کد خبر: 25735| تاریخ انتشار: دوشـنـبه ، ۲۶ شهریور سال ۱۴۰۳ | ساعت ۱۸:۳۳:۰ | تعداد بازدید: ۳۵۵

اولین نشست سمینار «تحلیل وضعیت شبکه‌های اجتماعی در ایران» با عنوان «مصرف رسانه‌های اجتماعی و اعتماد رسانه‌ای» یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ با استناد به داده‌‌های «پیمایش ملی فرهنگ رسانه‌های اجتماعی در ایران» و با حضور دکتر مسعود کوثری (استاد ارتباطات دانشگاه تهران)، دکتر مجتبی صمدی (استادیار ارتباطات؛ رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)، دکتر محمدحسین ساعی (استادیار ارتباطات؛ رئیس دانشگاه سوره) و دکتر حسین حسنی (استادیار ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی دکتر محمدحسین ساعی در این نشست فهم شیوه زیست ایرانی‌ها در فضای مجازی از طریق پیمایش‌ها را غیر قابل وصول دانست و ابراز داشت: در پژوهشی شخصی با عنوان «گفتمان‌شناسی نخبگان جمهوری اسلامی درباره فضای مجازی» ۵ گفتمان را بررسی کردم که حتی یک گزاره مشترک نداشتند و این یعنی فضای ذهنی نخبگان راجع‌به فضای مجازی بسیار از هم دور است. چند قطب فکری درباره فضای مجازی در ایران شکل گرفته که به شکل افراطی از هم جدا شده‌اند. به همین دلیل ممکن است انجام پیمایش‌ها و پژوهش‌ها خیلی روشن‌کننده نباشد. ضمن اینکه سوالات و گزاره‌های این پیمایش‌ها هم خیلی ساده هستند که بعید می‌دانم بتوان با آن‌ها عمق آنچه که در جامعه ایرانی رخ داده و می‌دهد را بتوان فهم کرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه فهم مفاهیم رسانه‌ای را ابتدا منوط به درک کلی از دنیا و پویش‌های آن‌ دانست و گفت: ما سه‌گانه‌ای داریم که از عصر خرد شروع شد، به عصر رمانتیک رسید و هم‌اکنون در عصر لذت هستیم. مفاهیم رسانه‌ای ذیل این سه‌گانه تطور یافته است. لذا ابتدا باید درکی کلی از دنیا داشته باشیم و بعد مسائل را تحلیل کنیم. جامعه امروز با جامعه ۲۰۰ سال قبل قابل مقایسه نیست و همه چیز از انسان، فرهنگ، اقتصاد و ... تغییرات بنیادی داشته است. امروز جامعه همه چیز را بر اساس لذت می‌سنجد. همانطور که در این نظرسنجی‌ها بود، درصد خیلی کمی از رسانه برای اخبار استفاده می‌کنند. افراد برای لذت سمت رسانه می‌روند. این مسئله عمق زیادی دارد که در تحقیقات پیمایشی نمی‌توان آن‌ها را فهم کرد. شاید لازم باشد ابتدا پیمایش‌های کیفی مردم‌شناسانه‌ سنگینی برای یافتن شیوه‌های مصرف و کشف مباحث مربوط به لذت انجام دهیم.

او با بیان اینکه نیازمند رسیدن به نقاط مورد وفاق در عرصه فضای مجازی هستیم، خاطرنشان کرد: باید چند گزاره را به میان آوریم که نخبگان فارغ از قطبیدگی‌ها روی آن اجماع کنند، سپس آن‌ها را گسترش دهیم تا در نهایت به موضوع مرجعیت در عرصه رسانه و اعتماد برسیم؛ چراکه اعتماد یا برای همه است یا برای هیچ‌کس.

در بخش اول این نشست مسعود کوثری به برخی داده‌‌های «پیمایش ملی فرهنگ رسانه‌های اجتماعی در ایران» اشاره کرد و گفت: طبق این پیمایش، میزان استفاده از رسانه‌های خارجی بیشتر از رسانه‌‌های داخلی است؛ به‌گونه‌ای که بیشترین میزان ساعت استفاده از رسانه‌های داخلی، زیر یک ساعت است در حالی که برای رسانه‌های خارجی، از یک تا بیش از سه ساعت است. در این پیمایش مواردی چون کیفیت پایین امکانات پیام‌رسان‌های داخلی، عدم اطمینان از امنیت اطلاعات شخصی و احساس آزادی بیشتر در شبکه‌های اجتماعی غیر ایرانی، به‌عنوان دلایل استفاده کمتر کاربران از رسانه‌های داخلی، عنوان شده است. همچنین مطابق این پیمایش، در بخش اطمینان از صحت اخبار و اطلاعات، پس از گویه‌های کسب اخبار از خانواده و دوستان، جست‌وجو در شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی و جست‌وجو در اینترنت، صداوسیما منبع چهارم چک‌کردن صحت و درستی اخبار است. نتایج موج چهارم پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان که در آبان ۱۴۰۲ انجام شده نیز، میزان خیلی کم را با اعتماد ۵۸درصد به اخبار صداوسیما نشان می‌دهد. نتایج این پیمایش هم نسبت به موج قبلی آن که در سال ۱۳۹۴ انجام شده، نشان می‌دهد میزان اعتماد به صداوسیما نسبت به ۸ سال پیش، کاهش چشمگیری داشته است. البته باید گفت وضعیت پیچیده‌ای در این خصوص در جامعه ایرانی وجود دارد و بی‌اعتمادی به رسانه‌های داخلی لزوماً به معنای اعتماد به رسانه‌های خارجی نیست. به‌طور کلی در جامعه ایران بدبینی رو به گسترشی نسبت به شبکه‌های اجتماعی وجود دارد و به‌طورکلی، میزان بی‌اعتمادی بالاست.

او با بیان اینکه آنچه در این پیمایش‌ها مشاهده می‌شود، برخلاف تجزیه‌وتحلیل‌های رسمی از شبکه‌های اجتماعی‌ست، افزود: می‌توان گفت گرایش غالب در استفاده از شبکه‌های اجتماعی، خرید، سرگرمی و ... است نه لزوماً پیگیری اخبار و اطلاعات روز. با لحاظ بالابودن میزان بی‌اعتمادی نسبت به شبکه‌های اجتماعی در حالت کلی، میزان این بی‌اعتمادی نسبت به شبکه‌های داخلی بیشتر و نسبت به روزنامه‌ها و صداوسیما، بیشتر از آن است. لذا می‌توان گفت در این فضا نمی‌توان مرجعیت رسانه‌ای ایجاد کرد. وضعیت رسانه‌ای ما ضعیف است و ما باید ضمن واقع‌بین‌بودن، به دنبال تحلیل‌های کیفی بیشتری در این خصوص باشیم.

حسین حسنی سخنران بعدی این نشست ضمن اشاره به عدم امکان فهم و صورتبندی لایه‌های زیرین فرهنگ ایرانی از طریق پیمایش‌ها، درباره سیاستگذاری پیام‌رسان‌های اجتماعی طی دهه ۹۰ به ایراد سخن پرداخت و اظهار داشت: حکومت بنا به دلایل گوناگون تلاش کرده پیام‌رسان‌های بومی را جایگزین پیام‌رسان‌های خارجی کند اما نتیجه «پیمایش ملی فرهنگ رسانه‌های اجتماعی در ایران» نشان می‌دهد علی‌رغم تلاش‌های صورت‌گرفته هم‌چنان پلتفرم‌های واتساپ، تلگرام و اینستاگرام در ایران در صدر استفاده هستند. عمده‌ترین سیاست‌هایی که دولت برای کشاندن کاربران ایرانی به سمت پیام‌رسان‌های داخلی داشته، تعرفه ترجیحی و فیلترینگ بوده است. مطابق تعرفه ترجیحی، کاربران در پیام‌رسان‌های داخلی، هزینه کمتری پرداخت می‌کنند. جالب این است که طبق یک نظرسنجی انجام شده با ۱۵۰۰ نفر مصاحبه‌شونده، ۶۰ تا ۷۰ درصد از این تعرفه خبر نداشتند. سیاست دیگر فیلترینگ و بستن پیام‌رسان‌های خارجی بوده که عملاً جواب نداده است. مطابق یافته‌های این پیمایش، ازجمله دلایل مهم عدم گرایش کاربران به استفاده از پیام‌رسان‌های داخلی، کیفیت پایین امکانات پیام‌رسان‌های داخلی، عدم اطمینان از امنیت اطلاعات شخصی و احساس آزادی بیشتر در شبکه‌های اجتماعی غیر ایرانی، عنوان شده است. این نکته قابل انکار نیست که پیام‌رسان‌های داخلی امکانات صعیفی دارند که یکی از نمونه‌های آن نبود امکان تماس تصویری در ایتا بود که به تازگی به آن افزوده شده است. درخصوص مسئله حفاظت از حریم خصوصی افراد نیز، بیش از دو دهه است که هیچ قانونی برای آن وجود ندارد. درباره مورد سوم هم باید گفت که کاربران به دنبال ارتباطات جهانی و بودن در یک زیست جهانی هستند؛ از این‌رو نمی‌توان آن‌ها را محدود کرد که حتماً در پیام‌رسان‌های داخلی باشند.

وی در پایان افزود: بین آرمان‌ها و سیاستگذاری‌های ساده‌انگارانه کسانی که به دنبال کشاندن افراد به پیام‌رسان‌های داخلی هستند و زیست روزمره کاربران و واقعیت‌های جامعه، تعارض وجود دارد و تا زمانی که این دو به هم نزدیک نشوند، نمی‌توان یک پیام‌رسان فراگیر بومی داشت که همه را زیر چتر خود بیاورد.

در پایان این برنامه مجتبی صمدی از نبود مرجعیت رسانه‌ای برای صداوسیما به‌عنوان یک چالش جدی یاد کرد و گفت: پیمایش‌های مختلفی از جمله همین «پیمایش ملی فرهنگ رسانه‌های اجتماعی در ایران» نشان می‌دهند که صداوسیما برای جامعه ما مرجعیت خبری ندارد و اگر دولت یا حاکمیت بخواهد رویدادهای خود را به اطلاع مردم برساند، نمی‌تواند صرفاً از طریق این سازمان اقدام کند. یکی از نکات قابل تأمل که درخصوص تغییر مرجعیت رسانه‌ای در حال بروز است، تغییر در مصرف رسانه‌هاست. در جامعه ایران رسانه‌ای مانند اینستاگرام با ۴۹/۶ درصد برای بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال مرجعیت رسانه‌ای پیدا کرده و عملاً گوی سبقت را از صداوسیما با ۴۷/۲ درصد ربوده است. یکی دیگر از نکات قابل تأمل، پاسخی است که به سوالی مبنی بر نیت قدرت‌طلبی کشورها از ابزارکردن رسانه‌های اجتماعی داده شده است که ۴۹/۱ درصد موافق و ۵۱/۹ درصد مخالف آن بودند. این نشان می‌دهد در جامعه ایران در فضای رسانه‌های اجتماعی، انگاره خاص و قطبیت و دوگانگی به وجود آمده که نیازمند ایجاد باب گفت‌وگویی در این زمینه است.

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7