کد خبر: 27558| تاریخ انتشار: یـک شنبه ، ۱۱ خرداد سال ۱۴۰۴ | ساعت ۱۴:۵۹:۰

در سالروز رحلت پیامبر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، برنامه تلویزیونی «رواق امام» با موضوع فلسفه و عرفان در تفکر امام خمینی به کاوش در ابعاد کمتر شناخته شده شخصیت جامع امام (ره) پرداخت. این برنامه که از استودیو صاحب‌الزمان (عج) در صحن آزادی حرم مطهر رضوی پخش شد، با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسرو پناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی استاد حوزوی و دانشگاهی و پژوهشگر برجسته علوم اسلامی، به بررسی نقش مهم فلسفه و عرفان در تفکر امام خمینی (ره) پرداخت.

امام خمینی (ره): متفکری جامع در تمامی علوم اسلامی
به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، استاد خسروپناه در آغاز صحبت‌های خود با تأکید بر هویت علمی و فکری امام خمینی (ره) گفت: حضرت امام خمینی (ره) تنها یک فقیه یا سیاستمدار نبودند، بلکه یک متفکر جامع در تمامی علوم اسلامی از جمله فقه، اصول، منطق، فلسفه و عرفان بودند. شهرت ایشان در زمینه فلسفه و عرفان حتی قبل از شهرت فقهی و مرجعیت، مطرح بود.
وی افزود: امام در حوزه علمیه قم درس‌هایی در زمینه فلسفه و عرفان ایراد می‌کردند، البته بیشتر در قالب حلقات خصوصی و برای شاگردان منتخب که استعداد لازم برای فهم مباحث پیچیده و عمیق عرفانی را داشتند. این امر به دلیل این بود که بدون درک دقیق و عمیق از این مباحث، ممکن بود منجر به انحراف فکری شوند.
شاگردان برجسته امام در زمینه فلسفه و عرفان
استاد خسروپناه به نام شاگردان برجسته امام در این زمینه اشاره کرد و گفت: از جمله شاگردان معروف امام در فلسفه و عرفان، مرحوم آیت‌الله مطهری، مرحوم آیت‌الله منتظری، مرحوم آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس و مرحوم دکتر مهدی حائری بودند. این بزرگواران در خدمت ایشان اسفار و متون فلسفی را مطالعه می‌کردند.
وی ادامه داد: آیت‌الله حائری اعتقاد داشت که تنها امام خمینی (ره) می‌توانستند فلسفه ملاصدرا را به طور کامل درک کنند و بعد از ایشان فقط دو نفر قادر به فهم عمیق آثار ملاصدرا هستند. البته درباره این دو نفر، اختلاف نظر وجود دارد، ولی به نظر می‌رسد یکی از آنها مرحوم شیخ عبدالکریم حائری (حق‌شناس) بود.
تعطیلی درس‌های فلسفه و عرفان به دلیل فضای حساس حوزه آن زمان
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره دلایل تعطیلی درس‌های فلسفه و عرفان امام خمینی (ره) گفت: فضای حوزه آن زمان نسبت به مباحث فلسفی و عرفانی بسیار حساس بود. گاهی اوقات حتی افرادی به شاگردان امام حمله می‌کردند و این امر باعث شد امام تصمیم بگیرند درس‌های عمومی فلسفه و عرفان را متوقف کنند.
وی افزود: اما این مسئله مانع از ادامه کار نوشتاری ایشان نشد. امام متون مهمی در این زمینه مانند حاشیه‌هایی بر «فسوس الحکم» ابن عربی و تعلیقاتی بر «شرح دعای سحر» دارند. این متون نشان‌دهنده عمق نگاه ایشان به مباحث فلسفی و عرفانی است.
نگاه متعادل امام به فلسفه در مقایسه با حوزه‌های علمیه
در بخش دیگری از سخنانش، استاد خسروپناه به مقایسه نگاه امام به فلسفه با نگاه غالب حوزه‌های علمیه پرداخت و گفت: نگاه امام به فلسفه، نگاهی جامع و متعادل بود. ایشان نه تنها مخالفتی با فلسفه نداشتند، بلکه آن را به عنوان یکی از ابزارهای فهم عمیق‌تر علوم دینی می‌دانستند. این در حالی است که در بسیاری از حوزه‌های علمیه، فلسفه به دلیل نگرانی از انحراف و یا عدم درک صحیح، مورد تردید قرار می‌گرفت.
وی ادامه داد: این نگاه متعادل امام در برابر سنت‌گرایی و تردید نسبت به فلسفه در برخی از محافل علمی، نشان‌دهنده چشم‌انداز عمیق ایشان نسبت به دانش و تفکر اسلامی است. ایشان فلسفه را بستری می‌دانستند برای رسیدن به حقیقت و تعمیق در علوم دینی، نه به عنوان یک تهدید
پیام اصلی: ضرورت بازنگری در نگاه به فلسفه و عرفان اسلامی
استاد خسروپناه با اشاره به اهمیت بازنگری در نگاه به فلسفه و عرفان در نظام فکری اسلامی گفت: امام خمینی (ره) با نگاه جامع و عمیق خود، الگویی برای تلفیق علوم دینی با تفکر فلسفی و عرفانی هستند. این میراث فکری نیازمند بازکاوی و توجه بیشتر در محافل علمی و دانشگاهی است تا بتوانیم به بهترین نحو از این دانش در ساختن تمدن نوین اسلامی استفاده کنیم.
نگاه حضرت امام خمینی (ره) به فلسفه صدرایی و تأثیر آن بر فقه و سیاست؛ مکتب الهیاتی در ساختار تفکر انقلابی
در ادامه برنامه تلویزیونی «رواق امام» دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه صحبت‌های خود درباره نگاه عمیق و منحصربه‌فرد امام به فلسفه و عرفان اسلامی، به تحلیل نقش فلسفه صدرایی در تفکر امام (ره) پرداخت.
فلسفه صدرایی: مبنای تفکر امام خمینی (ره)
استاد خسروپناه با برجسته کردن نگاه امام به فلسفه، گفت: به نظر من امام خمینی (ره) از مکتب فلسفه صدرایی، یعنی فلسفه ملاصدرا، تأثیر زیادی گرفته‌اند. ایشان در درس‌های فلسفه‌ای که در حوزه علمیه قم ایراد می‌کردند، به طور مستمر به متون ملاصدرا می‌پرداختند و اصولی مثل اصالت وجود ، تشکیک وجود ، روابط مستقل و مباحثی همچون علم و نفس ، وحدت‌ها ، کل القوا ، جسمانیت الحدوث و روحانیت الوجود را شرح داده و تأیید کرده‌اند.
وی افزود: من شخصاً توفیق داشتم در دهه ۷۰ شمسی، درس‌های فلسفه امام را تقریر کنم که بعداً به سه جلد چاپ شد. این تجربه به من این امکان را داد تا نزدیک به ۳۰ سال قبل، درک عمیقی از نگاه امام به فلسفه پیدا کنم. این در حالی است که امروزه دیگر فرصت نکرده‌ام تا دوباره روی آن بازنگری کنم، اما آنچه به خاطر دارم این است که امام نه تنها مباحث فلسفه صدرایی را درک عمیقی داشتند، بلکه آن را بدون انتقاد جدی پذیرفته‌اند.
نوآوری امام در تلفیق فلسفه صدرایی با فقه و سیاست
استاد خسروپناه به یکی از مهم‌ترین نوآوری‌های فکری امام در حوزه فلسفه اشاره کرد و گفت: نکته‌ای که امام را از دیگر فیلسوفان و فقها متمایز می‌کند، استفاده از حکمت صدرایی در مباحث فقهی، سیاسی و اجتماعی است. وقتی امام در کتاب «حکمت ولایت» یا در بحث‌های نجف درباره ولایت فقیه صحبت می‌کند، مشخص است که ایشان به عنوان یک متفکر فلسفی، از چارچوب نظری حکمت صدرایی الهیاتی استفاده کرده‌اند.
وی ادامه داد: این یعنی امام نه تنها فلسفه را به عنوان یک علم جدا از دین می‌دانست، بلکه این علم را ابزاری برای تعمیق در فهم دین و حتی توجیه نظام حکومتی اسلامی می‌دانست. این یک نوآوری بزرگ در تاریخ تفکر اسلامی معاصر است.
نگاه امام به ارتباط فلسفه و اصول فقه
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقایسه نگاه امام با دیگر فقها درباره ارتباط فلسفه و اصول فقه، گفت: برخلاف برخی از فقها مانند مرحوم آخوند خراسانی که در کتاب «کفاية الأصول» تلاش کردند تا پیوندی بین فلسفه و اصول فقه برقرار کنند، امام خمینی (ره) لزوم این ارتباط را نمی‌پذیرفتند. ایشان معتقد بودند که اصول فقه نیازی به بنیان فلسفی ندارد و می‌تواند به تنهایی قوام پیدا کند.
وی افزود: اما این به معنای عدم تأثیر فلسفه بر فقه امام نیست. بلکه این تأثیر در سطح چارچوب نظری و نگاه الهیاتی به هستی، جهان و انسان بوده است. نگاه امام به وجود، الهیاتی و توحیدی است و این نگاه به طور طبیعی در مباحث فقهی و سیاسی ایشان نیز ظاهر شده است.
فلسفه صدرایی و نگاه الهیاتی به هستی
وی درباره نگاه الهیاتی ملاصدرا و امام خمینی (ره) به هستی، بیان کرد: ملاصدرا در متون خود، به ویژه در «الأسفار»، تمامی مقوله‌های فلسفی را از منظر الهیاتی بررسی می‌کند. او حتی در بحث‌هایی مانند مواد ثلاث، وجود و امتناع و امکان، به جای اینکه فقط به تحلیل عقلی بپردازد، آنها را در چارچوبی الهی و توحیدی تفسیر می‌کند.
وی ادامه داد: این نگاه الهیاتی در امام خمینی (ره) نیز وجود دارد. ایشان جهان و انسان را از منظری الهی می‌بینند و این دیدگاه به طور مستقیم بر نگاه ایشان به حقوق، سیاست، حکومت و تمدن اسلامی تأثیر گذاشته است.
تأثیر فلسفه صدرایی بر اندیشه سیاسی و اجتماعی امام
استاد خسروپناه درباره اثرگذاری این چارچوب نظری بر اندیشه سیاسی و اجتماعی امام، گفت: با توجه به اینکه امام از چارچوب نظری حکمت صدرایی الهیاتی استفاده می‌کنند، نگاه ایشان به جامعه، قدرت، حکومت و مردم، نگاهی توحیدی و الهی است. این موضوع در بنیان‌گذاری جمهوری اسلامی و تشکیل نظام حکومتی اسلامی بسیار مشهود است.
وی افزود: این تفکر، باعث شد تا امام بتواند یک نظام سیاسی را بر اساس ارزش‌های اسلامی و با مبانی فلسفی-عرفانی تأسیس کند که همچنان الگویی برای جهان اسلام باشد.
ضرورت بازنگری در نگاه به فلسفه و تفکر امام
استاد خسروپناه با اشاره به اهمیت بازنگری در نگاه به فلسفه و تفکر امام خمینی (ره)، گفت: امام خمینی (ره) نه تنها یک فقیه و سیاستمدار بودند، بلکه یک متفکر فلسفی و عارف برجسته بودند. این نگاه جامع ایشان نیازمند بازکاوی بیشتر است، به ویژه اینکه بتوانیم از میراث فکری ایشان در ساختار نظام فکری و تمدنی جمهوری اسلامی بهره‌برداری کنیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه صحبت‌های خود به نگاه عمیق امام به فلسفه غربی و نحوه برخورد ایشان با اندیشه‌های سیاسی و فلسفی غرب پرداخت.
استاد خسروپناه درباره نقش اندیشه فلسفی و عرفانی امام در استکبارستیزی، گفت: اگرچه علمای ما در طول تاریخ همواره در مقابل استکبار قرار گرفته‌اند، ولی استکبارستیزی امام خمینی (ره) یک استکبارستیزی الهیاتی و توحیدی مبتنی بر حکمت متعالی است. این یعنی اینکه امام نه تنها از لحاظ سیاسی و اجتماعی، بلکه از دیدگاه فلسفی و معنوی نیز با استکبار مواجهه داشت.
وی افزود: این مهم به این دلیل است که امام با استفاده از چارچوب نظری حکمت صدرایی، نظام‌های سیاسی و اجتماعی را از منظر الهیاتی و توحیدی می‌دید. این نگاه باعث شد تا نقد امام نسبت به استکبار، نقدی عمیق و متعالی باشد، نه فقط واکنشی سیاسی.
آشنایی امام با فلسفه و اندیشه غربی
استاد خسروپناه درباره آشنایی امام با فلسفه غربی، گفت: اگرچه در منابع مستند شده نمی‌بینیم که امام به طور مستقیم و صریح حاشیه‌ای بر متون فیلسوفان غربی مثل دکارت، کانت یا هگل داشته باشند، اما این به معنای ناآشنایی ایشان با این اندیشه‌ها نیست. امام انسانی بسیار پرمطالعه بودند و آثار فلسفی و سیاسی مارکسیستی، لیبرالیستی و سوسیالیستی را مطالعه می‌کردند.
وی ادامه داد: شاگردان و نزدیکان امام گفته‌اند که ایشان در طول سالیان زیادی، به طور مداوم به مطالعه آثار فلسفه و سیاست غرب می‌پرداختند. این موضوع در بیانات و نوشته‌های امام مشهود است، به ویژه وقتی ایشان در تعریف ولایت مطلقه فقیه، اشاره می‌کنند که منظور از «مطلقه»، نوعی از حکومت است که در فلسفه سیاسی غرب وجود دارد — مانند حکومت لوگام در نظریه هابز در کتاب «لیوی تن». امام این مدل را نقد می‌کند و می‌گوید: ولایت ما این نیست.
نقد غیرمستقیم و ایجابی امام نسبت به اندیشه غربی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقایسه نگاه امام با شیوه برخی دیگر از متفکران اسلامی معاصر، گفت: برخلاف شهید مطهری که در آثارش مثل «شهر مبسوط» و «منظومه» به طور مستقیم فیلسوفان غربی را نقد می‌کند، امام این شیوه را در پیش نگرفته است. ایشان بیشتر به شیوه‌ای ایجابی و تبیینی، اندیشه اسلامی را تشریح می‌کند، به گونه‌ای که ضمن تبیین حقیقت اسلامی، شبهات غربی نیز پاسخ داده می‌شود.
وی افزود: این یعنی امام اندیشه غربی را به خوبی می‌شناخت، اما تمایلی به مواجهه مستقیم و صریح با آن نداشت. برعکس، ایشان از طریق تقویت هویت فکری و تمدنی اسلامی، به طور غیرمستقیم به آن پاسخ می‌داد.
استاد خسروپناه گفت: حضور فلسفه و عرفان در تفکر امام خمینی (ره)، تنها محدود به نظریه‌پردازی نبود، بلکه این نگاه عمیق و الهیاتی به هستی، جهان و انسان، در عملیاتی کردن اندیشه سیاسی اسلامی نیز ظاهر شد. این یعنی اینکه امام نه تنها فیلسوف و عارف بودند، بلکه یک سازنده تمدنی برجسته در تاریخ اسلام معاصر.
در ادامه برنامه تلویزیونی «رواق امام» دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ادامه صحبت‌های خود به نقش عرفان در شخصیت و عملکرد امام (ره) پرداخت. این بخش از برنامه با محوریت علاقة امام با عرفان نظری و عرفان عملی، به بررسی نحوه تأثیر معرفت الهیاتی امام در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی ایشان پرداخت.
آشنایی امام با عرفان نظری؛ تأثیر ابن عربی و ملاصدرا
استاد خسروپناه با اشاره به آشنایی عمیق امام با عرفان نظری، گفت: امام خمینی (ره) به عنوان یک متفکر جامع، از متون مهم عرفانی اسلامی، به ویژه آثار ابن عربی و ملاصدرا آگاه بودند. ایشان حتی تعلیقاتی بر کتاب‌هایی مانند «فسوس الحکم» ابن عربی و «مصباح الهدایة» داشته‌اند.
وی افزود: اما قابل توجه است که امام نه تنها این متون را مطالعه کرده‌اند، بلکه نسبت به بعضی از مباحث و اصطلاحات عرفانی نقد و نگرانی‌هایی هم داشته‌اند. این نقد اغلب به خاطر این بوده که بعضی از مفاهیم عرفانی، به خصوص در مکتب ابن عربی، ممکن است منجر به ابهام یا سوءتفاهم شوند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تقسیم‌بندی عرفان به دو جریان، بیان کرد: در عرفان اسلامی دو جریان یا دو رویکرد مشخص وجود دارد. یکی جریان عارفان منشی و کنشی است که بیشتر به تطهیر نفس، ذکر، سلوک، چله و منازل سیر و سلوک عملی تأکید دارد. جریان دیگر، عرفا معرفتی است که اعتقاد دارند اولین قدم در رسیدن به خدا، تطهیر بینش، دانش و معرفت است.
وی ادامه داد: امام خمینی (ره) به نظر من جزء جریان معرفتی هستند. ایشان معتقدند که وقتی انسان به حقیقت وجود و وحدت وجودی با خدا پی ببرد، طبیعتاً منش و کنشش نیز تطهیر می‌شود. این به معنای رد عرفان عملی نیست، بلکه یک تقدم معرفتی را قائل است.
توحید معرفتی و ظهور الهی در منش و کنش امام
استاد خسروپناه درباره نگاه امام به توحید و ظهور الهی، گفت: امام خمینی (ره) باور داشتند که کل هستی ظهور اسما و صفات الهی است. این نگاه توحیدی، از طریق طی اسفار اربعه — سفر از خدا به خدا، سفر در خدا، سفر به خدا و سفر با خدا — شکل می‌گیرد. این چارچوب فکری، اساس نگاه امام به جهان، انسان و سیاست بود.
وی افزود: این توحید معرفتی در منش و کنش امام مشهود است. وقتی امام در صحنه سیاسی حضور داشت و با دشمنان انقلاب برخورد می‌کرد، آن لحظه اسم جلال الهی ظاهر می‌شد. ولی وقتی با شهدا، فقرا، یتیمان و مظلومان تعامل داشت، اسم جمال الهی در تصمیمات و رفتارش ظهور می‌کرد.
عرفان در عمل: تطبیق عرفان با واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره نحوه تطبیق عرفان با عملیات سیاسی و اجتماعی امام، گفت: اینکه فردی عارف باشد به معنای دوری از دنیا نیست، بلکه به معنای این است که در تمامی ابعاد زندگی، اعم از فردی، اجتماعی و سیاسی، با هوشیاری و بصیرت عمل کند. امام خمینی (ره) دقیقاً این نوع عرفان را به نمایش گذاشتند.
وی ادامه داد: در مواقعی که رژیم پهلوی تمامی همراهان امام را دستگیر، تبعید یا شهید کرده بود، امام باور داشت که انقلاب در حال پیروزی است. این اطمینان از کجا می‌آمد؟ از اینکه ایشان باور داشتند این انقلاب، امری الهی است و خداوند در کار است. این همان توحید معرفتی است که در کنش و تصمیم‌گیری امام ظاهر شده بود.
نقش عرفان در مقاومت و استقامت امام
استاد خسروپناه درباره استقامت امام در برابر استبداد و ظلم، گفت: در سال‌های ۵۴ و ۵۵، وقتی تمامی یاران امام دستگیر شده بودند و بسیاری از مردم ناامید شده بودند، امام هیچ نشانه‌ای از ناامیدی نشان نداد. این به خاطر این بود که ایشان درکی عمیق از تدبیر الهی داشتند و می‌دانستند که خداوند با انقلاب اسلامی است.
وی افزود: این ایمان عمیق و اطمینان به خدا، ناشی از یک معرفت عرفانی بود. این معرفت اجازه نمی‌داد امام تحت فشار دشمنان تسلیم شود، بلکه باور داشت که این انقلاب، امری الهی است که نهایتاً به پیروزی خواهد رسید.
استاد خسروپناه با اشاره به ضرورت بازنگری در نگاه به عرفان در تمدن اسلامی، گفت: امام خمینی (ره) نشان داد که عرفان فقط برای خلوت‌نشینان نیست، بلکه می‌تواند بنیان یک نظام عدالت‌محور، عالمانه و الهی باشد. این میراث فکری و معنوی نیازمند بازکاوی و به کارگیری در ساختار تمدنی جمهوری اسلامی است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه صحبت‌های خود به نقش عمیق نگاه توحیدی و عرفانی امام در مقاومت، استقامت و تحول جامعه پرداخت. این بخش از برنامه با محوریت نگاه عرفانی امام به سیاست، انقلاب و دفاع مقدس، تصویری عمیق از شخصیت و تفکر امام خمینی (ره) را به نمایش گذاشت.
توحید عرفانی: بنیان مقاومت و صلابت امام
استاد خسروپناه با اشاره به نگاه امام به توحید، گفت: امام خمینی (ره) انسانی موحد بودند که فقط خدا را می‌دید. وقتی با مستضعفان و مظلومان روبرو می‌شدند، آنها را ظهور اسماء و صفات الهی می‌دانستند و بر همین اساس با تمام وجود به آنها خدمت می‌کردند. اما وقتی با استکبار و ستمگران روبرو می‌شدند، صلابت و استقامتی از خود نشان می‌دادند که تنها ناشی از ایمان عمیق به خدا بود.
وی افزود: همانطور که امام می‌فرمایند: من دیپلمات نیستم، من انقلابی هستم. این جمله دقیقاً نماد مکتب امام است؛ نگاهی توحیدی، بدون فشار و فریب دیپلماتیسم‌های غربی.
