پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد توسعه علم و آموزش عالی در ایران به طور فزاینده بودیم و در اکثر شاخص های تولید علم از جمله نیروی انسانی و تولیدات علمی شاهد رشد کمی و کیفی بودیم و ایران سرآمد برخی رشته های دارای فناوری بالا در جهان شده است که روند آخرین وضعیت این پیشرفت ها در اینجا می توانید بخوانید.
این پیشرفت های علمی که حکایت از پیشرفت و قدرت جامعه ایرانی مانند سایر نقاط قوت و افتخارآفرین کشور مورد توجه مغرضان بوده است و اخیرا دانشگاه استنفورد آمریکا در گزارشی با عنوان؛ "پروژه ایران 2040 استنفورد" سعی در مخدوش کردن پیشرفت های علمی ایران داشته است که دکتر علی اکبر صبوری استاد ممتاز دانشگاه تهران و رئیس سابق مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران به توضیح درخصوص اهداف این پروژه به ظاهر علمی و آکادمیک برای تخریب تلاش های جریان علمی و دانشمندان ایرانی پرداخته است که شما را به خواندن این گفتگوی علمی در ذیل دعوت می کنیم:
- وضعیت کمی و کیفی تولیدات علمی دانشمندان ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ لطفاً توضیح دهید.
فعالیت علمی در دانشگاه های ایران با اتمام دوران جنگ و بازسازی خرابیهای آن و عملأ همزمان با ایجاد و گسترش دورههای تحصیلات تکمیلی در اواخر دهه شصت شکل گرفت. بنابراین، اگر مبنای اهتمام حضور دانشگاه های ایران در عرصه بینالمللی را با کمی تقریب سال 1369 (سال 1990 میلادی) بگیریم، در آن سال تعداد مقالات ایران، نمایه شده در پایگاه اطلاعات علمی فیلادلفیای امریکا (ISI آن روز و کلاریویت آنالیتیکس امروز)، 188 مورد گزارش شده است که سهم ما در عرصه بینالملل دو صدم درصد (در رده 67 جهان) یا به عبارت دیگر ناچیز بود. دانشگاه های ایران در دهه شصت و هفتاد هیچ جایگاه بینالمللی نداشتند، چون فقط به آموزش میپرداختند و سهم بسیار ناچیزی در نوآوری علمی و پژوهش داشتند. دانشگاه ها با تکیه بر اعضای هیئت علمی توانمند و دلسوز خود و جسارت تشکیل دورههای تحصیلات تکمیلی و به کارگیری جوانان پراستعداد و پرشوری که دوران سخت جنگ تحمیلی و بازسازی را طی کرده بودند و با الهام از رهنمود امام خمینی که "
ما میتوانیم" و باور آن، با نمایهسازی 1468 سند علمی منتشر شده در همان پایگاه علمی در سال 1379 (2000 میلادی)، راه پژوهش و فعالیت علمی را نشانه رفتند. یک دهه فعالیت پژوهشی دانشگاه های کشور از سال 1369 تا 1379 (1900 تا 2000 میلادی) باعث شد که سهم ما در تولید اسناد علمی جهان در سال 1379، چهارده صدم درصد شود و ما را در رتبه 48 جهان قرار دهد. در دهه هشتاد هجری، دانشگاه ها به تشویق کمیت تولیدات علمی تشویق شدند و این لازم بود چون هنوز تعداد مقالات ما در حدی نبود که صحبت از کیفیت بتوان کرد و نیاز بود که بتوانیم خود را در صحنه بینالمللی بیش از پیش نشان دهیم، اگرچه با امکانات موجود انتشارات با کیفیت خوبی هم داشتیم. این طبیعی است که تشویق به انتشار و گاهی هم تحت فشار دادن برای انتشار نتایج علمی گاهی هم باعث انتشار مقالات در نشریات کمارزش یا بیارزش شود اما در مجموع نتایج مطلوب گذاشت و باعث باورهای مطلوب و رفت و آمدهای علمی ما شد. دهه هشتاد را دهه رشد کمیت تولیدات علمی کشور میدانم که باعث شد تعداد اسناد علمی با نمایه بینالمللی ما در پایگاه اطلاعات علمی وبگاه علم (WOS) مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس از 1468 مورد (0.14 درصد سهم جهانی و رتبه 48) در سال 2000 میلادی به 19621 مورد (1.12 درصد سهم جهانی و رتبه 22 جهان) در سال 2010 (1389 هجری) برسد. در شکل (1) نه تنها درصد سهم جهانی ما بخاطر رشد کمیت تولیدات علمی را نشان میدهد، بلکه شاهد صعود رتبه علمی کشور هم هستم. در سال 1397 هجری (2018 میلادی) عدد نمایههای ما 41511 رسید و سهم جهانی ما به 79/1 درصد با رتبه جهانی 17 رسید. لازم میدانم این تذکر را بدهم که اطلاعات گرفته شده از پایگاه وبگاه علم، فقط شامل نمایههای اصلی علوم بسط داده شده (SCI-E)، علوم اجتماعی (SSCI) و علوم انسانی و هنر (A&HCI) بوده و نمایههای فرعی مثل نشریات نوظهور (ESCI) را در برندارد. این با افتخار تمام، همه داستان رشد کمیت تولیدات علمی ماست.
شکل (1): بالا میزان درصد مشارکت ایران در تولیدات اسناد علمی جهان و پایین رتبه علمی کشور
از بحث کمیت تولید علم که بگذریم، میرسیم به بحث کیفیت علم. بحث کیفت گرایی در تولیدات علم کشور از ده سال قبل (سال 2009 میلادی) آغاز گشت که کمیت در خور بحث کیفیت شد و در واقع به یک درصد سهم جهانی رسیدیم. تشویق هر مقاله در دانشگاه ها متوقف شد و اصطلاح فهرست های سیاه و سفید نشریات در دانشگاه ها شکل گرفت. انتشار مقاله در نشریات فاقد اعتبار (فهرست سیاه) باعث نظر منفی اعضای هیئت ممیزه دانشگاه ها شده و میشود. در اعتبارات پژوهشی اعضای هیئت علمی فقط نشریات خاصی که نشان کیفیت خاص داشته باشند، لحاظ میشود. اکنون ده سال است که مبلغ تشویفی برای انتشار مقاله، فقط به نشریات بسیار با کیفیت تعلق میگیرد. به انتشارات گروه های کاری بینالمللی بیشتر توجه شده و برای چاپ مقاله در نشریات برتر جهان، امتیازات خاص داده میشود. این رویکرد در باعث شد که دهه نود هجری به دهه کیفیتگرایی در تولیدات علمی کشور درآید. ارجاعات به مقالات کشور به شدت رشد کرد. دانشگاه های کشور یکی پس از دیگری در فهرست های ردهبندی های جهانی قرار گرفتند. اکنون حداقل نام بیست دانشگاه کشور را در رتبهبندی های جهانی میبینید. اجازه بدهید به عنوان یک فاکتور ارزش کیفیت، برای دانشگاه فاکتور تأثیر (Impact Factor; IF) قائل شویم، همانطور که برای ارزش کیفیت نشریات از فاکتور تأثیر آنها صحبت میشود. میدانیم که فاکتور تأثیر یک نشریه در هر سال، عبارت است از میانگین تعداد ارجاعات به هر مقاله منتشرشده در دو سال قبل در سال مورد ارزیابی. میتوان فاکتور تأثیر مشابهی برای دانشگاه ها تعریف کرد: میانگین تعداد ارجاعات به هر مقاله چاپ شده توسط دانشگاه در دو سال قبل. بر اساس شمارش تعداد مقالات و تعداد ارجاعات به مقالات در پایگاه اطلاعات علمی آنالیتیکس کلاریویت (تامسون رویترز یا همان آی اس آی قدیم)، فاکتور تأثیر دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی کشور در نمودار زیر نشان داده شده است. ملاحظه میشود که در طول شش سال اخیر، فاکتور تأثیر دو برابر شده است. یعنی کیفیت اسناد علمی منتشر شده دانشگاه تهران دو برابر بهبود پیدا کرده است. این یعنی رشد کیفیت مقالات. وضع مشابهی برای همه دانشگاه های کشور وجود دارد. در شکل (2) رشد کمیت و کیفیت تولیدات علمی دانشگاه تهران، همزمان نشان داده شده است.
شکل (2): نمودار بالا تعداد اسناد علمی نمایه شده دانشگاه تهران را در هر دوسال متوالی در وبگاه علم مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس به صورت ستون های قرمز و تعداد ارجاعات به آنها را در سال بعد از آن به صورت ستون های آبی نشان میدهد. فاکتور تأثیر بدست آمده از تقسیم ستون های متناظر در نمودار بالا باعث کسب فاکتور تأثیر نمودار پایین برای دانشگاه تهران میشود که نشان میدهد این فاکتور نشان دهنده رشد کیفیت، طی پنج سال اخیر دو برابر شده است.
از دیگر شاخصهای سنجش کیفیت تولیدات علمی، تعداد مقالات داغ و پرارجاع است که جایگاه خاصی در وبگاه علم (WOS دارد. شکل (3) افزایش پی در پی تعداد مقالات داغ و پرارجاع ایران را در سال های اخیر نشان میدهد که به وضوح نشان دهنده افزایش کیفیت مقالات ایران و رویکرد جدید کیفیتگرایی در سیاست های علمی نظام آموزش عالی کشور دارد.
شکل (3): رشد تعداد مقالات داغ و پرارجاع ایران در سالهای اخیر براساس شمارش آنها در وبگاه علم مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس.
البته تولید علم، تولید مقاله نیست. انتشار مقاله، فقط یکی از نتایج تولید علم است. در فرآیند تولید علم، انتشار مقاله، محل انتشار مقاله، ارجاعات به مقاله، نوع و نحوه ارجاع، ثبت اختراع، میزان گسترش مرزهای دانش و ایجاد قلمروهای نو، بهرهمندی جامعه از دستآوردهای علمی و ... همه قابل ملاحظه هستند. انتشار مقاله، سرآمد همه اینهاست زیرا همه باید از نتایج تحقیق باخبر باشند، آن را بخوانند و نقد یا تایید کنند (ارجاع بدهند) تا علم به کمال برسد و همه از آن بهرمند شوند. برخلاف فنآوری، ارزش علم به نشر آن است. علم منتشر میشود تا در دسترس عموم قرار بگیرد و نمایه میشود تا سهلالوصول باشد. علمی که منتشر نشود، صحت سنجی هم نمیشود. در مسابقات جهانی فوتبال، سنجش پیروزی گل میباشد. تیمی که گل بزند پیروز است. در رقابتهای جهانی دانشمندان، خلاقیت و توانمندی آنها سنجیده میشود و میزان آن اسناد علمی منتشر شده دانشمندان و ارجاعات به آنها است. منظور مکتوبات جهانی است که بتواند مورد رؤیت همگان قرار بگیرند. پایگاه های اطلاعات علمی جهان، همچون کلاریویت آنالیتیکس و اسکوپوس این رؤیت پذیری را فراهم میکنند. تجزیه و تحلیل دادههای این پایگاه ها کمک به درک رفتار علمی دانشمندان، مراکز علمی و کشورها میکند و رقابت آنها را به نمایش میگذارد و با درک میزان اهمیت موضوعات روز تحقیقات جهانی میتوان جهتیابی تحقیقات و خط سیر تحقیقات جدید را متوجه شد و از کارهای تحقیقاتی تکراری که بسیار هزینهبر است اجتناب نمود. بعلاوه، تشویق و ارتقاء دانشمندان نیازمند سنجش توانایی و عملکرد آنهاست که جز با سنجش علم آنها میسر نیست.
- آیا در ایران به طور قابل توجهی تقلب علمی داریم؟ وضعیت اخلاق علمی در جهان چگونه است؟
تقلب علمی در همه جای جهان وجود دارد. انسان دارای هر دو صفت انسانیت و شیطانیت است و این مرز ندارد. در دو دهه اخیر، تلاش های زیادی شده است تا متون علمی از اشتباهات پاک باشد. یکی از این تلاش ها، بیان شفاف مصادیق تقلب علمی (پلاجریسم) است و خوشبختانه ناشران معتبر جهان و پایگاه های اطلاعات علمی هم راهکارهای نرمافزاری برای آن ایجاد کردهاند. ناشران، نه تنها به کمک نرمافزارها تقلبات علمی را قبل از انتشار به دام انداخته و اجازه انتشار نمیدهند، بلکه مقالاتی که سالیان گذشته منتشر شده و آثار تقلب در آنها کشف میشود را نیز تحت عنوان "مردود شده" (Retracted Publication) نمایه و اطلاع رسانی میکنند. یکی از نمایههای مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس هم همین گونه مقالات است.
یک بررسی ده ساله (2018-2009) توسط اینجانب، در اواسط ماه می سال جاری میلادی (2019)، روی مقالات نمایه شده به عنوان مقالات مرود شده در مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس نشان میدهد که 3182 مورد از مقالات این دوره مردود اعلام شده است. تعداد نمایههای دوازده کشور اول با بیشترین مقالات مردود شده در جدول زیر نشان داده میشود:
چین |
آمریکا |
هند |
ایران |
ژاپن |
کره |
ایتالیا |
آلمان |
انگلیس |
فرانسه |
اسپانیا |
هلند |
988 |
719 |
216 |
198 |
157 |
132 |
125 |
121 |
117 |
81 |
79 |
74 |
چین، آمریکا و هند، سه رتبه اول تا سوم و ایران در مقام چهارم است. حال وضعیت آمریکا (رتبه نخست تولید اسناد علمی در این سال ها با مشارکت 27.3 درصدی در سال 2018 میلادی) را با ایران (رتبه هفدهم تولید اسناد علمی با مشارکت 1.79 درصدی در سال 2018) در جدول زیر ملاحظه کنید. سهم کمیت تولیدات علمی امریکا حدود پانزده برابر ایران است، در حالی که تعداد نمایههای مقالات مردود شده آمریکا نزدیک به چهار برابر ایران است! تعداد نمایههای مردود شده هر سال این دو کشور در مقایسه با مقدار جهانی، در سالهای مختلف در جدول زیر گزارش شده است.
سال |
کل دهه |
2018 |
2017 |
2016 |
2015 |
2014 |
2013 |
2012 |
2011 |
2010 |
2009 |
مرودشده جهان |
3182 |
79 |
202 |
305 |
373 |
428 |
363 |
391 |
318 |
380 |
343 |
مرودشده آمریکا |
719 |
14 |
30 |
57 |
60 |
58 |
88 |
103 |
109 |
96 |
104 |
مرودشده ایران |
198 |
1 |
15 |
26 |
44 |
38 |
13 |
24 |
6 |
17 |
14 |
حال جالب است وقتی کیفیت مقالات مردود شده در دو کشور آمریکا و ایران مقایسه شوند (جدول زیر). غالب مقالات مردود شده آمریکا مطابق جدول زیر از پنجاه نشریه برتر جهان است، در حالی که مقالات مردود شده ایران از نشریات درجه سه جهان است.
ایران |
آمریکا |
|
|
جدول فوق نشان میدهد که علی رغم رشد کیفیت مقالات ایران در ده سال اخیر، تقلب توسط ایرانیان توسط افرادی نام ناآشنا و در نشریات نه چندان مشهور صورت گرفته است و این در مقابل رشد چشمگیر کمیت و کیفیت تولیدات علمی کشور طبیعی است. با توجه به وضع قوانین جدید در حوزه اخلاق علمی و سختگیریهای به عمل آمده در این خصوص، انتظار بر این است که تعداد مقالات مردود شده ایران در سال های آینده ریزش بسیار خوبی داشته باشد. بنده جای نگرانی نمیبینم.
- در مقایسه با سایر کشورهای جهان تولید واقعی علمی ایران چه روندی را طی کرده است؟
با مروری بر آنچه تاکنون بیان شد، به طور کلی، دو دهه هفتاد و هشتاد دوران رشد کمیت تولیدات علمی بود و همه سیاست ها در جهت تشویق افزایش کمیت بود تا درخور بررسی و کیفیت سازی شود. این دوره را باید دوره گذر از آموزش محوری دانشگاه ها (دانشگاه های نسل اول) به پژوهش محوری دانشگاه ها (دانشگاه های نسل دوم) نامید. دهه نود، رشد کیفیت تولیدات علمی و تلاش برای پرهیز از رشد کمیت بود. در همین دوره پارک های علم و فنآوری رشد کردند و شرکت های دانشبنیان زیادی هم ایجاد شد. به عبارت دیگر، سیاستگذاری ها به گونهای چیدمان میشوند که دانشگاه ها باید فنآور و متعاقب آن کارآفرین باشند و این تلاش مضاعفی برای ایجاد دانشگاه های نسل سوم و چهارم است که باید به ترتیب فنآور و کارآفرین باشند و اکنون در این دوره گذار هستیم. زمزمه نقش دانشگاه ها در جامعه و تأثیرگذاری دانشگاه ها در جامعه نیز مطرح شد، چرا که توانایی دانشگاه ها در حل مشکلات جامعه بروز میکند. البته هنوز به باور نقش دانشگاه ها در حل مشکلات و معظلات جامعه نرسیدهایم، اما به امید آن روز نشستهایم. جهان به سمت دانشگاه های نسل سوم و چهارم پیش میرود، این موافقان و مخالفانی دارد که جای بحثش اینجا نیست. در ایران هم اختلاف نظرهایی وجود دارد. اما یک توافق بسیار مهم در این راستا وجود دارد که رویکرد فنآوری با اخلاق در تضاد است. به قول انیشتین، مغز متفکر قرن بیستم، رشد فنآوری انسان را از اخلاق دور میکند. مخالفان معتقدند، دانشگاه ها باید نیروی انسانی کارآمد و توسعه یافته پرورش دهند و فنآوری و کارآفرینی وظیفه دانشگاه ها نیست.
به هر حال، روند رشد علمی کشور بسیار مطلوب بوده است و در آینده باید شاهد رتبههای بهتر از این برای دانشگاه های کشور در رتبهبندی های جهانی باشیم. باید به پتانسیل علمی دانشگاه ها بیش از این توجه شود تا دانشگاه ها بتوانند نقش بیشتری در حل مشکلات جامعه داشته باشند و اثربخشی آنها در جامعه بیشتر شود. باید به جوانان ما و دانشگاه های ما بیش از این اعتماد شود و به آنها مسئولیت اجتماعی داده شود.
- رابطه بودجه R&D در کشور ما با تولیدات علمی چگونه است؟ ( چون برخی این اتهام را به نظام علمی کشور وارد میکنند که با توجه به سهم اندک R&D از GDP در کشور، نرخ تولیدات علمی منطقی نیست).
در کشور ما اگرچه گاهی قول اختصاص یک درصد از تولید ناخالص ملی (GDP) به امر تحقیقات داده شده است اما هرگز محقق نشده و سهم تحقیقات از تولید ناخالص ملی همیشه زیر نیم درصد بوده است. با این مبلغ ناچیز، رشد علمی کشور درخور تحسین است و این نشان از ایثار و از خودگذشتگی محققان ما بوده است. در کشور کره جنوبی، اکنون حدود پنج درصد تولید ناخالص ملی صرف تحقیق و توسعه میشود، یعنی حداقل ده برابر ما. دستمزد محققان در ایران بسیار پایین است. حقوق ماهانه اینجانب در مرتبه استاد ممتازی با بیش از سی سال خدمت در ایران حدود هشتصد دلار است! کجای دنیا چنین چیزی برای کشورهای در حال توسعه وجود دارد!؟ با این حال، من و امثال من تمام وقت خود را وقف توسعه علمی کشور کردهایم. شرایط سخت را برای کار سخت پذیرفتهایم. اگر شرایط بدتر از این هم بشود، باز آمادهایم تا ایثارگرایانه، با همه فشارهای موجود به تحقیقات خود ادامه دهیم. کشور ما به این نیاز دارد و ما تا آخر ایستادهایم. ما دوران سخت جنگ را با موفقیت طی کردیم و یادگرفتهایم که چگونه در شرایط سخت کار کنیم. همین تفکر محققان ما باعث شده است که رشد علمی با میزان بودجه اختصاص داده به آن همخوانی نداشته باشد. اما با همه ناملایمات که از سوی ناآگاهان در این خصوص گفته میشود، آمارها حکایت از یک واقعیت دارد و آن رشد علمی درخور تقدیر است. رعایت انصاف کنیم و برخود ببالیم که چنین محققانی داریم و قدر آنها را بدانیم. محققان خود را تشویق کنیم و برای آنها احترام قایل شویم و به آنها اعتماد کنیم. به مردم امید دهیم و با آنها صادق باشیم. تنها با این روند است که میتوانیم کشور خود را بسازیم و به آن افتخار کنیم.
