حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در یادداشتی علامه طباطبایی را الگویی علمی و اخلاقی دانست و تاکید کرد: علامه طباطبایی دغدغه کشف حقیقت را داشت و پیگیری میکرد و از دیگران استفاده میکرد. از طرفی دغدغه مهم دیگر ایشان پاسخ به شبهاتی بود که از سوی جریانهای فکری غرب مطرح بود.
حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در این یادداشت درباره علامه طباطبایی نوشت:
در جلسهای که با حضور اعضای فعال کنگره علامه طباطبایی با مقام معظم رهبری برگزار شد، معظمله مباحث بسیار مهمی را مطرح کردند. رهبر انقلاب به ابعاد مختلف شخصیت علامه طباطبایی بویژه شخصیت اخلاقی و علمی ایشان اشاره کردند. این ۲ بعد شخصیتی خیلی در شناخت و معرفی علامه طباطبایی مهم است. به لحاظ شخصیت اخلاقی، علامه طباطبایی بسیار متواضع و فروتن و افتاده بود و خودش را برتر از دیگران نمیدانست. رهبر انقلاب خاطرهای از پدر بزرگوارشان نقل کردند که وقتی علامه سمنانی به امام گفتند تفسیر المیزان شما تفسیر ارزندهای است، علامه طباطبایی فرمودند من طباطبایی هستم و تفسیر المیزان متعلق به بنده است و آقای خمینی، استاد بنده هستند. یعنی اینگونه با تواضع از حضرت امام یاد کردند و این نشان از شخصیت متواضع علامه طباطبایی است. علامه طباطبایی واژه «نمیدانم» را بسیار به کار میبرد. خیلی از مواقع که از ایشان سوال میپرسیدند، میگفت نمیدانم و گفتن نمیدانم برای ایشان راحت بود.
شاگردان و کسانی که همدم او بودند و زبان میدانستند، از آنها میخواست مباحثی را مطرح کنند. مثلا در حوزه فلسفه غرب گاهی آقای شایگان کتاب فرانسوی را برایشان ترجمه میکرد و میخواند تا استفاده لازم را ببرد.
ویژگی دیگر علامه طباطبایی، شخصیت علمی ایشان است. علامه طباطبایی دغدغه کشف حقیقت را داشت و پیگیری میکرد و از دیگران استفاده میکرد. از طرفی دغدغه مهم دیگر ایشان پاسخ به شبهاتی بود که از سوی جریانهای فکری غرب مطرح بود.
در برابر ایدئولوژیهای مارکسیستی و تا حدودی لیبرالیستی که آن زمان مطرح بود و شبهاتی در ذهن جوانان ایجاد میکرد، علامه طباطبایی نهتنها به آنها پاسخ میداد، بلکه موضع تهاجمی هم داشت و این نکتهای بود که رهبر انقلاب در این نشست بر آن تأکید داشتند. نقدهایی که علامه طباطبایی بر مبنای مدرنیته مثل تفکر اُمانیستی و نسبیگرایی در حوزه معرفتشناسی داشت، یک رویکرد تهاجمی بود.
یکی از اثرات مکتوب ارزشمند علامه طباطبایی که به تعبیر رهبر انقلاب شگفتآور است تفسیر گرانقدر «المیزان» است. تفسیر المیزان تفسیر نسبتاً جامعی است؛ از این حیث که هم تفسیر قرآن با قرآن هست و هم ربط آیات را با یکدیگر تبیین میکند و حتی بعضا ارتباط سورهها نسبت به همدیگر را هم بیان کرده است. شیوه تفسیر قرآن با قرآن نشان میدهد اگر کسی حتی سراغ روایات نرود، یک فهمی در رابطه با قرآن میتواند به دست بیاورد اما روش تفسیر قرآن با قرآن علامه در المیزان به این معنا نیست که تفسیر المیزان فاقد روایات است یا در فهم عمیقتر آیات، به روایات نیاز نداشته باشیم. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان به روایات متعدد هم پرداختهاند. اینکه مقام معظم رهبری تفسیر المیزان را شگفتآور و علامه را مفسری بینظیر معرفی میکند از این جهت است که روش تفسیر المیزان، قرآن به قرآن است. به یک معنا تفسیر المیزان در ساحت اول معناشناختی، قرآن به قرآن است، در ساحت دوم معناشناختی، قرآن به حدیث است و در ساحت سوم معناشناختی، قرآن به عقل است؛ به همین خاطر نکات عقلی و فلسفی هم در المیزان فراوان است که حتی میتوان نظام معرفتشناسی، ارزششناسی، هستیشناسی و خداشناسی عقلی را هم از المیزان استفاده و استخراج کرد.