پژوهش«آسیبشناسی مدیریت آموزش و پرورش و ارایه راهبردها و راهکارهای مطلوب»؛ به کوشش احمد ایزدی یزدان آبادی(مجری طرح) در سال 1393 انجام شده و با تلاش دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در هر کشوری نظام آموزش و پرورش یکی از نظامهای مهم اجتماعی است. رسالت این نظام، علاوه بر انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید، ایجاد تغییرات مطلوب در شناختها، نگرشها و در نهایت رفتار کودکان، نوجوانان و جوانان است .
از دیربازآموزش و پرورش نقش اساسی در تداوم و بقای جامعه بشری از طريق انتقال آداب و رسوم، اعتقادات وارزشها، نگرش و رفتارها، دانشها و مهارتهای جامعه ايفا کرده است.
مدارس و مراکز آموزشی به عنوان مراکز ثقل و شکلگیری نوآوری، نوآفرینی، کارآفرینی، تعقل، تدبر، تفکر خلاق؛ همچنین وظیفهی پاسخگویی به نیازهای متغیّر و ملّون و متحول جوامع و مردم را به عهده دارند و نقش محوری نظام آموزشی در اشاعه فرهنگ و تحول و تدبر بر هیچ کس پوشیده نیست.
بنابراین، هدف اصلی این پژوهش آسیبشناسی مدیریت آموزش و پرورش كشور و ارائه راهبردها و راهکارهای مطلوب جهت کاهش و رفع اين آسيبها و مشكلات، است.
مهمترین سؤال مطرح شده در این پژوهش به شرح ذیل است:
چه نارساییها و آسیبهایی نظام مدیریت آموزش و پرورش كشور در سطوح مختلف را تهدید میکنند، علل و عوامل اصلی تشدید کننده آنها کدامند و چه راهبردها و راهكارهايی برای برونرفت از وضع موجود و رسيدن به وضع مطلوب مديريت آموزش و پرورش كشور قابل طرح است؟
روش کار در این تحقیق، کاربردی و از نظر ماهیت، از نوع تحقیقات ارزیابی و از نظر رویکرد در زمره تحقیقات آمیخته ( تلفیقی ) است که در آن هم روشهای کیفی (تحلیل تحقیقات نمونه، مصاحبه و تحلیل محتوا) و هم روشهای کمی (پرسشنامه و تحلیلهای آماری) مورد استفاده قرار گرفته است.
در بخش نتیجهگیری این پژوهش بیان شده است:
شیوه الگوبرداری از بهترینها ، یکی از مؤثرترین روشها برای برنامهریزی و تعیین خطمشیها بهشمار میرود. با بررسی و مطالعه سير تحولات سازنده و توجه به تجارب و اندوختههای ساير کشورها بهویژه کشورهای پیشرفته، در اعمال و استقرار شيوههای مديريت در سطوح مختلف نظام آموزشی و با ژرفاندیشی نسبت به اصلاحات آموزشی، اين نتيجه حاصل شده است که ديگر نبايد تجاربی را که سايرين به قيمت صرف زمان و سرمایهگذاری فراوان به دست آوردهاند، به لحاظ عدم اطلاع، مجدداً مورد آزمايش قرارداد.
در بخش دیگر این پژوهش فرآیند آسیبشناسی، در قالب موارد زیر ارائه شده است:
- شناخت آسیبها،
- شناخت علل بروز آسیبها،
- تشخیص راهکارهای خروج از آسیبها،
- پیاده سازی راهکارها.
پس از آن مؤلفههای مديريت آموزش و پرورش بیان شده است:
الف. بعد شایستگیهای مدیریتی،
ب. بعد اجرای فرایندهای سازمانی- مدیریتی،
ج. بعد عوامل سازمانی،
د. بعد پیامدهای عملکرد.
در بخش مربوط به «بعد پیامدهای عملکرد» در پژوهش آمده است :
یکی از مهمترین مؤلفههای مدیریت آموزش و پرورش پیامدهای عملکردی است که با شاخصهایی چون دستیابی به اهداف (اثربخشی سازمانی)، کارآیی (درونی و برونی)، رضایت و تعهد سازمانی کارکنان ، بازدهی اجتماعی (رضایت جامعه)، وضعیت دانش آموختگان مورد سنجش قرار گرفته است.
این پژوهش در راستای اهداف بهینه مدیریت آموزش و پرورش راهکارها ی زیر را ارائه داده است:
- با توجه به اهمیت نظارت و راهنمایی تعلیماتی در بهبود فرایند یاددهی- یادگیری، لازم است افراد توانمند و باتجربه در این نقش مهم به کارگرفته شوند،
- میزان دانش حرفهای معلمان در زمینه محتوای درسی، الگوها و روشهای تدریس، روشهای ارزشیابی تحصیلی، تولید و کاربرد مواد آموزشی، روانشناسی تربیتی، ویژگیهای رشد دانشآموزان، نظریههای یادگیری و... در حد مطلوب استفاده کنند،
- سرمایهگذاری مالی کافی، برای بهبود وضعیت و کیفیت عملکرد نظام آموزش و پرورش از ضرورتهایی است که باید انجام شود،
- تواناییها و مهارتهای مدیران برای تصمیمگیری مبتنی بر علم و منطق ارتقا یابد،
- برای حل مشکل وجود تداخل و موازیکاری در کارها لازم است فرایندها بازمهندسی و فعالیتهای تکراری و واحدهای موازی حذف شوند،
- برای تبادل اطلاعات ضروری بین مدیران و کارشناسان مختلف لازم است سیستم اطلاعاتی مدیریت که در برگیرنده همه ابعاد و مؤلفههای نظام آموزشی باشد، طراحی شود،
- مستندسازی تجربیات و استقرار سیستم مدیریت دانش نیز از نظر تبادل تجربیات و اطلاعات از اهمیت زیادی برخوردار است،
- با توجه به این که یکی از نقشهای مهم مدیران مربیگری است، لازم است توانمندیهای مدیران در زمینه نظارت و راهنمایی ارتقا یابد. در این خصوص ایجاد کارگاههای آموزشی و جلسات هماندیشی و تبادل تجربیات نقش مؤثرتری ایفا کنند،
- نظام مدیریت کیفیت در سازمان با هدف تدوین استانداردهای کیفیت آموزشی، بررسی کیفیت آموزشی در مدارس، برنامهریزی و ارائه راهکارهایی برای بهبود و تضمین کیفیت آموزشی طراحی و استقرار یابد،
- در اصلاح ساختار باید اصول و فرایند مدیریت تحول (تصمیمگیری مشارکتی، انجام اصلاحات تدریجی و مبتنی بر یک برنامه بلندمدت، مدیریت مقاومت در برابر تغییر،آگاهسازی، بسترسازی فرهنگی و سیاسی و...)، مد نظر قرار گیرد. اکثر اصلاحات موفق و ناموفق اداری در جهان آن بوده است که تحول به ندرت از طریق شانس یا تصادف به دست میآید، بلکه نیازمند بهکارگیری « مدیریت تحول» است،
- ضمن حل مشکلات معلمان از نظر مسکن، ازدواج، رفاه و سایر خدمات، با اتکا به رویکردهای روابط انسانی، رهبری خدمتگزار، مشارکت و توانمندسازی، نسبت به ایجاد انگیزه در آنان اقدام شود،
- از طریق مذاکره و چانهزنی با مسئولان و بهویژه نمایندگان، برای جذب اعتبارات بیشتر اقدام شود،
- برای دلپذیر و مفرح نمودن فضاهای آموزشی، ضمن رعایت اصول جایابی و معماری، باید با توجه به شیوههای مهندسی، نسبت به فضاسازی و محوطهسازی متناسب با شرایط مدارس اقدام شود،
- مسئولان و کارشناسان ستادی در زمینه آییننگارش و مکاتبات اداری آموزش ببینند، تا بخشنامهها و دستورالعملهایی با محتوای مناسب تدوین کنند،
- بخشنامهها و دستورالعملها قبل از تدوین از نظر ضرورت، تناسب با نیازها و شرایط منطقهای و امکانات اجرایی مدارس، توسط کارشناسان مختلف، ارزیابی شوند.
فایل پژوهش مذکور را میتوانید از اینجا دانلود کنید: