پژوهش «تدوین سند دانشگاه حکمت بنیان از مبانی نظری تا راهبردی»؛ بهکوشش دانشگاه تهران (مجری طرح)، دکتر عباس حاجیآخوندی و دکتر محسن بکائی (ناظر طرح) انجام شده که بهوسیله دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1396 منتشر شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ابتدای این پژوهش نگاشته شده است، نظامهای دانشگاهی موجود در کشور عمدتاً بر اساس رویکردهای غیر بومی شکل گرفتهاند و به این جهت امکان پاسخگویی به نیازهای متعدد جامعه علمی ایرانی را در ابعاد مختلف ندارند. به همین جهت نیاز بود تا رویکرد و نگاه جدیدی برای مدیریت دانشگاهها در کشور مطرح شود که بتواند رویکرد اسلامی و ایرانی به دانشگاه و نقش تمدنساز آن را برای کشور تبیین کند.
این مقدمه میافزاید: اسناد مختلفی در کشور به حوزه دانشگاه مربوط می شود. اسناد اصلی مورد بررسی شامل سند چشم انداز بیست ساله کشور، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند اسلامیسازی دانشگاهها میباشد.
اما مهمترین سند در این زمینه سند اسلامیسازی دانشگاهها است که سند بالادستی طرح دانشگاه حکمت بنیان نیز محسوب میشود.
در واقع حکمی کردن دانشگاهها روش رسیدن به دانشگاه اسلامی است.
سند مهم دیگری که مورد بررسی قرار گرفت، سند دانشگاه اسلامی است.
در ادامه هم آمده است: کلید مقوله مهارت و پیشرفت و دانشگاه نیاز محور، تنها در گرو تربیت دانشجویانی است که متخلق به علم و بینش حقیقی یا حکمی شدهاند، حکمتی که در دانشگاه حکمت بنیان خود را در کسوت استادان متأله و بهرهمند از حکمت عرضه خواهد کرد، لذا ایجاد انگیزه شخصی و اجتماعی کردن بحث حکمت بنیانی علم در دانشجو و استاد، جهت رسیدن به یک دانشگاه تمام عیار، نیازمند مدد از مکانیسمهای خاصی است که متقدم بر هر امر دیگری است.
بنابراین این پژوهش در پی تحقق به بسط مفهوم حکمت در دانشگاه و نحوه حکمیکردن دانشگاهها نگاشته شد و راهبردها و برنامههای عملیاتی حکمیکردن دانشگاهها در ابعاد مختلف آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و مدیریتی بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت.
همچنین در مورد نحوه انجام این پژوهش نیز چنین آمده است: از حیث روششناسی گذشتگان حکمت را به حکمت عقلی، حکمت تجربی، حکمت نقلی (تعبدی)، حکمت تاریخی و حکمت ذوقی تقسیم کرده است.
بر اساس روششناسی مطالعه موردی چارچوب نظری دانشگاه حکمت بنیان جهت تدقیق بیشتر بر پایه سه اصل تعریف حکمت در دانشگاه، ارکان دانشگاه حکمت بنیان و اصول ارائه شده در آیه 151 سوره بقره ارائه شد.
همچنین در بخش دیگری از پژوهش نگاشته شده است:
مأموریت اصلی جهت حکمیکردن دانشگاهها بهرهگیری از حکمت به عنوان
چارچوبی کلان است که
دانش نافع از آن منشعب میشود و از آنجا که
تعین زا و تعین محور است قابلیت تبدیل به
علم، دانش و فناوری را دارد. این حکمت را می توان در
آموزههای اسلامی به طور کامل پیدا کرد.
برای کسب حکمت،
نظر و عمل در کنار یکدیگر لازم است تا جویندگان دانش به جایی برسند که بتوانند از
خیر کثیر با توجه به ظرفیت خود بهرهمند شوند و رشد اخلاقی و علمی یابند.
دانشگاهی که چنین دانش آموختگانی داشته باشد دانشگاهی است که
منشأ پیشرفت در ابعاد مختلف اجتماع همچون ابعاد اجتماعی، اخلاقی، علمی و فناوری برای جامعه است.
این پژوهش دو ویژگی اصلی دانشگاه حکمت بنیان را مورد تأکید قرار داده است:
- جایگزینی کلینگری و نگاه سیستمی به جای جزئینگری،
- توجه به ویژگیهای روشی حکمت در تربیت عاقل و معقول (هماهنگی استاد و دانشجو و متن).
همچنین نتايج ذيل درباره «
تدوین سند دانشگاه حکمت بنیان از مبانی نظری تا راهبردی» نگاشته شده است:
- دانشگاه حکمت بنیان نیاز محور و کارآمد است،
- دانشگاه حکمت بنیان نخبهگراست،
- دانشگاه حکمت بنیان فایدهگرا به معنی قرآنی یعنی خیرکثیری که بهرهوری از آن در آخرین حد و میزان حاصل میشود،
- تعریف دانشگاه حکمت بنیان: دانشگاه با رویکرد حکمت بنیان، تعمیق بخشی دانش از طریق هم سویی میان نظام تعلقات و باورها با تکنیکها است به نحوی که موجب هم افزایی و اثربخشی عملکرد آن شود،
- تعمیق بخشی به دانش، رویکرد حکمت بنیان انتظار از اسلامی شدن دانشگاه را برآورده میسازد.
- یک شاخصه دانشگاه اسلامی از منظر رهبری عمیق شدن در علم است، ثانیاً هم سویی میان باورها و تکنیک، به غلبه تدین در دانشگاه کمک میکند،
- ویژگی درون زا بودن حکمت راه را برای روششناسی متناسب با مسئله برمیگزیند،
- ساختار واقعی دانشگاه حکمت بنیان به جای حرکت از قله آرمانی و خروجیهای دانشگاه، آسیبشناسی و شناسایی مسئله به عهده اجزا و ارکان اصلی یا ساختار واقعی نه اعتباری دانشگاه است (ساختارها هماهنگ با زمان و مکان).
در ادامه هم
«مهمترین شاخصه دانشگاه حکمت بنیان» نیز چنین آمده است:
- استفاده از شاخص حکمت درمیزان پیشرفت علم و فناوری،
- فهم یقینی و جامع در علوم با اصلاح رابطه میان عاقل و معقول (استاد، دانشجو، متن)،
- طرد انحصارگرایی در روش و بهرهمندی از روش حکمی در کنار متغیرهای کمی، تجربی و ...
- هماهنگی میان علم نافع و عمل متقن، مرزهای بهرهوری نهفته در معنای حکمت را با سود انگاری غربی تعیین میکند، این به معنای محدودکردن دانشگاه در منفعتگرایی مادی تلقی نمیشود و از طرفی علم با معنویت پیوند میخورد.
- تعمیقبخشی به دانش، بالاترین درجه بهرهوری بهعنوان خروجی دانشگاه و تسری آن به جامعه و سازمانها، دانشگاه را به سمت نیازمحوری سوق میدهد.
فایل پژوهش مذکور را میتوانید از اینجا دانلود کنید: