کرسی نظریهپردازی «عدم حجیت خبر موثق(غیرامامی)» استاد حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد نجفی یزدی(عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه) برگزار گردید و نظریه ایشان پذیرفته شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، طرح استاد حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد نجفی یزدی عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه، با عنوان «عدم حجیت خبر موثق(غیرامامی)» پس از به نقد و داوری گذاشته شدن توسط اساتید به نامِ این حوزه در تاریخ 06/03/1400 با نظر شورای محترم داوری تأیید و با نمره 80 به عنوان کرسی نظریه پردازی پذیرفته و حائز رتبه کرسی موفق از هیأت حمایت از کرسیهای نظریه پردازی، نقد و نوآوری شد.
نظریه پردازی با ارائه تعاریف کلیدی و مبانی و دلایل نظریه خویش، مسأله اصلی دربارهی حجیت «خبر موثق» را دیدگاههای مختلفی میان فقهای امامیه اعلام کرد. که از میان آنها نظریهی رقیب که نظریهپرداز نسبت به آن مناقشاتی دارد، «حجیت خبر موثق به طور مطلق» دانستند که نمایندهی اصلی این دیدگاه، مرحوم آیت الله خویی(ره) بهشمار میآید.
نظریه پرداز معتقد است از یک سو، دلایل ارائه شده برای اثبات حجیت، ناکارآمد است و از سوی دیگر، دلایل بسیاری نسبت به عدم حجیت خبر موثق از منابع استنباطی قابل اصطیاد است که تاکنون مغفول مانده و نظریه پرداز برای اولین بار، به آنها دست یازیده است.
خبر موثق، دارای مراتب است؛ یعنی شامل کافر، غیر مسلمان، مسلمان غیر امامی مانند اهل سنت، ناصبی، غالی و ... میشود. عمدهی بحث در مواجهه با آیت العظمی خویی(ره) است که ایشان خبر راوی ثقه را مورد تأیید قرار داده، هرچند که شخص راوی، کافر، ناصبی، و غالی باشد. تأیید خبر ثقه با چنین اطلاقی، مورد پذیرش نظریهپرداز نیست و نسبت به آن، مناقشاتی دارد؛ بدین معنا که باید میان خبر راوی مسلمانان از غیر مسلمان و نیز میان راویان مسلمان از جهت سنّی یا شیعه بودن، تفکیک قائل شد که با چه شرایطی خبر راوی ثقه، مورد تأیید شارع بوده است و فقط در صورت تحقق این شرط یا شروط، خبر راوی ثقه، حجت خواهد بود.
در فرضیهی رقیب، حجیت خبر موثق غیر امامی،«مسلّم» فرض شده است که به زعم ایشان، این فرضیه از پشتوانهای دلایل متعددی برخوردار است. اما در فرضیهی نظریهپرداز، خلاف آن، مدنظر بوده است؛ یعنی «عدم حجیت خبر موثق غیر امامی»، از مفروضاتی است که ارائهدهنده براساس یافتههای نوین، به آن دست یازیده است. به اعتقاد وی، ادلهی نظریهی اول، ناتمام و مخدوش است و در مقابل، نظریهی دوم، با پشتوانهای دلایل متنوع و بسیاری به اثبات رسیده است.
نتیجهی که از مجموعهی مباحث بهدست میآید بهطور فشرده اینگونه میتوان ترسیم کرد که مهمترین دلیل مدعیان «حجیت خبر موثق غیر امامی»، یکی سیرهی عقلا و دیگری، برخی روایات است. با توجه به مناقشاتی که در خصوص سیرهی عقلا و این دسته از روایات انجام گرفت و نیز با توجه به آیات و روایات و ادلهی که برای عدم حجیت خبر موثق ارائه شد، دستِکم احراز امضای سیره را از سوی معصوم دچار مشکل میکند و حتی شاید بتوان گفت که ردع سیره را از جانب معصوم آشکار میکند؛ بهويژه در مورد روايات اهل سنت از طريق غير اهل بيت و روايات نواصب و واقفيه، گرچه که اين محذور در مورد فطحيه كمتر است. و چه بسا بتوان گفت كه وقتي شهادت مخالف در امور قضا و در مسائل كوچك و جزئی، مردود باشد (هر چند ثقه و متعدد باشند)، چگونه ميتوان سخن او را در مسألهاي به اين عظمت يعني دين الهي پذيرفت؟ که ممکن است نتیجهی آن، دهها تصرف در جان و مال و عرض مسلمين باشد. مثلاً سكوني اگر در دادگاه به درهمي براي زيد شهادت دهد، سخنش قبول نيست، چگونه سخن او در مورد مهمترين احكامی كه مربوط به خون و عرض و اموال شيعه است، پذيرفتنی است؟! و يا اگر سكوني در دادگاه به اقرار زيد شهادت دهد قبول نيست ولي اگر از همان شخص، روايت نقل كند قبول است، با آن كه هر دو نقل حتي يك سخن است؟