دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مجمع هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره گفت: اگر نظریهپردازی معطوف به اهداف کیفی عالی باشد، منجر به رشد و پیشرفت کشور خواهد شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسه طرح تحول ساختاری و محتوایی «هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره» دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع آسیب شناسی، موانع و راهکارهای عملیاتی برگزار شد.
دکتر سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در سخنانی در این جلسه با بیان اینکه رویکرد تحولی به کرسیهای نظریه پردازی به این معناست که ظرفیتهای بزرگتری برای بروز نظریهها و نوآوریها به ویژه در علوم انسانی و اجتماعی فراهم شود و این کار ارزشمندی است، اظهار کرد: در عین حال، این فرایند نباید آن قدر پیچیده باشد که افراد به دلیل پیچیدگیها، علاقهای به آن نشان ندهند. مناعت طبعی که در اهل نظر و خبرگان وجود دارد موجب میشود که خود را در چنین فرایندهای پیچیده ثبت نظریه و کرسی نظریه پردازی قرار ندهند.
دکتر عاملی: بر اساس رصد دادههای موجود درتوئیتر، اینستاگرام و تلگرام، 78% اخبار تولید شده که به نوعی نگاه مردم را نسبت به حکیم انقلاب اسلامی نشانه میگرفت، متعلق به جریان برانداز با محوریت منافقین و سلطنت طلبها و با معاضدت نظام صهیونیزم جهانی بود.
وی با تأکید بر اینکه نظریه باید هدف مشخصی را دنبال کند، ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران محصول انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی یک الگوی متمایز در میان انقلابهای جهان و در میان مدلهای حکمرانی در جهان را دنبال میکند. البته نقدهای جدی در صحنه عمل وجود دارد ولی نظام حکمرانی اسلامی الهی در دوره فراگیر سکولاریزم و نظامهای لیبرال که بطور عمده تحت تاثیر نظامهای مدرن و لائیک هستند، یک الگوی متفاوت است. دشمنیها با انقلاب اسلامی ایران هم به سطح تلاش گسترده برای ایجاد اختلال و انحراف تا سطح جنگ فرهنگی برای براندازی نظام جلو رفته است. در چنین شرایطی نظریه پردازی و نوآوری برای استقرار دولت و جامعه اسلامی کار بزرگی است.
دکتر عاملی اضافه کرد: در بیانیه گام دوم نیز اهداف آرمانی طرح شده که میتواند بستر بسیاری از نظریهپردازیها و چراغ راه باشد. تأکیدی که رهبر معظم انقلاب، طی سالهای متمادی بر موضوعاتی همچون جنگ نرم و جنگ فرهنگی داشتهاند، یک واقعیت است. دشمن دائماً تلاش میکند ناامیدی و تشویش به وجود بیاورد و باورها را سست کند و از هر بزنگاهی برای کاهش سرمایه اجتماعی سوء استفاده میکند. در همین موضوع واردات واکسن از آمریکا و انگلیس، بر اساس رصد دادههای موجود درتوئیتر، اینستاگرام و تلگرام، 78% اخبار تولید شده که به نوعی نگاه مردم را نسبت به حکیم انقلاب اسلامی نشانه میگرفت، متعلق به جریان برانداز با محوریت منافقین و سلطنت طلبها و با معاضدت نظام صهیونیزم جهانی بود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: یک مسیر طبیعی و البته مهندسی شده هم در این رویارویی وجود دارد و آن مواجهه فرهنگها با یکدیگر است که در بستر فضای مجازی فراهم شده است و یک نوع فرامحلی شدن محقق شده است. در مواجهه با انواع ایدهها و فرهنگها خصوصا در فضای غلبه دادههای جعلی و ساختگی، فضای تردید و عدم قطعیت توسعه پیدا میکند. لذا پژوهشهای اجتماعی نشان میدهد "جامعه نمیدانم" در پاسخ به پیمایشهای اجتماعی گسترش پیدا کرده است. به همین دلیل است که میگوییم نظریهپردازی و نوآوری اگر ناظر بر مسائل اجتماعی و خصوصا چالشهای جدید باشد، میتواند مسائل جدی را حل کند و یک نوع گره گشائی اجتماعی رخ میدهد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: نوآوری عمومی هم یک دایره مهم نوآوری در سطح خردتر و جزئیتر است که جامعه بزرگی را به مشارکت در میآورد. در ژاپن نزدیک به 200 هزار انجمن مربوط به "نوآوری عمومی" وجود دارد و نیاز است به این حوزه نیز توجه بیشتری داشته باشیم.
دکتر عاملی افزود: جامعه کنونی ایران با مسائل اقتصادی پیچیدهای روبرو شده است و این مسائل بیش از آنکه راهحل اقتصادی داشته باشد، نیاز به راهحل فرهنگی دارد. در موضوعاتی همچون آلودگی محیط زیست، الگوی مصرف، احترام به دیگری و ... راهحلهایی باید اتخاذ گردد که منجر به تأمین آرامش اجتماعی شود، بدون اینکه مستلزم مصارف مالی باشد. از سوی دیگر اصلاح فرایندها و فراهم کردن زمینه برای دیده شدن نظریه پردازان و استادان در این مسیر ضروری به نظر میرسد.
به گفته دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ یکی از ظرفیتهای بزرگ فضای مجازی، منبع شدن انبوه کاربران (Crowd Sourcing) است و همه افراد به عنوان کاربران این عرصه، ظرفیت فعالیت و تولید دارند و به جای آنکه تولید محدود به یک جمع کوچکی شود، گستردگی پیدا کرده است. نخبگان البته همواره درصد کمی از جامعه را شامل میشوند و جامعه بزرگی نیستند، اما منبع شدن کاربران در فضای مجازی، نشان از این ظرفیت است که دانشمندان، نخبگان و شخصیتهای بیشتری نیز امکان حضور در این عرصه را دارند. البته نوآوری عمومی هم یک دایره مهم نوآوری در سطح خردتر و جزئیتر است که جامعه بزرگی را به مشارکت در میآورد. در ژاپن نزدیک به 200 هزار انجمن مربوط به "نوآوری عمومی" وجود دارد و نیاز است به این حوزه نیز توجه بیشتری داشته باشیم.
دکتر عاملی: درباره طب جایگزین و مکمل نیز متاسفانه بدفهمی در این حوزه کم نیست، به فرهنگستان علوم پزشکی توصیه داریم که به این عرصه ورود کند و مرجعی برای ابهام زدایی و بهرهگیری بهینه از این عرصه بزرگ پزشکی، بعنوان پزشکی مکمل باشد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در این رابطه که از سایر دانشگاهها در هیأت و دبیرخانه کرسیهای نظریهپردازی استفاده کنیم، اکنون این امکان وجود دارد، اظهار کرد: درباره طب جایگزین و مکمل نیز متاسفانه بدفهمی در این حوزه کم نیست. دانشکدههایی در این زمینه تأسیس شده و افراد ابتدا دوره عمومی را میگذرانند و سپس به این حوزه بهعنوان یک گرایش و تخصص ورود میکنند. به فرهنگستان علوم پزشکی توصیه داریم که به این عرصه ورود کند و مرجعی برای ابهام زدایی و بهرهگیری بهینه از این عرصه بزرگ پزشکی، بعنوان پزشکی مکمل باشد.
وی با تأکید بر اینکه نظریه را نباید محدود کرد، گفت: نظریه کشف قواعد و پیدا کردن قاعدههای قابل تعمیم است. نظریات کلانی وجود دارد که به لحاظ هستیشناسی به موضوعات کلان میپردازد و نظریاتی هم وجود دارد که ناظر به مسائل جزئی و زمینی است. نظریهها برای حل مسئله و بیان قاعده جدید طرح میشوند. البته حل مسئله هم جنبه نظری دارد و هم جنبه عمل و امور مرتبه با زندگی روزمره. در عین حال اهمیت نظریه به دایره عملکردی آن بستگی دارد. نظریههای پایهای وجود دارد که تأثیر آن در بسیاری از بخشها علوم نیز مشاهده میشود. البته نظریه میتواند چالشهای نظری را هم حل کند. اینکه نظریه در برخی علوم وجود داشته باشد و در برخی دیگر نه، خود به نوعی مقابله با نظریه است.
آیتالله علیاکبر رشاد: در صدد هستیم که پس از 18 سال که از فعالیت هیأت کرسیهای نظریهپردازی میگذرد، یک کار بنیادی انجام دهیم. ایده خوبی است که اعلام نیاز و اولویت کنیم و نظریه پردازان از این طریق موضع فعالی اتخاذ کنند و هیأت و دبیرخانه منتظر فرارسیدن نظریهها نماند و از جامعه نخبگانی تقاضای ارائه نظریه داشته باشد.
آیتالله علیاکبر رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره نیز در این جلسه در سخنانی اظهار کرد: در صدد هستیم که پس از 18 سال که از فعالیت هیأت کرسیهای نظریهپردازی میگذرد، یک کار بنیادی انجام دهیم. نقش هیأت پسینی است و نظریهها، پس از تأیید به اینجا میآیند و مورد واکاوی قرار میگیرند. ایده خوبی است که اعلام نیاز و اولویت کنیم و نظریه پردازان از این طریق موضع فعالی اتخاذ کنند و هیأت و دبیرخانه منتظر فرارسیدن نظریهها نماند و از جامعه نخبگانی تقاضای ارائه نظریه داشته باشد. ایده نوآوری عمومی هم که آقای دکتر عاملی ذکر کردند، بسیار مهم است و میتوان از این ایده استفاده کرد و دایره نوآوری را توسعه داد.
احمد رضی، رئیس دانشگاه گیلان نیز در این جلسه در سخنانی گفت: مطالعات میان رشتهای موجب میشود رشتههای متعددی از علوم مختلف در کنار علوم انسانی در کرسیهای نظریهپردازی دخیل شوند. بسیاری از رشتهها و گرایشها امکان ورود به حیطه کرسیهای نظریهپردازی را دارند.
دکتر حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی همچنین در این جلسه در سخنانی اظهار کرد: بسیاری از کسانی که نظریه مشخصی دارند و میخواهند کرسیهای سه گانه نقد، نوآوری و اصیل را برگزار کنند، شاید تمایلی به شرکت در فرایند مطول برگزاری این کرسیها نداشته باشند. باید شرایطی فراهم شود که این افراد نیز شناخته شوند و بدون آنکه مجبور باشند در جلسات طولانی شرکت کنند، نظریات آنها طرح و بیان شود. این امر لازم است که کمیتههای دستگاهی شوراهای تخصصی این قابلیت را دارا باشند که نظریه پردازان را شناسایی و آثار آنها را به متخصصان برای مطالعه بدهند و جلسات مطول و خستهکننده را حذف کنند.
وی ادامه داد: 240 کرسی ترویجی در طول این سالها در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شده است، اما بعضی از این کرسیها در حد مقاله علمی پژوهشی بودهاند. لذا نباید اینگونه باشد که هر ایده و نظری در قالب کرسی ترویجی طرح شود.
دکتر سلیمی: در بین سه گانه نوآوری، نظریه و نقد، شاید بتوان نقد را جدا در نظر گرفت، اما جدا کردن نظریه و نوآوری امکانپذیر نیست. هر امر نوآورانهای میتواند نظریه محسوب شود و نمیتوان خط جدی میان این دو کشید.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی افزود: در بین سه گانه نوآوری، نظریه و نقد، شاید بتوان نقد را جدا در نظر گرفت، اما جدا کردن نظریه و نوآوری امکانپذیر نیست. هر امر نوآورانهای میتواند نظریه محسوب شود و نمیتوان خط جدی میان این دو کشید. بر همین اساس، باید بتوانیم در دانشگاههای جامع، میان رشتهها و متخصصان و گرایشها ارتباط برقرار کنیم و اینکه بتوانیم نگاهی به حوزههای بین رشتهای داشته باشیم. شاید این امکان بتواند فراهم شود که استاد فلسفهای با استادی از رشته فیزیک به طرح یک نظریه جامع قابل ارائه بپردازند که به تبیین مسائل جهان مربوط است، یا اینکه یک استاد هوش مصنوعی با استاد دیگری از روابط بینالملل در حوزه امنیت ملی بتوانند به نظریهای درباره هوش مصنوعی و امنیت ملی برسند. این حوزه مغفول است که میتوان به آن توجه بیشتری داشت.
دکتر سلیمی گفت: یکی از نکات در طرح پیشنهادی این است که هیأت کرسیهای نظریهپردازی، از دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی جدا شود که این امر صحیح نیست، به دلیل آنکه هر چه بروکراسی بیشتر میشود، کارها کندتر پیش میرود. ضمن آنکه خود شورای عالی انقلاب فرهنگی به نظریهها ارزش میدهد. نکته دیگر تأملات دانشجویی و بهرهمندی از آنهاست که بنده با آن موافق نیستم، به دلیل آنکه این موضوع با طرح نقد و نوآوری در معاونتهای فرهنگی دانشگاهها پیگیری میشود و ورود دانشجویان به عرصه کرسیهای نظریهپردازی صحیح نیست.
دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نیز در بخشی از این جلسه بیان کرد: در عرصه بازنگری فعالیتهای هیأت کرسیهای نظریهپردازی هستیم و در این مسیر باید شناسایی نظریه پردازان را در دستور کار قرار دهیم. در عرصه علمی آن کسی که در این عرصه به عمق رسیده باشد، به استغنا هم رسیده است و کار خود را در بوق وکرنا نمیکند. با افراد فاضلی روبرو هستیم که کارهای عمیق علمی میکنند، اما شناخته شده نیستند. این وجه در این سالها مغفول بوده است.
وی گفت: در این فرایند، ابتدا باید حوزههای نظریهپردازی مشخص شود و به صورت تعاملی به یک استاندارد برسیم. شاخصها و ملاکهای سنجشپذیر برای ارزشیابی نظریهها کمتر مورد توجه بوده و این ناقدان بودند که مشخص میکردند نظریه پذیرفته شده است یا خیر. سلیقه و پیش فرضهای ناقدان موثر بوده است. در حالی که اهداف نظریه باید دنبال شود. مسئله دیگر اینکه باید چند ایده و نظریه موفق و تأیید شده را به نظریه پردازان معرفی کنیم. در این رابطه مثلاً نظریه دانشگاه اسلامی یا موضوع وحدت حوزه و دانشگاه دو نظریهای است که به خوبی تبیین نشدهاند.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها نیز در این جلسه در سخنانی بیان کرد: پیش از این، به نوعی دچار سانسور در نظریهپردازی شدهایم و جسارت از این حوزه گرفته شده است. هنوز هم دعوای طب سنتی و مدرن حل نشده است و باید یکبار به صورت علمی به این موضوع بپردازیم که آیا غیر از جنبه فیزیولوژیک مربوط به اجزای ظاهری بدن، این علم در فرایند سلامت دخیل هست یا خیر؟ بر اساس جریان عمومی در پزشکی نوین اجازه ورود به حوزههای دیگر وجود ندارد، اما آیا به نظریههای جدید به عنوان ایده و نوآوری پرداخته میشود و در آییننامه ارتقا نقشی دارد؟
وی افزود: برای مجموعه نظام ارزشگذاری دانشگاهها و برای اینکه جسارت پرداختن به نظریه و طرح جدید وجود داشته باشد، باید راهکاری اندیشیده شود. همچنین میتوان از ظرفیت جشنوارههای معتبر بهره برد به جای آنکه جشنواره جدیدی راهاندازی شود. به این صورت که بخشی در جشنوارههای معتبر تعریف شود و از دانشگاهیان استفاده شود و نظریهپردازی نیز مانند اختراع و کتاب و ... ارزشگذاری شود.
دکتر محمد کافی، رئیس دانشگاه فردوسی مشهد نیز در سخنانی اظهار کرد: ظرفیت بسیار خوبی در دانشگاهها از جهت برگزاری کرسیهای نظریهپردازی ایجاد شده است، اما مشکلی که در دانشگاهها وجود دارد این است که برای اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی، فرصت مطالعاتی خوب کم است. تجربه عملی ما در دانشگاه فردوسی مشهد این بود که پژوهشکده مطالعات علوم انسانی در این دانشگاه دایر شد و توانست نقش خوبی در طرح بسیاری از ایدهها و نوآوریهایی که قابلیت اجرایی شدن دارد را ایفا کند و پژوهشهای تکمیلی پیرامون آنها انجام شود.
دکتر کینژاد: اگر بتوانیم فضایی مشابه فضای استاد نمونه طراحی کنیم، حرکتی در دانشگاهها و حوزههای علمیه به وجود میآورد.
دکتر محمدعلی کینژاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در سخنانی بیان کرد: درباره طرح تحول ساختاری و محتوایی، همین کارگروهی که این جمعبندی را انجام داده بود باید بتواند از ظرفیت حوزه علمیه نیز استفاده کند. به جای طرح در آییننامه ارتقا، که هدف دیگری در دانشگاه دارد، مسئله به صورت دیگری پیگیری شود. اگر بتوانیم فضایی مشابه فضای استاد نمونه طراحی کنیم، حرکتی در دانشگاهها و حوزههای علمیه به وجود میآورد.
دکتر کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در سخنانی در خصوص پزشکی سنتی نیز بیان کرد: نظریهپردازی در حوزههای مختلف متعدد و متفاوت است. باید کار در این عرصه به گونهای باشد که بین علم الادیان و علم الابدان علی رغم تفاوتها ارتباطاتی برقرار شود و این مهم به واسطه نظریهها امکانپذیر است.
دکتر حسین رحیمی معاون پژوهشی وزیر علوم در این جلسه گفت: ابتدا باید حوزه های نظریه پردازی را تعریف کنیم و نباید موضوع عام باشد. مثلا بگوییم هوش مصنوعی مهم است و نظریه پردازی لازم داریم و ابنها باید در اولویت های کشور باشد. این اولویت ها می تواند براساس مؤلفه های مختلف باشد، از جمله اینکه بگوییم می خواهیم به مرجعیت علمی دست پیدا کنیم و یا اینکه پاسخگویی به یک نیاز ملی داشته باشیم. از منظر برنامه ریزی همچنین باید شاخص ها و ملاک های سنجش پذیر تعریف کرد؛ اکنون نهایت کار با ناقدان است که براساس پیش فرض ها و سلایق ایشان کار را انجام می دهند.
دکتر رحیمی بااشاره نظریات مختلف درباره طبیعیات در دوره اسلامی و نگاه نقادانه ای که به آن وجود دارد گفت: برخی طبیعیات دوره اسلامی در لبه نوآوری دوران خود بوده اند و برخی هم اکنون نیز بخش هایی قابل بهره برداری دارند و علوم جدید براساس آن شکل گرفته است. برخی منتقدان طبیعیات را یک کل درنظر می گیرند و به قضاوت پرخطا می رسند ولی لازم است ابتدا این علوم را هم از لحاظ نظری و هم تجربی به فلسفه مبنا و علم مبنا تقسیم کنیم. این به ما اجازه می دهد که بتوانیم داوری صحیح تری داشته باشیم و خودمان را از این میراث گرانبها محروم نکنیم. به خصوص آن که این نظریات با حکمت اسلامی در انطباق کامل است.
.