیب کند. این مقاصد نباید فقط در فقه تعقیب شود بلکه باید در اخلاق، تمدن و سبک زندگی نیز تعقیب شود؛ پس اگر علومی بخواهد اسلامی شود باید غایات آن نیز اسلامی شود.      

وفاق بین فقه، اخلاق و علوم انسانی      
آیت‌الله رشاد بیان کرد: اگر پیش انگاشته‌های معنوی را بنیان قرار دادیم و گفتیم همه هستی مجرای الهی است و همه امور را در قبضه الهی دانستیم می‌تواند در معنویت تأثیر بگذارد. موضوع انسانی، انسان است که از سه دسته تشکیل می‌شود؛ گزاره اول شبهه فلسفی، گزاره دوم بایستی و گزاره سوم شایستی است. علوم انسانی در دنیای سکولار رقیب فقه و شریعت است و ما درصدد هستیم علوم انسانی را اسلامی کنیم تا بین فقه، اخلاق و علوم انسانی وفاق به وجود بیاید.
این استاد حوزه اضافه کرد: بنا نیست علوم انسانی کنار گذاشته شود و همه آرا را تخطئه کنیم‌ بلکه می‌خواهیم گفتمانی را ایجاد کنیم که اسلامی باشد که در این صورت با اخلاق و فقه ما سازگار خواهد بود و در نهایت علوم انسانی در خدمت فقه و اخلاق در خواهد آمد. فقه بدون علوم انسانی کارایی نخواهد داشت و اگر فقه بخواهد در حوزه اقتصاد نظر دهد به علم اقتصاد نیاز دارد؛ مثلاً بسیاری از مراجع ما معترض هستند که بانک‌ها ربوی عمل می‌کنند البته در مقام نظر اینگونه نیست اما در مقام عمل ربوی است.             
وی ادامه داد: اگر انسان را فردی دانستیم که خداوند او را خلق کرده است به عنوان خلیفه خود و حیوان برتر و ناطق نیست که اگر عبد شد، خلیفه می‌شود؛ اگر انسان را در علوم انسانی این‌گونه دیدیم، علوم انسانی و اسلامی و معنوی می‌‌شود.       

وحدت حوزه و دانشگاه در غفلت از قرآن              
آیت‌الله رشاد تصریح کرد: یکی از غفلت‌هایی که ما حوزویان و دانشگاهیان کردیم این بوده است که به قرآن مراجعه نمی‌کنیم و در این موضوع وحدت بین حوزه و دانشگاه محقق شده است. آیت‌الله جوادی آملی فرمودند که فقه ما تک منبعی شده است و علم ما نیز تک منبعی است و اسلامی نشده است و از قرآن استنباط نمی‌کنیم. وقتی از قرآن استنباط کنیم قرآن برای عقل، سنت، فطرت و تجربه سهم قائل است.                 

تک بعدی بودن یکی از اشکالات علوم انسانی               
وی ادامه داد: ایراد اساسی علوم مدرن تجزیه‌گرا و متناسب‌گرا بودن است و منسجم و کل‌نگر نیست و به همین دلیل برای جبران این ضعف اکنون به مطالعات بین‌رشته‌ای می‌پردازد و به لحاظ روش نیز متکی به تجربه است. باید توجه کرد که تجربه، منبع نیست بلکه روش است و تجربه همیشه ظنی است؛ بنابراین یکی از اشکالات علوم انسانی موجود تک بعدی بودن است و کلام وحی، سنت، عقل و فطرت را که منبع معرفت هستند کنار گذاشته‌ایم. آنچه در علوم انسانی و اسلامی باید مطرح شود رجوع به همین منابع و وحی به‌عنوان منبع اصلی است. 
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: اصولاً علم از سپهر الهی با مجرای مختلف به ساحت انسانی تنزل پیدا می‌کند و علم الهی و یک عنصر معنوی است. ما آیات و روایات فراوانی داریم و ای‌کاش به آن‌ها مراجعه می‌کردیم؛ زیرا آن‌ها به ما قاعده می‌دهند مثلاً می‌گویند اگر می‌خواهید اقتصاد شما درست شود باید تقوا پیشه کنید زیرا اقتصاد جامعه متقی درست خواهد شد؛ تا زمانی که فساد و فسق در جامعه جاری، عادی، شایع و رو به گسترش است مشکل اقتصاد حل نخواهد شد.  