- تحلیل شما در خصوص گزارش دانشگاه استنفورد از خروجی علمی ایران تحت عنوان (پروژه ایران 2040 استنفورد) چیست؟
انتقاد را با جان و دل میپذیریم. اصلاح ما در گرو انتقاد است، اما انتقاد سازنده. انتقادی که همراه با رعایت انصاف و واقعیت باشد. احساس میکنم به بسیاری از ابهامات مطرح شده در گزارش موسوم به استنفورد در بالا پاسخ دادهام. واقعیت این است که ایران از مرحله رشد کمیت تولیدات علمی عبور کرده است و اکنون ده سال است که سیاست های رشد کیفیت علم را دنبال میکند. واقعیت این است که باید مرحله رشد کمیت را میداشتیم و سپس از آن عبور میکردیم. واقعیت این است که محققان ما دوران سخت جنگ را دیده و کار در شرایط سخت را تجربه کردهاند و اکنون ایثارگرایانه و دور از انتظار واقعیت جهانی، به تحقیق و توسعه مشغول هستند. ورود کشور به باشگاه انرژی هستهای، ورود کشور به بحث سلولهای بنیادی و استفاده درمانی از آنها، ساخت داروهای نوترکیب، ساخت بسیاری از تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی، ساخت محصولات پیشرفته نانو و ... همگی حاصل رشد علمی کشور بوده و توهم نیست. ورود دانشگاه های مختلف کشور در فهرست های رتبهبندی های جهانی، یک واقعیت غیرقابل انکار است و این تنها ناشی از رشد علمی کشور است.
همکاری های بینالمللی و دریافت اعتبارات پژوهشی برای انجام طرحهای تحقیقاتی بینالمللی در دانشگاه های ایران بسیار مورد تشویق و اهتمام است. همکاری های مشترک بینالمللی در انتشار مقالات علمی که منجر به مقالات با همنویسندگی دانشمندان خارجی حاوی آدرس آنها باشد، در دریافت اعتبارات پژوهشی دانشمندان ایرانی و ارتقاء اعضای هیئت علمی جوان دانشگاهی از امتیازات ویژه برخوردار است. ما در دانشگاه تهران، علاوه بر سهمیه فرصت مطالعاتی خارج از کشور وزارت علوم برای دانشجویان دکترا، از محل بودجه اختصاصی دانشگاه سهمیه دیگری هم قایل شدهایم تا فارغ التحصیلانمان تشویق به کار بینالمللی شوند. این موارد باعث شد که در طول یک دهه اخیر، کارهای مشترک بینالمللی رشد زیادی داشته باشد و دانشمندان خارجی زیادی با ایرانیان در حال همکاری هستند. اینکه همکارهای علمی بینالمللی فقط با ایرانیان مقیم خارج و یا نخبگان مهاجر ایرانی است، ادعای واهی و بیاساس است. دنیای علم حد و مرز نمیشناسد و دانشمندان ما بخوبی واقفند که برای ارتقاء خود باید از همه پتانسیلهای موجود در همه جای جهان استفاده کرد و از مشورت تمام دانشمندان جهان بهره برد. این سیاست وزارتین علوم و بهداشت است که با تمام توان خود از تحقیقات مشترک بینالمللی حمایت کند و اکنون بخوبی درک شده است.
اما باید به آفت تعداد زیاد مراکز علمی و دانشگاهی پایان داده شود. تجمیع بسیاری از مراکز علمی، باعث نظارت بهتر بر عملکرد آنها شده و کیفیت دانشاموختگان ما را بهتر خواهد کرد. اینکه در حال حاضر یکصد و بیست هزار دانشجوی دکترای تخصصی مشغول به تحصیل هستند (نیمی از آن در دانشگاه های دولتی و نیم دیگر در دانشگاه آزاد اسلامی، پیام نور، دستگاه های اجرایی و مراکز غیرانتفاعی)، هرچند سطح تحصیلات جامعه را بالا میبرد اما نشانه عدم برنامهریزی صحیح و رشد بیرویه نظام آموزش عالی کشور میباشد. مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی، دانشگاه های آزاد اسلامی و پیام نور و همینطور مراکز آموزش عالی سایر وزارتخانهها رشد غیراستاندارد و بیحساب و کتابی داشتهاند که کیفیت آموزش عالی کشور را خدشه دار نمودهاند و باید در جهت حذف یا تجمیع آنها اقدامات عاجل نمود و بسیاری از انتقادها کمیگرایی که گاهی هم بجاست به همینها برمیگردد.