پژوهش «درآمدی بر طراحی نظام جامع فرهنگی بسيج»؛ بهکوشش دکتر مهدی ناظمی اردکانی (مجری طرح)، انجام شده که بوسیله دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1384 منتشر شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی نقطه عطف این پژوهش «نظام جامع فرهنگی بسیجی» است.
فرهنگ جوهر زندگی انسان است. رفتار انسانها مبتنی بر ارزشها و باورهايی است كه پشتوانه خلقت و تاريخ بشريت است.
فرهنگ قابل تغيير است و فرهنگها و اجزايی از فرهنگها جای خود را به فرهنگی نوين سپردهاند، هر آنچه تغييرپذير باشد قابل مديريت است. بنابراين فرهنگ هم مديريتپذير است.
فرهنگ، همه حوزههای زندگی مادی و معنوی انسان را درمینوردد. مديريت فرهنگ نيز مرزپذير نبوده و نمیتواند بستر و محدوده خاصی برای خود مشخص کند.
نظام جامع فرهنگی بستر فرهنگ و مديريت آن را روشن میکند و چارچوبی راهنما برای تعيين چگونگی مديريت فرهنگی خواهد بود.
در بخش بعدی این پژوهش با بررسی
«ترويج فرهنگ و تفكر بسيجی» مشخص شد:
نظام فرهنگی بسيج بايد توانايی لازم در شناخت و تعريف فرهنگ و تفكر بسيجی مبتنی بر فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) داشته باشد،
نظام فرهنگی بسيج بايد فرهنگ و تفكر بسيجی متناسب با شرايط و مقتضيات كه قابليت دسترسی به آن وجود داشته باشد بهعنوان فرهنگ مطلوب (هدف) مشخص كند،
نظام فرهنگی بسيج بر ساير نظامهای سازمانی متبوع خود در نيروی مقاومت بسيج اعم از نظام مديريت و رهبری، مديريت منابع انسانی، مديريت تكنولوژی، مديريت برنامهريزی و كنترل مديريت آموزش، مديريت سازماندهی اثر گذاشته و تصميمهای كلان آنها را با فرهنگ مطلوب سازگار سازد،
نظام فرهنگی بسيج برای تبيين فرهنگ مطلوب (هدف) زير نظامهای درونی خود را اعم از نظام مديريت و رهبری، مديريت منابع انسانی، مديريت تكنولوژی، مديريت برنامهريزی و كنترل مديريت آموزشی، مديريت سازماندهی را تعيين و مجهز سازد،
نظام فرهنگی بسيج تعامل و ارتباط خود را با نظام فرهنگی سازمانهای رقيب يا همكار، با شناخت مناسب آنها سامان دهد و تأثيرگذاری را سياست خود قرار دهد.
لذا اهداف فرهنگی نيز چون ساير اهداف بايد دارای سه ويژگی باشد:
- قابل حصول باشد،
- كميتپذير و قابل ارزيابی باشد،
- چالشی باشد،
- قابليت فهم عمومی داشته باشد.
همچنین اين تحقيق از نظر روش از نوع تحقيقات مبتنی بر ادبيات موضوع و شناخت موجود از نظام فرهنگی سپاه و بسيج و با بهرهگيری از روش پيمايشی است. كليه مسئولين فرهنگی نواحی نيروی مقاومت بسيج در سراسر كشور شامل 89 نفر كه در همايشی در سال 1381 حضور پيدا کردهاند، جامعه آماری اين پژوهش را تشكيل داده است.
در حالی كه اقليتهای فرهنگی جامعه، امتياز عامل به ارزشهای فرهنگ مورد قبولشان بيشتر ميباشد.
این پژوهش ادامه میدهد: فرهنگ اسلامی بهعنوان فرهنگ غالب میتوان در نظر گرفت ولی اين فرهنگ از جهت آنكه شدت وابستگی به آن از جهت التزام عملی به ارزشهای آن بالا نيست نمیتوان فرهنگ قومی دانست.
فرهنگ در يك سازمان و يا جامعه میتواند منشأ تأثير زياد باشد كه هم غالب و هم قومی هستند. هم اكثريت جامعه آن را پذيرفته و هم اينكه شدت وابستگی افراد به آن فرهنگ بالا باشد.
آن دسته بسیجیهایی كه در جبهه در راه اجرای ارزشهای فرهنگ اسلامی تا پای جان تلاش و مقاوت و جهاد میكردند، شدت وابستگیشان به آن فرهنگ بالا بود.
فرهنگ و تفكر بسيجی در جبههها غالب بود و هم قومی.
توسعه فرهنگی كشور در گرو آن است كه فاصله فرهنگ آرمانی (مكتوب) و فرهنگ معمول (جاری) كم شود و التزام عملی افراد جامعه به فرهنگ آرمانی افزايش يابد.
همچنین در بخش
«الزامات اساسی برای انجام اثربخش مأموريت اصلی فرهنگ بسيج» میتوان آنها را بهشرح ذیل نام برد:
- وجود روحانيون ملتزم به فرهنگ و ارزشهای بسيجی در ميان پاسداران و بسيجيان بيشترين تأثير را دارد،
- ضوابط و مقررات و ساختار و طرحها و برنامههای سپاه بايد با فرهنگ و تفكر بسيجی سازگار باشد،
- مديران فرهنگی بايد التزام عملی به فرهنگ و تفكر بسيجی داشته باشند،
- مديران فرهنگي بايد داراي دانش و مهارت مديريت فرهنگی باشند،
- ضوابط و مقررات و ساختار و طرحها و برنامههای نيروهای مقاومت بايد با فرهنگ و تفكر بسيجی سازگار باشد،
- فرماندهان و مديران و پاسداران سپاه و نيروی مقاومت بايد التزام عملی به فرهنگ و ارزشهای بسيجی داشته باشند.
در بخش جمعبندی کليه نتايج بدست آمده در اين تحقيق که در پی يافتن «
درآمدی بر طراحی نظام جامع فرهنگی بسيج» بودند، نتايج ذيل از اين پژوهش بدست آمد:
رشد فرهنگی پاسداران سپاه در نيروهاي چهارگانه هوايی، دريايی، زمينی، قدس و بخصوص پاسداران شاغل در نيروی مقاومت بسيج و مديران و فرماندهان اين نيرو بر رشد فرهنگی اعضاء بسيج تأثيرگذار است.
درجه تأثيربدين ترتيب اعلام شده است:
رشد فرهنگی پاسداران شاغل در نيروی مقاومت بسيج بر رشد فرهنگی بسيجيان با ضريب همبستگی 0/642 مؤثر بوده است،
رشد فرهنگی مديران فرهنگی نيروی مقاومت بسيج بر رشد فرهنگی بسيجيان با ضريب همبستگی 0/621 مؤثر بوده است،
رشد فرهنگی عموم پاسداران با ضريب همبستگی 0/522 بر رشد فرهنگی بسيجيان مؤثر بوده است،
رشد فرهنگی مديران و فرماندهان نيروی مقاومت با ضريب همبستگی 0/492 بر رشد فرهنگی بسيجيانی مؤثر بوده است.
ضريب همبستگی رشد فرهنگی مديران، فرماندهان نيروی مقاومت با رشد فرهنگی بسيجيان بايد نرخ بالاتری داشته باشد.
باید به برنامههای آموزشی بيشتر توجه شود. اجرای برنامههای آموزشی فرهنگی برای مديران و فرماندهان درجای خود كاملاً ضروری و مؤثر است.
پس از جمعبندی مطالب اين بخش مشخص شد که، دانش و مهارت مورد نياز برای انجام هر شغلی، شرط لازم است. اجرای برنامههای فرهنگی و طراحی و برنامهريزی آنها از پيچيدگی و حساسيت زيادتری نسبت به ساير برنامهها و امور برخوردار است.
باید به برنامههای آموزشی بيشتر توجه شود. اجرای برنامههای آموزشی فرهنگی برای مديران و فرماندهان درجای خود كاملاً ضروری و مؤثر است.
لذا بايد موفقيت در اجرای برنامههای فرهنگی با دانش و مهارت لازم برای مديريت فرهنگی در مديران دارای ضريب همبستگی بالايی باشد.
وجود دانش و مهارت مديريت فرهنگی در مديران فرهنگی سپاه و بسيج موجب میشود كه اولاً: بر سازوكارهای داخلی سپاه و نيروی مقاومت بسيج تأثير بگذارند و آنها را سازگار با فرهنگ و تفكر بسيجی سازند.
ثانياً: بر نظام فرهنگی و توسعه فرهنگی جامعه نيز تأثير بگذارند.
بايد موفقيت در اجرای برنامههای فرهنگی با دانش و مهارت لازم برای مديريت فرهنگی در مديران دارای ضريب همبستگی بالايی باشد.
در ادامه
«مأموريتهای مؤثر سپاه و بسيج» نیز چنین آمده است كه برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن توان و آمادگی لازم داشته باشند.
لازم است كه مديران فرهنگي نسبت به الگوی توسعه اقتصادی، سياسی و اداری دارای شناخت لازم باشند و وجوه تمايز آنها را با الگوهای توسعه غربی باز شناسند تا بتوانند در جايگاههای مؤثر تصميمگيری نسبت به شكلگيری الگوی توسعه دينی، ملي و بومی منشأ تأثير باشد.
همبستگی ضرورت شناخت الگوهای توسعه توسط مديران فرهنگي سپاه با ايجاد توان و آمادگی سپاه و بسيج برای مقابله با تهاجم فرهنگی مورد تأييد قرار گرفته است.
همچنين سپاه و بسيج زمانی ميتوانند به انجام مأموريت خود برای مقابله با تهاجم فرهنگی بپردازند كه بر سياستگذاریها و برنامهريزیهای كلان فرهنگی كشور اثرگذار بوده و آن را سازگار با فرهنگی و تفكر بسيجی سازند.
توسعه فرهنگی كشور در گرو آن است كه فاصله فرهنگ آرمانی (مكتوب) و فرهنگ معمول (جاری) كم شود و التزام عملی افراد جامعه به فرهنگ آرمانی افزايش يابد.
در صورتی كه نظام هدفگذاری و سياستگذاری و برنامهريزی و اجرا و نظارت و كنترل در كلان كشور و در سازمانهای مختلف بر اساس فرهنگ و تفكر بسيجی مهندسی شده باشد میتوان انتظار داشت كه توسعه اقتصادی و اجتماعی و سياسی و اداری كشور هم بازتوليد فرهنگ و تفكر بسيجی اسلامی داشته باشد.
فایل پژوهش مذکور را میتوانید از اینجا دانلود کنید: