دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور با حضور در برنامه تلویزیونی صف اول در خصوص ارتقای فرهنگ تا پاسخ به مطالبات عمومی، به پرسش ها پاسخ داد.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور با حضور در برنامه تلویزیونی صف اول در خصوص ارتقای فرهنگ تا پاسخ به مطالبات عمومی، به پرسش ها پاسخ داد.
مجری: شاید یکی از نخستین پرسشهایی که مطرح میشود این است که حوزه فرهنگ عمومی در کشورهای مختلف متفاوت است، در کشور ما و نهادی که شما دبیری آن را بر عهده دارید چه وظایف مهمی را بر عهده دارد؟
دکتر مجید امامی؛ دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور: خود شورا به لحاظ ماهیت؛ یک نهاد هماهنگ کننده، رصدگر و تأمین کننده راهبرد و خوراک راهبردی برای دستگاههای فرهنگی و همچنین مجموعههای عمل کننده در حوزه فرهنگ است. مولود شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اگر حسن یا ضعفی دارد، البته همسان و هم تراز با آن حسن یا قوت یا ضعفهایی است که در شورای عالی انقلاب فرهنگی است. طبعاً تخصصی در حوزه فرهنگ، اخلاق عمومی، باورها و مفاخر فرهنگی و همچنین هویت و تنوع فرهنگی کار میکنیم. سه حوزه باید با همدیگر تلفیق شوند تا این شورا مفید باشد؛ حوزه رسمی، حوزه نخبگانی و حوزه عمومی. یکی از چالشهای بزرگ دورههای قبل که شاید انتظارات را برآورده نکرده این بوده که عرصه عمومی و عرصه مردمی فرهنگ؛ آن نبض و تنفس واقعی زندگی مردم نسبت مناسبی را با دستور کارهای فرهنگ رسمی یا فرهنگ حاکمیتی نداشته، البته نظام رسمی بر اساس قانون اساسی، مأموریتها و موظفیهای بزرگی مخصوصاً در حفظ حافظه فرهنگی و صیانت از ارزشهای اجتماعی دارد. از طرف دیگر فرهنگ نخبگانی یعنی نخبگان حوزه و دانشگاه که خصوصاً در آن چشم تیزبین رصدگرشان خودشان را نشان میدهند نسبت دقیقی با تصمیم گیریهای فرهنگی کشور شاید نداشتند. ما داریم سعی میکنیم این سه عرصه را باهم تقویت کنیم روابطشان را تا حال فرهنگی جامعه مان بهتر شود؛ نخبگان، حوزه رسمی و حوزه عمومی که گفتم در کف خیابان، کف مدرسه، کف مسجد و البته در خانوادهها وجود دارد به همین منظور یک جمله این که ما اگر رصد را و فهم تغییرات فرهنگی را چه فهمیدن آن، چه فهماندنش، گاهی میفهمیم، ولی نمیتوانیم به مسئولین یا به مردم و نخبگان منظورمان را خوب برسانیم، اگر در این حوزه تغییرات فرهنگی که مخصوصاً با این شکافهای نسلی و با این سرعت تحولات فناوری بسیار بسیار متفاوت شده از دهه ۶۰ حتی از دهه ۷۰ اگر در این موضوع بتوانیم ابتکار عمل را در دست بگیریم خواهیم توانست اهداف فرهنگی که جامعه مان دارد، انقلاب دارد، ملت ایران در سدههای گذشته دارد، این اهداف فرهنگی را به چشم ببینیم که داریم به آن نزدیک میشویم.
مجری: ما در مورد یکی از مهمترین موضوعاتی که مطرح شده، بحث مصوبه ۴۲۷ عفاف و حجاب است، بسیاری معتقدند اتفاقاتی که طی حدود ۶۳ روز کشور با آن دست به گریبان بود بیشتر جنبه فرهنگی دارد با توجه به این که شما دبیر شورای فرهنگ عمومی هستید، مهمترین اقداماتی که در این حوزه انجام دادید یا باید انجام دهید چیست؟
آقای امامی: اگر بخواهیم یکی یکی برویم جلو، به طور مشخص از همین پرونده و دستور کار جدی نظام فرهنگی کشور در حوزه آراستگی، حجاب و از همه مهمتر زیست عفیفانه من شروع کنم، البته پرونده پیگیری اجرای مصوبه به دلیل این که استانداریها در آن نقش جدی دارند و همچنین بعضی از نهادهایی که فعالیتهای سلبی باید انجام دهند یک مقداری به هر حال تحکم بیشتر لازم دارند عملاً از سال ۸۷ به وزارت کشور سپرده شده و آنجا خیلی با ممارست و جدیت پیگیری آن مواد را انجام میدهند طبعاً خودشان هم، البته ما هم در کنارشان هستیم و لحظه به لحظه باهم کار میکنیم لذا آن چیزی که میخواهم تأکید کنم و مربوط میشود به شرایط اخیر این است؛ گفتمان زیست عفیفانه و این انتخاب تاریخی مردم ایران و این ممیزه زیبای فرهنگی خصوصاً زنان در جامعه مان که متکی بر یک اصل بزرگ است و آن هم اصالت خانواده است و حفظ حریمها و زیرساختهایی که امنیت روانی، جنسی و خانوادگی را در جامعه ما فراهم میکند، جامعه ما تأکید میکنم باید با خودش مقایسه شود. ما نباید در حوزههای فرهنگی مقایسههای تصنعی داشته باشیم، نیازها و مطالباتش با خودش باید سنجیده شود. ما باید این گفتمان را در طول ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته حاکم میکردیم، متعاقبش زیرساختها و تسهیلات و سراشیبی رو به پایین را برای زیست عفیفانه در جامعه مان فراهم میکردیم. نقصهایی وجود داشته، عیبهای زیادی وجود دارد که فکر میکنیم و سعی میکنیم که آنها را بشناسیم و لااقل بدانیم چه را نمیدانیم، بر همین اساس در همین شرایط اخیر