به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی به نقل از ایکنا،
پس از فروپاشی نظام پهلوی، نهادهای مختلف یکی پس از دیگری پا گرفت؛ اما فرهنگ حاکم بر نهادهای جامعه مخصوصاً نهادهای فراگیری مانند آموزش و پرورش و دانشگاهها، مسئله سادهای نبود که بتوان در کوتاه مدت، تحولات لازم را در آنها به وجود آورد.
از طرف دیگر ادامه کار آنها به ویژه دانشگاهها به همان شکل سابق به صلاح جامعه نبود. در اوایل انقلاب، گروهکهای مختلف، دانشگاهها را عرصه تاخت و تاز خود ساخته و روند تحصیل و تدریس را مختل کرده بودند. همه این مسائل ضرورت تغییر بنیادین در برنامهها و شیوههای تدریس و تربیت و اهداف آن را ایجاب میکرد. خصوصاً با توجه به جو حاکم بر دانشگاهها، مدتی تمام دانشگاههای کشور تعطیل شد و به فرمان امام خمینی(ره) ستاد انقلاب فرهنگی به منظور ساماندهی امور فرهنگی مدارس و دانشگاهها تشکیل شد. با بازگشایی دانشگاهها، فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی ادامه یافت و ضرورت توسعه و تعمیق کار این ستاد ایجاب کرد که در نوزدهم آذر ۱۳۶۳، حضرت امام، رؤسای سه قوه و تعداد دیگری از اندیشمندان فرهنگی کشور را به اعضای آن بیفزایند و بدین شکل ستاد انقلاب فرهنگی با ترکیب جدید خود، با عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت خود را آغاز کرد.
خبرگزاری ایکنا به مناسبت ۱۹ آذرماه، سالروز تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، میزبان سه نفر از مسئولان این نهاد بود. امید عبداللهی، معاون اجتماعی ستاد فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ علیرضا نظرمنصوری، مدیر امور مسائل و آسیبهای اجتماعی معاونت اجتماعی ستاد فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی و حمید طاهری، مسئول پیشرفت اجتماعی معاونت اجتماعی ستاد فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور در ایکنا به سؤالهای مرتبط با عملکرد این نهاد و وظایف معاونت اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی پاسخ دادند.
ایکنا ـ چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی به مباحث اجتماعی ورود کرده است؟
امید عبداللهی، معاون اجتماعی ستاد فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی: عرض تسلیت دارم خدمت همه مسلمانان و آزادگان جهان و جامعه جهانی به دلیل جنایات رژیم صهیونیستی. جنایاتی که رژیم صهیونیستی در غزه رقم میزند ضمن اینکه بیانگر خوی ددمنشانه این رژیم کودککش است، نشان دهنده ناکارآمدی نهادهای بینالمللی است. دهها کشور دور هم جمع میشوند و قطعنامهای را تصویب میکنند تا در زمینه یک معضل جهانی تصمیمی گرفته شود و تمام تصمیمات این کشورها با رأی یک کشور در قالب حق وتو نادیده گرفته میشود که این مسئله جای تأسف دارد.
من میخواهم این مسئله را به مسائل فرهنگی و اجتماعی کشورمان ارتباط دهم. افراد و دولتمردان مختلفی در دورههای گذشته تمام هم و غمشان این بود که ما به معاهدات بینالمللی مثل سند ۲۰۳۰، اف،ای،تی،اف و ... بپیوندیم؛ چون میگفتند ما نباید برخلاف جریان جهانی حرکت کنیم.
میخواهم به این افراد عرض کنم، تمام هزینههایی که ما در قبال این معاهدات قبول کردیم و متحمل شدهایم، با این منطق قلدرمآبانه جهانی چطور سازگاری دارد؟ ما سندهای متعالی خودمان مثل سند جامع تحول بنیادین آموزش و پرورش را کنار گذاشتیم و سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور خاک خورد. اسنادی که به همت متخصصان عرصه فرهنگی و اجتماعی تدوین شده بود که نقشه راه ما قرار بگیرد. این اسناد به بهانه پیوستن به سند ۲۰۳۰، کنار گذاشته شدند. اگرچه سند ۲۰۳۰ به صورت رسمی کنار گذاشته شده است اما ما همچنان شاهد هستیم که این سند معضلی در آموزش و پرورش ما شده است.
من به این افراد گوشزد میکنم که اگر دلسوز نظام هستید باید در راستای تقویت هویتهای فرهنگی و اجتماعی خودمان حرکت کنید نه به واسطه توسل به این اسناد بینالمللی که عمدتاً براساس استیلای فرهنگ غرب هستند پیش برویم.
ایکنا ـ چرا سندی مثل ۲۰۳۰ علیرغم مخالفت مسئولان ارشد نظام در حال اجرا در کشور است اما اسناد مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا نمیشود؟
امید عبداللهی: البته صحبت من این نبود که سند ۲۰۳۰ اکنون در حال اجراست؛ در دولت قبلی تأکید بر اجرای این سند بود. بسیاری از مفاد این سند در آموزش و پرورش ما وارد شد و سیستم آموزشی ما را درگیر کرد. اکنون از سوی مسئولان سعی بر این است که سند ۲۰۳۰ کنار گذاشته شود؛ اما گرفتاریهایی که به واسطه ورود این سند به آموزش و پرورش وجود داشت، همچنان گریبانگیر سیستم آموزش و پرورش ماست.
ایکنا ـ اسنادی که شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده اکنون در چه شرایطی قرار دارد؟
امید عبداللهی: اگر بخواهیم دوره فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی را تقسیم کنیم، باید سه دوره برای آن در نظر گرفت. دوره ابتدایی به زمان تأسیس ستاد انقلاب فرهنگی باز میگردد که به دستور حضرت امام(ره) اتفاق افتاد. در آن زمان جریانهای مارکسیستی و بعضاً غربی در دانشگاهها نفوذ کرده بودند و دانشگاهها به محفلی برای درگیری بین این جریانها تبدیل شده بود و از رسالت علمی و فرهنگی دانشگاه دور شده بودیم. هدف اصلی ستاد انقلاب فرهنگی پاکسازی دانشگاه از جریانهای سیاسی و دادن سمت و سوی صحیح به سمت پیشرفت علمی و مسائل فرهنگی بود که بعد از دو سال تکمیل و در ۱۹ آذر سال ۱۳۶۳ به عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی مأموریتهای خود را با وظایف جدید شروع کرد و مأموریتهای این نهاد از دانشگاهها به سمت فضای فرهنگ عمومی گسترش پیدا کرد.
ایکنا ـ آیا فعالیت در دوره اول با موفقیت پشت سرگذاشته شد؟
امید عبداللهی: قطعاً موفقیتها خوب بود؛ برای اینکه جریانهای آن زمان کشور را دچار انسداد علمی کرده بود و رسالت اصلی دانشگاه که پیشرفت علمی و فناوری کشور بود به دلیل استیلای جریانهای انحرافی در دانشگاهها محقق نمیشد. اما بعد از پاکسازی دانشگاهها شاهد رشد علمی دانشگاهها هستیم. علیرغم اینکه ممکن است نقدهایی به فعالیت دوره اول وجود داشته باشد، این دوره، دوره موفقی در عرصه دانشگاهها و نقطه آغازین حرکت علمی بود.
دوره دوم از سال ۱۳۶۳ به بعد است. دوره سندنویسی و نهادسازی شورای عالی انقلاب فرهنگی در این دوره آغاز شد. این سندنویسیها به واسطه نخبگانی که در این شورا بودند و ارتباطی که با جریانهای فکری جامعه وجود داشت تدوین شد که سند مهندسی فرهنگی کشور، نقشه جامع علمی کشور، سند امنیت غذایی، مهدویت و ... که عمدتاً اسناد جامعی بودند در این دوره تصویب شد. بعضاً افراد که این اسناد را نمیشناسند، آنها را نقد و تحلیل میکنند و عمده افرادی که این اسناد را نقد میکنند افرادی هستند که حتی آنها را مطالعه نکردهاند و مدعی میشوند که این اسناد براساس واقعیتهای جامعه طراحی نشده است.
اما مثلاً نقشه مهندسی فرهنگی کشور ۱۳ راهبرد دارد که براساس فرهنگ ملی و اسلامی ما تهیه و تدوین شده است و نخبگان دانشگاهی ما در تدوین آن دخیل بودند. این سندی پیشرفته است که علیرغم نقدهایی که به این سند وجود دارد لازم است در منصه اجرا ببینیم و آن زمان مورد بازبینی مجدد قرار دهیم. اما متأسفانه این سند که از سال ۹۲ تصویب و ابلاغ شده اجرایی نشده است و یکی از ایرادات مطرح این است که این نقشه مهندسی فرهنگی کشور کجاست و چطور اجرا میشود؟
در دوره سندنویسی و تأسیس نهادها، نهادهایی مثل شورای عالی جوانان که اکنون به عنوان شورای عالی جوانان و نوجوانان نامگذاری شده است، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سازمان سمت و جهاددانشگاهی و ... را داشتیم و خدمات متعددی که جهاددانشگاهی در عرصه علمی داشتند و ... را کسی نمیتواند کتمان کند. رشد علمی کشور واقعاً قابل مقایسه با گذشته نیست و از رتبه ۵۴ دنیا در سال ۲۰۰۵ به رتبه ۱۵ در سال ۲۰۱۹ رسیدیم که به دلیل نهادهایی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تأسیس شدند، شاهد این رشد بودیم.
ایکنا ـ آیا عملکرد شورا در مرحله دوم فعالیت را نیز موفق ارزیابی میکنید؟
امید عبداللهی: موفقیتآمیز از بعد تأسی نهادها و هم از بعد سندنویسی است. اما این ارزیابی به معنای موفقیت ۱۰۰ درصدی این دوره نیست. اما چون برخی از موفقیتها در عرصه جامعه دیده نمیشود باید در جامعه مطرح شود تا مردم آگاهتر شوند والا خود ما نیز بر عملکرد شورا نقدهایی داریم و لازم بود عملکرد مناسبتر باشد و اقدامات مؤثرتری اجرا میشد.
دقیقاً هم به دلیل اسناد متعالی که بر زمین ماندند و اجرا نشدند و هم تأکیداتی که مقام معظم رهبری داشتند که جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی از بعد قرارگاهی باید تقویت شود، از سال ۱۴۰۰ ارتقای جایگاه قرارگاهی در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت. جنبه قرارگاهی همان نقصهایی که در بحث سندنویسی داشتیم را باید جبران کند. ما باید ببینیم اسناد ما کجا رفته و چرا اجرا نمیشود و از سوی دیگر معتقد هستیم بدون حضور مردم و نهادهای مردمی و فعالان جبهه فرهنگی این مهم تحقق پیدا نمیکند. قرارگاهی شدن یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مسئله نظارت و پیگیری اجرای مصوبات خود و راهبری مصوبات و اثرسنجی این مصوبات وارد میدان شود و از گروههای مردمی و نهادهای مختلفی که برای آنها وظایفی تعیین شده ورود پیدا کند و تحقق این مسئله در قالب میزهای تحصصی رخ داده است.
ایکنا ـ آیا مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمانت اجرایی دارد؟
امید عبداللهی: مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی صد درصد ضمانت اجرا دارد و این قابلیت که ما از دستگاهها مطالبه کنیم، وجود دارد. به واسطه اینکه به دستور حضرت امام تشکیل شده است جزو اختیارات ولایت فقیه محسوب میشود و تمام مصوبات براساس حکمی که حضرت امام و بعدها مقام معظم رهبری داشتند در حکم قانون است. یعنی مصوباتی داریم که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و در صحن شورا مصوب شده است. این مصوبات در حکم قانون و لازمالاجرا برای تمام دستگاهها بوده و دستگاهها موظف به پاسخگویی در خصوص آنها هستند. برخی از مصوبات شورا به امضای مقام معظم رهبری میرسد و در حکم سیاستهای کلی فرهنگی اجتماعی هستند که اگر تعارضی با قوانین مجلس هم داشته باشند به خاطر اینکه جزو قوانین بالادستی محسوب میشوند در مقایسه با قوانینی که توسط مجلس تصویب میشود، لازمالاجرا هستند.
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی نیاز به طی کردن فرایند قانونگذاری که باید مصوبات مجلس داشته باشد را ندارند. یعنی مصوبات در صحن شورا مطرح و با حضور سران سه قوه و بخشی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی تصویب و لازمالاجرا میشوند و حتی شورای نگهبان هم عمدتاً این مصوبات را مورد ارزیابی و بازبینی قرار نمیدهد. از این رو جایگاه این مصوبات قانونی و لازم الاجرا برای تمام دستگاههاست.
ایکنا ـ پس چرا اسناد اجرا نمیشوند؟
امید عبداللهی: به این دلیل که جنبه قرارگاهی شورا تاکنون آنچنان که باید تقویت نشده است و امیدواریم در قالب میزها شاهد تغییر رویکرد در این زمینه باشیم.
ایکنا ـ وظایف معاونت اجتماعی ستاد فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟
امید عبداللهی: شورای عالی انقلاب فرهنگی با دو بحث فرهنگی و علمی شناخته میشد؛ در صورتی که هم براساس نقشه مهندسی فرهنگی کشور مسئولیت بخش اجتماعی را بر عهده داریم و هم بعد از تصویب سند تحول و تأکیدی که مقام معظم رهبری داشتند که شورای عالی انقلاب فرهنگی حتماً به مباحث اجتماعی ورود کند، به این مباحث ورود کردهایم. البته مباحث اجتماعی را ما به آسیبهای اجتماعی خلاصه نکردهایم. مسائل اجتماعی جنبههای ایجابی و سلبی دارد؛ بنابراین از سال گذشته بحث امور اجتماعی هم به وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه شد.
به خاطر اینکه بحث معاونت را فقط در آسیبها نبینیم پس از برگزاری جلسات متعدد، مسائل مبتلابه اجتماع را در سه حوزه شناسایی کردیم. حوزه اول مسائل و آسیبهای اجتماعی است که جنبه ایجابی مسئله است و میزهایی که این امور براساس مسائلی که مبتلابه مسائل اجتماعی هستند و وظایفی که شورای اجتماعی کشور هم دارد، انجام میدهد. ما میخواهیم در حوزه سیاستگذاری کلان کمکی به سازمان اجتماعی داشته باشیم. امور دوم تعاملات فرهنگی و اجتماعی است که به مسائل مرتبط با حوزه تعاملات اجتماعی میپردازد؛ مثل مهاجرت، تقویت دیپلماسی فرهنگی، ساماندهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و نهضت ترجمه.
امور بعدی که در معاونت اجتماعی پیگیری میشود مبحث پیشرفت اجتماعی است که با برخی مسائل از جمله نوآوری اجتماعی مرتبط است. براساس مسئله محوری برای هر کدام از امور میزی طراحی کردهایم و میزهای ما به دنبال خلأها میروند که اگر خلأ سیاستگذاری وجود دارد به سراغ طراحی اسناد برویم. اگر خلأ نظارتی داریم به سراغ نظارت و ارزیابی برویم و ... . براساس این منطق هر کدام از میزهای ما یک جنبه از کار را بر عهده گرفتهاند.
ایکنا ـ وظایف مدیریت امور مسائل و آسیبهای اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست و اکنون در حال انجام چه فعالیتهایی هستید؟
علیرضا نظرمنصوری، مدیر امور مسائل و آسیبهای اجتماعی شورا: در مورد مسائل و آسیبهای اجتماعی بنا به اولویتهایی که وجود داشت بر روی پنج محور تمرکز کردهایم و به عنوان محورهای حل مسئله بر روی آن کار میکنیم. دستگاهها و نهادهای مختلف بر روی مسائل اجتماعی کار میکنند و از بودجه عمومی در این خصوص استفاده میشود. رویکرد اصلی ما نقطهزنی بود تا بر روی حوزهای از مسائل مثل پیشگیری از مصرف مواد ورود کنیم که ارزش افزوده زیادی در حوزههای فرهنگی اجتماعی ایجاد کند.
اینکه احصا کنیم، نقطه ورود و رویکرد ما کجا باشد مهم بوده و است. تجربه بررسی حوزه فعالیت دستگاهها هم نقاط ضعفی را نشان داد که نیاز است هماهنگی و همافزایی نهادی اتفاق بیفتد. رویکرد بعدی ما دنبال کردن مشارکتهای مردمی است. یکی از مباحث اصلی نوآوریها و فناوریهای اجتماعی استفاده از مشارکتهای مردمی و مدنی است. تلاش میکنیم مشارکتهای مدنی را تسهیلگری کرده و از آن حمایت کنیم. رویکرد بعدی ما تأکید و توجه به مسئله پیشگیری است. مثلاً در حوزه مبارزه با مواد مخدر بیش از ۸۰ درصد از منابع صرف مقابله و درمان میشود در حالی که بحث پیشگیری میتواند سرخط این مسئله باشد.
رویکرد مداخلهای ما نیز بر روی سه عرصه است که براساس فضای کشور میتوان بر روی آنها مانور داد که شامل سه ضلع خانواده، مدرسه و رسانه است که تلاش داریم پیشگیری فرهنگی اجتماعی را در لایههای مختلف برنامهها مدنظر داشته باشیم.
همچنین پنج آسیب را به عنوان اولویت شروع کارمان مدنظر داریم و تیمهایی را فعال کردهایم که شامل پیشگیری فرهنگی ـ اجتماعی از مصرف مواد مخدر، حوزه ساماندهی مسائل جنسی جوانان و خانواده است که در قالب بحث سلامت و تربیت جنسی پیگیری میکنیم. حوزه سوم پیشگیری از اقدام به خودکشی است، بحث چهارم ساماندهی فرهنگی ـ اجتماعی حاشیهنشینی و پیشگیری فرهنگی اجتماعی استعمال دخانیات است و جلسات مربوط به این آسیبها به صورت مرتب در حال برگزاری است تا به بستههای راهبردی برسیم. در هر کدام از این عرصهها یک نقطه تمرکز داریم. مثلاً در حوزه ساماندهی مسائل جنسی خانواده و جوانان حوزه سلامت تربیت جنسی را به عنوان محور اساسی قرار دادهایم.
در حوزه پیشگیری از مصرف مواد مخدر، ارتقای آگاهیها، آموزش عمومی، ساماندهی فضای مجازی و ... بسیار مهم است. همانطور که میدانید سن مصرف مواد مخدر در کشور به ۱۲ سال رسیده است و این نقطه نگرانکنندهای در حوزه آسیبهای اجتماعی است. حوزه کودک و نوجوان دیگر نقطه ورودی ما به مسائل اجتماعی است. در کشور حدود هفت میلیون و ۲۷۰ هزار کودک زیر هفت سال داریم که اگرچه سازمان ملی تعلیم و تربیت شکل گرفته است ولی به نظر میرسد حوزه پیشگیری را میتوان از کودکان آغاز و آموزشهای لازم را به آنها ارائه کرد. دستگاههای زیادی در حوزه آسیبهای اجتماعی هستند که وظایف ذاتی برای انجام دارند اما بنا به دلایلی بخشی از این وظایف به محاق رفته و یا دیده نشده است و یا سمت و سوی اختصاص منابع به حوزه دیگری رفته است و ما تلاش داریم دستگاهها را موظف کنیم که به وظایف ذاتی خود در حوزه پیشگیری عمل کنند.
ایکنا ـ بزرگترین مانعی که موجب میشود مصوبات شورا در حوزه اجتماعی عملیاتی نشود چیست و چطور میتوان این مانع را از پیش رو برداشت؟
علیرضا نظرمنصوری: بحث اصلی ما این است که دستگاههای مسئول در زمینه آسیبهای اجتماعی به سمت پیشگیری حرکت کنند. حوزه پیشگیری، زمانبر و ترکیبی است و دستگاههای دخیل در آن متعدد هستند و حوزه بسیار سختی است و نیاز به تخصص دارد و دستگاهها کمتر به سمت آن رفتهاند. در حال حاضر بخشی از آسیبهای اجتماعی به حوزه سبک زندگی افراد مربوط میشود و نقش حوزههای فرهنگی اجتماعی را در این مسئله پررنگتر میکند و ما تلاش داریم به آنها توجه کنیم.
ایکنا ـ بخش پیشرفت اجتماعی چه وظایفی بر عهده دارد؟
حمید طاهری، مسئول پیشرفت اجتماعی معاونت اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی: ما در دور سوم شورای عالی انقلاب فرهنگی سندنویسی را تمام کردهایم و اکنون دوران اجراییسازی اسناد با فرایند موضوع محور یا نقطهزنی است. مبنای اموری هم که در ستادهای مختلف شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفته است اجراییسازی اسناد است که تجربه جدیدی در شوراست. البته نقصهایی هم وجود دارد؛ به این خاطر که برخی دستگاهها قبلاً به لحاظ تاریخی برای پیشگیری و درمان آسیبهای اجتماعی تعریف شدهاند و هر نهادی مشغول کار خود است، اتفاق خوبی در حوزه اجتماعی رخ نمیدهد. همچنین بخاطر سرریز بسیاری از مسائل و مشکلاتی که در حوزههای مختلف داریم در حوزه فرهنگی اجتماعی نتایج آنها را برداشت میکنیم. یعنی مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی، اتفاقهایی را در اجتماع رقم میزند که کارش با سند و دستگاه به تنهایی درست نمیشود.
ایکنا ـ آیا آیندهپژوهی را در حوزه آسیبهای اجتماعی دنبال میکنید؟
حمید طاهری: یک رویکرد ترکیبی استقرار پیدا کرده و ما مرکز رصدی داریم که مسائل و موضوعاتی که میزها باید کار کنند به آنجا ارائه میشود و شروع کار ما هم در هر امور یا میزی براساس رصد مسائلی است که انجام شده است. مثلاً اکنون گزارشی در دستور کار ما در رابطه با اعتراضهای سال گذشته قرار دارد. ما مصوبه سلامت اجتماعی را داشتهایم و قرار شد پس از شش ماه دستگاههایی که در آنجا تقسیم کار شده، گزارش ارائه کنند.
