کد خبر: 27178| تاریخ انتشار: یـک شنبه ، ۷ اردیبهشت سال ۱۴۰۴ | ساعت ۷:۴۰:۰ | تعداد بازدید: ۲۷۰

حجت‌الاسلام و المسلمین پارسانیا گفت: الگوی حکمرانی در ملت حکمرانی‌ای نیست که بر اساس واقعیت موجود سازماندهی شده باشد البته اگر که ملت می خواهد تحقق و عینیت پیدا کند باید جمع و جامعه و گروهی این غرض و مقصد و تسلیم شدن نسبت به حقیقت و ایمان در آنها وجود داشته باشد؛ حکمرانی زمانی بروز و ظهور پیدا می‌کند که سطحی که حکم می‌دهد به اجرای قانون بپردازد.
به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ادامه سلسله نشست های تخصصی کنگره بین‌المللی «الگوی حکمرانی شهید آیت‌الله دکتر سید ابراهیم رئیسی (ره)» که با همکاری سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی (نمایندگی قم و ستاد توسعه فرهنگ مهدویت و انتظار) برگزار می شود؛  نشست تخصصی «الگوی حکمرانی در امت و ملت» روز شنبه ۶ اردیبهشت برگزار شد.
در این نشست حجت الاسلام و المسلمین «حمید پارسانیا» به ارائه مباحث خود پرداخت؛ همچنین حجت الاسلام «عباس ابراهیمی»، عضو هیئت علمی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیر شورای تخصصی حوزوی به عنوان دبیر علمی در این نشست حضور داشت.
مجموعه‌هایی که امت را تشکیل می‌دهند ممکن است هویت الهی هم نداشته باشند... اما باز هم یک امت هستند
وی در این نشست طی سخنانی اظهار کرد: در ابتدای بحث راجع به این موضوع صحبت می کنیم که چرا این دو واژه امت و ملت کنار هم به کار رفته اند؛ این دو واژه در تعابیر قرآنی کاربردی دارند که به ریشه لغوی آنها باز می گردد، لذا امت که از قصد کردن و مقصدی را داشتن بر یک انسداد اجتماعی دلالت می کند مقصود واحدی را دنبال می کند. این تعبیر نسبت به همه مجموعه های بشری بلکه غیربشری نیز اطلاق می شود و از همه گروه ها به عنوان امت یاد می شود و هر کدام از این موارد شاهدی بر این مدعاست؛ الزاما این مجموعه هایی که یک امت را تشکیل می دهند و آهنگ و قصدی آنها را دنبال می کند، ممکن است هویت الهی، دینی و آسمانی نیز نداشته باشند اما باز هم یک امت هستند.
رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: برخی از آنها با امام خود ممکن است به دوزخ راه ببرند و برخی از آنها اهل بهشت هستند اما امت بر آنها نیز اطلاق شده است زیرا این لغت کشش آن را هم دارد زیرا آنها مجموعه هایی هستند که آرمان ها و ارزش های واحدی آنها را هماهنگ می کند، اصولا اجتماع بشری این گونه هویت پیدا می کند، اجتماع بشری توده نیست، توده مواد خامی است که روی هم انباشته شود؛ به طور مثال چوب ها را یکجا می ریزند و توده چوب می شود، آشغال ها را جمع می کنند و تبدیل به توده ای از زباله می شود؛ این چیزها هویتی ندارند و تنها عاملی که آنها را جمع کرده مکانی است که آنها را روی هم جمع کرده است، اجتماع هویت‌بخش توده در یک موطن واحد وجود دارد، ممکن است هر یک سمت و سوی خود را داشته باشند.  زمانی که عده ای در یک مکان دور هم جمع شوند، با اینها جامعه شکل نمی گیرد زیرا نه زبان، نه نسب و نه غرض همدیگر را می دانند.
وی گفت: اجتماع به زمانی می گویند که عده ای با یکدیگر همراهی، همکاری و ائتلافی کرده و قصد و غرض خاصی را دنبال می کنند، این قصد آنها را دور یکدیگر جمع می کند، همه آنها می خواهند زنده بمانند لذا برای زنده ماندن می دانند که باید با همدیگر تعامل و همکاری داشته باشند؛ آیا غرض حفظ ضروریات لازم برای زندگی است؟ این مدینه تقریب، تامین قدرت، ید واحد، غلبه و امپراطوری است؛ لذت ها را هرچه بیشتر تامین کردن و یا ثروت بیشتری را داشتن غرض یک نوع زیست و زندگی مختص به خود را شروع می کند. آیا غرض همین امور دنیوی است یا اینکه یک امر معنوی و آسمانی است؟ امت بر همه این موارد اطلاق می شود و این اغراض مختلف را شامل می شود.
حجت الاسلام و المسلمین پارسانیا افزود: هر یک از این اغراض به اقتضای ذات خود ساختارها، نهادها، سازمان ها و راهبری مربوط به خود را می طلبد و به افراد خاصی فرصت می دهد که زمام اینجا را در دست بگیرد. زمام را داشتن یک امر ذهنی نیست، وقتی یک امام زمام را به دست می گیرد که تعداد مأمومی وجود داشته باشد که البته تنها تعداد ماموم کافی نیست بلکه باید غرض واحدی در آنها شکل گرفته باشد، غرض واحد نیز کافی نیست بلکه تقسیم کاری باید شکل بگیرد، تنها تقسیم کار نیز کافی نیست بلکه مهارت هایی به وجود آمده باشد و تنها مهارت ها نیز کافی نیست بلکه باید ساختارها و ارتباطاتی شکل گرفته باشد، ارتباطات و قوانینی که آنها را روان کرده باشد و از این قوانین و موارد یک آهنگ و قصدی فراسو؛آنها را با همدیگر هدایت کرده و هم آهنگ کند.
جامعه برای استمرار خود نیاز به تجدید نسل دارد
وی تصریح کرد: باید این سطوح مختلف وجود داشته باشد تا این اجتماع وحدت پیدا کرده و کارکردی متناسب با خود را داشته باشد در غیر این صورت آسیبی به جامعه وارد می کند و کسانی که برای دفع این آسیب جمع شدند قاعدتا اقدامات دیگری را خواهند کرد تا به آن مقصد برسند؛ هر سطحی یک لایه ای را دارد و نهادهایی را می طلبد؛ اصلا برای اینکه این جامعه استمرار داشته باشد باید تجدید نسل داشته باشد، باید جوان شود، خانواده داشته باشد، آموزش داشته باشد، زبان داشته باشد، زمان و مکان داشته باشد در فضایی که در آن بتوانند تعامل و عمل کنند اما همه آنها به هم وصل نیستند و به قانون، زبان، آموزش، اطلاعات و نهاد علمی  نیاز دارند.
رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: برای آنکه غرض قوانین و مقررات عامی لازم است اما باید عمل کند و عمل کردن به معنای جزئی کردن آن است یعنی این قوانین باید اجرا شده و برخی از این قوانین در سطح هماهنگ کننده است، مساله دیگر اینکه قوانین دو گونه است یا به صورت قوانین کلی باید باشد اما واقعیت این است که قانون کلی تا به صورت جزئی درنیاید به درد اجرا نمی خورد و باید ناظر به اشخاص باشد؛ مثلا این پدر، معلم، مسئول است. تعیین جزیی زندگی عمومی همه افراد به دست خودشان است. برای رسیدن به آن از زنده ماندن تا ارزشی را مطرح کردن هر کس باید وظایف شخصی خود را تعیین کند که در اینجا سطحی از درک و عقلانیت عمومی مورد نیاز است که باید انجام شود و اگر کسی خودش نتواند باید متولی این قسمت برایش باشد.
حجت الاسلام پارسانیا گفت: ساحت هایی نیز وجود دارد که کار از دست افراد خارج شده و صحنه نزاع برای تشخیص موضوع است. در اینجا نهاد جدیدی شکل می گیرد که همانا نهاد قضا است. زندگی و زیست جدا از قوانینی که خداوند، مجلس، خان، سنت، عادت و... است و می گویند در مقام اجرا وقتی نزاع شکل می گیرد، در واقع سنخ دیگری از حکمرانی است که جزیی است، حکم جزیی را در هنگام نزاع قاضی بیان می کند. قاضی راجع به خود تصمیم نمی گیرد بلکه راجع به دیگران تصمیم می گیرد، دیگرانی که قادر به تصمیم گرفتن نیستند، کارشان به تنازع کشیده و دچار اختلاف شده اند اما هم‌آهنگی در سطح کلان جامعه به خاطر این نیست که چون به ذات یک امر فردی است و به دلیل عارضه ای که پیش آمده به دیگری واگذار شده بلکه خصلتا کاری است که از ابتدا تا زمان اجرایی شدن در قلمرو شخصی من نیست و تصمیم برای دیگران گرفتن است.
وی افزود: از سوی دیگر اصولا کار بدون اجرای جمعی ممکن نیست؛ اینکه باید در برابر دشمن مقاومت کرد یک حکم کلی است که شامل همه ما می شود اما این مقاومت باید در ساحت سخن باشد یعنی وقتی کسی از زمان ساحت سخن می گوید یعنی همه باید اینجا بیایند. هر کسی که این را بیان می کند، راجع به خود تصمیم می گیرد بلکه راجع به جمع می گیرد؛ همانند قاضی‌ای که تصمیم برای خودش نمی گیرد بلکه راجع به دیگران می گیرد.
حاکمیت گسسته از دیگر نهادها و مجموعه‌ها نیست/هر امتی نیاز به حاکمیت دارد
رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: اینجا قلمرو حکمرانی و حاکمیت است؛ حاکمیت گسسته از دیگر نهادها و مجموعه ها نیست یعنی حاکمیت بدون خانواده، افراد، تعهدات، بیدار شدن ها، سر کار رفتن ها، خوابیدن ها، زندگی کردن ها و ... هست اما شرط کافی نیست، بدون داشتن جایی که عنصر هماهنگی را برای رسیدن به آن بسط و مقصدی که ائتلاف را ایجاد کرده، ممکن نیست. هر امتی نیاز به حاکمیت دارد البته مدل حاکمیت و نهادهای ذیل آن متناظر با قصدهایی است که در آنجا وجود دارد. علوم و دانش هایی که باید فرا گرفته باشند، متناسب و متناظر با مقاصدی است که هر حاکمیت دارد؛ ما جامعه ای بدون حاکمیت به این معنا نمی توانیم داشته باشیم البته تفسیر حاکمیت بر اساس ارزش های خود و مقاصد خود دنبال می کند و باید آن را شکل دهیم.
وی تصریح کرد: تحقق این امر در جامعه ای که این لوازم در آنها وجود ندارد، ممکن نیست البته اگر غرض ما زندگی، لذت بردن و رضایت از کارهای خود باشد، این موارد با یکدیگر جمع شده اند و ناگزیر به زندگی کنار هم هستند؛ مدینه‌ای که فارابی آن را بیان می کند، این گونه است. آنها جماعتی هستند که حداکثر آزادی را برای حداکثر افراد و کارهایی که می خواهند انجام بدهند، می خواهند؛ سیستم گزینش امام آنها و به قدرت رسیدن‌اش قاعدتا هم تشریحا و هم تکوینا متناسب با خود است یعنی شما تشریح اینکه چگونه گزینش شود اگر با اقتضای تکوینی این غرض و غایت سازگار نباشد، این تشریح قابل تداوم نخواهد بود و با چالش مواجه می شود. افرادی که در اینجا جمع شدند دنبال چنین هم آهنگی‌ هستند، حال یک نفر بیاید و کاری کند که در این هماهنگی رفاه عمومی در آن نباشد بلکه قدرت و امپراطوری جهانی را خواستار شود.
حجت الاسلام پارسانیا ادامه داد: تعبیر خواجه نصیر در مدینه جماعت این است که کسانی که شایستگی امامت مدینه فاضله را دارند اگر بخواهند اینجا حضور داشته باشند یا کشته می شوند یا چنین و چنان می شوند یعنی جامعه تحمل آنها را ندارد. اینکه گفته می شود الناس علی دین ملوکهم نیز به این معنا است، یعنی الناس تنها به ملوکی که با دین‌شان همراه باشد، فرصت حضور می دهند و ملک نیز اگر هست باید به اقتضای فرهنگ عمومی و ارزش های عمومی عمل کند، اگر امامِ مجموعه علی بن ابیطالب(ع) شود اما مجموعه چیز دیگری باشد، طبیعتا این امام مقتول و شهید می شود، او از خداوند می‌خواهد او را ببرد و کسی را که مناسب حال آنهاست، برایشان بیاورد.
رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: با توجه به آنچه که اشاره شد این تناسب بین مدل حکمرانی و فرهنگ عمومی و ارزش هایی که عینیت پیدا کرده، یک امر تکوینی است و از این امر تکوینی اگر قرار باشد تشریح عدول کند، بحران ساز می شود؛ او را تحمل نکرده و بحران هایی را به وجود آورد تا به سر و سامان برسد؛ هرچند ممکن است بعدا نظامی شکل بگیرد که در راستای فطرت انسان و حقیقت انسانی بحران دیگری را بیاورد. آن نوع بحران با این بحران تفاوت دارد لذا در قیامت به دلیل تناسب و تناظر بین امت و امام افرادی را که امتی را می آورند، زمانی که نسبت به افرادی که زمام آنها را بر عهده دارند، شکوه و شکایت می کنند که خدا عذاب‌تان را دوبرابر کند، قرآن تعبیر می کند که خدا عذاب جفت‌تان را دوبرابر می کند زیرا اگر شما اقتضای آن را نداشتید و این فرصت را ایجاد نمی کردید، او نمی توانست بیاید لذا شما نیز در این قضیه مسئول هستید.
وی در ادامه گفت: اگر به آیات این قسمت مراجعه کنید، درخواهید یافت که در این قسمت از خصوصیات امام همانند استکبارستیزی سخنی گفته نشده و هماهنگی های کلی‌تری در آنجا بیان می شود. این مجموعه ها با یکدیگر حشر و نشر و هویتی دارند البته این هویت همان معنویت، آگاهی و حب رسیدن به مقصود است که با یکدیگر پیوند خورده و هویت تکوینی ای را می‌سازند، آنها قوانین عام حکمرانی بود که مطرح کردم، در وقایع حکمرانی لایه ای است که قصد دارد به لبه اجرا برسد و به موضوعات خاص بپردازد و حکم دهد البته حکمرانی بدون قواعد کلی، آدم‌ها، سازمان ها و نهادها نمی تواند وجود داشته باشد اما این عوامل نیز به تنهایی حکمرانی نیستند بلکه شرط لازم برای ایجاد حکمرانی هستند.
حکمرانی زمانی بروز و ظهور پیدا می کند که سطحی که حکم می دهد به اجرای قانونی بپردازد
رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: حکمرانی زمانی بروز و ظهور پیدا می کند که سطحی که حکم می دهد به اجرای قانونی بپردازد که آن قانون به اقتضای مقصد آن مجموعه شکل گرفته باشد. اگر می خواهد آن را عملیاتی کرده و در سطح عموم کار کند باید از همان ابتدا این احکام را ناظر به دیگران ارایه دهد. این احکام در مورد فرد خاصی نیست لذا چه کسی در بحث های فقهی حق دادن حکم دارد؟ در اینجا این سوال مطرح می شود که این چه کسی را تکوینا می پرسیم یا تشریحا؟ اگر تکوینا آن را می پرسیم باید بگوییم کسی که اقتضای این فرهنگ و ارزش را می خواهد؛ مدینه جماعت تیپ خاص خود را می خواهد و عملا قوانینی را برای این مسئله سازماندهی می کند که این غرض را تامین کند؛ اگر از این قوانین باشد چالش و بحران ایجاد خواهد کرد. مدینه ضروریه یک اقتضایی را دارد، مدینه ثروت یا لذت اقتضای خاص خود را دارند، مدینه کرامیه که در آن ارزش های وحیانی حکم می راند سیستم خاصی از گزینش را دنبال می کند. ممکن است پدر برود و پسر بیاید یعنی ارزش خون، نژاد و... به اقتضای اوست که سیستم حاکمان و مدل حاکمیت مشخص می شود.
همه امت‌ها هویت دارند/بحث ملت با امت تفاوت دارد
وی در ادامه بیان کرد: امت ها همه به این شکل هستند، هویت دارند و به اقتضای تکوینی خود نوعی نظام تشریع مناسب خود را دارند و آن اوج و نقطه عالی حکم صادره که همه مسایل دیگر زیر آن ساماندهی پیدا می کند، عرصه حکمرانی است. امت، امام می طلبد و هر جامعه ای ناگزیر از امام فاجر یا امام صالحی است که در اوست و این به اقتضای آرمان و ارزش های آن مشخص می شود البته هر جامعه‌ای در درون خود ممکن است در درون خود با چالش های آرمان های مختلف درگیر باشد. بحث ملت با امت تفاوت دارد.
رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: ملت از لحاظ لغوی به املا باز می گردد و با املا همیشه است و نظر به آن امتی دارد که نحوه انسجام خود را بر اساس خواسته های دنیایی متنوع و متکثر خود تامین نمی کند بلکه آن انسجامی است که بر اساس عقل سازماندهی می شود و عقل حکم نمی کند بلکه حکم می آورد و می شناسد. در واقع عقل کننده نیست بلکه یابنده است. عقل وقتی که جهان را می شناسد، گوش می کند و وقتی غرایض زیست و زندگی خود را می خواهد تنظیم کند، گوش می کند که کجا دارم می روم و متناسب با آن قوانین است که می رسانم. در جای دیگری می گوید قوانینی است که به کمک وحی نیز نمی توانم بیان کنم و از نقل نیز گوش می کند لذا کل ما حکم به العقل حکم به الشرع خالی از تسامح نیست و چندین تسامح در آنجا وجود دارد. آنجا حکم به الشرع نیست بلکه منظور حکم به النقل است. آنجا نقل حکم نمی کند بلکه حکم را ارایه می دهد، آنجا عقل حکم نمی کند بلکه حکم را می شناسد و رابطه عقل و نقل در آنجا بیان می شود.
حجت الاسلام پارسانیا افزود: سطحی از حکمرانی بر اساس ملت بر مدار عقل یعنی دیدن، شنیدن، فهمیدن نسبت به حقیقت خود و عالم، پذیرفتن، تبعیت کردن و تسلیم حق شدن است. در اینجا عقل حکم نمی کند و حاکم سبحان الله تعالی است چه در تکوین و چه در تشریع. حکم به املای الهی می آید لذا ملت، ملت ابراهیم، موسی، عیسی و ... است یعنی لغت ملت مرادف با دین به لحاظ معنا است به گونه ای که هر جا شما واژه ملت را می بینید می توانید دین را جایگزین آن کنید. گاهی نیز عنوان شده است که ملت به معنای دین است. دین شیوه ای از زندگی و زیست است که مطابق املای الهی در همه موارد خود است به این معنا که قوانین، مقررات، زندگی فردی، ساختارها، ساماندهی و... و. مطابق املای الهی است، لذا الگوی حکمرانی در ملت حکمرانی نیست که بر اساس واقعیت موجود سازماندهی شده باشد البته اگر که ملت می خواهد تحقق و عینیت پیدا کند باید جمع و جامعه و گروهی این غرض و مقصد و تسلیم شدن نسبت به حقیقت و ایمان در آنها وجود داشته باشد در غیر این صورت حکمرانی امتی که هویت ملت را داشته باشد، محقق نمی شود.
بدون حضور مردم ملت شکل نمی گیرد
وی با بیان اینکه امت می تواند ملت باشد و می تواند نباشد، ادامه داد: ملت شیوه ای از انسجام اجتماعی است که بر مدار املای الهی شکل گرفته است. عالم با اراده او سازمان یافته و در حال حرکت است و هر چیز دیگری برخلاف او قرار دهیم، توهم و کف روی آب است، او که آفریده است می داند غرض چیست، آسایش چیست، سعادت چیست و مقصد چیست و البته این مقصد این جهانی و دنیایی نیست و البته این جهان و دنیا ابزار و وسیله ای برای وصول و رسیدن به اوست و البته آن مقصد دور از این جهان نیست و در همین جا یافت می شود. ملت معرفت خاصی را می طلبد و سطح خاصی از معرفت دارد زیرا ملت چون بر اساس اراده الهی است، معرفت به خدا را می طلبد.
حجت الاسلام پارسانیا تصریح کرد: اول دین و اول ملت معرفت خدا و شناخت اراده خدا است و علمی که متناسب و متناظر با آن هست لذا می توان امت تشکیل داد اما ملت نمی توان تشکیل داد. با یک نظام و روش معرفتی خاص می تواند ملت شکل بگیرد. الگویی که حکمرانی در ملت دارد متناسب با غرض و غایت اوست و شکلی مشابه سازگار آن غرض و غایت می سازد. اگر ملت املای الهی است و حکم را افراد و اشخاص باید کشف کنند به اقتضای آن ملت باید با سطح خاصی از دانش، معرفت و با روش های متناسب با آن آن را کشف کنند. اگر شما غرض و زندگی را تنها در حیات دنیوی ببینید، در اینجا دیگر ملت شکل نمی گیرد بلکه امت دیگری شکل می گیرد، بدون حضور مردم ملت شکل نمی گیرد البته ملت شکلی از امت است و امت نیز بدون مردم نمی تواند شکل نمی گیرد و نیازهای تکوینی باید وجود داشته باشد.
رئیس شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: حال باید در این چهارچوب بحث را بسط دهیم که حاکم بر اساس چه مبانی و با چه ابزارهای معرفتی و روش ها باید عمل کند و با چه سبک و سیاقی مصادیق را تعیین کرده و حکم دهد و وقتی حکم داد، حکم حاکم است یا حکم خداست. آیا او موظف به شناخت است یا اینکه هر جور خودش بخواهد می تواند حکم دهد؟ آیا این حکم ضابطه‌مند و وحیانی است؟ می توان بر روی سطوح معرفتی و اغراض آن بحث کرد اما عینیت آن بدون حضور مردم و فرهنگ و تربیت آنجا میسر نمی شود. از یک سطحی به بعد حکمرانی می‌تواند عینیت پیدا کند والا این غایب خواهد بود و ملت در زندگی خصوصی افراد و امت در بین افراد در ذیل آنها پنهان خواهند شد. هر امتی وقتی عینیت پیدا می کند به دلیل ظرفیت موجود در انسان ها بقیه امت ها در بتون اند و به عنوان رقیب می توانند حضور داشته باشند و ممکن است برخی از آنها فعلیت داشته باشند یعنی به حدی از فعلیت رسیده باشند اما غلبه نداشته باشند و مغلوب و تحت سیطره باشند؛ بنابراین آن امت حاکم از آنها با برنامه ریزی در حد خودش استفاده کند بدون آنکه آنها را محور قضیه قرار دهد. وقتی امتی باشد که امت اسلام نباشد و غرض و غایت الهی داشته باشد تا مدتی در کنون به سر می برد تا فرصت بروز و ظهور اجتماعی پیدا کند.
قوام هر امتی به حضور مردم است
حجت الاسلام پارسانیا تصریح کرد: البته مساله مذکور و این امر حد و نصابی می خواهد که اگر به آن نرسد، تحقق آن میسر نیست؛ بنابراین حد نصابی مورد نیاز است اما اگر آن حد نصاب حداقل قضیه برای شدن است، وقتی که شد برای بسط و تعمیق آن مسئله قوام ملت و قوام هر امتی بر آن است، ما مردم هستیم؛ قوام هر امتی به حضور مردم در آنجا برمی گردد لذا هر امتی که امامش آن را راهبری می کند اگر به سوی دوزخ برود، با امامش مانوس و محشور می شود. عینیت شکل گیری ملت به حضور مردم بستگی دارد و مدیریت ملت و هر امتی برای تداوم خود به تداوم حضور مردم برمی گردد. این تداوم ممکن است کثرت نسل باشد.
وی گفت: اگر ملتی در یک چاله جمعیتی افتاده باشد دیگر بازتولید نمی کند. اگر شکاف نسلی به وجود بیاید یک امت نابود شده و یک امت جدیدی شکل می گیرد و به وجود می آید. هر امتی برای تداوم خویش به بازتولید نیاز دارد و به مقرراتی در زمینه های مختلف نظیر ازدواج، تربیت، فرزندان و ... نیازمند است، هر امتی برای تدام و رسیدن به مقصاد و قدرت و قوت گرفتن خویش باید متناظر با وضعیت موجود به تربیت خود ادامه دهد؛ برای این منظور باید مقررات و قواعدی ناظر به شرایط موجود را شکل دهد؛ این اجمالی کلی از مبحث تفاوت امت با ملت بود که ارایه شد؛ ما انسجامی که هویت امت نداشته باشیم را نداریم و الگوی حکمرانی در ملت یک هویت الهی دارد که در آنجا عقل محوریت دارد چه عقل تجربی برای یک سطوح، چه عقل تجدیدی برای یک سطوح و چه عقل استنباطی برای تعامل با وحی و دریافت وحی در زمانی که امام الهی یعنی ناقل کلام خدا حضور مستقیم نداشته باشد باید از بیانات وی استنباط کنیم؛ به این امر شرایط حضور ملت در عصر غیبت می‌نامند. فارابی این مسئله را در نیمه دوم قرن سوم، اول و عمدتا قرن چهارم در زمان غیبت صغری تئوریزه می کند که آیا ملت بدون حضور مجتهدانی که این احکام را نه اینکه جعل کنند بلکه آنها را بیابند و مصداق آن را اجرا کنند، ممکن است؟ 

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7