رییس جهاد دانشگاهی با بیان اینکه اگر اقتصاد ما دانش بنیان باشد به طور یقین میتوانیم برای همه جوانان شغل پیدا کنیم، گفت: اما اگر بخواهیم برای کشور یک الگو بسازیم باید با دنیا یک ارتباط معقول داشته باشیم.
حدود ۴۱ سال از آغاز به کار و فعالیت جهاد دانشگاهی میگذرد، نهادی که ابتدا هدف آن کمک به توسعه فناوری و استفاده از ظرفیتها، تولید و پیشرفت در کشور بود. اهداف متعددی برای جهاد دانشگاهی تبیین شده که یکی از مهمترین آنها جذب و تشویق دانشجویان و پژوهشگران جوان و مستعد برای فعالیتهای علمی و پژوهشی بوده است. حمیدرضا طیبی رییس جهاددانشگاهی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفت وگو با خبرنگار ایلنا، از اجرای اهداف این نهاد، موانع پیش پای توسعه محصولات تولید شده توسط جهاد، عدم جدی گرفته شدن مصوبههای شورای عالی انقلاب فرهنگی و جایگاه آن در جامعه عالی سیاستگذاری سخن گفت که در ادامه میخوانید:
به عنوان یکی از روسای نهادهای آموزشی در کشور بفرمایید که برای اعضای هیات علمی جذب شده در دانشگاهها، مراکز و موسسات آموزشی که سطح علمی قابل قبولی ندارند، چه برنامه ریزی صورت گرفته و عموما چرا این افراد با سطح علمی نامطلوب باید در یک دانشگاه تدریس کنند؟
جذب هیات علمی یک روالی دارد که باید انجام شود و در همه جا کمیتههای مختلف این صلاحیتها را بررسی میکنند و این مسیر نهایت ممیزی را میگذارند. البته هیات ممیزه هم خیلی سختگیر است. ضمن اینکه نیروهای جوان و توانایی هستند که میتوانند در هیات علمی جذب شوند. اگر افرادی با معدل پایین جذب شوند ولی سوابق علمی را در طول فعالیت خود به دست آورده باشند و آن سوابق خوب باشد کمیتهها قطعا آن را مورد توجه قرار خواهند داد.
جهاد دانشگاهی چقدر دغدغه آموزشی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دانشجویان را به گوش اعضای شورای انقلاب فرهنگی رسانده است؟
به هر حال رییس جهاد دانشگاهی به عنوان عضو حقوقی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است ولی نه به عنوان صدای دانشجویان. به طور طبیعی ما به دلیل اینکه یک سازمان فعال در حوزه پژوهشی، فرهنگی و آموزش هستیم مسائل مربوط به این حوزه را در آن شورا مطرح میکنیم، ولی این طور نیست که من به لحاظ سازمانی موظف باشم که صدای دانشجویان را در آنجا منعکس کنم، زیرا در این شورا وزیر علوم و وزیر بهداشت حضور دارند که متولی حوزه دانشجویی هستند. مسائل مرتبط با حوزه علم و فناوری، فرهنگ و پیشرفت کشور، در شورا خیلی جدی مطرح میشود و ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی مسائل کلانتری داریم که باید آن مسائل حل شوند. من به عنوان کسی که در حوزه توسعه و پیشرفت کشور کار کردهام، فکر میکنم مشکل اصلی ما جایگاه شورای انقلاب فرهنگی است.
جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی اکنون در دولت و حاکمیت چگونه است؟
منظورم از جایگاه این نیست که بگوییم؛ جایگاه شورا در قانون اساسی نیست و مورد سوال است، بلکه بحث این است که در برخی کشورها برای اینکه برنامه پیشرفتشان متاثر از تغییرات سیاسی در جامعه نباشد یک قوه عاقله و یک شورای نخبهای را انتخاب میکنند که آنها مدیریت پیشرفت در سطح عالی را به عهده داشته باشند. خیلی از کشورها مثل چین وکره این گونه شورا را دارند و اکثریت اعضای آن با نخبگان و حضور شخص اول دولت و وزرا هستند تا تصمیماتی که در آن گرفته میشود به طور کامل اجرایی شود. بحث ما درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که شورا در کشور این نقش را ندارد که سیاستگذار عالی توسعه فرهنگی و فناوری باشد.
از ابتدا این وظیفه برای شورا تعریف نشده یا اکنون این جایگاه را از دست داده است؟
دولت در کشور ما خود را هم سیاستگذار عالی میداند و هم مجری و ناظر، در صورتی که نباید اینگونه باشد. همچنین اصلا دولت ما یک برنامه منسجمی برای پیشرفت دانش بنیان ندارد. دولت باید مشخص کند که اولویتها در کشور چیست؟ و علی رغم اینکه ما سند چشمانداز هم تهیه کردهایم بگوید با توجه به وضعیت فعلی، اکنون برای رفتن به سمت وضعیت مطلوب از چه راهی باید برویم؟ سیاستگذاری مجموعه آموزش عالی از چه راهی باید انجام شود؟ برنامه ریزی اجرایی توسط چه بخشی باشد؟ حامی مالی چه کسی باشد؟ من خود چه قبل از اینکه عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی باشم چه بعد از آن، این نگرانی را داشتم، که علی رغم اینکه رهبری این ماموریت را در قالب تهیه نقشه جامع علمی و نقشه مهندسی فرهنگی کشور که همان نقشه جامع فرهنگی کشور است به شورای عالی انقلاب فرهنگی داده است، اما دولتها این نقش سیاستگذار عالی از سوی شورا را نمیپذیرند. فرقیام نمیکند اصولگرا باشند یا اصلاح طلب. آنها نمیپذیرند که باید یک سیاستگذار عالی وجود داشته باشد.
چرا این موضوع از سوی دولتها جدی گرفته نمیشود؟
اگرچه رهبری این ماموریت را دادهاند، اما دولت به طور عملی این را اجرا نمی کند به این علت که دولتها هنوز جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی را نپذیرفتهاند. فرقیام نمیکند که اصولگرا باشند یا اصلاح طلب، یا حتی دولت عدالت و توسعه باشند. من در دوره اصولگرایان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم، در دوره تدبیر و امید هم از همان ابتدا به عنوان رییس جهاد دانشگاهی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم. به لحاظ منطقی کاملا پذیرفته شده است که سیاستگذار عالی برنامه پیشرفت کشور باید خارج از بدنه اجرایی باشد، آن هم برای اینکه بتواند درست سیاستگذاری کند و برای اینکه مشکلات اجرا، برنامه را تغییر ندهد. ما اکنون با این مشکل مواجه هستیم که برخی از وزارت خانهها میگویند چون مدیران تصمیمگیر خودشان ذینفع هستند، تصمیماتی میگیرند که به نفع خودشان است. یا حتی در خصوص بحث تعارض منافع در کشور خیلی مباحث مطرح شده است. بنابراین در حوزه برنامهریزی و پیشرفت، باید یک شورا خارج از بدنه دولت با حضور رییس دولت حضور داشته باشند و دولت این سیاستگذاریها را قبول کند. وقتی این سیاستگذاری انجام شد بلافاصله در بدنه دولت برای اجرای آن برنامه ریزی شود.
روند کار شورای سیاستگذار در کشورهای دیگر به چه صورتی است؟
در اکثر کشورها این شورا وجود دارد و مصوبات آنها برای دستگاهها لازم الاجراست، به طور مثال زمانی که نقشه جامع علمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، بدیهی است که اولا به تهیه اسنادی بپردازیم که بدنه اصلی اقتصاد کشور را تشکیل میدهند و این هم با حضور دولت باشد. اما سندی مثل سند گیاهان دارویی و سلول بنیادی مینویسیم که ربطی به بدنه اقتصاد در کشور ندارد و برای جوانان اشتغال ایجاد نمیکند. چرا این اتفاق میافتد؟ چون میدانیم دولت حضور جدی ندارد و برای این قضایا پای کار نمیآید. یک بار باید این مسئله به طور جدی مطرح شود که اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی هست، پس باید به نقش اساسی خود بپردازد و اگر نقش اساسی خود را ایفا نکند به حاشیه خواهد رفت و مسائل دسته دوم و سوم را انجام میدهد. به طور مثال مهم است که موضوع کنکور رفع شود، اما جزو مسائلی نبوده که بگوییم پیشرفت جامعه و کشور ما لنگ کنکور است. به هر حال باید در خصوص آن هم تصمیمگیری شود ولی لزومی ندارد که شش تا هفت ماه از وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی برای این تصمیم گرفته شود. یا بخش زیادی از وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تعیین تکلیف مهدکودکها گرفته شود. ما نمیگوییم که اینها مهم نیستند، میگوییم توسعه فناورانه و توسعه فرهنگی به عنوان زیرساختهای اصلی کشور باید پیگیری شود. همچنین با برگزاری ماهی یک یا دو جلسه، نمیتوان کاری را واگذار کرد و باید افراد تمام وقت برای شورا فعالیت کنند.
مقام معظم رهبری فرمودند که جهاد دانشگاهی باید برای چارچوب وظایف خود یک برنامه بلند مدت و میان مدت داشته باشد. باتوجه به گذشت ۴۱ سال از فعالیت جهاد دانشگاهی چه برنامه بلند مدتی داشتهاید و چگونه اجرایی شد؟ چقدر در زمینه اجرای برنامههای جهاد سنگ اندازی شده است؟
یک بحث مقام معظم رهبری این بود که من اولا از جهاد دانشگاهی توقع کار شاخص دارم یعنی به هر بحثی وارد نشود؛ این حرف کاملا درست است و از ابتدا هم همین موضوع در جهاد رعایت شد. جهاد همیشه یک نهاد خودجوش بوده و خودش احساس کرده که باید یک نهادی وجود داشته باشد که در زمینه پیشرفت کشور اولا غیردولتی باشد و بعد هم بتواند راه پیشرفت را به شکل میانبر طی کند. خیلی از کشورها برای رفتن به سمت پیشرفت با سرعت بیشتر، این شوراها و نهادها را دارند. این نهادها اولا باید غیردولتی باشند تا بتوانند راه میانبر بروند در این میان دولت هم کمک میکند برای واحدهای کوچک و متوسط یک واحد RND جهت توسعه طرحها در نظر بگیرد. این نقش را جهاد دانشگاهی می تواند برای فناوری ایجاد کند، ضمن اینکه صنایع بزرگ باید خودشان واحد RND داشته باشند. جهاد با این ایده تاسیس شد و شورای عالی انقلاب فرهنگی برای آن اساس نامه تعیین کرد اما هیچ وقت از سوی دولت برنامه ریزی پیشرفت طراحی نشد، از این رو نقشی هم برای ما تعیین نشد. برای اینکه خودباوری ایجاد و مسائل و مشکلات فناورانه رفع گردد، مسئولیتهایی در جهاد تعریف و خودمان بررسی کردیم که در حوزههای مختلف اعم از کشاورزی، پزشکی، صنعت و… باید به کدام سمت برویم و بعضا خیلی زمانبر بود تا از سازمانها و نهادها بخواهیم که یک سری کارها را به ما واگذار کنند. از طرفی منابع جهاد از ابتدا هم محدود بود اما با همان منابع محدود سعی کردیم کار پیش ببریم. در سال ۹۳، طی جلسهای که با مقام معظم رهبری داشتیم از ایشان درخواست کردیم که به ما ماموریت واگذار شود. نباید اینطور باشد که ما ده سال زمان بگذاریم تا خودمان را به مسئولین اثبات کنیم. لذا مقام معظم رهبری به ما گفتندکه نقش خودمان را در حوزه نقشه جامع علمی مشخص کنیم و با دولت مذاکره داشته باشیم تا به ما مسئولیت و ماموریت واگذار کنند. ما بر اساس توانمندیهایمان هفت مامورت تصویب کردیم.
در سال ۹۷ در پاسخ به اینکه اگر ما خودمان منابع مالی داشته باشیم میتوانیم ۳۱ فناوری را تولید کنیم، بودجه ۳۰ میلیون یورویی از صندوق توسعه ملی به ما داده شد.
یکی از ماموریتها این بوده است که جهاد در انتقال تکنولوژی نقش داشته باشد، زیرا ما معتقدیم اگر بازاری را در اختیار تولیدات خارجی میگذاریم باید انتقال دانش آن را هم داشته باشیم و نباید بازارمان را مجانی در اختیار خارج بگذاریم. از این رو جهاد میتواند در چند حوزه متولی انتقال تکنولوژی باشد. عمدتا هم کسی دانش تولید محصولات خود را به کشورهای دیگر نمیدهد بلکه فقط روش و نقشه ساخت را در اختیار میدهند یا ماموریت با دانش فناورانه را می دهند.ما فقط توانستیم تحت عنوان انتقال فناوری دو ماده را در برنامه ششم پیگیری کنیم. مثلا ۸۵ درصد ساخت حمل و نقل ریلی باید ساخت داخل باشد همچنین درباره آب شیرین کنها باید برنامه ریزی شود و جهاد متولی این مورد عنوان شده باشد. از این رو توانستیم توسعه حمل و نقل ریلی را با کمک معاونت علمی با ساخت هفت واگن بسازیم و دانش سیستم حمل و نقل ریلی آن توسط جهاد دانشگاهی انجام شد. ما در سال ۹۷ هم مجددا خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و گفتیم که ما توانایی داریم اما در حال از دست دادن زمان هستیم. در سال ۹۷ در پاسخ به اینکه اگر ما خودمان منابع مالی داشته باشیم میتوانیم ۳۱ فناوری را تولید کنیم، بودجه ۳۰ میلیون یورویی از صندوق توسعه ملی به ما داده شد. سپس ما از سال ۹۸ این پروژهها را شروع کردیم.
از سال ۹۸ چند درصد پروژهها با صرف بودجه ۳۰ میلیون یورویی اجرایی شده است؟
ما آن ۳۱ پروژه را تبدیل به ۴۱ پروژه کردیم تا اینکه بتوانیم کارهای بیشتری کنیم و حدود ۷۰درصد از پروژههای ما بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد پیشرفت کردهاند. عموما هم نزدیک به ۷۰ درصد هستند و فناوریهای اینها به دست آمده است که سیستم رانش قطارهای مترو یکی از آنها بوده است. الان دنبال ساخت و قرارداد ۲۱۰ دستگاه واگن هستیم تا ما هم سیستم رانش آن را بسازیم. یکی دیگر از کارهای انجام شده تولید، تقویت دام و تولید گوشت و کره بود زیرا ما دراین زمینه یک وابستگی خارجی داشتیم. پروژه تولید علوفه برای تقویت محصولات دامی مثل کره تا صد درصد انجام شده است. زیرا دامداران ما به دنبال دامی هستند که شیر آنها چربی بالایی داشته باشد و ما توانستیم به این مرحله برسیم. این ۳۱ پروژه پیشرفت خوبی داشته به جز مواقعی که موانع دولتی داشتیم.
چقدر از دستگاهها با شما موازی کاری دارند که موجب شده، طبق گفته خودتان ماموریتی واگذار نشود و مجبور باشد به مسئولان اثبات شوید؟
ما یک کشور دارای نفت بودیم و چون به دانش داخل متکی نبودیم، وقتی دیدیم پول نفت داریم سراغ خرید خارجی رفتیم، مثلا برخی به این فکر بودند که سریعتر واگن و لوکوموتیو از خارج بخرند تا مترو راه اندازی کنند. بحث ما این بوده با جمعیتی که ما در کشور داریم این رویه کفاف نمیدهد. در آمد نفت آسان بود و کشور هنوز تصمیم نگرفته بود که اقتصادش متکی به توان ملی باشد. بعضا حتی در دوران تحریم هم مقاومتهایی دیده شد و برخی تا جایی که امکان دارد خرید خارجی انجام میدهند. متاسفانه با هر توجیحی عدهای دنبال منافع حاصل از این خریدها هستند.
کشور اگر میخواهد پیشرفت کند باید ماموریت دهد، مثلا یکی از پروژههای ما جداسازی آب و آب نمک از نفت بوده و یک حوزه استراتژیک برای صنعت ما محسوب میشود و دانش آن را به دست آوردهایم و طبق یک طرح پایلوت، امکان اجرای طرح برای ۲۵ بشکه نفت در یک روز قابل انجام بود ولی هنوز موفق به عقد قرارداد نشدهایم. با اینکه از سال ۹۷ آقای زنگنه هم بعد از تاکیدات رهبری، دستور دادند این قرارداد بسته شود اما هنوز ابلاغ نشده است. هرچقدر هم پیگیری کردیم به پاسخی نرسیدیم. یک جاهایی مشخص است که اشخاص به خرید خارجی علاقه دارند. قدم بعدی ما استفاده از این دستاوردها است و باید از آنها استفاده شود. ما الان منتظر چهار قرار داد با صنعت نفت هستیم که با ما بسته شود.
گفته میشود مهاجرت از دانشجویان دانشگاههای برتر و نخبهها به دانشجویان و حتی افراد عادی رسیده است. در خصوص بررسی و کاهش امر مهاجرت، مذاکره ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام شده است؟
نباید در کشور شرایطی پیش بیاید که جوانان نسبت به آینده شغلی خود احساسعدم امنیت داشته باشند و بعد بخواهند به هر جای دنیا مهاجرت کنند. کشور باید تصمیم بگیرد که یک الگوی موفق را به لحاظ توسعه اقتصادی، دفاعی و رفاه نسبی داشته باشد و پایه آن هم باید دانشی باشد تا کارآمدی خود را حفظ کند. تولید باید در داخل صورت بگیرد، صادرات هم انجام شود ولی وقتی این کارها صورت نگیرد و شغل ایجاد نشود، مهاجرت هم رخ خواهد داد. به علاوه اینکه مملکت را به گونهای انقدر سیاست زده میکنیم که به لحاظ ذهنی هم افراد این درگیری را داشته باشند که مسائل اصلی کشور فراموش شده و فقط در آن دعواهای جناحی صورت میگیرد. ما هم این خطر را احساس میکنیم و مرتب آن را میگوییم از این رو امیدواریم دولت جدید یک تحول جدی روی این موضوع انجام دهد با دولت مردانی که خودباور باشند و این خود باوری را از کار علمی محقق شده به دست آورده باشند. البته این افراد در کشور وجود دارند اما عموما محجوب بوده و افراد با سر و صدای سیاسی نیستند. یا حتی مدیران ما باید مشاوران کاربلد انتخاب کنند که به خوبی هدایتشان کند تا بتوانند برنامه هفتم توسعه را به گونهای بنویسند تا در اقتصاد ایران جهش ایجاد کند.
نقش اقتصاد دانش بنیان در اشتغال جوانان چیست؟
اگر اقتصاد ما دانش بنیان باشد به طور یقین میتوانیم برای همه جوانان شغل پیدا کنیم اما اگر بخواهیم برای کشور یک الگو بسازیم باید با دنیا یک ارتباط معقول داشته باشیم.متاسفانه جنسهای چینی خریداری میشود زیرا ارزانتر است و یک بازار تولیدی انبوه دارد. به علاوه این که دولت چین جایزه خوبی به شرکتهای تولید کننده صادارتی خود میدهد و ما این حمایتها را نداریم، ضمن اینکه بانکهای چینی وامی که به تولید کنندههای خود میدهد بسیار کم هزینه بوده ولی وامهای ما بسیار پر هزینه هستند بنابراین محصول ما گرانتر از محصول چینی میشود. خیلی از محصولات ما کیفیت بالاتری از محصولات چینی دارند اما آیا آزمایشگاه مرجعی داریم که ما بتوانیم محصولمان را در کنار محصولات چینی تست کنیم؟ وقتی ما محصول را بر اساس استانداردی که کارفرما از ما خواسته، تولید کردیم لااقل آن را از ما خریداری کنند. ما باید تصمیم بگیریم که کشورمان یک کشور پیشرفته و متکی به توان ملی خودش باشد تا بتواند با دنیا ارتباط برقرار کند و با این شیوه اشتغال جوانان حل میشود.
ارزیابی شما از عملکرد دولت در تهیه واکسن در کشور چه بود؟
چه در مورد واکسن چه در مورد سایر محصولات دیگر، تا زمانی که ما یک محصولی را به طور استاندارد تولید نکردیم باید از کشورهای مربوطه وارد کنیم. نمی دانم چرا دیر برای واکسن اقدام شد و چرا عدهای توضیحاتی را برای مسئولین ارشد کشور دادند تا واکسن خارجی خریداری نشود در صورتی که ما هنوز واکسنمان را به شکل انبوه تولید نکرده بودیم. البته که استانداردهای پزشکی ما سخت هستند و طبیعی است که باید واکسن وارد میکردیم، اگر هم نسبت به مواردی نگران بودند باید متخصصان خود را می فرستادیم تا بر آن نظارت کنند زیرا این واکسنها برای همه دنیا تولید شدند. طبیعتا واکسن مواردی هم دارد اما عدم استفاده از آن بسیار وخیمتر است. خیلی بد است که از بهمن ۹۸ ما همچنان آمار بالای فوتیها را داریم و طبق اعلام وزارت بهداشت مرگ و میرها به سنین پایینتر رسیده است. هر محصولی که تولید نمیکنیم باید به میزان ضرورت از خارج به کشور وارد شود. در خصوص کووبرکت درست این بود که وقتی به درجهای از اطمینان رسیدند اجازه استفاده آن را بدهند ولی ظاهرا هنوز نتوانستند مشکلات تولید آن را حل کنند و منطقی است تا زمانی که مشکل تولید آن حل نشده، واکسن خریداری شود. وقتی به موقع برای رزرو واکسن عمل نشود، قطعا شرکت سازنده به آنی متعهد است که ابتدا رزرو کرده است. از این رو چون به موقع برای واکسن اقدام نکردیم دچار این مشکلات شدیم.
منبع:ایلنا