نگاه توحیدی در دفاع مقدس و انقلاب اسلامی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تطبیق عرفان و توحید در عملیات‌های نظامی و انقلابی، گفت: در دوران دفاع مقدس، زمانی که رزمنده‌ها در عملیات بیت‌المقدس و فتح خرمشهر ناامید شده بودند، اتفاقاتی رخ داد که تنها می‌توان آنها را معجزه دانست. مثل جنگ‌های بدر و احد در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، خداوند دست به کار شد و خرمشهر آزاد شد، هزاران دشمن اسیر شدند. این نگاه توحیدی بود که امام داشتند: وما رميت إذ رميت ولكن الله رمى.
وی ادامه داد: این تفکر توحیدی اجازه نمی‌داد امام تحت فشار دشمنان تسلیم شود، بلکه باور داشت که این انقلاب، امری الهی است که نهایتاً به پیروزی خواهد رسید.
استاد خسروپناه درباره نحوه تصمیم‌گیری امام، بیان کرد: امام هیچ‌گاه احساسی در تصمیم‌گیری‌های خود نداشتند. وقتی از ایشان پرسیدند که احساس خاصی نسبت به بازگشت به ایران دارید؟ فرمودند: هیچ احساسی ندارم. این جمله به معنای بی‌احساسی نیست، بلکه نشانه این است که امام خودش را هیچ می‌دانست و همه چیز را از خدا می‌دیدند. این حقیقت، همان توحید عرفانی است که از قرآن و سنت اهل بیت (ع) نشأت گرفته است.
وی افزود: این نگاه، امام را قادر می‌ساخت تا بدون توجه به فشارهای داخلی و خارجی، در مسیر خود ثابت‌قدم بماند و انقلاب را به پیروزی برساند.
تحول جوانان در سایه توحید عرفانی امام
استاد خسروپناه درباره تأثیر عرفان امام بر جوانان، گفت: قبل از انقلاب، وضعیت جامعه ما اصلاً مطلوب نبود. جوانان به شدت تحت تأثیر فرهنگ غربی قرار داشتند. ولی امام با همین نگاه توحیدی، قلب‌ها را تغییر داد، جان‌ها را دگرگون کرد. من خودم شاهد بودم که افرادی که قبل از انقلاب مطرب بودند، متعدد همسر داشتند، نماز نمی‌خواندند، بعد از انقلاب در خط مقدم دفاع مقدس ایستادند.
وی ادامه داد: امام عین عرفان بود؛ عرفانی توحیدی، قرآنی و اهل‌بیتی. این عرفان نه تنها در خلوت‌های امام مشهود بود، بلکه در عملیات‌ها، سخنرانی‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و تعامل با مردم هم ظاهر می‌شد.
استاد خسروپناه درباره نگاه امام به عبادت و خلوت، گفت: امام تا آخر عمر، اهل تهجد و نافلة شب بودند. حتی در بیمارستان هم نماز شب را ترک نمی‌کردند. این رابطه با خدا، رابطه عشق بود. این عشق به خدا، باعث شد امام نسبت به مردم هم با عشق عمل کند.
وی افزود: مدل خلوت امام با مدل صوفیه متفاوت بود. امام در میان مردم بود، ولی با خدا در خلوت بود. این خلوت جمعی، نمونه‌ای از عرفان عملی اسلامی است.
معرفی اندیشه عرفانی امام به نسل جوان
در پایان، استاد خسروپناه درباره نحوه معرفی اندیشه امام به جوانان، گفت: برای جوانان، بهترین کتابی که می‌توان پیشنهاد داد، «شرح چهل حدیث» امام خمینی (ره) است. این کتاب با زبانی روان و عمیق، به مباحث اخلاقی، نفس‌شناسی و سلوک عرفانی می‌پردازد. این کتاب می‌تواند نقطه شروعی برای آشنایی جوانان با تفکر امام باشد.
وی ادامه داد: اما مهم این است که این اندیشه‌ها در قالب‌های متنوع هنری، تصویری و دیجیتالی نیز منتشر شود تا جوانان بتوانند بهتر با این تفکر عرفانی آشنا شوند.
در پایان، استاد خسروپناه با اشاره به ادامه مکتب امام در مکتب مقام معظم رهبری، گفت: مکتب امام خمینی (ره) فقط محدود به دوره ایشان نبود. این مکتب ادامه یافت و امروز در شخصیت و سیاست مقام معظم رهبری نیز به خوبی ظاهر است. این میراث فکری و معنوی، نیازمند بازکاوی و به کارگیری در ساختار تمدنی جمهوری اسلامی است.

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7