تقوا و حل مشکلات جامعه           
وی تأکید کرد: ما توقع نداریم که همه آحاد جامعه متقی شوند زیرا انسان آزاد و مختار است و می‌تواند کافر هم باشد اما اگر مدیران، نخبگان، پیشاهنگان، راهبران و پیشکسوتان متقی شوند همه مشکل‌ها از جمله اقتصاد حل خواهد شد و آسمان پیوسته خواهد بارید و ابواب آسمان باز و برکت نازل خواهد شد. 
وی در پایان اضافه کرد: منطق تک ساحتی و تک بعدی برای ما انسان‌های عادی گره از کار فروبسته حقایق را نخواهد گشود اما پیامبر(ص) و معصومین(ع) صرفاً با اتکا به وحی و عقل می‌توانند همه حقایق را استنباط کنند ولی ما باید از همه پنج منبع استفاده کنیم.




حجت‌الاسلام حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در این نشست بیان کرد: ما در جهان اسلام طبقه‌بندی‌های مختلفی از علوم داریم که تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند اما این تفاوت‌ها ذوقی نیست و کاملاً بر اساس مبانی است و در جهان مدرن نیز همین‌گونه است یعنی نسبتی که بین طبقه‌بندی علوم وجود دارد متأثر خیلی از مسائل است.
وی ادامه داد: امروز علم را در معنای Science به کار می‌بریم و مفاهیم دیگری را مانند knowledge در کنار آن قرار دادیم. معنای علم از نیمه دوم قرن نوزدهم تا پایان قرن بیستم تطورات زیادی پیدا کرد که نتیجه مسائلی است که در درون یک چارچوب برای یک تعریف به وجود آمده است.       
پارسانیا افزود: اکنون علوم انسانی در ادبیات مدرن کمتر استفاده می‌شود و بیشتر علوم اجتماعی به کار برده می‌شود که در قبال علوم طبیعی قرار داده‌ایم که این دو Science است را در قبال انسانیات قرار می‌دهیم. ما در ادبیات فارسی Humanities  را به علوم انسانی ترجمه کردیم که این ترجمه یک خطای راهبردی است که رخ داده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: عقل در دیدگاه دکارت به‌عنوان یک حقیقت جوهری نیست و فقط یک قوه انسانی است و این مسئله موجب شد که عقل در دیدگاه کانت صرفاً یک امر و قدرت انسانی نه برای شناخت عالم بلکه برای صورت بخشیدن به عالم دیده شود و کنار آن مسائل معرفت‌شناسی پیش آمد که عقل خصلت روشنگری و صورت‌یابی خود را از دست داد و صورت‌گر عالم شد و نوعی ماتریالیسم را در نگاه به هستی در افق عالم طبیعت دیدند که زمینه را برای تعریف بعدی توسط آگوست کنت ایجاد کرد.
وی ادامه داد: کنت تحولات عظیمی ایجاد کرد که ریشه در مبادی فلسفی غرب داشت. بدون شک کنت به‌شدت کانتی است از این جهت که عقل را به‌عنوان یک منبع معرفتی نمی‌شناسد و عقلانیت را که یک فعل و دست‌آورد بشری است قرار می‌دهد و حس مواجه با طبیعت را حوزه معرفت علمی قرار می‌دهد. در دیدگاه کانت هم شهود واقع، فقط شهود حسی است و شهود ریاضی و عقلی سوبژکتیو به معنای صرفاً انسانی است و به تعبیر هایدگر مثل این است که انسان رفته و بیرون عالم ایستاده است و خودش بخشی از واقع نیست و صرفاً می‌خواهد واقع را صورت ببخشد.
پارسانیا اضافه کرد: او معتقد بود جایی تولید علم می‌شود که ذهن در حال صورت‌بخشی به عالم است که حقیقتاً مشهودات حسی یعنی زمان، مکان، علت و.. را صورت‌گری می‌کند. وقتی درباره سوژه‌های محسوس به کار بردیم  Science تولید می‌شود و انکشاف رخ می‌دهد.      
وی اظهار کرد: در دیدگاه کنت همین صورتی که در افق حس بیان می‌شود لفظ علم را محدود و منحصر کرده است و مفاهیم مانند خدا، خلود و نفس مسائل مربوط به ذهن است و هستی‌شناسی نیست و این مفاهیم کمک می‌کند تا عالم حس را صورت دهیم لذا متافیزیک چیزی جز ذهن‌شناسی نیست.
 پارسانیا ادامه داد: کنت بیان می‌کند عبارت Science را فقط برای دانش آزمون‌پذیر به کار می‌بریم و آنچه آزمون‌پذیر نیست به آن Science نمی‌گوییم. او می‌گوید آنچه را که با روش عقلی کار می‌شود فلسفه است و هیچ فیلسوفی فلسفه را در طول تاریخ فلسفه با این معنا تعریف نمی‌کند. فلسفه به معنای شناخت حقیقت بود که به حسب مورد، بدون حس نمی‌توانست بشناسد و گاه عقل به صورت تجریدی، گاه با کمک نقل و گاه عقل روح‌القدس بود که به صورت شهودی درک می‌کرد و این مجموعه تولید معرفت، علم، خدا، مبدأ، معاد و... می‌کرد.  
وی افزود: عقد بین قلب با آنچه پیوند می‌خورد این‌گونه است که باید از قبل عقد علمی ایجادشده باشد وگرنه نوعی ایمان‌گروی کور ایجاد می‌شود. فلسفه تلاشی است برای عقلانی کردن برای توضیح هر چیزی از جمله توضیح عالم است یعنی وقتی با تأیید حسی همراه نبود دیگر علم نیست و این معنای Science نزد کانت است و فلسفه در حقیقت در عقل لولیدن است. تمام تحولاتی که در تاریخ علم مدرن در قرن ۱۹ و ۲۰ رخ می‌دهد در زمینه بازی‌ است که کنت با یک عقبه کانتی ایجاد کرده است؛ یعنی از این به بعد تناقضات و اشکالاتی است که در تعریف کنت وجود دارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: وبر بحث دانش و ارزش را بیان می‌کند درصورتی‌که علم حق ندارد که درباره باید و نباید صحبت کند. وبر بین موضوع طبیعت و علوم طبیعی با موضوع حوزه انسانی فرق می‌گذارد زیرا انسان کنشگر است و بر اساس اراده و آگاهی کار می‌کند. موضوع علوم انسانی فهمیدنی است و دیدنی نیست. علوم طبیعی با مشاهده و نگاه کردن از بیرون پیش می‌رود ولی علوم انسانی درباره موضوعاتی سخن می‌گوید که برساخت انسان‌ها است و انسان‌ها ایجاد کردند و ابزار زندگی آن‌ها است.       
وی ادامه داد: این حوزه معرفتی است که دانشی را به وجود می‌آورد که آکادمیک است اما Science نیست بلکه موضوع Science است که عبارت است از فرهنگ، زبان، حقوق، هنر، نقاشی، ترسیم عالم و... بنابراین این‌ها موضوع علوم انسانی است به همین دلیل فلسفه، الهیات، فقه و حقوق را به علوم انسانی ترجمه کردیم ولی آن‌ها علوم انسانی نیستند و Humanities  هستند. ما نیاز به معرفت به آن‌ها داریم و روش آن‌ها تفهمی است و اصلاً تبیین در آن‌ها وجود ندارد و تفسیر است.   
 پارسانیا اضافه کرد: در جهان اسلام عقل اولین مخلوق خدا است و خداوند عقل را که آفرید عالم را آفرید و عقل فیض منبسط الهی است و جهان همه عاقلانه است. دانش‌ آزمون‌پذیر، دانش عقلی تجریدی، دانش عقلی نقلی بخشی از علم است بنابراین نه دانش از ارزش جدا است و نه حقوق، فقه، متافیزیک و .. چنین است که علم نباشد بلکه همگی علم است و در همه آن‌ها تبیین وجود دارد.       

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7