ایکنا ـ مهمترین مشکلی که جلوی پیشرفت اجتماعی ایران را میگیرد چیست؟
حمید طاهری: امور پیشرفت اجتماعی و به تعبیری توسعه اجتماعی دو بال معاونت اجتماعی هستند که رویکرد تکمیل کننده دارند. اگر در بحث آسیبها و مسائل اجتماعی با رویکرد پیشگیری ورود میکنیم، پیش فرض در امور پیشرفت اجتماعی این است که یکسری از مفاهیم و متغیرهای اجتماعی داریم که بر روی پیشرفت تأثیر میگذارد. سعی در ورود به مسائل اقتصادی ـ سیاسی نداریم؛ اگرچه این حوزه، حوزه مهمی است.
میزهایی که در امور پیشرفت داریم به عنوان متغییر مستقل در نظر میگیریم که بر پیشرفت و توسعه کشور اثر میگذارد مثل هویت با ابعادی که در سند نقشه مهندسی کشور برای آن تعریف و ۱۰ اقدام ملی برای آن تعریف شده است. بحث عدالت فرهنگی ـ اجتماعی، سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی، امید و نشاط اجتماعی، اقوام و اقلیتها، مفاهیم همبستهای هستند که اگر با رویکرد ایجابی به آنها نگاه شود و در تقسیم کاری که قرار است در این میزها با نگاه مسئلهمحور دنبال شود، بخشی از حوزه ایجابی پیشرفت و توسعه اجتماعی کشور را رقم میزنیم.
ایکنا ـ موانعی که اکنون با آنها مواجه هستید و مانع تحقق این برنامهها میشود، چیست؟
حمید طاهری: معاونت اجتماعی کارکردی به عنوان پیوست فرهنگی اجتماعی دارد که دقیقاً این مسئله را پوشش میدهد که اگر طرح و اقدام توسعهای انجام میدهید قبل از شروع آن، به جنبههای آسیبی آن نگاه کنید. سازوکارهای قانونی هم برای آن تدوین شده است. اگر مانع اصلی را بخواهیم نام ببریم این است که مفاهیمی که در حوزه فرهنگی ـ اجتماعی به شکل تخصصی به آن نگاه میکنیم، به یک گفتمان عمومی تبدیل نمیشود و هر نهادی مشغول کار ذاتی خود است و ضرورتی برای هماهنگی و همکاری بین دستگاهی احساس نمیکند. اگر این امور دغدغه و اولویت مجموعههای سیاستگذار و اجرایی باشد، بخشی از مسئله خود به خود حل میشود.
ایکنا ـ در داخل شورای عالی انقلاب فرهنگی جزیرهای عمل کردن را چطور از بین بردهاید؟ آیا معاونت اجتماعی با سایر بخشهای شورا ارتباط قوی دارد؟
حمید طاهری: قرارگاه یعنی همین. میزهای تخصصی ما حوزههای متعددی را دربرمیگیرند. در حوزه اجتماعی مسائل مختلفی را هم براساس نیازهای جامعه و هم براساس نظراتی که نخبگان داشتند و هم براساس تجربهای که در سالهای متمادی با آن مواجه بودهایم احصا کردیم. در شورای عالی انقلاب فرهنگی به دنبال تصدیگری نیستیم و اگر به حوزه اجتماعی ورود کردهایم و در حال تقویت جنبه قرارگاهی هستیم به این معنا نیست که میخواهیم فلان موضوع را تصدیگری کنیم. نحوه مدیریت میزهای تخصصی ما نیز به همین شکل است. ما در حوزه مهاجرت احساس کردیم وضعیت مهاجرت از حوزه نخبگی گذشته است و اکنون به عرصه عمومی ما ورود کرده است و جامعه فعال و قشر فعال ما که عمدتاً قشر کار محسوب میشوند به مهاجرت تمایل پیدا کردهاند.
در حوزه نخبگی حتی بعضاً شاهد مهاجرت معکوس هستیم اما در حوزه عمومی این اتفاق نمیافتد. این مسئله یک معضل است که شورای عالی انقلاب فرهنگی این مسئله را تشخیص داده است و ما میبینیم که متولی اصلی مسئله باید وزارت امور خارجه باشد و ارتباط ما با ایرانیان خارج از کشور و ایرانیانی که تمایل به مهاجرت دارند به واسطه وزارت امور خارجه انجام میشود. بنابراین میز مهاجرت را به وزارت امور خارجه واگذار کردهایم. نحوه مدیریت میز و جزئیاتی که باید انجام دهد در وزارت خارجه، پیگیری و راهبری و نظارت در شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام میشود.
در همین مسئله مهاجرت ما با ارگانها و سازمانهای مختلفی مواجه هستیم که اقدامات آنها دلیل تمایل به مهاجرت هستند. بحث مهاجرت منبعث از دلایل مختلفی است از مسائل اقتصادی گرفته تا اقدامات وزارت کار، وزارت شهرسازی و ... . رویکردمان در حوزه آسیبهای اجتماعی را بر پیشگیری گذاشتهایم؛ در مسائل فرهنگی باید ورود نرم به مسئله داشته باشیم. اگر سرمایهای که در حوزه درمان صرف میشود را به حوزه پیشگیری ببریم قسمت عمدهای از مشکل ما حل میشود. در مسئله مهاجرت و سایر مباحث نیز به همین شکل عمل کردهایم و تلاش شده تمام دستگاههایی که به روشهای مختلف با موضوع در ارتباط هستند را با هم مرتبط کنیم و میزهای خلأهای اجرایی، هماهنگی، سیاستی و آن چیزی که لازم است موضوع را به نتیجه لازم برسد، در حال فعالیت هستند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهاد حاکمیتی غیر حزبی و غیر سیاسی است. یعنی شما با تغییر دولتها، تغییر رویکردی در فعالیت شورا ندیدهاید. شاید طی ۴۰ سالی که شورا در حال فعالیت است، نوسانهایی از نظر میزان فعالیت داشتهایم ولی رویکردها، همان رویکردهای ثابتی بوده که به واسطه اینکه اینجا حزبی و سیاسی نیست توانسته است این کار را انجام دهد. از بعد دیگر چون شورا یک نهاد حاکمیتی است، مثلاً در موضوعی وزارت کشور و وزارت فرهنگ ورود دارد؛ یعنی ما با تعدد متولی مواجه هستیم که این تعدد موجب میشود از حالتی که متولی نداریم هم وضعیت بدتر باشد، چون متولیهای متعدد سیاستهای غیر متناظر و مغایر با هم تبیین میکنند و یا عملکردهای مغایر دارند که اثر هم را خنثی میکنند؛ شورای انقلاب فرهنگی در چنین شرایطی میتواند نقش خود را ایفا کند و بستر ارتباط و همکاری بین نهادها را فراهم کند.
مثلاً در بحث مهاجرت دیدیم که دو نهاد با هم اختلاف دارند و یک نهاد که وابسته به نهاد ریاست جمهوری است با سازمان ملی مهاجرت مشکلی دارد که در میزهایمان این مسئله را حل کردیم. شاید یک میز منجر به تصویب یک مصوبه نشود و شاید نیاز باشد که فقط یک هماهنگی را انجام دهد و یا حتی یک تذکر بدهد.
یکی از دلایل عدم تحقق اسناد شورای عالی انقلاب فرهنگی، تعدد متولی یا نبود متولی است. ضمن اینکه هر میزی ممکن است مقتضیات خود را داشته باشد. اما نکته مهم این است که این امور از هم جدا نیست و این امور تکمیل کننده هم هستند. مسائل فرهنگی و اجتماعی متأثر از مسائل دیگر جامعه است؛ فرهنگ سه بعد مختلف هویتی، حیات و امنیت دارد. بعد هویتی نقطه ممیز و وجه تمایز فرهنگها با همدیگر هستند. ما به عنوان هویت خودمان متأثر از هویت فرهنگی اسلامی و هویت فرهنگ ایرانی هستیم که تشکیل دهنده هویت ماست. بخشی هم در فرهنگ است به عنوان حیات فرهنگی که آن فعالیتهای فرهنگی است که تاکنون انجام شده و در بعُد تولید، عرضه و مصرف فرهنگی با آن مواجه هستیم. در حوزه امنیت فرهنگی مسئله مهمی داریم و آنچه به عنوان موانع اجرای اسناد شورا مطرح میشود را میتوان در بحث امنیت فرهنگی مطرح کرد.
بخش امنیت فرهنگی ما در مخاطره با فرهنگهای معارض قرار میگیرد. بخشی از آسیبهای اجتماعی مربوط به مخاطرات داخلی است و فرهنگ ما متأثر از بقیه حوزههای داخلی آسیب میبیند ولی ما فقط مدلول را میبینیم و دلایل اصلی را نمیبینیم. بخشی نیز در مواجهه با فرهنگ معارض رخ میدهد آنچه که مقام معظم رهبری به عنوان تهاجم و شبیه خون فرهنگی و جنگ ترکیبی نام میبرند، موانع جدی برای تحقق اسناد هستند. ما نسل جدیدی داریم که متفاوت از نسل گذشته در جریان رسانهای شدیدی قرار دارند و مواجهه رسانهای جوانان با فضای مجازی و فضایی که وجود دارد نسبت به نسل گذشته متفاوت است و باید در مسئله تهاجم فرهنگی به آن توجه کرد و در بحث نفوذپذیری فرهنگی نیز باید برنامه داشته باشیم.
ایکنا ـ چه قدر زمان میبرد تا شاهد تأثیرگذاری برنامههای معاونت اجتماعی شورا در جامعه باشیم؟
علیرضا نظرمنصوری: ماهیت حوزه فرهنگ ماهیت آهستهای است و نمیتوان فکر کرد طی یک تا دو سال اقدامات به نتیجه برسد. وقتی ریلگذاری میکنیم و دستگاهها را پای کار میآوریم تا زمانی که یک حوزه فرهنگی شکل بگیرد زمان میبرد. اکنون در حوزه نوجوانان با موضوع قبحزدایی مواجه هستیم و مثلاً در مصرف انواع جدید مواد مخدر این قبحزدایی صورت گرفته است و باید دید چطور دوباره مصرف مواد را تقبیح کنیم. یعنی در برنامهریزیها با چنین مسائلی نیز مواجه هستیم. البته ما برنامهریزیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت طراحی میکنیم و امیدواریم نتایج آن را در سالهای بعد در کشور ببینیم.
مثلاً در حوزه آسیبهای اجتماعی دختران ما با آسیب مصرف دخانیات مواجه هستند و شیب شیوع بسیار بالاست و ۱۳۳ درصد طی پنج سال اخیر رشد مصرف داشتهایم و باید بتوانیم این روندها را با رویکردهای منطقی و معطوف به نتیجه پیگیری کنیم. نشاندن حوزه فرهنگ در ذهن و ضمیر افراد بسیار زمانبر است و اکنون در حال ریلگذاری و زمینهچینی هستیم تا در آینده به نتیجه برسیم.
امید عبداللهی: دو نکته در این خصوص وجود دارد؛ مسئله اول برنامهریزی و مسئله دوم اثربخشی است. بین سیاستگذاری و تحقق سیاست باید فاصله زمانی در نظر گرفت. در بحث مصرف دخانیات یکی از سیاستگذاریها این بود که تا سال ۲۰۲۳ مصرف دخانیات را در کشور حدود ۳۰ درصد کاهش دهیم، اما چون این حوزه متأثر از سایر حوزهها هم بود و تحت تأثیر مسائل دیگر قرار میگرفت نه تنها این برنامه محقق نشد بلکه شاهد گسترش مصرف نیز بودیم؛ یعنی حوزه فرهنگ و اجتماع هم به واسطه اینکه به لحاظ فیزیکی حوزه ملموسی برای سیاستگذار و قشر هدف نیست، تعیین زمانبندی مناسب برای آن عملیاتی نیست. سیاستهای ما در زمینه دخانیات به سمتی رفته که نویدبخش این است که شاهد بهبود این فضا باشیم و این امید را داریم که کارهای اولیه مربوط به آن تا پایان سال انجام شوند و این روند را در سالهای آینده بتوانیم شناسایی کنیم و سال آینده بتوانیم بگوییم در حوزه آسیبهای اجتماعی توانستهایم روندها را کنترل کنیم و شاهد بهبود شاخصها در حوزه پیشرفت اجتماعی باشیم.
ایکنا ـ آیا برنامههای طراحی شده متناسب با تحولات نسل جدید است؟
حمید طاهری: ما در حال تجربه مسائل جدید هستیم. در گذشته در اتاقهای در بسته مینشستیم و برای جامعه نسخه میپیچیدیم. تقریباً از دوره قبل در حوزه سیاستگذاری مفهوم گروههای ذینفع را وارد کردیم و هنگام سیاستگذاری ذینفعان موضوع را پای میز کار آوردیم. مثلاً اگر اعتراضهای سال گذشته را نداشتیم هیچ زمان بحث گفتوگو تا این حد مطرح نمیشد.
این تجربه یادگیری بازاندیشی جدید سیاستگذار برای فهم مسائل اجتماع، مخاطبان، ذینفعان و به طور کلی مردم است. وقتی وزیر آموزش و پرورش اعلام میکند که اگر سیاستی در این خصوص نوشته شود باید خانواده هم پای کار باشد، یعنی به این نتیجه رسیده که به تنهایی نمیتواند کار را جلو ببرد. اکنون سیاستگذار دست یاری میطلبد از مردم و مفاهیم مشارکت اجتماعی در حال عمومی شدن است. نسل جدیدی که فهم و گفتوگو با آنها ظرافتهایی که میخواهد که کار یک دستگاه نیست و باید بین دستگاهی صورت گیرد و سازوکارهای خود را در حوزههای مختلف میطلبد.