پژوهش تحقیق و تدوین اصطلاحنامه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توسط دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی منتشر شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در این پژوهش اصطلاحات مطروحه در سند را که تفسیرپذیر بودهاند به اختصار در سه حوزه لغوی، اصطلاحی و سیاقی بررسی و تعریف شدهاند تا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کارایی و اثربخشی خود را در تمام سطوح مخاطبین خود از جمله تمام متصدیان امر تعلیم و تربیت در سطح مدارس نیز گسترش دهد.
در ابتدای این پژوهش عنوان شده است: « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نقش و اهمیت سرنوشتسازی در جریان تعلیم و تربیت کشور می¬تواند داشته باشد. اما، تحقق این نقش و اهمیت در گرو روشنسازی و بکارگیری صحیح سند است.»
همچنین در ادامه نیز اشاره شده است: شرط حداقلسازی تفسیرپذیری مفاهیم سند، تعریف دقیق آنها است فلذا ایجاد درک مشترک از سند بین بدنه کارشناسی و اجرایی سند از طریق تعریف اصطلاحات، گامی ضروری در مسیر اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به شمار میآید.
البته از آنجا که بسیاری از مخاطبان سند، علم و دانش تخصصی در زمینه مصطلحات به کار رفته در سند را ندارند و تحصیلات آنها در رشتههای مختلف میباشد، مفاهیم غیرواضح، مورد اختلاف و ابهامآمیز در معانی میتواند مجموعه تدابیر و اقدامات مد نظر سند در جهت تحول بنیادین در آموزش و پرورش را به درستی هدایت و اجرایی نموده و از ناسازواری و ناهمسانی آنها بکاهد. در این راستا میبایست در ابتدا با اصطلاحات کلیدی و بنیادی سند آشنا شویم و سپس نحوه کاربرد آن اصطلاحات را در متن سند دریابیم. باید روشن کرد که اصطلاحات و کلمات کلیدی و بنیادی سند دقیقاً به چه معنا استعمال میشوند و وقتی که مراد مصطلحات به کار رفته در سند روشن میشوند، خیلی از اختلافها در تفاسیر از بین خواهد رفت.
فلذا، تعاریف اصطلاحات به کار رفته در متن سند و مستندسازی آن میتواند به عنوان یک مرجع برای سازمانها و بدنه کارشناسی و اجرایی که به نحوی از انحاء با اجراء و کاربرد سند ارتباط دارند، مفید واقع شود.
در بخش دیگر این پژوهش اشاره شده هدف اصلی تحقیق ارائه تعریف روشن و مطلوب سیاقی اصطلاحات غیرواضح یا اختلافی به کار رفته در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است و در این راستا اهداف فرعی عبارتاند از:
1- استخراج اصطلاحات غیرواضح یا اختلافی به کار رفته در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش،
2- ارائه معانی لغوی اصطلاحات غیرواضح یا اختلافی به کار رفته در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش،
3- ارائه معانی (تعریف) اصطلاحی اصطلاحات غیرواضح یا اختلافی به کار رفته در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش؟،
4- ارائه معانی (تعریف) روشن سیاقی اصطلاحات غیرواضح یا اختلافی به کار رفته در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.
در بخش مربوط به نوع و شیوه این پژوهش هم امده است: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و به روش مفهومشناسی پلکانی و در دو گام انجام گرفته است.
در گام اول، اصطلاحات تفسیرپذیری که نیاز به تعریف و تبیین داشتند به روش مصاحبه گروه کانونی و به روش نمونهگیری هدفمند [با بهرهگیری از نظرات کارشناسان ستادی وزارت آموزش و پرورش (3 نفر)، معلم و مدیر مدرسه (4 نفر؛ 2 نفر معلم و 2 نفر مدیر)، کارشناسان کمیسیون تعلیم و تربیت (2 نفر)، متخصص دانشگاهی حوزه تعلیم و تربیت (2 نفر)] و به تعداد 115 استخراج شدند.
در گام دوم، پس از جمعبندی نظرات و تعیین اصطلاحات جهت تعریف، به روش مفهومشناسی پلکانی به معناشناسی و تبیین آنها پرداخته شد، در این بخش به منظور تعریف لغوی مفاهیم، از کتب فرهنگ لغات و به منظور معانی و تعریف اصطلاحی آن، به روش نمونهگیری هدفمند منابع و اسناد علمی (کتب، مقالات، پایاننامهها، طرحهای پژوهشی) که برای تبیین اصطلاحات مورد نظر مناسب بودند، انتخاب و بر اساس آن تعریف اصطلاحات ارائه گشته است.
در بخش معانی و تعریف سیاقی اصطلاحات، علاوه بر استفاده از اسناد پشتیبان سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و استفاده از رویکرد هممعنایی، به روش نمونهگیری هدفمند با 7 نفر از صاحبنظران در عرصه اصطلاحات استخراج شده سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و افراد دخیل در تدوین آن سند که برای رسیدن به اهداف پژوهش مناسب بودند، مصاحبه و بعد از تحلیل محتوای آن، تعاریف سیاقی ارائه گردید.
همچنین ، برای اعتباربخشی و تأیید دقت علمی و ارزیابی فرایند تعاریف اصطلاحات، با استفاده از مفهوم قابلیت اعتماد، از راهبردهای متعددی نظیر؛ راهبرد کنترل اعضا، راهبرد خودبازبینی محقق، راهبرد کثرتگرایی (کثرتگرایی در دادهها، در پژوهشگر و در سطح تعاریف) و راهبرد مرور همتا استفاده گردیده است.
همچنین اشاره شده است: شرط حداقلسازی تفسیرپذیری مفاهیم سند، تعریف دقیق آنها است. لذا، ایجاد درک مشترک از سند بین بدنه کارشناسی و اجرایی سند از طریق تعریف اصطلاحات، گامی ضروری در مسیر اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به شمار میآید.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نقش و اهمیت سرنوشت¬سازی در جریان تعلیم و تربیت کشور میتواند داشته باشد و تحقق این نقش و اهمیت در گرو روشن¬سازی و بهکارگیری صحیح سند است.
با اینکه تلاشها، مداقهها و موشکافیهای شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای تخصصی حوزوی بر عمق و اتقان این سند بسیار مهم و بنیادی افزوده است (مبانی نظری سند تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران،17:1390)، اما علیرغم این تلاشها و مداقهها، نتوانسته است تصویری روشن از آنچه که مدنظر است، ارائه کند و لذا هنوز با چالش مواجه است.
نقدهای وارده بر سند در این خصوص نشان میدهد که اصطلاحات کلیدی به کار رفته در سند تفسیرپذیر است و استعمال اصطلاحات بار فرهنگی و معنایی خاصی را القاء میکند.
با توجه به اینکه اختلاف در مبادی و مبانی در تعریف و تفسیر افراد از اصطلاحات مؤثر است و هرکس بر اساس انتظارات و پیشفرضها و پیشدانستههای خود، برداشتهای مختلف و متفاوتی از آنها در ذهندارد، درک و فهم اصطلاحات به کار رفته در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز مشمول این قاعده است و از آن مستثنی نیست و لذا ممکن است در تفهیم و تفاهم تخصصی آن ناهمسانی به وجود بیاید. درواقع، بدون داشتن تعریفی روشن از اصطلاحات به کار رفته در سند، شناخت سند غیرممکن است. زیرا هر اصطلاح در هر رشته، متن و سند، معنا و کاربرد خاصی از آن مد نظر است. این مسئله آنجا اهمیت خود را مینمایند که عدم درک و استنباط صحیح و مناسب از اصطلاحات و بهکارگیری آنها در معانی متعدد و متفاوت ممکن است مشکلات فراوانی را در مقام نظر و عمل در فرایند اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به وجود آورد.
فایل پژوهش مذکور را میتوانید از اینجا دانلود کنید: