رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگویی تفضیلی با اشاره به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی نقشی کلیدی در هدایت و نظارت بر سیاستهای فرهنگی و علمی کشور دارد، تأکید کرد که این شورا میتواند با تدوین استراتژیهای مناسب، زمینهساز رشد و توسعه علمی و فناوری و در نتیجه پیشرفت کشور در مسیر تمدنسازی باشد.
به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی، شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از نهادهای تأثیرگذار در سیاستگذاری فرهنگی ایران است که نقشی کلیدی در شکلگیری و هدایت روندهای فرهنگی، آموزشی و پژوهشی کشور دارد. این شورا با هدف هدایت و نظارت بر امور فرهنگی، به دنبال تبیین استراتژیهای بلندمدت و همراستایی سیاستها با نیازهای جامعه است. در شرایطی که ایران به دنبال تمدنسازی و ارتقاء جایگاه خود در عرصه جهانی است، سیاستگذاریهای مؤثر شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند نقشی سرنوشتساز ایفا کند. تصمیمات این شورا نهتنها میتواند به حفظ و تقویت هویت فرهنگی کشور کمک کند، بلکه با ایجاد بسترهای مناسب برای آموزش و پژوهش، به پیشرفت علمی و فناوری و در نهایت، توسعه پایدار کشور میانجامد. در این راستا، مصاحبه با دکتر سعیدرضا عاملی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیر سابق این شورا، فرصتی ارزشمند برای درک بهتر اثرات سیاستگذاریهای این نهاد در مسیر تمدنسازی است. دکتر عاملی با تجربیات و دانش گستردهاش میتواند توضیحات روشنی در مورد اهمیت این سیاستها و چگونگی تأثیر آنها بر آینده کشور ارائه دهد.
آنا: تمدن از دید تمدنشناسان چه ابعادی دارد؟
عاملی: تمدن از نگاه تمدنشناسان حداقل دو بُعد مادی و معنوی دارد. ما در حوزه میراث تمدنی، هم از تمدن مادی صحبت میکنیم و هم از معنوی. در بُعد مادی، مؤلفههایی مانند معماری، شهرسازی، هنرهای تجسمی و سایر جنبههایی که تمدن در آنها بهصورت فیزیکی و جسمی بروز میکند، جایگاه دارند. در بُعد معنوی نیز عرفان، شعر، اخلاق و دیگر جنبههای فرهنگی که پیونددهنده همه اینها دین است، میراث معنوی تمدن را شکل میدهند.
تمدن در واقع مجموعهای از امور برجسته و پذیرفتهشده است که اقبال جمعی نسبت به آنها وجود دارد. تمدنها اگر جاذبه و جذبه اجتماعی نداشته باشند، اساساً شکل نمیگیرند. هر جا از تمدن صحبت کردهایم، به اموری برمیخوریم که تراکم ارزشی اجتماعی ایجاد کردهاند.
آنا: ویژگیهای تمدن نوین اسلامی که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم مطرح کردهاند، چیست؟
عاملی: نگاه رهبر انقلاب به تمدن نوین اسلامی رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب، نگرشی جدید به امر تمدنسازی ارائه دادند. ایشان تأکید کردند که باید به سمت هدفگیری تمدن نوین اسلامی حرکت کنیم. واژه "نوین" در اینجا دارای معنای عمیقی است. معمولاً این واژه برای فناوریهای پیشرفته و نوین مانند فناوریهای مجازی یا بهرهوریهای محیط دیجیتال به کار میرود. اما رهبر انقلاب در اینجا به اسلامی اشاره کردند که در روایتها از دوران ظهور حضرت مهدی (عج) به عنوان "اسلام جدید" یاد شده است.
این «جدید» بودن به معنای تفاوت با اسلام صدر اسلام نیست، بلکه به دلیل انحرافها و اختلالهایی است که در طول تاریخ ایجاد شده است. از لحظه رحلت پیامبر اکرم (ص) انحرافها آغاز شد و این انحرافها تصویر واقعی اسلام را در طول تاریخ با برفکهایی همراه کرد. در دوران ظهور، این اختلالها رفع خواهد شد و اسلام به شکلی نوین و کامل عرضه میشود.
ویژگیهای تمدن نوین اسلامی رهبر انقلاب ویژگیهایی را برای تمدن نوین اسلامی ترسیم کردند:
عدالت فراگیر: عدالت باید از شعار خارج شود و مردم عدم وجود تبعیض را احساس کنند. فساد باید ریشهکن شود.
اخلاق و کرامت انسانی: رعایت اخلاق و کرامت انسانی به عنوان اصول اساسی جامعه اسلامی.
علمبنیان بودن جامعه: جامعه باید مبتنی بر علم باشد.
عقلانی بودن جامعه: عقلانیت باید در همه جنبههای جامعه حاکم شود.
این ویژگیها، تصویری آرمانی و آرامشبخش از جامعه مهدوی ارائه میدهد که خود، یک تصویر تمدنی است.
خودسازی و جامعهپردازی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، رهبر انقلاب دو زیرهدف اصلی را مطرح کردند:
خودسازی: فرد باید متخلق به اخلاق اسلامی باشد و در مسئولیتهای خود امانتداری کند. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: هوای نفس مانع عقل است. عقل محصول فرآیندی درونی است که آثار بیرونی پیدا میکند. تربیت صحیح باعث میشود عقل انسان به جای هوای نفس تصمیمگیر باشد.
جامعهپردازی: این مفهوم فراتر از جامعهشناسی یا سیاستگذاری اجتماعی است. جامعهپردازی مانند یک فرآیند ظریف زرگری است که باید با دقت و ظرافت انجام شود. نمیتوان با رویکردهای زمخت وارد فرآیندهای اجتماعی شد. جامعهپردازی به نوعی خلق زیباییهای اجتماعی است.
آنا: چه فناوریهایی در تمدن نوین اسلامی نقش کلیدی دارند؟
عاملی: نقش فناوریهای نوین در تمدنسازی در تمدن نوین اسلامی، فناوریهای جدید نقش کلیدی دارند. هوش مصنوعی، شبکههای عصبی، و فناوریهای پردازشگر نقش مهمی در کاهش فاصله میان علم و عمل دارند. برای مثال، در بستر هوش مصنوعی، چارچوبهای مفهومی و اقدامات به هم نزدیک میشوند و امکان پیادهسازی سیاستها فراهم میشود.
آنا: چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی باید از متخصصین حوزههای فناوری جدید بهرهبرداری کند؟
عاملی: تخصصگرایی در شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از تحولات موردنیاز است. متخصصین حوزههای فناوری جدید نظیر متخصصین شبکه، نرمافزار، علوم شناختی و روانشناسی میتوانند بهعنوان پردازشگرهای تمدنی عمل کنند و ظرفیتهای جدیدی برای تمدنسازی فراهم آورند.
رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم با تأکید بر سرمایههای انقلاب و هدفگذاری دقیق، تمدن نوین اسلامی را بهعنوان افقی دستیافتنی معرفی کردند. این تمدن بر پایه خودسازی، جامعهپردازی، و بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و فناوریهای نوین بنا خواهد شد.
جایگاه علمی ایران و ظرفیتهای توسعه
آنا: چگونه ایران در حوزه علمی پیشرفتهایی قابلتوجه داشته است؟
عاملی: ایران در حوزه علمی پیشرفتهای قابلتوجهی داشته است. بهعنوان مثال، رتبه ایران در مقالات علمی وبآفساینس و اسکوپوس قابلتحسین است. در شاخههایی مانند شبکه عصبی و هوش مصنوعی، رتبههای برتر جهانی داریم. این نشاندهنده توانمندی علمی کشور است؛ اما مسئله اصلی، ناتوانی در بهرهبرداری مناسب از این ظرفیتهای علمی است.
اهمیت تخصصهای نوین
امروز متخصصین علوم شناختی، شبکه، نرمافزار، روانشناسی، جامعهشناسی، حقوق و مدیریت، بهعنوان سرمایههای گرانبها شناخته میشوند. کشورهایی مانند چین، با بهرهگیری از جمعیت و سرمایه انسانی خود، توانستهاند جایگاه اقتصادی و علمی برتری در جهان کسب کنند. چین، با جمعیتی نزدیک به ۱.۵ میلیارد نفر، توانسته از این مزیت انسانی برای رشد اقتصاد خود استفاده کند و اکنون در مسیر پیشیگرفتن از آمریکا قرار دارد.
ظرفیتهای انسانی و تمدنسازی اسلامی
ایران با دارا بودن جمعیتی باهوش و مستعد، قابلیت ایجاد تغییرات بزرگ و جهش تمدنی را دارد. رهبر انقلاب اسلامی نیز به ساخت تمدن بزرگ اسلامی تأکید دارند. این هدف نیازمند تقویت امید اجتماعی، استفاده از توانمندیهای نخبگان و بازتعریف نقش فرهنگی-اجتماعی مردم است.
آنا: چالشها و مشکلات فرهنگی که شورای عالی انقلاب فرهنگی با آن مواجه است، چیست؟
عاملی: یکی از چالشها، غلبه بر روحیه ناامیدی و بازتعریف اولویتهای فرهنگی است. مولانا در داستانی اشاره میکند که توجه به حواشی، فرصتها را از انسان میگیرد؛ همانطور که برخی افراد یا دشمنان ممکن است با ایجاد تفرقه یا تضعیف روحیه، مانع پیشرفت شوند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی طی ۴۰ سال گذشته نقش مهمی در نهادسازی و تدوین سیاستهای کلان فرهنگی داشته است. نهادهایی، چون بنیاد ملی نخبگان، ستاد نانو، و سازمان ملی هوش مصنوعی از دستاوردهای این شورا هستند. همچنین، سندهای مهمی مانند سند تحول آموزش و پرورش نیز تصویب و اجرا شده است.
نیاز به احیای اجتماعی و فناوریهای نوین
برای تغییرات اساسی، احیای اجتماعی ضرورت دارد. انقلاب اسلامی نمونهای از این احیا بود که توانست اقشار و اقوام مختلف را متحد کند. امروزه، با استفاده از فناوریهای نوین و شبکههای اجتماعی، باید بستری فراهم شود تا همه افراد جامعه بتوانند نقش فعالی ایفا کنند.
سادهسازی در انتقال مفاهیم
یکی از ویژگیهای تمدنسازی، سادهسازی مفاهیم برای ارتباط موثر با مردم است. فناوریهای جدید این امکان را فراهم کردهاند تا دانش و فرهنگ با رویکردی عمیق، اما بهصورت ساده، به مخاطبان منتقل شود.
با تأسیس سازمان ملی هوش مصنوعی و دیگر نهادهای مشابه، ایران میتواند جایگاه خود را در شاخصهای بینالمللی ارتقا دهد. همچنین، اصلاح نظامهای تشویقی و بودجهریزی در حوزه پژوهش و آموزش عالی میتواند به این حرکت کمک کند.
آنا: بررسی ها نشان می دهد که تجربه سیاست گذاری و وجود چشم انداز در کشور ما نشان می دهد که نتوانستیم موفق عمل کنیم، مثلا در دستیابی به اهداف تعیینشده در برنامههای توسعهای کشور که نمونه از سیاستگذاری و برنامه محوری است غالباً دچار چالش بودهایم. علت این ناکامیها در چیست؟
عاملی: از یک سو، روحیهای انقلابی و تحولخواهانه در کشور وجود دارد که با وجود اینکه میتواند یک مزیت باشد، اما گاهی منجر به عدم توجه کافی به ثبات و پایداری میشود. تحول باید همراه با حفظ پایداری باشد، و تغییرات باید با ایجاد ثبات همراه شود. متأسفانه، این تعادل اغلب برقرار نشده است. دولتهای پس از انقلاب معمولاً با این تصور آغاز به کار کردهاند که شرایط گذشته ویرانهای است و باید از ابتدا همه چیز را بازسازی کنند. این رویکرد باعث شده که بسیاری از پروژههای ناتمام باقی بمانند و منابع به هدر بروند.
خوشبختانه، در دولتهای اخیر، نظیر دولت شهید آیتالله رئیسی و دولت آقای پزشکیان، رویکرد مثبتی شکل گرفته است که بر اتمام پروژههای نیمهتمام تأکید دارد. این تغییر رویکرد میتواند به ارتقای کارآمدی برنامهها کمک کند، به شرطی که به درستی اجرایی شود.
از سوی دیگر، نقش سازمان برنامه و بودجه در این میان بسیار حیاتی است. این سازمان مسئول تدوین لوایح برنامههای توسعه و دفاع از آنها در مجلس است. اما این تنها بخشی از وظیفهی آن است؛ سازمان برنامه و بودجه باید به عنوان مجری برنامههای پنجساله عمل کند و نظام بودجهریزی و تخصیص منابع را بر اساس اهداف این برنامهها تنظیم نماید. اما ضعف در این زمینه موجب شده که برنامهها اغلب به درستی اجرا نشوند.
همچنین ماهیت خود برنامهها نیز مهم است. به عنوان مثال، سیاستهای کلی برنامههای توسعه، از جمله برنامه هفتم، باید به گونهای طراحی شوند که هم قابلیت اجرا داشته باشند و هم با ظرفیتهای واقعی کشور منطبق باشند.
ماهیت خود برنامههای توسعه بسیار مهم است. در برنامه هفتم توسعه، سیاستهای کلی به سمت شاخصگذاری حرکت کردهاند، به این معنا که اهداف بهصورت عددی و کمی مشخص شدهاند. این رویکرد قابل تحسین است، زیرا اهداف کمی شفافیت بیشتری ایجاد میکنند. اما در مواردی که کیفیت مهمتر از کمیت است، نیز باید شاخصهای مرتبط و قابل اندازهگیری تعریف شوند.
برای مقایسه، برنامههای توسعهای دوره پهلوی، از جمله دو برنامه هفتساله و سه برنامه پنجساله که از سال ۱۳۲۷ آغاز شدند، فاقد شاخصهای دقیق و مقیاسپذیر بودند. با وجود سابقه ۷۶ ساله کشور در تدوین برنامههای توسعهای، که خود دستاورد مهمی محسوب میشود، همچنان چالشهایی در این حوزه وجود دارد.
یکی از آسیبهای اساسی در فرآیند برنامهریزی و بودجهریزی، نظام چانهزنی و قومگرایی نهادی است. به این معنا که نهادهای مختلف کشور همچون اقوام با یکدیگر به رقابت میپردازند و اولویتها و منابع را به سمت منافع خاص خود سوق میدهند. این موضوع در مراحل تدوین و تخصیص بودجه نیز دیده میشود، جایی که منافع استانی و دخالتهای متعدد بر شفافیت و عدالت اثر منفی میگذارد.
دو نقص اصلی در برنامههای فعلی قابل توجه است:
ضعف در شاخصگذاری و مقیاسپذیری برنامهها: برنامهها باید دارای شاخصهای دقیق و پررنگ باشند تا قابل ارزیابی و پایش باشند. این سازمان که ابزارهای لازم برای تحقق برنامهها و مدیریت بودجه را در اختیار دارد، باید نقش فعالتری در اجرای برنامهها ایفا کند. بهعنوان مثال، خزانه بدون دستور این سازمان بودجهای تخصیص نمیدهد، بنابراین این سازمان میتواند بهعنوان مجری اصلی برنامهها عمل کند.
عدم توفیق برنامههای توسعهای کشور را میتوان به نگاه غالب در دولتها نسبت داد. هر دولتی که روی کار میآید، معمولاً احساس میکند دولت پیشین کار قابل توجهی انجام نداده و برنامههای دوره قبل را نمیپذیرد. این مسئله حتی تا جایی پیش رفته که برخی از روسای جمهور از ابلاغ برنامههای پنجسالهای که مجلس تصویب کرده بود، خودداری کردهاند. این نوع نگاه که میتوان آن را "قلندری فکری و اجتماعی" نامید، مانع از اجرای برنامهها و دستیابی به اهداف توسعهای شده است.
با این حال، امیدواریهایی نیز وجود دارد. دکتر پزشکیان، از همان ابتدا تأکید کردهاند که برنامههای پنجساله باید محور عمل قرار گیرند. این رویکرد، با وجود کاستیهای احتمالی در برنامهها، میتواند مبنای عملی مناسبی باشد. دولت میتواند با ارائه لوایح اصلاحیه به مجلس، مشکلات برنامهها را برطرف کند و آنها را به مرحله اجرا نزدیکتر سازد. این نگاه امیدوارکنندهای برای تحقق بهتر برنامههای توسعه است.
آنا: شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اینکه بتواند عملیاتی تر اقدام کند عنوان قرارگاهی شدن را مورد تاکید و حتی راهبرد خود قرار داده، اما شواهد نشان می دهد که چالش هایی در این زمینه وجود دارد، این چالش ها چه مواردی هستند؟
عاملی: شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان یک قرارگاه در حوزه علم و فرهنگ با چالشهایی روبرو است. یکی از اصلیترین مشکلات، فقدان ابزارهای لازم برای ایفای نقش قرارگاهی است. این شورا باید منابع مالی و اجرایی مشخصی در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را مؤثرتر انجام دهد. هرچند یکپارچگی دولت باید حفظ شود، اما میتوان سازوکارهایی طراحی کرد که به شورا وجاهت اجرایی بیشتری ببخشد و امکان نقشآفرینی مؤثرتر را فراهم کند.
Play Video
دانلود
کد ویدیو
آنا: انتقادهایی به گستره سیاستگذاری در شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد، حال سوال این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی تا کجا و در کدام پهنه امکان سیاستگذاری دارد چراکه مشاهده میشود گاهی سیاستگذاری مربوط به راهبری و راهبردهاست، اما گاهی سیاستگذاری به موضوعات اجرایی گره میخورد؟
عاملی: این پهنه سیاستگذاری، همانطور که اشاره شد، باید از تدوین چشمانداز آغاز شود و مراحل مختلفی از جمله هدفگذاری، سیاستگذاری، تدوین راهبردها، برنامهریزی اجرایی، و ایجاد ستادهای اجرایی را شامل شود. در این مسیر، بسیاری ممکن است با این سازوکار مخالفت کنند، اما برای دستیابی به تمدنسازی، ضروری است که این فرآیندها بهصورت منسجم و هماهنگ طراحی و اجرا شوند.
برخی معتقدند سیاستگذاری کلان، شأن مجمع تشخیص مصلحت نظام است و تدوین برنامه اقدام نیز وظیفه مجلس شورای اسلامی به شمار میرود. در این نگاه، آنچه عملاً در اختیار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار میگیرد، محدود به تنظیم سیاستهای کلان در چارچوب سیاستهای کلی و هدفگذاریهای مرتبط است.
با این حال، فلسفه وجودی شورای عالی انقلاب فرهنگی از ظرفیتهای قابل توجهی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سرچشمه میگیرد. این شورا از اختیارات مندرج در اصولی نظیر اصل ۵۷، اصل ۱۱۰ قانون اساسی بهره میبرد. این اصول جایگاه و وظایف رهبری را تبیین کرده و از غنیترین بخشهای قانون اساسی به شمار میآیند. رهبر معظم انقلاب اسلامی، با توجه به اهمیت محوری علم، فناوری، و فرهنگ، بخشی از اختیارات خود را در این حوزهها به شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذار کردهاند. ایشان بهصورت مستمر شاخصگذاریهای جدیدی ارائه میکنند و راهبردهای نوینی را مشخص میسازند. در این میان، شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از چهار شورایی است که نصب اعضای آن بهطور مستقیم توسط رهبر معظم انقلاب انجام میشود.
این شوراها شامل مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای امنیت ملی، شورای عالی فضای مجازی، و شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند. جایگاه این شوراها نشاندهنده نقش کلیدی آنها در نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری کشور است، بهویژه در حوزههایی که مستقیماً به منافع راهبردی نظام مرتبط هستند.
ظرفیتهایی که به شوراهای مختلف واگذار شده، از نظر اختیارات اهمیت ویژهای دارند. در مورد شورای امنیت ملی، مصوبات این شورا به استحضار رهبر معظم انقلاب میرسد و باید توسط ایشان تأیید شود. در مواردی که ایشان سکوت میکنند، این سکوت به معنای موافقت ضمنی تلقی میشود. همچنین، مصوبات شورای عالی فضای مجازی نیز نیازمند گردش کار و اطلاعرسانی به مقام معظم رهبری است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام، بهعنوان یک بازوی مشورتی عالی، نقش ویژهای در تشخیص مصالح کشور دارد. این جایگاه نیز در بازنگری قانون اساسی تعریف شده است. در این میان، برخی معتقدند که یکی از غفلتهای بازنگری قانون اساسی، عدم درج اصول مرتبط با شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. به نظر میرسد اگر بازنگری جدیدی در قانون اساسی صورت گیرد، ضروری است که جایگاه این شورا و شورای عالی فضای مجازی بهطور رسمی در قانون اساسی تعریف شود.
بااینحال، شورای عالی انقلاب فرهنگی از یک ویژگی منحصربهفرد برخوردار است. مصوبات این شورا، پس از تصویب، مستقیماً برای ابلاغ به رئیسجمهور ارسال میشود و هیچکس نمیتواند مانع ابلاغ آن شود. این ویژگی نشاندهنده ظرفیت بالای این شورا است، چراکه اختیارات گستردهای به آن واگذار شده است. این حساسیتها نشان از تأکید رهبر معظم انقلاب بر بهرهگیری از عقل جمعی خبرگان در حوزه علم، فرهنگ و فناوری دارد، که با حضور اعضای متخصص در این شورا محقق میشود.
رهبر معظم انقلاب ترجیح میدهند که تصمیمگیریهای کلان در حوزه علم و فرهنگ بر اساس عقل جمعی و مشارکت خبرگان انجام شود، نه تشخیص فردی. ازاینرو، شورای عالی انقلاب فرهنگی از اختیارات گستردهای برخوردار است. حوزه فعالیت این شورا شامل تصویب برنامههای اقدام، اساسنامههای جدید، و تصمیمگیری در امور مرتبط با علم و فرهنگ است. رهبر انقلاب در موارد مختلف فرمودهاند که مصوبات این شورا در حکم قانون است. همچنین، ایشان به استفساریهای از امام خمینی (ره) اشاره کردهاند که در پاسخ به جایگاه مصوبات شورا فرموده بودند: «مصوبات باید ترتیب اثر داده شود»، یعنی اقدام بر اساس آنها الزامی است.
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بهطور عمده (حدود ۹۵ درصد) متوجه دولت است. دولتی که به این شورا باور داشته باشد، نقش مهمی در اجرای مصوبات ایفا خواهد کرد. رهبر انقلاب همچنین تأکید کردهاند که حضور رؤسای سه قوه در این شورا، ضمانتی برای اجرای مصوبات آن است. رئیس قوه مجریه، رئیس قوه مقننه، و رئیس قوه قضاییه هر یک به ترتیب، مسئول اجرای مصوبات، ضابط قانون، و نظارت بر اجرای آنها هستند. توجه این مقامات به مصوبات شورا، تضمینی برای پیشبرد اهداف کلان علمی و فرهنگی کشور خواهد بود.
با وجود تصریحات رهبر معظم انقلاب در احکام، سخنرانیها، و پیوستهای حکمی مرتبط با شورای عالی انقلاب فرهنگی، به نظر میرسد که همچنان نوعی ابهام در فهم و اجرای دقیق این اختیارات وجود دارد. این مسئله موجب میشود که در هر دوره مدیریتی، تلاش مجددی برای ایجاد تفاهم کاری و هماهنگی صورت گیرد تا بتوان وظایف شورا را به نحو احسن پیش برد. امیدواریم با توجه بیشتر به منویات رهبر انقلاب و تفسیر صحیح این اختیارات، زمینه برای تحقق اهداف شورای عالی انقلاب فرهنگی فراهم شود.
منبع:خبرگزاری آنا