متن پیش رو خلاصه تحقیق و تتبعی است در موضوع اقتصاد و فرهنگ که توسط دکتر حسین هنرور صدیقیان عضو هیئت علمی همکار دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و خانم مینا رحمتی دانشجوی رشته مدیریت فرهنگی و هنری به رشته تحریر درآمده است و در آن به نقش و جایگاه تبلیغات در اقتصاد و فرهنگ کشور پرداخته شده است.
به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی متن یادداشت به شرح ذیل است: تبليغ به معنی آگاهي دادن و مطلع كردن افراد از طريق وسایل و ابزاری همچون روزنامه، مجله، راديو و تلويزيون، سينما، آگهي ديواري، فضای مجازی، شبکه اجتماعی و پیامرسان است. به كسي كه در راه تبلیغ فعاليت ميكند مبلغ يا تبليغاتچي میگویند. در قرن حاضر، توسعه اقتصادي، پيشرفتهاي صنعتي، سهولت ارتباطات بينالمللي و استفاده از وسايل ارتباط جمعي در سطح گسترده، تبليغات و ضرورت توجه به آن را بیش از گذشته مطرح ساخته است. امروزه تبليغات به عنوان يك صنعت در دنيا شناخته شده است. اين صنعت به توليدكننده انگيزه كاري ميدهد و تبليغات سالم ميتواند بازار سالم ايجاد كند. اگر كالايي كيفيت خوبي نداشته باشد، هرقدر هم كه تبليغات جذابی داشته باشد نميتواند به نتيجه برسد.
تبليغات تأثير قابل توجهی در افزايش سطح زندگي و رفاه مردم دارد، زيرا تبليغات انگيزه و تمايل به خريد كالا را در بسياري از مردم تقويت میکند. اين امر باعث ميگردد تا مردم براي به دست آوردن درآمد بيشتر ميزان كار و تلاش خود را افزايش دهند تا بتوانند کالاها و محصولات تبلیغ شده را خريداري نمايند كه خود رونق كسب و كار، بهبود تجارت، افزایش اشتغال و كاهش بيكاري را در پی دارد. میتوان گفت تبليغات باعث بازگشت سرمايه و جاري شدن خون در رگ توليد و حيات اقتصادي كشور ميشود.
در دنیای امروز تبلیغات به دو نوع تقسیم میشود. نوع اول تبلیغات سیاسی و اجتماعی یا همان پروپاگاندا (Propaganda) است که انگیزههای مادی و سود تجاری در آن مطرح نیست، بلکه هدف آن کسب منافع معنوی و سیاسی است؛ به عنوان مثال دعوت رسانههای بیگانه از مردم ایران برای عدم شرکت در راهپیمایی 22 بهمن یک نوع تبلیغ سیاسی و اجتماعی محسوب میشود. اما نوع دوم که مورد نظر این نوشتار است تبليغات تجاري (Advertising) میباشد که هدف آن فروش کالا و خدمات و دستیابی به سود و منافع مادی است. حفظ و نگهداري مخاطبين، جلب مشتريان جديد و آگاهي دادن صحيح و منطقي به آنها از وظايف تبليغات است. تبليغات يك منبع كسب اطلاعات و صرفهجويي در وقت براي مصرفكننده ميباشد.
رویکرد انتقادی به تبلیغات
ديدگاه انتقادي در مورد تبليغات اين است که امروزه جوامع بشری تحت تأثير تبليغات تجاري به خريد كالاهاي غيرضروري تشويق و ترغيب ميشوند و افراد در اين جوامع كه به «جوامع مصرفزده» موسوم هستند، ناچار ميشوند كالاهاي بيشتري خريداري كنند. به عبارت دیگر در نگاه انتقادی، تبليغات فعاليتي است كه از طریق آن بازاري ايجاد میشود تا به هر طريقي كه ممكن باشد مردم را فريب دهد يا مصرفگرايي را ترويج كند.
مزایا و معایب تبليغات
تبليغات تجاري، نيروي مهاجم و خلاقي است كه با تشويق ميل عمومي به مصرف، به فروش كالا كمك ميكند و عامل محركهاي در گردش چرخهاي اقتصاد جهاني به شمار ميرود. در واقع تبليغات تجاري فرآيندي پوياست كه همگام با تغييرات فرهنگی- اجتماعي و تحولات سياسي- اقتصادي، هر روز شكل تازهاي پيدا ميكند. افزايش سطح دانش عمومي، رشد فكري و نيز سليقه و ذوق مردم از يك سو و افزايش سطح درآمد و جمعيت، رغبت به مصرف بیشتر و بهتر زيستن از سوي ديگر، تبليغات تجاري را شديداً تحت تاثير قرار داده است.
از معایب تبلیغات این است که به مصرفگرايي و مصرف مازاد بر احتياج دامن ميزند كه نتيجه آن از دست رفتن امكان پسانداز و عدم آيندهنگري است. نتايج ديگر آن چشموهمچشمي، فخرفروشي، سطحينگري و جايگزين كردن معيارهاي مادي به جاي معيارهاي اخلاقي و معنوي است که این امر شكاف طبقاتی و تمايزات اجتماعي را به دنبال دارد.
جمعبندی
تبلیغات میتواند با ایجاد تصویر ذهنی، تأثیر قابل ملاحظهای در ارزش آفرینی و اعتبارزایی یک نام تجاری داشته باشد. تبلیغات همانطور که اقتصاد جوامع را فعال نموده و موجب فروش کالا و رشد اقتصادی میشود، روی فرهنگ جوامع نیز تأثیرگذار است و اگر تبلیغات بدون نظرات کارشناسی باشد ممکن است مخرب بوده و زندگی بشر را به سمت تنوعطلبی، زیاده خواهی و مصرف گرایی بکشاند و این مخصوصاً برای افرادی که توان خرید و همسو شدن با دیگران را ندارند مضر بوده و حتی ممکن است بنیان خانوادهها با همین مصرفزدگی و تجملگرایی از هم پاشیده شود.