دبیر شورای اسلامیشدن دانشگاههای شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: بدون مأموریت گرایی مشخص و نقشه عملیاتی مدون آرزو داشتن خوب است، ولی خاصیتی ندارد.
سلسله نشستهای مکتب امام و گام دوم انقلاب اسلامی، به مناسبت ایام رحلت جانگداز رهبر کبیر انقلاب اسلامی توسط اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، برگزار میشود که در دومین نشست از این سلسله نشستها، نشست دانشگاه تمدن ساز در گام دوم انقلاب اسلامی با حضور حجت الاسلام روح الله شاطری دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاههای شورای عالی انقلاب فرهنگی و اصغر زمانی معاون پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم و با دبیری حمید دهقانیان عضو اندیشکده علم و پژوهش اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی دیروز سهشنبه ۱۰ خرداد برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دهقانیان طی سخنانی گفت: اندیشگاه گام دوم انقلاب اسلامی به مناسب سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی سلسله نشستهایی را با نام مکتب امام برگزار میکند. در نشست امروز موضوع تعامل حوزه و دانشگاه در تحقق دانشگاه تمدن ساز متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را در دستور کار داریم. از دکتر زمانی معاون محترم پژوهشی مؤسسه برنامه ریزی و پژوهش آموزش عالی و حجت الاسلام و المسلمین دکتر شاطری دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاهها دعوت کردیم.
وی افزود: یکی از موضوعات مهم در زمان انقلاب و حتی قبل از انقلاب اسلامی نسبت نهاد علم و انقلاب و آینده انقلاب بوده است که در آثار امام و متفکرانی نظیر شهید مطهری آن را مشاهده میکنیم. همه از اهمیت دانشگاه برای حضرت امام (ره) آگاهی داریم و جمله کلیدی «دانشگاه مبدأ تحولات است»، تقریباً در سردر تمام دانشگاهها نقش بسته است. همچنین ایشان بارها به این نکته اشاره کردند که حوزه و دانشگاه دو بال پیشرفت یک جامعه هستند. همین نگاه توسط مقام معظم رهبری هم بارها مورد تأکید قرار گرفته است. این نگاه در بیانیه گام دوم هم تسری پیدا کرده است. راهبرد اول رهبری در بیانیه گام دوم راهبری علم و پژوهش است. هدفی که در این سیاستها مورد تاکید مقام معظم رهبری است مفهومی به نام دانشگاه تمدن ساز است.
در ادامه این نشست زمانی به ارائه سخن پراخت و گفت: مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی کانون تفکر آموزش عالی است. نهادی است که قرار است برای تصمیم گیران در نظام آموزش عالی تصمیم سازی کند. نمیخواهم بگویم در راستای بیانیه گام دوم قدمی برداشته نشده است. پژوهشهایی انجام شده در راستای دانشگاه تمدن ساز و اسلامی کردن دانشگاه خروجی آن به یک سری اما و اگرها رسید است. این اما و اگرها همیشه در قالب حرف باقی مانده و به ظهور و بروز نرسیده و به صورت پراکنده مورد توجه قرار گرفته است. محتوای موجود در مؤسسه یا ترجمه آثار دیگران است یا نویسندگان داخلی ما نگاهی به مباحث دیگر داشتند.
وی با بیان اینکه بخش دیگر از مشکل هم به خاطر ظرفیتهای اعضای هیئت علمی است، افزود: ضعف بعدی به اسناد بالادستی بر میگردد. اسناد بالادستی معمولاً به هیئت علمی جهت میدهند. کدام اسناد ضمانت اجرایی داشتند؟ فرضا الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یا سند نقشه جامع علمی کشور اسناد خوبی هستند، حتی فرمایشات امام و رهبری هم در داخل آنها وجود دارد، اما چون دانشگاه و هیئت علمی کنشگر نیستند و هیئت علمی بابت اینها تشویق نمیشود، به سمت آئین نامه ارتقایی میرود که به او جهت میدهد. هیئت علمی به سمت چیزی میرود که میداند بابت آن بازخواست میشود. در این آئین نامه ساختارهایی را دیده ایم که سرعت کارها را کندتر میکنند. وقتی عضو هیئت علمی در کمیته ترفیع میخواهد ارتقا بگیرد اگر وارد مباحث فرهنگی شده میپرسیم چه ارتباطی با تخصص ات داشت؟ با این کار خود به خود داریم به او جهت میدهیم. تمام اینها باعث شده در اجرای بیانیه گام دوم و ایجاد یک دانشگاه تمدن ساز و حکمت بنیان ضعیف عمل کنیم. عامل ضعف ما برنامههای راهبردی ماست.
در ادامه این نشست دهقانیان گفت: در یک دههای که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و در سمت دبیر محترم شورای اسلامی شدن دانشگاهها حضور دارید روند را در جهت تحقق این ایده امام و رهبری در نهاد دانشگاه چگونه ارزیابی میکنید؟ همچنین کارنامه خود شورا و نهادهایی که تأثیرگذار هستند نظیر حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
شاطری در پاسخ به این سوال افزود: ان شاالله خداوند برکت را بر جلسه ما نازل کند و منشأ این باشد گامی در تحقق اهداف انقلاب اسلامی برداشته شود. در ابتدا میخواهم نگاهی به پیشینه این موضوع داشته باشم و اینکه امروز باید چه اقدامات تکمیلی انجام شود تا بتواند ما را گامی به جلو ببرد. دانشگاه اسلامی به تعبیر مقام معظم رهبری، آرمان بر زمین مانده و به تعبیر بنده آرمان متروک است. به قول یکی از بزرگان نهضتها برای مانایی و توفیق و دستیابی اهداف نیازمند سه عنصر رکنی هستند. یکی اقبال توده هاست. یکی برخورداری از عناصر و مهرههای کارآمد و سومی هم برخورداری از نظامهای جامع فکری که حکومت یا حرکت یا انقلاب را در عرصههای مختلف حیات اجتماعی مثل عرصههای تربیتی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی راهبری کند. متأسفانه در همه این عرصهها به ماکتی از نظامهای فکری مطلوب از نگرش اسلامی دل خوش کردیم و با برش بسیار ظریف از باورهای دینی قناعت کردیم و با روزمرگی و الگوبرداری ناقص از الگوهای نظامها و مکاتب فکری بیگانه جلو بردیم.
این پژوهشگر در ادامه سخنانش افزود: در حال حاضر هم گرفتار چالههایی هستیم که برای آن نگرشها پیش بینی میکنیم ولی خودمان مخلصانه و معتقدانه از همانها پیروی میکنیم و هیچ حرکتی انقلابی برای برون رفت از این چرخه تکراری در معرض ناکامی انجام نمیدهیم. به آنچه آنها دارند راضی نیستیم ولی عاملیم و به آنچه خودمان داریم راضی هستیم، ولی عامل نیستیم. مراجع بزرگ ما نظام بانکداری ما را از سیستم ربوی نهی میکنند ولی بانک با اخلاص کماکان به گرفتن سودهای بالا و اذیت و آزار مردم در نظام جمهوری اسلامی ادامه میدهد و ما هیچ اقدام جدی نمیکنیم.
وی با بیان اینکه در عرصههای اجتماعی نظام اجتماعی مشخص و مدونی بر اساس مبانی نظری دینمان نداریم، گفت: همچنین نگاه اسلامی به نوع حضور زن و مرد در جامعه با محوریت اولویت پاسخ مناسب به میزان حضور فردی و اجتماعی مرد و زن نداریم. در عرصه مسائل تربیتی دچار مشکلات جدی هستیم. گاهی به این طرف و گاهی به آن طرف تغییر مسیر میدهیم و از مکتبهای مختلف روانشناسانه با آزمون و خطا استفاده میکنیم و جامعه خودمان را به دست فرضیهها و مطالبی که بعضاً اثبات هم نشده تن میدهیم.
دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاههای شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه در عرصه مسائل اخلاقی هنوز کدهای اخلاقی مناسبی که مد نظر دین است در جامعه تبیین نکردیم، افزود: حوزه به مسائل روز توجهی نداشته و درگیر نظام سنتی خودش بوده و مشغله آموزشی خود را دارد و در چله دوم انقلاب هنوز سیستم و سازمانی دارای فرآیند هوشمند و منظم نداریم که مسئله را از کف جامعه و سازمانها و دستگاه راهبر به عقبه تئوریک مان یعنی حوزهها متصل کند. علم انتزاعی در حوزهها تولید میشود که ناظر بر نیاز جامعه نیست و با عقبه فاصله دارد، البته کارهایی انجام شده ولی نیازمند این است که به مرحله اجرا دربیاید، نتایج مورد بررسی قرار گیرند و به تبع آن در راهکارها اصلاحات ایجاد شود تا به مرور زمان و گام به گام به راهکار اصلی حل مساله برسیم.
شاطری با اشاره به اینکه بعد از گذشت چهل و اندی سال از انقلاب اسلامی هنوز پیوند دو نهاد حوزه و دانشگاه موفق نبودیم، گفت: در حرفهای رؤسای دانشگاههای مبدا امیدی هم برای این تعامل وجود ندارد و قرار هم نبود که کسی را مأمور کنند که روی این مسئله فکر کند. پس از سه سال از ابلاغ بیانیه گام دوم باید به لایههای جدید بیانیه ورود کرده باشیم که این اتفاق رخ نداده است. جالب است که چه جدیتی وجود دارد که همچنان اتفاق خاصی در این حوزه رخ ندهد. در حوزههای نظامی برنامه ریزی انجام میشود و در میان مدت شاهد به وقوع پیوستن آن برنامه هستیم. در رشد و اعتلای ظرفیتهای علمی در نانوفناوری و هوافضا و بخشهای مختلف توفیقات را دیده ایم، چون تمرکز و سازمان دهی را در آنجا شاهد هستیم، ولی در عرصههای علمی این را نمیبینیم و راهکار این مسئله هم کاملاً مشخص است. اگر مبنا و محل مورد توجه در این نگرش تحولی با تکیه بر رویکرد بیانیه گام دوم با اراده و عزم برای حرکت و تحول باشد، مثل طرحهای نظامی میتوان در سه تا پنج سال آثار و برکات این رویکرد را ببینیم.
در ادامه این نشست زمانی در پاسخ به سوال دهقانیان در خصوص برنامه اقدامات مؤسسه برنامه ریزی و پژوهش آموزش عالی جهت تسری نگاه دانشگاه اسلامی و پیگیری این اهداف افزود: از بیانات حاج آقا شاطری استفاده کردیم. با نقاط ضعف و چالشهایی که وجود داشت و اینکه تحقق دانشگاه اسلامی یک سری زیرساختها میخواست که آقای شاطری هم به آن اشاره کردند. مؤسسه ما یک مؤسسه پژوهشی است و اجرا به سازمانهای دیگر مربوط میشود. در حوزه پژوهش دو نوع پژوهش انجام میدهیم. یکی پژوهشهایی که از ما خواسته میشد و بخش دیگر پژوهشهایی که مورد علاقه خودمان بود. در بخش پژوهشهای مورد درخواست بالادست باید ببینیم آیا آن مدیر بالادستی به دانشگاه اسلامی و اسناد بالادستی توجه دارد یا خیر؟ مسلماً وقتی توجهی نداشته باشد و پژوهش خاصی را بخواهد، پژوهشگر هم به آن نوع نگاه مدیر تصمیم گیر توجه میکند. نگاه مدیران به بحث آموزش عالی تغییر کرده و رویکرد مدیران وزارت علوم رویکرد حل مسئله است.
وی افزود: در سه ماه و نیمی که من در مؤسسه در این جایگاه مشغول به خدمت شدم طرحها و گزارشهایی از مؤسسه خواسته شد که با جنس پژوهشهای قبلی فرق میکند و به سمت مسئله محوری رفته، همان مواردی که دغدغه مقام معظم رهبری در بحث علم و بیانیه گام دوم هم بود که بتواند دردی را دوا کند. کار دیگری که در این راستا در حال شکل گیری است گزارشهایی بود که مثل پایان نامهها در کتابخانه ها خاک میخورد حتی نهاد سیاستی هم گاهاً اطلاعی نداشت که چنین پژوهشهایی انجام شده است. فرمی تهیه شده که ایدههای کاربردی به زبان مدیران اجرایی بیان شده بلکه بتواند دردی را از آموزش عالی دوا کند.
معاون پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم گفت: در بخش دیگر طرحهایی بود که علاقه اعضای هیئت علمی است که به درون مایه فرد برمی گردد. در این راستا سعی کردیم برای جذب نیروهای کارآمد و دغدغه مند تلاش کنیم. در بحث دیگر برنامههای جهت دهنده را داریم. در برنامه راهبردی مؤسسه یک کلمه از سند دانشگاه اسلامی یا بیانیه گام دوم دیده نمیشد. در برنامه راهبردی جدید سعی کردیم از ارزشهایی که در بیانیه گام دوم هست ببنیم و فعالیتهای مؤسسه را به این سمت هدایت کنیم. کار دیگری که میخواهیم انجام دهیم این است که گروهها برنامههای خودشان را در این راستا هدایت کنند. نکته دیگر تعاملات و تفاهم نامههایی است که سعی کردیم با بیرون از مؤسسه داشته باشیم. ذی نفع اصلی ما وزارت علوم است، بخش دیگری نهادهایی مثل صدا و سیما و ادارات و موسساتی هستند که به نوعی با ما تعامل دارند. به نظرم با چنین رویکردهایی تحولاتی رخ خواهد داد.
در ادامه این نشست شاطری در پاسخ به سوال دهقانیان مبنی بر تغییرات شورا جهت تحقق اسناد و اهداف کلان فرهنگی و اجتماعی کشور و اینکه آیا میتوان در آینده شاهد تغییراتی در رفتار و کنش و جهت نهاد علم کشور با جهت گیری تعامل حوزه و دانشگاه باشیم؟ افزود: بدون مأموریت گرایی مشخص و نقشه عملیاتی مدون آرزو داشتن خوب است، ولی خاصیتی ندارد.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا نظام موضوعاتی یا نظام اولویتهای موضوعی در دوره جدید وزارت علوم که مرکز راهبری علم و پژوهش در کشور است تعریف شده است؟ گفت: با این صراحت خیر!
شاطری گفت: رؤسای دانشگاه وقتی به ریاست منصوب میشوند به بررسی موقعیت میپردازند و از بین برنامههای موجود به موضوعاتی توجه میکنند که بیشتر در دسترس هستند با ضمن دستیابی به آنها بیلان توفیقشان را بالا ببرند و کدام برنامههای اساسی و پرهزینه اند که سمت آن برنامهها نروند و آن به مدیران بعدی واگذار کنند. سیاست گذاران اولویتهای زیربنایی را شناسایی میکنند و به مدیران میسپارند ولی آنها اولویتها را میبینند و میشنوند ولی کنار میگذارند.
وی با بیان اینکه اولین وظیفه حکمرانی این است که مسئول را به تشخیص علمی انتخاب کند، گفت: معمولاً به شاخص مدیریت توجه میکنند ولی به شاخص راهبری علمی توجه نمیکنند. چنین چیزی در کشور وجود ندارد. همان مسئولی که مدیران را منصوب میکند باید آنها را ارزیابی کند. باید مجموعهای علمی وجود داشته باشند که برای وزیر نقش مشاور را ایفا کنند که وزیر بر اساس آن بتواند انتخابهای شایستهتری برای رؤسای دانشگاهها داشته باشد. برنامههایی هم توسط این رؤسا ارائه میشوند باید بر اساس اسناد بالادستی باشند. اگر هم اسناد بالادستی چند سند باشند رؤسا محلِ گریز پیدا میکنند. باید نوک مداد برای مأموریتهای مشخص تیز شده باشد، اما الان این مسئله چندان جدی گرفته نمیشود.
منبع:مهر