پژوهش «طراحی الگوی تضمین کیفیت در رشته علوم تربیتی»؛ بهکوشش دکتر غلامرضا شمس، زهرا معارفوند، دکتر محبوبه عارفی (پژوهشگران طرح) و دکتر سیدحمید طالبزاده (ناظر طرح) انجام شده که توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1395 منتشر شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ابتدای این پژوهش نگاشته شده است که نظامهای آموزش عالی ازجمله عناصر بنیادین هر جامعه محسوب میشوند و همواره نقش اساسی در ایجاد تحولات جوامع بشری ایفا میکنند، کیفیت یکی از مسائل اصلی نظام آموزش عالی محسوب میشود.
مسائلی مانند جهانیشدن، ظهور فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، اقتصاد مبتنیبر دانایی، تغییرات جمعیتی و افزایش تقاضا برای آموزش عالی، گسترش مردمسالاری، عدم تمرکز، تکثر نهادهای مردمی از یکطرف و محدودیت منابع مالی از طرف دیگر به تغییرات ساختی-کارکردی عمدهای در نظامهای آموزش عالی جهان منجر شده است. آموزش عالی در صورتی میتواند به اهداف خود برسد که به موضوع کیفیت، ارزیابی و بهبود آن بهعنوان امری ضروری و مهم توجه کند.
بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر «طراحی الگوی تضمین کیفیت رشته علوم تربیتی» است.
هدف این پژوهش ایجاد توسعه و در نحوه گردآوری داده از روش آمیخته (کمی ـ کیفی) استفاده شده است. جامعه آماری از ( اعضای هیأت علمی رشته علوم تربیتی، خبرگان و صاحبنظران حوزه ارزیابی و تضمین کیفیت آموزش عالی، مدیران گروه رشتههای علوم تربیتی، مدیران دانشکده علوم تربیتی، مسئولان و خبرگان مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت سازمان سنجش آموزش کشور، دانشجویان مقطع تحصیلی دکتری زیر رشتههای علوم تربیتی) تشکیل شد که انتخاب این افراد براساس معیارهایی مانند (تخصص، تألیفات علمی، مقالات پژوهشی و تجربیات عملی در خصوص پژوهش، سابقه تحصیل در رشته) صورت گرفت.
نتایج این پژوهش بهشرح زیر نگاشته شده است:
استقرار نظامهای تضمین کیفیت بهعنوان راهبرد مناسبی برای حفظ و ارتقای کیفیت نظام آموزش عالی و پاسخی مناسب به چالشهای پیشرو است. فعالیتهای تضمین کیفیت در دو سطح مؤسسه و برنامه دنبال میشود و پرداختن به بهبود کیفیت برنامه آموزشی رشتههای دایر در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی از ضروریات اولیه برای استقرار نظام تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی شناخته میشود.
نتایج، حاکی از وجود نقاط ضعف در زمینه تضمین کیفیت در رشته علوم تربیتی است. بازنگریهای صوری، برخورد سادهانگارانه در انجام فرایند ارزیابیهای درونی از رشتهها و گروههای آموزشی علوم تربیتی در سطح کار کمی و نظرسنجی از اعضای گروه و دانشجویان، تفرق گرایشهای علوم تربیتی از یکدیگر و تفرد آنها بالعکس لغت علوم تربیتی، خلأ موجود در زمینه تدوین الگوهای اعتبارسنجی و مکانیسمهای ارزیابی مناسب با ماهیت رشتههای درسی ازجمله رشته علوم تربیتی، نقص در ابزار و روشهای موجود برای ارزیابی کیفیت دورههای آموزشی، دوری متخصصان رشتههای گوناگون علوم تربیتی از يكديگر و افزایش عدم تفاهم و گرايش به مبالغه در اهميت رشته تخصصی خود و بیاعتنایی به تخصصهای ديگر، عدم شناخت صحیح منزلت و وجهه علوم تربیتی در جامعه، عدم توجه به بافت و بوم منحصر بهفرد دانشگاهها و گروههای آموزشی همچون گروه علوم تربیتی، عدم وجود دو مجموعه ملاک عمومی و اختصاصی برای گروههای آموزشی و ملاحظه تفاوتهای بین گروهها و رشتههای آموزشی در آن از جمله عواملی است که میتوان بهعنوان مانع رشد و توسعه برنامههای تضمین کیفیت چه در سطح خرد (برنامه) و چه در سطح کلان (مؤسسه) بهشمار آورد. اکثر نظرات مصاحبهشوندگان درخصوص مسائل و مشکلاتی بود که گریبانگیر حوزه ارزیابی و تضمین کیفیت آموزش عالی کشور است و بهنسبت میتوانند تأثیر خود را بر کیفیت برنامههای در حال اجرای آموزش عالی همچون رشتههای تحصیلی مانند علوم تربیتی بگذارند و به کمتر موردی بهعنوان نقطهقوت یا نقطهضعف خاص هر یک از زیررشتههای علوم تربیتی اشاره شده است.
لزوم توسعه گفتمان کیفیت در آموزش عالی، ارزیابی منظم و دورهای از رشتهها برحسب معیارهای درونی و بیرونی، لزوم نقد و بررسی مجدد و بههنگام منابع و مآخذ دانشگاهی، بسترسازی مناسب برای تولید علم از ضروریترین الزامات برای توسعه و بهبود کیفیت رشته علوم تربیتی است و از طرفی تلاش برای گسترش فرهنگ پاسخگویی مسئولان امر نسبت به این مسئله به همراه برنامهریزی دقیق و تخصیص بودجه میتواند سایر نقاط ضعف را پوشش داده و زمینه توسعه برنامههای تضمین کیفیت را بهوجود آورد.
لزوم توجه به برنامههای تضمین کیفیت در سطح رشتههای تحصیلی مانند رشته علوم تربیتی میتواند باعث گسترش مشارکت و همکاری جامعه دانشگاهی شود و بهاین وسیله گروههای آموزشی، اساتید هیأتعلمی و دانشجویان در برنامههای تضمین کیفیت درگیر شده و روند اجرا و استفاده از نتایج این برنامهها بهبود پیدا میکند.
مدل پیشنهاد شده در این پژوهش از نظر انعطافپذیری، توانایی شناسایی نقاط ضعف و قوت گروه آموزشی و مشکلات برنامه آموزشی، کمک به ارتقای کیفی گروه و بهبود عملکرد برنامه آموزشی رشته علوم تربیتی، جامعیت و انسجام اجزا و مطلوبیت کلی، مورد تأیید خبرگان قرار گرفته است.
در ادامه نتایج امر ارزیابی، تضمین کیفیت و همچنین توجه به حوزه و محدوده پژوهش حاضر، پیگیری برنامه تضمین کیفیت در سطح برنامه آموزشی رشته علوم تربیتی، موارد زیر بهعنوان الزاماتی باید قبل از اجرای مدل در گروههای آموزشی و بهعنوان پیشزمینه برنامههای تضمین کیفیت مورد توجه قرار گیرند و پس از اطمینان وجود الزامات و شایستگیهای ذیل، با استفاده از رویکردهای ارزیابی درونی و بیرونی میتوان به اجرا و پیگیری مدل مذکور پرداخت و در نهایت به اعتباربخشی برنامه آموزشی رشته علوم تربیتی رسید.
توجه و تأمین استقلال فکری اعضای هیأت علمی و دانشجویان،
وجود اختیار انجام مأموریت به هیأت مدیره گروه آموزشی،
وجود اختیار کافی برای انجام ارزشیابی و اعطای امتیاز و مدارک تحصیلی،
حضور مدیر گروه بهطور تماموقت در گروه آموزشی برای پیگیری وظایف و مسئولیتها،
وجود بیانیه و اهداف وضع شده مشخص از طرف مدیریت و کادر آموزشی،
رسیدگی و توجه بیشتر به علایق و نیازهای دانشجویان رشته علوم تربیتی نسبت به سایر ذینفعان،
مشارکت اعضای هیأت علمی، دانشجویان و اعضای هیأت مدیره در تهیه خطمشیهای برنامه آموزشی گروه،
وجود اختیار کافی برای اعطا یا عدم اعطای مدرک توسط گروه آموزشی،
اجرا و انجام برنامه در زمان مقرر،
ارائه آموزش تخصصی منسجم برای اعطای مدرک رشتههای علوم تربیتی،
تعریف اهداف آموزشی و ابزارهای تحقق آنها متناسب با سطح، کیفیت و استاندارد هر یک از برنامههای آموزشی،
آزادی اعضای هیأت علمی و دانشجویان در بررسی و آزمون تمام دانش مرتبط با رشته علوم تربیتی،
وجود کادر آموزشی با کفایت بهخصوص اعضای هیأت علمی تمام وقتی که نماینده علمی رشته هستند،
وجود زمینه لازم برای غنی کردن مباحثه بین اعضای هیأت علمی و دانشجویان،
وجود کتابخانه مرکزی و منابع یادگیری مناسب،
عدالتورزی و تبعیت گروه از خطمشیها و سیاستهای انسانی و غیرتبعیضآمیز در مقابله با دانشجویان، کارکنان و اعضای هیأت علمی،
وجود سیاست مناسب برای جذب دانشجویان دارای ویژگیها و صلاحیتهای مناسب با برنامههای آموزشی رشتههای علوم تربیتی،
آگاهیبخشی به دانشجویان در زمینه مأموریت و اهداف، الزامات و رویههای پذیرش و جذب، مقررات دانشگاهی، الزامات اتمام دوره، شهریهها و هزینهها، سیاستهای بازپرداخت و دیگر موارد مرتبط با حضور یا خروج موسسه،
بررسی سوابق مالی گروه بهصورت سالیانه توسط یک حسابدار خبره یا یک نهاد حسابرسی،
ارزیابی اصولی برنامههای آموزشی حداقل سالی یکبار، توسط کمیسیون ارزیابی و مشارکت فعالانه دانشجویان در این برنامهها،
پذیرش خطمشیها و استانداردهای وزارت علوم توسط گروه آموزشی و رعایت آنها.
همچنین در بخش پیشنهادات بیان شد که تحقیق حاضر دارای دلائل نظری قوی مبنیبر صحت در شناسایی عوامل، ملاکها و شاخصها طبق پیشینه موضوع است و از نظر خبرگان حوزه کیفیت و گروه علوم تربیتی این عوامل مناسب با رشته علوم تربیتی دستهبندی شده است.
پیشنهادات زیر در جهت بهبود وضعیت ارائه شد:
در فرایند استقرار نظامهای کیفی در سازمانهای آموزشی پس از الگوپردازی اولیه درباره ارزیابی کیفیت، نیاز به انجام ساختارسازی است. بنابراین باید بعد از طراحی الگوی تضمین کیفیت رشته علوم تربیتی مسئولان امر برای اجرا و پیگیری الگو به ایجاد ساختارهای حمایتی لازم در سطح گروه آموزشی و سایر سطوح سازمانی، توجه ویژه مبذول کنند.
لازم است اختیارات در گروههای آموزشی و دانشکدههای علوم تربیتی در جهت برگزاری دورههای هماندیشی برای ساختارسازی و نهادینهکردن توجه به امر ارزیابی و کیفیت توسعه یابد و مشارکت اعضای گروه در برنامههای آن گسترش پیدا کند.
برای اجرای صحیح برنامه ارزیابی و بهکارگیری مکانیسمهای آن لازم است که گروههای آموزشی علوم تربیتی با نهادهای ارزیابی کیفیت مانند سازمان سنجش آموزش کشور مشارکت کافی داشته باشند و از تجارب آنها استفاده کنند.
پیشنهاد میشود تا در اجرای صحیح برنامه ارزیابی به نشانگرهایی که از نظر پاسخگویان اولویت برتری در تعیین کیفیت ملاکهای مرتبط با تضمین کیفیت عوامل مؤثر دارند، توجه ویژهای شود.
پیشنهاد میشود که گروههای آموزشی برای بهبود و ارتقای وضعیت کیفی گروه آموزشی به تدوین برنامههای مداوم برای ارزیابی کیفیت دورههای آموزشی این رشته مبادرت ورزیده و بر ملاکها و نشانگرهایی که میزان اهمیت و اولویت بالاتری را جهت تضمین کیفیت کسب کردهاند، تأکید بیشتری داشته باشند و بهطور مداوم به سنجش این شاخصها بپردازند و به این صورت شاخصهای مهمتر در امر کیفیت آموزش بیشتر مورد تأکید قرار گیرند و همچنین نتایج آنها را در برنامهریزیهای دورههای آموزشی آتی بهکار بندند.
از آنجاکه این پژوهش در محدوده دانشگاههای دولتی شهر تهران انجام گرفته، باید به راهاندازی مراکز ارزیابی و توسعه برای اجرا و بکارگیری مدل تدوین شده در سطح دانشکدههای علوم تربیتی شهر تهران اقدام شود، لازم است در مدت زمان معین بهمنظور بهروزرسانی الگوی تدوین شده مورد بازنگری قرار گیرد.
با توجه به نتایج بهدست آمده از تحقیق، پیشنهاد میشود که متولیان امر در حوزه ارزیابی و تضمین کیفیت مراکز آموزش عالی به پیگیری برنامههای تضمین کیفیت در سطح برنامه (برنامه آموزشی هر یک از رشتههای درسی) توجه بیشتری کنند.
فایل پژوهش مذکور را میتوانید از اینجا دانلود کنید: