دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: علوم انسانی فرآیند زنجیرهای دارد و باید براین اساس اقدامات لازم صورت گیرد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در جشنواره حرکت که در مشهد برگزار شد، اظهار کرد: طرحهای حکیمانهای در جشنواره حرکت ارائه شد که جای تقدیر دارد.
وی همچنین با اشاره به بازدید از نمایشگاه دستاوردهای دانشجویان دانشگاه فردوسی بیان کرد: این نمایشگاه لذتبخش بود چراکه برخی از دستاوردهای ارائه شده در حوزه علوم انسانی نیز در اینجا وجود داشت.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه دانش یک عقبه و یک دستاورد دارد، ادامه داد: اگر یکی از این بالها نباشد دانش پرواز نمیکند یک سمت دانش خرد تفکر و عقلانیت است و سمت دیگر دانش، مهارت است. اگر بهترین دانشمندان را در علوم پایه، ریاضیات، شیمی، جامعه شناسی، اقتصاد داشته باشیم که مبتنی بر خرد و تفکر باشد ولی مبتنی بر فلسفه نباشند یک دانش بیروح داریم، از طرفی اگر مبتنی بر عقلانیت و فلسفه باشد ولی کارآمد نباشد این دانش روح دارد اما پا ندارد که حرکت کند.
استاد خسروپناه با اشاره به اینکه حرکت محرک میخواهد، اضافه کرد: فلاسفه میگویند هر حرکت شش رکن دارد که دو رکنش محرک و متحرک است، محرک دانش، تعقل و تفکر است و لازمه این حرکت دانش است اما چه زمانی حرکت نتیجه بخش است؟ وقتی که به مهارت بینجامد.
وی با اشاره به مصرع شعر فردوسی مبنی بر اینکه «خرد بايد و دانش و راستي»، بیان کرد: براین اساس خرد مقدم بر دانش است، خرد از سنخ بینش است، دانش از سنخ دانش است، راستی از سنخ منش است اگر دانش، راستی و خرد جمع شوند حتما جامعه حرکت پیدا میکند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ابیات فردوسی را عین حکمت دانست و گفت: حکمت معادل انگلیسی ندارد، یک واژه و مفهوم ایرانی اسلامی است، بعضی گفتند که معادل حکمت philosophy است که ابدا اینگونه نیست. فلسفه غیر از حکمت است، فلسفه میتواند مصداقی از حکمت باشد، اما حکمت نیست. برخی حکمت را Wisdom معنا میکنند در صورتی که ترجمه دقیق wisdom خرد ناب است، خرد ناب هم غیر از حکمت است، بنابراین حکمت معادل انگلیسی ندارد، در مقالاتی که به زبان انگلیسی نوشته میشود حکمت را باید Hekmat بنویسید وگرنه نادرست است.
وی با بیان اینکه حکمت علم مبتنی بر خرد است، تصریح کرد: حکمت چهار رکن خرد، دانش، راستی و مهارت دارد، اگر دانش مبتنی بر خرد نباشد حکمت نیست، اگر خرد جمعی فضیلت ندهد حکمت نیست لذا همه حکما حکمت را به فضیلت پیوند زدند، رکن اصلی دیگر در حکمت صداقت و راستی و محبت است، براین اساس معلمی که محبت نداشته باشد، حکیم نیست. رابطه معلم و متعلم اگر براساس محبت باشد حکمت است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه دانش و مهارت و فضیلت و عقلانیت توأمان حکمت است، گفت: ما باید دنبال حکمت باشیم و براساس آن عمل کنیم.
وی با اشاره به اینکه علم زنجیره دارد، ادامه داد: زنجیره علوم طبیعی از فلسفه شروع میشود و به علوم طبیعی میانجامد، گمان نکنید علوم طبیعی فقط تجربه است، شما اگر ریاضیات را از علوم تجربی بگیرید چه میماند؟ ریاضیات جزء علوم تجربی نیست بلکه جزء علوم عقلی است، پس از فلسفه و علوم طبیعی، علوم مهندسی پدید آمد، مثلا بعد از شیمی، مهندسی شیمی آمد، بعد از علوم مهندسی، فناوری شکل پیدا کرد و پس از آن کارخانه شکل میگیرد، بنابراین قبل از کارخانه فناوری باید شکل بگیرد، فناوری جز علوم نرم است و زاییده مهندسی است، مهندسی زاییده علوم پایه و طبیعی است و علوم پایه زاییده فلسفه است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: مثلا اینشتین تئوری نسبیت را بیان کرد، این نظریه براساس مبانی فلسفی و هستیشناسی است، هایزنبرگ نیز به اصل عدم قطعیت معتقد است و این اصل نیز مبتنی بر فلسفه است.
دکتر خسروپناه با اشاره به اینکه متاسفانه در کشور ما هنوز این زنجیره شکل نگرفته است، تاکید کرد:.در ایران عدهای به دنبال علوم پایه و عدهای در پی علوم مهندسی و برخی نیز در صنعت مشغول تولید هستند، در صورتیکه که باید این زنجیره ۵ مرحلهای شکل بگیرد، قرنهاست که این موضوع در دنیا شکل گرفته است و براساس آن عمل میکنند.
وی با اشاره به زنجیره علوم انسانی بیان کرد: علوم انسانی نیز این زنجیره پنج مرحلهای را دارد، فلسفه در وهله اول، در ادامه علوم پایه علومانسانی که شامل روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی که محتاج آمار و ریاضیات است، بعد به علوم میان رشتهای مثل مدیریت میرسیم، مثلا مدیریت دانشی است که متاثر از نظریههای جامعهشناسی و روانشناسی است، چنانچه اگر روانشناسی و جامعهشناسی را از مدیریت بگیرید از دانش مدیریت چیزی نمیماند. روانشناسی اجتماعی نیز جز علوم میان رشتهای است. پس از این مراحل، فناوری اجتماعی قرار دارد، برخی فکر میکنند فناوری فقط در علوم مهندسی است در صورتیکه تکنولوژی آموزشی یک فناوری اجتماعی است. حکمرانی به معنای Governance نیز یک فناوری اجتماعی است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: ما در دانشگاهها رشته روانشناسی و فلسفه داریم اما رابطهای بین روانشناسی و فلسفه نیست. همچنین رابطهای بین فلسفه و علوم تربیتی نیست. ژان پیاژه که نظریه رشد متعلق به اوست، مبتنی بر نظریه کانت این نظریه را نوشته است، اگر مبنای فلسفی کانت را از پیاژه بگیرید نظریه رشدش بهم میریزد.
استاد خسروپناه تاکید کرد: نظریهای در علوم اجتماعی وجود ندارد که مبتنی بر فلسفه نباشد، نظریههای رشد، مصرف، شخصیت، نظریه مصرف مبتنی بر مبانی فلسفی هستند، فناوری هم از این نظریهها شکل میگیرد.
وی اضافه کرد: مثلا فناوری نظارت، فناوری نرم اجتماعی است، سازمانهایی نظیر تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش و آموزش عالی بعد از اینکه فناوری نرم اجتماعی شکل میگیرد، ایجاد میشوند.
وی با تاکید بر اینکه علوم انسانی زنجیره است، این سوال را مطرح کرد که چرا در غرب نظریهپردازی لحظه به لحظه شکل میگیرد؟
استاد خسروپناه در پاسخ به این سوال گفت: چون زنجیره علم برقرار میشود، با اینکه کشور ما یک کشور فرهنگی است اما چند نظریه فرهنگی داریم؟ متاسفانه در این زمینه خوب عمل نکردیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: برخی از دانشجویان علوم انسانی میگویند فناوری چه ربطی به علوم انسانی دارد، متاسفانه ما درباره نسبت نظریههای اجتماعی با فناوری کار نکردیم. آمریکاییها ۴ دهه است متوجه فناوری Governance شدهاند، در این چهار دهه حداقل ۱۰ نظریه در حوزه تنظیمگری ارایه دادهاند، تنظیمگری و سیاستگذاری نیز فناوری است، اگر دانشجویان و اساتید از نظریههای علوم انسانی به فناوریهای نرم اجتماعی برسند تحول در صنعت نیز ایجاد میشود.
وی بار دیگر تاکید کرد که علوم طبیعی و علوم انسانی فرآیند زنجیرهای دارد، گفت: اگر به این زنجیره توجه شود آن موقع سهم دانشجوی فناور با سازمانهای صنعتی مشخص میشود، جایگاه دانشجو با دانش بنیانها مشخص میشود. دراینصورت وزیر علوم نیز به دنبال این میرود که جوانان به سربازی حرفهای بروند و در راستای تخصصی که دارند دوره سربازی را بگذراند، چراکه اینگونه احساس میکند دو سال از عمرشان صرف رشد و بالندگی بیشتر شده است و قطعا نتیجه بخشتر خواهد بود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان خواستار شد که به جوانان بهعنوان آیندهسازان کشور، توجه بیش از پیش شود.