اولین همایش ملی حکمرانی و نظام سیاستگذاری فرهنگی توسط ستاد فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی امروز، ۱۷ آذر در فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش مرکز رسانه وروابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ابتدای این همایش، محمود نظرنیا، دبیر اجرایی اولین همایش ملی حکمرانی و نظام سیاستگذاری فرهنگی طی سخنانی ضمن خیرمقدم به حضار در مراسم، اظهار کرد: در آغاز سخن وظیفه خود میدانم که از حمایتهای همکاران خود در اندیشکده نظام مسائل حکمرانی کشور و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی قدردانی کنم. ۱۹ آذرماه مصادف با سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی است و این روز مبارک را خدمت تمامی همکاران تبریک عرض میکنم.
وی افزود: اندیشکده نظام مسائل حکمرانی کشور با هدف اثربخشی در نظام حکمرانی در سال ۱۴۰۱ تأسیس شد. در راستای تبیین مسائل حکمرانی در کشور سلسله کنفرانسهای ملی پیشبینی شد که اولین کنفرانس با محوریت اقتصاد اسلامی برگزار شد و امروز نیز کنفرانس ملی حکمرانی و نظام سیاستگذاری فرهنگی برگزار میشود.
نظرنیا گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی اشاره کردند که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به قرارگاهی فرهنگی در کشور تبدیل شود. رسالت اصلی این کنفرانس نیز تبیین نقش و جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک قرارگاه فرهنگی برای راهبری فرهنگی کشور است.
وی تصریح کرد: در این کنفرانس که در ۱۸ محور فرهنگی برگزار شد، از ۲۵۰ مقاله دریافتی، حدود ۱۹۵ مقاله به عنوان مقاله منتخب برگزیده شدند و امروز نیز سه مقاله برتر در این همایش ارائه خواهد شد. امیدواریم برگزاری چنین همایشهایی منتج به نتیجه مطلوب شده و ساختارهای فرهنگی در کشور در جایگاه مطلوب خود قرار گیرند.
واکاوی الگوی حکمرانی قرارگاهی
در ادامه، پوریا عصار به ارائه مقاله خود با عنوان «واکاوی الگوی حکمرانی قرارگاهی با توجه به شورای عالی انقلاب فرهنگی» پرداخت و اظهار کرد: مسئله اصلی ما در نظام حکمرانی فرهنگی کشور، تشطط در نظام سیاستگذاری و موازیکاری نهادهای مختلف فرهنگی است. انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود اما در این زمینه امروز با فقدان یک الگوی ایرانی، اسلامی هستیم تا بتواند مشکل را حل کند.
وی افزود: هدف پژوهشی که در این همایش انجام شد، ارائه چارجوب نظری جدید برای توجه به اصلاح ساختاری نظام فرهنگی در کشور است. رویکردهایی که امروز در زمینه سیاستگذاری فرهنگی در جهان ارائه میشود، دو رویکرد هارمونی و مکانیکی فرهنگ هستند اما این دو گفتمان با ذات انقلاب اسلامی و مردممحوری آن تطابق ندارند.
عصار با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی انقلابی ارزشی است، گفت: رویکرد هارمونی به فرهنگ باعث ایجاد تکثر دینی میشود که با آرمان انقلاب اسلامی در تضاد است. مقام معظم رهبری به مسئله حکمرانی قرارگاهی در حوزه فرهنگ تأکید دارند که در این زمینه نیازمند اصلاح ساختاری شورای عالی انقلاب فرهنگی هستیم.
وی بیان کرد: امروز نیازمند آن هستیم که سازمانهای فرهنگی صفآرایی منظمی در برابر هجمه دشمن داشته باشند و به صورت قرارگاهی منسجم در برابر تهاجمات فرهنگی بایستند. در این مقاله به چهار مقوله برای ارکان اصلی الگوی حکمرانی قرارگاهی یعنی ماهیت و جایگاه قرارگاهی، ساختار سازمانی، شبکه گسترده عملیاتی و اولویت منطق جمعی به نگاه فردی اشاره شده که باید به صورت ویژه بدانها پرداخت تا به قرارگاهی منسجم در حوزه فرهنگ دست پیدا کنیم.
پیوستنگاری فرهنگی و اجتماعی
در ادامه، سلطانیزاده، به ارائه مقاله خود با عنوان «پیوستنگاری فرهنگی و اجتماعی» پرداخت و گفت: مقام معظم رهبری آرمان جمهوری اسلامی ایران را تمدنسازی نوین اسلامی بیان کردند و در بیانیه گام دوم نیز بدان اشاره کردهاند. شهرها بستر تمدنسازی هستند و فعالیتهای درونشهری نیز باید با پیوست فرهنگی و اجتماعی به سمت دستیابی به آرمانهای انقلاب اسلامی حرکت کند.
وی افزود: مقام معظم رهبری همواره بر وجود پیوست فرهنگی در تمامی امور و طرحها اشاره دارند. در نقشه مهندسی فرهنگی کشور نیز به همین موضوع تأکید شده که پیوستهای فرهنگی باید با شورای عالی انقلاب فرهنگی هماهنگ باشد. در راستای ایجاد پیوست فرهنگی برای امور مختلف چالشهایی وجود دارد که اولین چالش آن عدم درک دقیق و صحیح از شاخصها و تعریف پیوست فرهنگی است. چالش دیگر فقدان جایگاه پیوست فرهنگی در جایگاه اجرای طرحهای مختلف است.
سلطانیزاده با اشاره به شاخصهای ویژه برای پیوست فرهنگی، اظهار کرد: در حوزه فرآیندهای پیوست فرهنگی خود کسانی که مطالعات یک پروژه را انجام میدهند باید پیوست فرهنگی پروژه را نیز تهیه کنند؛ چراکه با دقایق پروژه آشنا هستند. شناسایی ذینفعان، بومشناسی منطقه اجرای پروژه، امکانسنجی فرهنگی و اجتماعی، ارائه راهکاری پیشنهادی پیوست فرهنگی، اجتماعی، اجرای راهکاری کاربست پیوست فرهنگی، اجتماعی و ارزیابی گرفتن بازخورد و توسعه از جمله نکاتی است که برای دستیابی به پیوست فرهنگی در طرحهای مختلف ضروری است.
وی تصریح کرد: امروز باید پیوستهای فرهنگی و اجتماعی را در ابعاد مختلف پیشنگر، حیننگر و پسنگر درنظر گرفت تا بتوان به خوبی برای طرحهای مختلف کوچک و بزرگ کشور پیوستهای فرهنگی لازم و ضروری را به دست آورد.
فراتخصصی شدن رسانههای نوین در سایه نقد افلاطونی
در ادامه، محمدحسین سلیمیان به ارائه مقاله تخصصی خود با عنوان «فراتخصصی شدن رسانههای نوین در سایه نقد افلاطونی» پرداخت و بیان کرد: در زمانه ما با ظهور رسانههای نوین، بحرانها و چالشهای فراوانی در جهان ایجاد شده است. برای مثال امروز مسئله خانواده با ظهور رسانههای جدید، با بحرانهای بیشتری مواجه شده است.
وی افزود: رسانههای نوین با کمک تغییر فناوری، به تغییر زبانی در جوامع مختلف پرداختهاند. هدف این مقاله این است که بتوانیم نقد و نظریه افلاطونی را برای بحرانهای امروزی به دست آوریم. در نقد افلاطونی تمامی رسانهها دارای زبان مشترک هستند. اصل دوم در نقد افلاطونی تقسیم دانش به دانش بشری و دانش غیر بشری است؛ چراکه او دانش را مختص گروه دانشمندان و عالمان علم فلسفه میدانست.
سلیمیان با اشاره به نقد افلاطونی به سلبریتیها در رسانههای نوین نیز تصریح کرد: محتوای پوچ و کاذب و ... از جمله برنامههای سلبریتیها در رسانههای نوین است. امروز باید برای رسانههای نوین در جامعه قانون دقیق وضع شود و پیوستهای فرهنگی را برای این رسانهها و برنامههای آنها درنظر گرفت.