در حوزه زیست عفیفانه تلاش کردیم ۱۲ راهبرد گفتمانی و فرهنگی را به رویکردهایی که قبل از این داشتیم اضافه کنیم. میدانید قبل از این رویکرد جدی شورای فرهنگ عمومی در قالب یک مصوبه عیان و... حالا من تعجب کردم در این گزارش ارائه شد، البته بله اعلام شده، نتیجه اش را باید اعلام میکردیم. ما بارها گفتیم ۱- دسترس پذیری لباس زیبا، سالم، عفیفانه و ارزان برای همه مردم خصوصاً اقشار آسیب پذیرتر و کسانی که دسترسی کمتری دارند در زندگی شهری. ۲- هدفمند، هوشمند و غیرمستقیم شدن تعزیر یا درمان افرادی که به هر دلیلی ولو ناآگاهی تخلفی از قوانین دارند و ۳ که آن هم بسیار مهم است- تقویت گفتمان خانواده و نیازهای امنیتی خانواده. نیاز امنیتی یک شهر با نیاز امنیتی یک خانواده فرق میکند. نیاز امنیتی یک خانه این است که قفل خوبی داشته باشد، این است که درب ضد سرقت داشته باشد، اما نیاز امنیتی یک خانواده این است که حریم و عفت در این جامعه حفظ شود، فرزندانش قبل از این که به یک سن خاص برسند درگیر بگو مگوهایی که خارج از عرف مثلاً جنسی خانواده و جامعه است نشوند و .... ما تلاش مان را در این سه راهبرد با محدودیتهایی که داشتیم پیگیری میکردیم، برخورد کردیم به یک ماجرایی که البته بهانه اش در حوزه یک بخشی از یک روش در حال تغییر مواجهه با متخلفین بود. البته این روش از ماهها قبل، میشود گفت سالها قبل در مورد تغییرش و به روز رسانی و بهینه سازی اش کار شده بود و الآن هم البته این اقدام انجام شده و با روش جدید در مورد آن بخش سلبی جامعه مطالبه دارد. خانوادهها به شدت مطالبه دارند که بالأخره این قانونی که شما میگویید یک محدودهای دارد، این محدوده و هسته سخت قانون که نباید از بین برود. این دارد به کار خود ادامه میدهد، این تغییر روش انجام شده، اما آن گفتمان، کار نظام فرهنگی کشور بوده اولاً باید به خاطر هر گونه کوتاهی در طول ۱۰ سال گذشته برای تحقق این گفتمان زیست عفیفانه که این قدر گفتمان رقیب مثلاً تحت عنوان حجاب اجباری که هیچ وقت گفتمان ما نبوده، این نباید این چنین ایذاء میکرد نظام فرهنگی ما را، مزاحمت ایجاد میکرد برای نظام فرهنگی. مثلاً ما اگر امروز داریم سخن میگوییم از... میدانید الآن کارهایش شروع شده و ما در روز حجاب و عفاف امسال در تیر ماه شورای فرهنگ عمومی مبتنی بر ظرفیت جبهه فرهنگی انقلاب جایزه ملی و جهانی گوهرشاد را تصویب کرد. ما یک جایزه گوهرشاد داریم که بهترین الگوها و الگوسازها در حوزه حجاب و عفاف عرضه میشود. شورای سیاست گذاری جایزه ملی گوهرشاد همین یکی دو هفتهای که در آن هستیم اعلام حضور میکند و شروع میکند به عنوان یک داور و یک رصدخانه قوی معرفی میکند بهترین ظرفیتهای جامعه ما و حتی رویکرد منطقهای و جهانی و حتی به ترویج این فضیلت بزرگ انسانی به نام حجاب. یا رویداد البته بالاتر از همین رویداد ملی گوهرشاد را داریم، پوشش ملی رستا را داریم که ویژه دختران ۱۲ تا ۱۸ سال است؛ این هم باز کار عزیزان مردمی ما است. باز تأکید میکنم هیچ برنامه اثرگذار فرهنگی مگر این که روی دوش خود مردم باشد، اساساً مؤثر نخواهد بود آن هم در این شرایط رقابت شاید غیرمتوازنی که یک بخشی اش را در حوزه رسانه شاید خود شما به خاطر کارتان دقیقاً حس کرده باشید، مثلاً وقتی میگوییم رویداد بزرگ گوهرشاد ما در تولید محتوا به شدت دارد کار انجام میدهد. ما باید نشان دهیم و خانوادهها بیشتر سواد رسانهای و فرهنگی نیاز دارند که مثلاً تن نمایی و عدم رعایت جامعه ایران در حوزه آراستگی و پوشش چه آسیبهایی را بر نهاد خانواده وارد کرده و وارد خواهد کرد. این محتوا میخواهد، این روشنگری میخواهد، یک پویش مفصلی در این زمینه آغاز شده و البته این را هم تأکید کنم که ناظر به بحث دسترس پذیری به لباس استانهای مختلف مخصوصاً تا شب عید نمایشگاههای عرضه مستقیم پوششهای با کیفیت و بسیار با ارزان در حوزههای مختلف خصوصاً حجاب را دارند. در تهران از ۱۵ دی ماه بزرگترین نمایشگاه عرضه مستقیم کالای حجاب، پوششهای اسلامی و لباس را در چهل سرای مصلی تهران خواهیم داشت که همین جا دعوت و پیشنهاد میکنم که تولیدکنندگان مختلف از اقصی نقاط کشور در فراخوان مد و لباس ما شرکت کنند و این فرصت را هم پیدا کنند و هم به مردم بدهند که در این شرایط نامتوازن توزیع لباس که مردم و خانوادهها شاکی هستند که چرا بازار ما متناسب با واقعیت جامعه ما وقتی رصدش میکنیم نیست. این فرصت نمایشگاه ها؛ فرصتی است برای ظهور و تجلی. در مورد سکوی دائم بارها میگویند که چرا حتی یک خانم کارمند که میخواهد یک مانتوی اداری بگیرد گزینههای خیلی کمی دارد، چرا ما در مورد چادر که انتخاب و مصرف بیش از ۴۰ درصد جامعه زنان دارای حجاب در ایران است و در بسیاری از استان بیش از ۶۰ درصد، چرا با انبوهی از فروشگاهها مواجه نیستیم؟ الآن اگر کسی بخواهد کالای کودک بخرد در تهران معلوم است کدام خیابان باید برود، جاهای دیگر هم هست، تجمع هم هست البته، برای این یک اتفاق بسیار بزرگی من جلسه قبل هم قولش را داده بودم نهایی شده و ما دعوت میکنیم از تولید کنندگان در یک تعاونی مشترک که در حوزه توزیع پوششهای اسلامی، لباس و موادهای اولیه و پارچه انجام میشود در یکی از مرکزیترین میادین تهران یک فروشگاه بزرگ بیش از پنج هزار مترمربع به صورت فروشگاه زنجیرهای پوششهای اسلامی که من مطمئن هستم مشابه هایش را در کشورهای منطقه دیدیم، بزرگترین بازار حجاب در منطقه ما خواهد شد و میتوانیم حتی در جهان اسلام به آن افتخار کنیم که روش راه اندازی این به اصطلاح پلاسکو حجاب و لباس ایرانی- اسلامی هم این خواهد بود که اولویت را میدهیم به تولید کنندهها و فعالان این حوزه که بیایند سهامدار این پلاسکو شوند و در مرحله بعد با همکاری جدی یکی از بانکهای دولتی اگر باز سهامی باقی ماند خود مردم بیایند، مردمی که در مقام آمر به معروف حجاب ناهی از منکر بی عفتی و بدحجابی بعضاً واقعاً به وظایف خود عمل میکنند و گاهی صبوری میکنند از این عزیزان، از خود مردم دعوت میکنیم بیایند سهام این مجموعه را بگیرند. با افتخار یک مرکز، یک ابرفضای ملی را در مرکزیترین نقطه تهران خواهیم داشت. از این مثالها که سر شما را درد میآورد زیاد داریم که وظایف زمین ماندهای بوده که باید انجام میدادیم، آن وقت نوبت دیگر به گفتمان و دستور کار شدن... مگر مثلاً اگر پلیس با یک متخلفی در موضوع دیگری برخورد میکند این دستور کار ملی میشود؟ حتماً حتماً البته شیوههای نوین، اقناع گر، پیش گیرنده و پیش دستانه در حوزه مواجهه با متخلفین یا کسانی که احتمالاً آگاهی ندارند محقق خواهد شد. در فضای بسیار خوب مدارس و دانشگاهها و خیلی هم متأسفیم که متأسفانه به خاطر این آلودگی هوا مثلاً همین فردا باز مدارس یکی دو استان تعطیل و مجازی است، اتفاقات خوبی دارد میافتد با کمک آموزش و پرورش، ما هم در خدمت آن عزیزان هستیم، مطمئنیم که با کمک مردم ترویج فضیلت حجاب به عنوان ممیزه جامعه ایران که ویژه جامعه ایران است، وقتی یک نفر در فرودگاه وارد ایران میشود، اولین چیزی که شاید به چشمش میخورد این است که در این جامعه مثلاً اگر زنان و بانوان به شدت فعالند در عرصه اجتماعی، اما یک تفاوتی دارند با آن چیزی که تحمیل شده در ۵۰ تا ۶۰ سال اخیر یا صد ساله اخیر به دنیا و آن این است که بدون تبرّج تفاوتهای جنسی شان به عنوان یک شهروند دارند خدمت میکنند به جامعه شان.
مجری: شما هم علاوه بر مسئولیت دبیری شورای فرهنگ عمومی، یک چهره رسانهای هم هستید، اصلاً تحصیلات در این حوزه داشتید، الآن شرایط با سابق متفاوت است، الآن یک زمانی حضرت آقا بحث شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی، قتل عام فرهنگی، ناتوی فرهنگی؛ اینها را مطرح کردند و الآن ما شاهد بیشِ حدود ۳۰۰ شبکه ماهوارهای هستند که بخش عمدهای از اینها در حوزه فرهنگی کار میکنند؛ از فیلم، سریال، موسیقی و موضوعات متنوع دیگر. شرایط مثل قبل نیست، الآن لیبرالیسم تهاجم فرهنگی خودش را بر ضد فرهنگهای دیگر و خرده فرهنگها شروع کرده با یک امپراتوری هزارتوی رسانه ای. ما برای این چه کردیم؟ یعنی الآن تحریف واقعیتها یکی از دستور کارهای رسانه هاست، الآن مهمترین دستور کار رسانهها در حوزه تحریف؛ بحث فرهنگ جوامع است، در این زمینهها چه کردیم؟
آقای امامی: این رویدادها و پویشهایی که در روزهای آینده و میدانید دی ماه یک مناسبت مرتبط با حوزه حجاب دارد و آن آغاز و دستور آن سیاستهای همگون ساز و کشف حجاب رضاخانی است که ما این فصل را تا ۲۱ تیر که روز حجاب و عفاف یعنی روز واقعه گوهرشاد است یک فصل بسیار مهم میدانیم که نباید از حافظه تاریخی ملت ایران اجازه بدهیم دشمنان پاکش کنند. ما در تک تک این رویدادها و پویشها تمرکزمان را روی تبیین و نشان دادن زیباییها و ابعاد تاریخی و زدودن شبهات و غبارهایی هستیم که بعضاً لکنت زبان خود ما به عنوان معلم مدرسه، مبلّغ مسجد، مدیر شهری و مدیر ملی؛ باعثش شده و البته طبعاً مگس میرود مینشیند روی زخم به عبارتی، طبعاً سوء استفاده هم انجام شده، اگر منظورتان به طور مشخص در پرونده حجاب و عفاف و زیست عفیفانه است، این با این شرایط تبیینی به نظرمان میآید مخصوصاً فعالیتهایی که با محوریت دختران عزیز ما انجام میشود و در پویشهایی که نام بردم محقق خواهد شد. ولی به نحو عام الآن احساسم این است که دوستان به این تمرکز رسیدند که پیام مقاومت فرهنگی انقلاب اسلامی در برابر همان که اشاره کردید هجمه همگون ساز و تحریف ساز جریان جهانی؛ این حقانیت و مقاومت وقتی محقق میشود که ما لکنت زبان مان را کنار بگذاریم. به عبارتی درون این صندوقچه، پاسخ و روشنی، به اندازه کافی هست. مشکل این است که ما دربش را بستیم و گاهی یک قفل هم بر این در زدیم. نوع بیان، نوع انتخاب اولویت، عدم توجه به امور مشترک بین نظام رسمی و نظام مخاطبان که خود شما هم در رسانه درگیرش هستید، این چالش جدی ما بوده. اگر رئیس جمهور میآیند و درباره خانه ملی گفتگوی آزاد صحبت میکنند، اگر تأکید بر این است که ما هیچ ابایی از مورد سؤال قرار گرفتن حتی نظام ارزشی مان نداریم به خاطر این است که این نظام ارزشی به قدری درون زا، مستحکم، معقول و منطقی و مبتنی بر فطرت جهانی و فطرت انسانی است که هر کسی آن را گفتگوپذیر و سؤال پذیر نکند به آن ظلم کرده است؛ لذا این رویه باید در خطبای ما، در منابر ما، در صاحبان قلم و بیان ما اصلاح شود، متعاقبش مشخص میشود که جوان و نوجوان ما کجا سؤال دارد و به واسطه سؤال دیگر زمینه برای تشویش افکار عمویم فراهم نمیآید. به نظرم آن مهمترین راهبرد دولت در حوزه جهاد تبیین باید باشد و هست که قبل از این که بگوییم چند ساعت برنامه، چند ساعت... مردم ما آن چیزی که میخواهند به نظر میآید در درون تاریخ، فرهنگ و مواضع انقلاب اسلامی وجود دارد.
مجری: فرمودید در حوزه جشنواره گوهرشاد جزئیاتش چیست؟ کی قرار است برگزار شود؟
آقای امامی: این جشنواره که از همین دی ماه آغاز میشود که ماه تاریخ سازی است که یک دولتی به هر حال به خود اجازه میدهد انتخاب تاریخی ایرانیان را به هوای این که مدرن و متجدد شدن در کشف حجاب است و شاید بسیاری از چالشهایی هم که ما داریم برگردد به این تصمیم و به این تقلید غلط آغاز میشود تا روز حجاب و عفاف ادامه دارد، مجموعهای از پویشهای فراخوان تولید محتوا است، خود جایزه ملی گوهرشاد که بسیار بسیار مفصل اثرگذار خواهد بود، نمایشگاه ها، فراخوانهای طراحی، البته ما در سال آینده مانند سال ۱۴۰۱ جشنواره فجر مد و لباس را هم داریم، ولی گوهرشاد... بحثهای فراخوان نوآوریهای فرهنگی است، در پویش یا جشنواره رستا ما با تأکید بر حوزه کتاب خوانی را داریم. ما زنان شهیدهای را داریم در تاریخ انقلاب اسلامی که یکی از این شهدای بزرگوار جالب است بدانید به دست منافقین کوردل با چادر خودش خفه شده و متأسفانه به شهادت رسیده. یک خاطرات و یک کتابی بعضی از این شهدا دارند ما سعی میکنیم متناسب در حوزههای موسیقی، کتابخوانی، آیین ها، جماعتها و اجتماعات دختران فعالیتهای مختلفی را انجام دهیم، به نظرم میآید که فضای کشور نیازمند این تبیین زیبا، هنرمندانه و با مشارکت خود کنشگران است در حوزه ارزشهای زیست عفیفانه که جزئیات بیشتر را دبیر این دو جشنواره عرضه خواهند کرد.
مجری: شما ۲۸ مهر ماه فرمودید که این بحث خانه گفتگوهای فرهنگی راه اندازی میشود، چه شد؟ الآن در چه مرحلهای است؟
آقای امامی: اولاً تأکید کنم که خانه گفتگو که شورای عالی انقلاب فرهنگی به دستور رئیس جمهور اساسنامه اش را تقریباً انجام داده یعنی به نتیجه رسانده به معنای یک سازمان، درِ جدید و ساختمان جدید نیست، آن چه وجود دارد این است که در مدرسه، دانشگاه، مسجد، محل و فضاهای شهری، فضاهای شهری همیشه نماد حوزه عمومی بودند باید فرایندهایی شکل بگیرد که ترغیب به گفتگو البته با حضور یا بدون حضور پاسخگوها و مسئولین وجود داشته باشد؛ اقسام گفتگو، کرسیهای آزاد، اتفاق مهمی که یک مقدار هم باعث شده طول بکشد این است که اساسنامه این خانه، آن چیزی که ما نیاز داریم سوای آن که میتواند باشد و شاید نیست این است که آیا چه ممیزهای و حُسنی دارد همراهی مردم با این خانه به نظر میآید مهمترین حسن این است که یک حفاظت بیشتری در چارچوب ظرفیت قانون اساسی در حوزه آزادی بیان و در حوزه تعاطی افکار و در حوزه کنجکاوی و گفتن و شنیدن یا همان نظام سامعه و ناطقه عمومی و رسمی به واسطه این خانه در کشور شکل بگیرد که این یک مقدار ملاحظات حقوقی و دقتهای اساسی بهتری را میخواست و بر اساس دستورالعملی که خانه ان شاء الله در ماههای آینده بعد از این که ابلاغ کند شورای انقلاب فرهنگی که من مجدداً از این اهتمام اعضای شورای عالی که این موضوع را پیگیری کردند و خود آقای رئیس جمهور که این ظرفیتی که در قانون اساسی بوده در مصوبات قبلی شورای عالی هم بوده احیا کردند، این است که چگونه میشود در این چهار فرآیندی که گفتم بیشتر با حال بهتری گفتگو کنیم. تکرار میکنم؛ مدرسه، دانشگاه، مساجد و محلات و فضاهای عام شهری ما باید فرآیند را در اینها البته باید باز هم تأکید میکنم آن حفاظت قانونی و حفاظت حقوقی را از اهل گفتگو و اصحاب گفتگو داشته باشیم تا کسی که نمیآید پای گفتگو بهانهای نداشته باشد برای این که چرا از این ظرفیتهای قانون اساسی ما استفاده نکردیم.
مجری: بحث کرسیهای آزاد اندیشی که نوعی گفتگو هست بیشتر در محافل دانشگاهی و نخبگانی مطرح است الآن این بحث خانههای گفتگو برای چه قشری است؟ عامه مردم است؟
آقای امامی: تأکید و دقت بر این است که عامه مردم با همین چهار فضایی که گفتم فضاهایی است که فقط شاید دانشگاهش در دانشگاه هم منظور نظریه پردازی نیست، منظور گفتگو بر سر موضوعات اساسی است و تقویت حوزه عمومی است، کاملاً نگاهش شورای عالی، رئیس جمهور و دولت بر این است که باید زیرساختهای گفتگوی عامه را فراهم کنیم، بیشتر کنیم و حتماً این منجر به توسعه و افزایش اقتدار فرهنگی نظام و جامعه ما خواهد شد.
مجری: یکی از بحثهای مهم دیگری که معمولاً در جامعه ما مطرح میشود بحث نشاط اجتماعی است، این که دیگران در مورد ما چه میگویند خیلی مهم نیست، مهم این است که ما برای رونق نشاط اجتماعی چه میکنیم و شورای فرهنگ عمومی در این زمینه آیا دستور کاری دارد یا نه؟
آقای امامی: اولاً که در سیاستهای تحولی دولت این دو حوزه یعنی توسعه صنایع فرهنگی و توسعه نشاط اجتماعی مورد تأکید بود. این قرارگاه نشاط اجتماعی با حضور همه دستگاههای فعال و یک برنامه ملی نشاط اجتماعی با پنج ابربرنامه یا برنامه کلان آماده شده من اولاً، چون قرار بود در ایام شب یلدا هم مزاحم مردم شویم مجدداً تأکید میکنم اولین سالی بود که ما یک یلدای جهانی شده را پشت سر گذاشتیم و باید همه به آن افتخار کنیم، این آیین نشاط بخش ایرانی- اسلامی که خانواده گرایی، الفت و میراث و حافظه تاریخی ما است و باید مجدداً تشکر کنیم از دوستانمان در وزارت میراث و همچنین نماینده ایران در سازمان یونسکو که توانستند این پرونده را به پروندههای ثبت میراث ناملموس فرهنگی ایران اضافه کنند. مهمترین قسمتهای این برنامه ملی نشاط اجتماعی که باز پیش کش به مردم عزیز ما است اگر بخواهم اشاره کنم یکی اش در عرصه گردشگری است. حتماً گردشگری رویدادمحور، گردشگری روستایی، درجه بالایی از نشاط را میتواند ایجاد کند و ما از آن غافل بودیم حتی میتوانم بگویم که دولتها از این ظرفیت بالای گردشگری رویداد محور و گردشگری روستایی در ایران غافل بودند. ما یک برنامه خیلی جدیای را دنبال میکنیم با توجه به اختیاراتی که شورای فرهنگ عمومی دارد و شورای عالی انقلاب فرهنگی در بحث نام گذاری روزمحصول ها، همچنین برخی از استان هایمان یا بهتر بگویم همه استان هایمان محصولات باغی، کشاورزی و تولیدیای دارند که نماد اقتصاد و فرهنگ متلائم و فرهنگ آنهاست. یعنی ما در ایران نمیتوانیم بگذریم که مهد محصولاتی مثل زعفران، پسته و قص علی هذا هستیم. فستیوالها یا جشنوارهها و رویدادهایی که به واسطه این رویدادها و محصولات، روزهای اصناف را دنبال میکنیم، یک تقویم مستقلی برای اصناف ایران با محوریت اصناف آماده میشود که امیدوارم این هم نهایی شود در شورای فرهنگ عمومی. هر صنفی مثلاً قنادهای عزیز، سراج ها، نساج ها، پارچه فروش ها، این که اینها روزی را در تقویم داشته باشند و آن روز واسطه گری کنند و ارتباط بیشتری داشته باشند با مردم، آن اخلاق حرفهای و در عین حال ایجاد نشاط برای مردم در قالب جشنوارهها را انجام دهند. یک اتفاق بسیار مهم؛ جشنوارهها و آیینهای محلی است. مثلاً شما اگر یک رویداد بزرگی در خراسان شمالی دارید به نام کشتی باچوخه که همکاران شما حتماً در استان خراسان شمالی... این باید همه ایران و همه جهان این جشن، رویداد و اجتماع را ببیند. همین اخیراً که برگزار شد در اولین دورهای که بعد از محدودیتهای کرونایی انجام شد، جمعیت بی نظیر و عظیمی از مردم و جالب است این آیین، ورزش و اتفاق در آن نشاط، همگرایی، انسجام، بسیج اجتماعی، الفت حتی اقتصاد است مثل نوروز. وقتی ما در مورد آیینی مثل نوروز یا یلدا صحبت میکنیم؛ میگوییم نوروز بشود بازار تکان بخورد، نوروز شود بازار دلگرم شود، اینها نشان دهنده اقتدار فرهنگی ما است؛ لذا در این بسته نشاط اجتماعی مفصل با استانها تلاش میکنیم ان شاء الله همکاران شما هم در حوزه رسانه کمک کنند جشنواره ها، جشن ها، آیینهایی که آیین خرید و فروش حتی میتواند باشد اینها تقویت شود. یک حوزه دیگر؛ حوزه ورزش همگانی است، یک حوزه دیگر که دوستان ما در وزارت ورزش و جوانان به شدت پیگیری میکنند حمایت ویژه از جشنهای ازدواج جوانان و به عبارت دقیقتر در ایام خوشی هم قرار داریم در ایام ماه رجب و شعبان در دو ماه آخر سال قرار داریم بشود حمایت کرد از این اجتماعات و از این جشنها. یک نکته هم که خواستم اضافه کنم این است که ما در عرصه نشاط اجتماعی وقتی که به تعبیر غربیها Happyness به تعبیر خودمان شادکامی را در ایران بررسی میکنیم به دلیل خانواده محور بودن اقشار و بخش زیادی از جامعه ما جالب است بدانید مثل ماجرای سن امید به زندگی که اروپا از ایران بیشتر است درجه شادکامی در جامعه ما زیاد است. ما نباید بگذاریم که ابهامات، سم پاشی ها، غبارها، منِ خانواده ایرانی نباید اجازه دهم این درجه شادکامی من کاهش پیدا کند. خانواده؛ مقاومترین سنگر حیات جامعه ایرانی بوده، ما در این سنگر، بسیاری سدها و طوفانها را پشت سر گذاشتیم. گاهی اوقات من به لحاظ اقتصادی خیلی ناامیدم، ولی در درون خانواده، البته میفهمیم که اگر ان شاء الله به دست دوستان و همکاران اگر این تحول اقتصادی و این گشایش اقتصادی اتفاق نیفتد طبعاً مرد خانواده شرمنده فرزندانش خواهد بود، ولی بدانید که این تحلیل اشتباه است که بدون پول حتی خانواده نمیتواند دلخوشی در جامعه ایجاد کند؛ من قویاً این تحلیل را رد میکنم؛ لذا اگر ما بتوانیم آیینهای خانواده محور را گسترش دهیم با کمک عزیزانمان در وزارت کشور، جمله آخر این که یک جشنواره بزرگی در حوزه استانهای خلیج فارس یک ماه ان شاء الله برگزار خواهد شد که نمادی از رابطه هنرمندان و رابطه اصحاب فرهنگ با مردم خواهد بود که امیدوارم این هم در یک ماه و نیم آخر سال یا دو ماه آخر سال؛ بهمن و اسفند مردم استانهای جنوبی ما؛ خوزستان، هرمزگان، بوشهر، سیستان و بلوچستان بتوانند از این فضا برای توسعه نشاط استفاده کنند. در حوزه ساحل؛ ظرفیت ساحل در کشور ما فوق العاده مهم است، دولت موجود فقط فضای استفاده و فضای فیزیکی ساحل را آزاد نکرده از دست اندازیهای دولتی و خصوصی، اتفاق بزرگی که برایش تلاش میکنیم این است که غنی سازی فرهنگی ساحل، بازی در ساحل، خانواده محوری در ساحل، آرامش ساحلی و شادیهای ساحلی را بتوانیم در یک چارچوب بسیار دقیق و تخصصی گسترش دهیم.
مجری: به نظر میرسد بعضی اوقات ما شاهد کم کاریهایی در حوزههای فرهنگی هستیم مثلاً به صورت مشخص در آمریکا روز هست به نام روزی که انگلیسی اش را نگویم، بزرگترها خاطرات خود را میگویند و کوچکترها میشنوند و اینها را ضبط میکنند و یک بایگانی عظیمی از این خاطرات وجود دارد، آن هم در امریکایی که سر و ته آن ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال بیشتر قدمت ندارد. در ایران که قدمت بسیار دیرینهای دارد مثلاً در شب یلدا چرا ما نمیآییم یک چنین کارهایی را انجام دهیم که تاریخ شفاهی برای آیندگان مثلاً چیزی بگذاریم به عنوان شب خاطره که هر دانش آموزی از پدر و پدربزرگش یک خاطره را بگیرد، بعد ۱۶ میلیون نفر میشود ۱۶ میلیون خاطره، بعد بقیه هم همین طور؛ دانش اجتماعی. ما برای این گونه مباحث چه کردیم؟ تاریخ شفاهی کشور که از گذشتگان باید منتقل شود به جامعه.
آقای امامی: بله، شما کار مرا خیلی ساده کردید، اولاً من باید مجدداً اشاره کنم همین شب یلدایی که گذشت البته خانوادههای ایرانی خیلی بارهای متعددی در طول سال این طور دور هم جمع میشوند، شب یلدا نماد و نشانهای از این عظمت خانواده ایرانی... باید تشکر کنم، اتفاقاً یکی از دستگاهای عضو شورا که خود سازمان صدا و سیما باشد یک پویش خیلی خوبی را در این موضوع داشتند که واقعاً کار بزرگی بود.
مجری: ما هزاران خاطره امسال ضبط کردیم، ولی به نظر میرسد اگر کمک کنند نهادهای فرهنگی و اجتماعی، نه فقط فرهنگی میتواند خیلی مؤثر واقع شود.
آقای امامی: ما در دستگاههای مختلف فرهنگی که خادم فرهنگ عمومی هستند و جز آن چه که تاریخ این مردم و حافظه ارزشهای دینی و ملی این مردم ایجاب میکند طبعاً اولویتی در شرایط فعلی ندارند امکانهای مختلفی داریم ازجمله همین انباشت خاطرهها و انباشت دانش اجتماعی که باز دوباره ما نوروز را در پیش داریم، مفصل در مورد نوروز چه در بعد ملی، چه در بعد بین المللی تلاش میکنیم، البته وضعیت دستگاههای فرهنگی به لحاظ این که اولویت اول دولت؛ تأمین مایحتاج و حوزه اقتصادی و بازار است واقعاً در دهههای گذشته سابقه ندارد دستگاههای فرهنگی تخصیص هایشان یا آن چه در اختیار دارند این قدر محدود شده باشد. حالا من در مورد برنامه هفتم هم فرصتی شود بگویم چه راههایی را پیدا کردیم که دیگر این طور نیاییم ابراز شرمندگی کنیم لکن تلاش مان این است که نوروز جهانی، نوروز خودمان و نوروز را در داخل تبدیل کنیم به فرایندهای انباشت این دانش اجتماعی با کمک رسانهها و مدارس و مشابه این روز اصناف ها، روز محصولها و روز استانها که اشاره کردم کمک به این استفاده از ظرفیت درون زا. خود روز استان یعنی چه؟ ما میگوییم در تقویم رسمی کشور یک روزی به نام همدان وجود دارد، یک روزی به نام چهار محال و بختیاری وجود دارد، یک روزی به نام فارس، یک روزی به نام آذربایجان شرقی وجود دارد، یک روزی به نام اصفهان وجود دارد؛ هدف چیست؟ این است که این گوهر و معدن طلا که هر استان یک معدن طلا است، این به ظرفیت ملی پیوند بخورد. من اگر سرمایه گذارم، اگر گردشگرم، اگر دنبال دانش و تحصیلم اینها به ما کمک میکند که به جای کاسه چه کنم چه کنم و فقط دفع حملات دشمن، که بعضی هایمان عادت داریم فقط به این در حوزه فرهنگی، یک اقتدار درونی و تغذیه درونی و غنی سازی درونی را انجام دهیم که نوجوان، جوان، زن و مرد ما از درون این جامعه و این تاریخ تغذیه شود و بتواند خودش انتخاب کند که آیا این اصالت را میخواهد یا بعضاً نقطه مقابلش را.
مجری: ما گاهی اوقات مطالباتی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ و کم کاریهایی که نهادهای فرهنگی در جامعه انجام میشود مطرح میشود. یکی از موضوعات؛ پاسخ به این گلایه مندیهای به حقی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی دارد و ما به عنوان نهادهای فرهنگی باید پاسخگو باشیم و دوم این است که برای این کم کاریهای فرهنگی چه پاسخی داده میشود؟
آقای امامی: نارساییها و ناکارآمدیهای نظام فرهنگی کشور بخشی اش، به درون کار داریم، کاری به رقیب خارجی نداریم، بخشی اش به ساختار و منابع مربوط میشود، بخشی اش هم طبعاً به راهبرد و اولویت مربوط میشود. آن که به راهبرد و اولویتها مربوط میشود طبعاً باید نهاد کلانی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی را از آن مطالبه کنیم. بخشی اش که به ساختار و طبعاً منابع مربوط میشود باید انگشت اتهام را به سمت دولت بگیریم. ساختار و منابع مخصوصاً در زیرساخت قانونی که برای برنامه هفتم دوستان ما تمشیت کردند و سعی کردند از این فرصت برنامه هفتم استفاده کنند تلاش میشود، ان شاء الله در مجلس شورای اسلامی هم رأی بیاورد تا حدی حل میشود. یکی اش را مثال بزنم؛ غیر از حوزه حقوق و مزایا به منابع فرهنگی مثلاً معلمان عزیز، جامعه بزرگ فرهنگیان که شاید؟ بیش از ۹۰ درصد خود وزارت آموزش و پرورش را میگیرد ما عملاً که دیگر شق القمر شده در یک تا دو سال گذشته به اهتمام کمیسیون فرهنگی مجلس، کل اعتبارات نظام فرهنگی کشور چیزی کمتر از دو و سه دهم است از کل این کیک اعتبارات دستگاههای اجرایی و کمکهایی که دولت میدهد. ما یک حکمی را آماده کردیم که البته ابزارش هم دیدیم، خام نیست، روش هایش هم دیده شده که امیدوارم دوستان همراهی کنند در دولت و مجلس که این تا پایان سال هفتم برنامه به سه برابر وضع فعلی برسد و این واقعاً عدد زیادی نیست، ضمن این که دولت باید از حوزه اعتبارات مستقیم، از تسهیلات در حوزه فرهنگ استفاده کند. دولت باید از امکانات خود بهره وری بیشتری انجام دهد؛ اینها دیده شده، یعنی این همه فضای فرهنگی که دولتها افتخار میکنند میروند روبان پاره میکنند و اینها را افتتاح میکنند بعدش چه میشود، این فضاهای فرهنگی؟ اینها باید در اختیار مردم، مؤسسات و جریانها یا این اعتبارات و ظرفیت ها، مثلاً صندوق شکوفایی و نوآوری که واقعاً یک شجره طیبهای است برای حمایت از مردم در حوزه علم و دانش؛ چرا این در حوزه صنایع فرهنگی استفاده نمیشود؟ اینها را سعی کردیم ریل گذاریم کنیم. باز در حوزه ساختار و تشکیلات یک حکمی در برنامه گنجانده شده که اساساً ملزم میکند دولت را، البته با حمایت و هدایت شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی که در سازمان امور اداری و استخدامی بهینه سازی، چابک سازی و خلاصه سازی کند یک مقداری دستگاههای فرهنگی را.
مجری: یعنی در برنامه هفتم اتفاق خاصی در این زمینه میافتد؟
آقای امامی: بله، من دارم دقیقاً محاکات میکنم از بسیاری از موادی که الحمدلله با زحمتی که دوستان مان در سازمان برنامه و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی کشیدند تدوین شده با کمک همه دستگاهها و الآن روی میز هیأت دولت است تقریباً. حالا یک فرایندی دارد در خود سازمان برنامه، باید آن ستاد برنامه این را تأیید کند و البته من این را جسارتاً تأکید میکنم که بخشی از اینها که میتواند حرف حساب باشد به هر معنایی میشود حتی در مجلس اینها را به برنامه اضافه کرد. اما آن که به راهبردها و اولویتها مربوط میشود؛ اگر از حقیر بپرسید چرا ما ناکارآمد هستیم در برخی از حوزههای نظام فرهنگی؟ یک دلیلش این است که ما همه چیز را یک جا میخواهیم. یعنی ما در نقشهها و راهبرد هایمان همه حرفهای خوب، همه آرمان هایمان را مینویسیم. بخش دیگرش اندیشه و ذهنیت گرایی است. ما در عمل، یک بحثی را داشتیم در مورد برنامه هفتم، میگفتیم در برنامه هفتم ان شاء الله نظام فرهنگی، این را دوستان مجلس هم خوب روی آن کار کرده بودند؛ مرکز پژوهش ها، باید متحول و مولد باشد. حالا مولد بودن به چه معناست؟ این که ما فکر میکنیم فرهنگ آن بخشی که برویم پولی خرجش کنیم، یک برنامهای در رسانه یا کف شهر پخش شود، مردم هم بنشینند به عنوان مخاطب یک طرفه این را مصرف کنند. خود شما هم در رسانه میگویید رسانه دیگر یک طرفه نیست. اگر مردم تولید کنند چیزی را بفرستند و آن پخش شود، مردم بیشتر اعتماد میکنند تا مثلاً یعنی در واقع شهروند خبرنگار. رسانههای رقیب ما هم دارند از همین قضیه برای اغوای دسته جمعی استفاده میکنند. واقعیت این است که فرهنگ، مولد شود یعنی مردم، شرکتهای خصوصی، فعالان، همه مساجد میتوانند با صنایع فرهنگی و نظام صنایع فرهنگی تولید کنند، میتوانند خودکفا باشند. شما فرض بفرمایید اگر یک شخصیت پردازی خوبی در پویانمایی انجام شود، با زیرساختی که ما به ۱۰ مساجد فعال کشور دادیم، ما الآن مسجدی داریم که پویانمایی تولید میکند، اگر بتواند این پویانمایی اش را تبدیل کند به ۵۰ کالای دیگر، یعنی شخصیت هایش را منظورم است و بتواند در زندگی روزمره مخاطبان محل یا شهر این کالاها را به جای کالاهای بی هویت در خدمت مردم و روی میز مردم قرار دهد، منظورم این است مولد بودن یعنی اقتصاد فرهنگ باید احیا شود. این را در برنامه هفتم سعی کردیم ببینیم.
مجری: الآن شما ۳۰۰ نهاد فرهنگی شورای فرهنگ عمومی در استانها دارید، با توجه به این که جامعه ایران یک جامعه متنوع فرهنگی، قومی و بسیار بسیار پویا و مولدی است ما چه مقداری از این ظرفیتها استفاده کردیم؟
آقای امامی: اصلاً یک رویکرد جدی مان که میگویم شورای فرهنگی مان متحول شده، این اهتمام جدی است که به استانها و شهرستانها انجام شده، البته ساختار شورای فرهنگ عمومی استان ها، تعداد اعضای حقوقی در آن بیش از حد است و اعضای حقیقی کم است لذا یک اصلاحیهای روی آن انجام شده که همین روزها ان شاء الله تصویب میشود و ما در شورای فرهنگ عمومی استانها شاهد این هستیم که نمایندگان بخش نخبگانی، نمایندگان بخش عمومی و مردمی و البته نماینده بخش خادم رسمی و دولتی، چون اینها خادم مردم باید باشند اینها متوازن میشود. ما سعی کردیم که با تقویت دبیرخانههای شورای فرهنگ عمومی استان ها، از طرفی نمایندگان، ولی فقیه که طبق قانون رئیس این شورا هستند و از طرفی هم نایب رئیس شورا که استانداران هستند سعی کردیم این هیأت رئیسه و این دبیرخانه را تقویت کنیم به وظایف خود مطلعتر شوند و البته آن عزیزان هم خیلی از استانها جدی هستند. ان شاء الله شورا، محملی میشود؛ قرارگاه فرهنگی استان، این شورا است. پارلمان فرهنگی استان، این شورا است، البته من باید مجدداً هم گله کنم از استاندارانی که احیاناً یا فرمانداران، چون در شهرستان ها، فرماندار، نایب رئیس است، همچنان آن اهتمامی که به شورای تأمین استان دارد به شورای فرهنگ عمومی ندارد یا اهتمامی که به شورای برنامه ریزی استان دارد، چون آن جا پول تقسیم میشود، تخصیصها را صادر میکنیم، به شورای فرهنگ عمومی ندارد و این به نظرم به خاطر یک عادت چند دههای دولت است که فکر میکند فرهنگ یعنی جای کم اثر پرخرج و مثلاً بقیه قسمت ها... ما میگوییم شورای تأمین فرهنگی استان همین شورای فرهنگ عمومی است.
مجری: با توجه به این که در زمان بودجه ریزی و بودجه بندی هستیم، برای گسترش فرهنگ انقلابی و فرهنگ زیست بومی که در شهرستانها و استانهای مختلف است چه کردیم؟
آقای امامی: استانهای ما پر از ایده، خلاقیت و ظرفیت در پاسداشت فرهنگ خود و ارزشهای ملی و به همان اندازه متأسفانه برعکس بدون منابع و بدون امکانات هستند. اولاً هم در بودجه ۱۴۰۲ دیده شده، هم در برنامه هفتم. اولاً ظرفیتها و زیرساختهای دولت باید درش باز شود و باید در خدمت فعالان شهرستانی و استانی قرار بگیرد. در مورد بودجه و اعتبار خواهش میکنم این مطالبه را به عنوان کسی که نماینده این سه بخش مردمی، نخبگانی و دولتی ام اگر ما بتوانیم ملزم کنیم شرکتهای دولتی را که دو درصد از هزینههای اجرایی شان را توسط خود مردم و نه به صورت غیرشفاف خرج حوزه فرهنگ کنند، به شما قول میدهم که این محرومیت فرهنگی که ما در شهرستان هایمان داریم فقط با همین دو درصد در حوزه مصرف و تولید فرهنگی قابل جبران است.