در ادامه، علیرضا علیاحمدی، استاد تمام دانشگاه علم و صنعت نیز در سخنانی گفت: امروز لازم است که سند تحول آموزش و پرورش را برای زیست در فضاهای حقیقی و مجازی بازنگری کنیم. نظام استخدامی امروز جامعه در آموزش و پروش ناقص است و این نظام نیز باید بازنگری شود. لذا چنانچه تحول اساسی در این مسیر رخ ندهد، آینده خوبی در این زمینه نخواهیم داشت.
وی افزود: نگاهی که امروز نسبت به اسناد بالادستی و کلان جامعه وجود دارد، باید بازنگری شوند. در این بازنگری نیز باید کانونهای اساسی عرصههای مدنظر را بازیابی کنیم. کانونهای اصلی در عرصه حکمرانی فرهنگی شامل انسان، خانوده، جامعه، کشور، رسانه، هوش مصنوعی، فقه، اخلاق، قانون، محله، حکمرانی، شهر و ... است که هر کدام از این عرصهها نیازمند تولید نظریه و راهنمای عمل است.
علیاحمدی تصریح کرد: در مورد تعالی انسانی میتوان عرصههای تفکر، تعقل، باور و بصیرت، ایمان، اراده، معنویت و تقوا، دل و هنر و حکمت، تن، بهداشت و سلامت، علم و نوآوری، عمل، کار و جهاد و ... را نام برد که هر کدام از آنها نیاز به دکترین و برنامههای ویژه دارند. یکی از نظریههای موجود در حوزه فرهنگی نظریه بلوغ اجتماعی است که کاملتر از دیگر نظريهها است که به تعالی و توسعه اجتماعی میپردازد.
وی تصریح کرد: برای عرصه حکمرانی فرهنگی نیازمند رهنامه و دکترین ویژه هستیم. اولین نظریه در این رابطه، سیاستگذاری است که شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه فعال بوده است و البته باید به عملیات اجرایی در این زمینه بپردازد. نظامسازی نیز از دیگر برنامههایی است که باید در این رابطه مدنظر قرار داد. دکترین سوم، قانونگذاری و وضع قانون در عرصه حکمرانی فرهنگی است که این قانون باید به خوبی اجرایی شود. امروز قانونهای زیادی وجود دارد که با هم تعارض دارند و مشکلات زیادی در جامعه ایجاد میکنند.
علیاحمدی بیان کرد: باید زوایای گفتمان انقلاب اسلامی را در عرصههای فرهنگی به خوبی مشخص کنیم و به گفتمانسازی و فرهنگسازی در جامعه بپردازیم. اگر برای چشمانداز ۱۴۰۴ به خوبی فرهنگسازی کرده بودیم، بسیاری از مشکلات فرهنگی کشور حل خواهد شد. مسئله بعدی، تحقق عدالت اجتماعی و مصادیق آن است که باید به خوبی بدان پرداخته شود. اگر بخواهیم به عرصه انسانسازی و فرهنگی بپردازیم باید به بحث استفاده از مد و برند، پویانمایی و استفاده از بازیها، گروههای مرجع، خودسازی و عمل صالح، هنر و معماری و ... به خوبی توجه کرده و در این زمینه برنامهریزی کافی داشته باشیم.
وی بیان کرد: سازوکارهای زیادی برای دستیابی به حکمرانی فرهنگی کشور وجود دارد. امروز باید در بازنگری سند تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی باید دقت نظر بیشتری به خرج داد و در این سند به عرصه فرهنگی و اجتماعی در کنار یکدیگر توجه شود.
محمدهادی همایون:
حکمرانی فرهنگی نیازمند نگاه تمدنی است
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه فرهنگ زمانی به آرامش و تشخص میرسد که ذیل یک سایه تمدنی شکل گرفته و تعریف شود، گفت: برای حکمرانی در حوزه فرهنگ باید با نگاه تمدنی بدان نگریست.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نیز در سخنانی بیان کرد: سوال جدی در حوزه حکمرانی فرهنگی این است که فرهنگ چیست؟ زمانی در دل سرزمینهای اروپایی اتفاقاتی رخ داد و گروهی نام این اتفاقات را تمدن و برخی دیگر فرهنگ نامیدند.
وی افزود: اگر بخواهیم فرهنگ و تمدن را به خوبی تعریف کنیم، باید گفت که انسان فاعل و عامل است و همه طبیعت به عنوان سایه عمل انسان شکل میگیرند. لذا محیطی که ساخته میشود، ساخته و پرداخته انسان است. انسان در حال ساخت محیطی پیرامون خود است که این محیط بر خود انسان نیز اثرگذار است که میتوان نام این مقوله را فرهنگ نامید.
همایون تصریح کرد: تا زمانی که جایی برای سنجش فرهنگ نداشته باشیم، نمیتوان به حکمرانی برای آن پرداخت. فرهنگ زمانی به آرامش و تشخص میرسد که ذیل یک سایه تمدنی شکل گرفته و تعریف شود. برای حکمرانی در حوزه فرهنگ باید با نگاه تمدنی بدان نگریست.
وی بیان کرد: تصویر ما از بهشت که از آیات قرآن کریم به دست میآید، تصویر تمدنی است که باید بسازیم. مهمترین کار ما این است که باید فهرستی از اخلاقیات تهیه کرده و به سمت ایجاد بهشت بر روی زمین باشیم.
مبانی و اصول حکمرانی فرهنگی انقلاب اسلامی
در ادامه این همایش حجتالاسلام روحالله حریزاوی، قائممقام سازمان تبلیغات اسلامی نیز در سخنانی با اشاره به مبانی و اصول حکمرانی فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی دارای چارچوب ویژهای در حوزه حکمرانی فرهنگی است. امام راحل(ره) در اولین اقدامات خود در زمینه مبارزه و انقلاب اسلامی بدین موضوع اشاره داشته و حکمرانی فرهنگی مورد مطالبه رهبران انقلاب اسلامی بوده است.
وی بیان کرد: حکمرانی فرهنگی فرآیند شکلگیری اراده مردم در اعتلای فرهنگ جامعه مطابق هدایت نهاد امامت و سازماندهی حلقههای میانی است. اگر نهادهای کشور نتوانند به مردمیسازی امور کمک کنند، کاری برای فرهنگ صورت نگرفته است.
حریزاوی با بیان اینکه تا امت اسلامی شکل نگیرد، تمدن اسلامی نیز شکل نمیگیرد، تصریح کرد: برای ایجاد امت نیز نیازمند امامت هستیم و بدون امامت نیز امتی شکل نخواهد گرفت. حکمرانی فرهنگی در جامعه اسلامی باید مردمپایه، متعهد به حقیقت، حرکتآفرین، مقاومتبنیان و حکمتبنیان باشد.
قائممقام سازمان تبلیغات اسلامی اظهار کرد: اگر بخواهیم یک اولویت در حوزه فرهنگی داشته باشیم، باید به مقاومت فرهنگی اشاره کنیم. حکمرانی حکمتبنیان از نکاتی است که باید صورت ویژه بدان پرداخت. امروز هر آنچه در رابطه با ادبیات حکمرانی در جامعه ترویج میشود با منطق حکمرانی حکمتبنیان علما و دانشمندان و حکمای ما تفاوت دارد.
وی با اشاره به نظریه حکمرانی فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: در این نظریه حاکمیت وظیفه هدایتگری و روحانیت وظیفه راهبری را بر عهده دارند. در این حکمرانی دولتها وظیفه تنظیمگری و حلقههای میانی نیز وظیفه سازماندهی را برعهده خواهند داشت. این نظریه ظرفیت گفتمانی و نخبگانی فراوانی دارد. در این نظریه مردم به عنوان کانون اصلی قیام و اقامه انجام میدهند.
قائممقام سازمان تبلیغات اسلامی اظهار کرد: دستگاههای فرهنگی باید از تصدیگری توبه کرده و به تنظیمگری اکتفا کنند و تصدیگری را به عهده مردم بگذارند. برای حکمرانی فرهنگی سازمان برنامه و بودجه کشور باید از ساختارگرایی به مردمگرایی روی آورد و جریان آموزش حکمتبنیان شود. همچنین، نیازمند بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگ و رسانهای کشور در حوزه نرمافزاری و تشکیلاتی هستیم که مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده و باید در دستور کار قرار گیرد.