رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی معتقد است که از علوم انسانی اسلامی هنوز نتیجه ملموسی نگرفتهایم، باید بازسازیهای متفاوتی انجام دهیم.
به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، دکتر سعیدرضا عاملی رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی در نشست هماندیشی با اساتید دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: پیشران بحث تحول در علوم انسانی دانشگاه علامه بوده و دانشگاه علامه تنها دانشگاهی است که دانشگاه جامع علوم انسانی است. اگرچه در دانشگاه تهران هم بیش از هزار نفر از اعضای هیات علمی در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی و هنر هستند، آنجا هم ظرفیت بزرگی شکل گرفته است. دانشگاه شهید بهشتی هم به نوعی دیگر، دانشگاه شریف هم در حد محدودتری است ولی ظرفیتهای خوبی دارد.
وی افزود: بر اساس آخرین آماری موسسه برنامهریزی آموزش عالی در حال حاضر 48 درصد از دانشجویان در حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی و هنر هستند و طبق گزارش ISC هفت درصد تولیدات علمی بینالمللی دانشگاههای کشور در حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی است، در صورتی که سهم ما از دانشجو 48 درصد است، و حدود 30 درصد اساتید کشور در حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی هستند.
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی گفت: علت شکل گرفتن شورای تحول این است که مقام معظم رهبری حساسیت بهجا و ویژهای نسبت به وضعیت علوم اجتماعی و علوم انسانی و به طور کلی علوم در کشور دارند، و میفرمایند تا نفس دارند از حمایت از علم کوتاه نمیآیند و واقعاً هم خیلی از حوزهها را ایشان خطشکنی کردند و زمان گذاشتند.
دکتر عاملی اضافه کرد: وضعیت علمی کشور با 20 سال پیش قابل مقایسه نیست، نسبت نشر مقالات علمی در مقایسه با سال 1380 پنجاه برابر شده است و رتبههای خوبی هم در دنیا کسب کردیم. واقعیت این است که ظرفیت بالا است، ولی مقام معظم رهبری میفرمایند علوم انسانی مثل هوا است، اگر هوا آلوده باشد علم آلوده شده و حالش خوب نیست، حال کشور خوب نیست.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: وقتی علوم انسانی و علوم اجتماعی پویا نیستند یا معطوف به مسئله ملی نیستند، یا نمیتوانند مسائل اجتماعی ایران را حل کنند، این ناآرامی ایجاد میکند. در آن زمان ایشان فرمودند که این ظرفیت بزرگ در علوم انسانی و علوم اجتماعی ایجاد شده، نگرانی من این است که اینها میتوانند آن نگرش مفید را برای خود جامعه، ارتقاء و پیشرفت جامعه داشته باشند. لذا منجر به این شده که در سال 88 شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای تحول علوم انسانی را با ده وظیفه تصویب کرد و دکتر حدادعادل رئیس آن شدند، که شخصیت فرهنگی هستند و با شعر و ادبیات و فلسفه تجربه زیسته در این حوزه دارند.
وی ادامه داد: رویکرد دکتر حدادعادل تمرکز بر روی یکی دو موضوع بود که ایشان فکر میکردند این موضوعات میتوانند تحولی را در علوم انسانی ایجاد کند. هفده کارگروه در زمان ایشان شکل گرفته و 57 متن هم با انتشارات سمت چاپ شده و حدود 300 متن کتاب هم در فرآیند انتشار است.
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی بیان کرد: از روش مقام معظم رهبری در گام دوم الهام میگیرم، ایشان شگرد روشی در گام دوم داشتند که کمتر در فرهنگ فکری ما دیده میشود، ما بیشتر نیمه کم لیوان را میبینیم و آزار میبینیم و دیگران را آزار میدهیم و نداشتهها که انسان را ناامید میکند. ایشان در بخش اول سند دستاوردهای انقلاب را جمعبندی کردند که انقلاب اسلامی چه چیزی بهدست آورده است ما نیز همین رویکرد را در نظر میگیریم.
توجه غربیها به تئوریهای اندیشمندان
دکتر عاملی گفت: یکی از رازهای موفقیت غربیها در حوزه علم و حوزه اجتماعی این نکته است که آنها «تأکید» زیاد دارند، یک مقاله هورکهایمر و مارکوزه در حوزه صنعت فرهنگ مطرح کردند، که بحث پیچیدهای نبود و فقط موضوع انقلاب صنعتی که تحت تأثیر ارابه ریسندگی و بافندگی و چاپ اتفاق افتاد بود را بیان میکرد. صنعت رسانه هم این کار را با انسان میکند، یعنی فرهنگ تودهوار را صنعت رسانهای تودهای تولید میکند، و این مقاله 50 صفحهای پایه مکتب فرانکفورت شد. یا تئوری که «بک» تحت عنوان «ریسک» مطرح کرده است. چرا در ایران تئوریهای مهم نمیشود، در ارجاع دادن به یکدیگر ضعیف هستیم. در ارائه تئوری ضعیف عمل میکنیم، در درجه اول دیدن قرار دارد، دیدن نکته مهم و کلیدی است.
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی اضافه کرد: مرکز اصلی تحول میتواند دانشگاه علامه باشد و در این عرصه کمک کند. با تغییرات بزرگی به لحاظ اجتماعی مواجه هستیم، جامعه به هر حال تغییر کرده است. با جامعه متفاوتی مواجه هستیم در این جامعه متفاوت زمانی در تحول موفق میشویم که خود این جمع در میدان و عمل باشند. این کنشگری جهانی که اینترنت به وجود آورده است، امری است که شاید خالقان اینترنت هم خودشان نمیدانستند چه کاری انجام میدهند. وقتی مورس این ارتباط همزمان را ایجاد کرد، فاصله را کم کرد که آغاز ماجرا بود، وقتی که مرگ فاصلهها اتفاق افتاد، ما در فضای مشترک قرار گرفتیم، و در این فضای مشترک غلبه محتوا و غلبه جاذبهها قوی است.
ضرورت درک تغییر در علوم انسانی
وی با بیان اینکه تحول را باید با فهم تغییر انجام دهیم، گفت: اگر تغییر را نفهمیم تحولات ما کتابخانهای میشود، و کاری نمیشود انجام داد. در درجه اول هیأت علمی که در کشور داریم باید با ما همراه باشند. با الهام از سخن پیامبر(ص) که میفرمایند؛ «دو نیکی وجود دارد که برتر از آن وجود ندارد، توحید و رفع آزار از مردم و دو پلیدی وجود دارد که بدتر از آن وجود ندارد، شرک و آزار مردم.» میتوان یک تسهیلگری اجتماعی برای رفع آزار از مردم ایجاد کرد.
رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی اضافه کرد: از علوم انسانی اسلامی هنوز نتیجه ملموسی نگرفتهایم، باید بازسازیهای متفاوتی انجام دهیم. چهار رویکرد در علوم انسانی رویکرد بومیسازی، رویکرد توجه به مصالح و منافع ملی، رویکرد شرقیسازی از درون، بحث اسلامیشدن در دنیا وجود دارد؛ در سند شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی، ارتقاء در این سند مورد توجه قرار نگرفته است، ارتقاء باید قبل از تحول قرار گیرد و بگوییم شورای ارتقاء و تحول علوم انسانی.
دکتر عاملی تاکید کرد: علوم انسانی، باید جایگاه داشته باشد، ورودیها در علوم انسانی ضعیف است و با این ورودی و پیکره ضعیف نمیشود تحول ایجاد کرد، باید پیکره را قوی کنیم. به فکر این هستم که یک ماده واحده در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کنیم که کسانی که در کنکور در رشتههای ریاضی و علوم تجربی شرکت کردند اجازه انتخاب رشته در علوم انسانی را پیدا کنند. باید کاری کنیم که دولت روی علوم اجتماعی و علوم انسانی هزینه کند. سازمان امور اداری و استخدامی باید بازتعریفی برای علوم اجتماعی و علوم انسانی انجام دهد. در بحث تحول جایگاه بسیار مهم است، ما باید سرمایه اجتماعی علوم انسانی و علوم اجتماعی را احیا کنیم.
تعریف کلان پروژه «اثربخشی علوم انسانی» در دانشگاه علامه
دکتر عبدالله معتمدی رئیس دانشگاه علامهطباطبایی و رئیس کارگروه روانشناسی شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی در این نشست با تاکید بر تحول در علوم انسانی بیان کرد: در دانشگاه علامه طباطبایی سعی کردیم برای تحول در علوم انسانی راهکار و سیاستگذاری داشته باشیم و در این زمینه تا حدی هم موفق بودیم.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: تلاش کردیم تحول در علوم انسانی را به گفتمانی در سطح دانشگاه تبدیل کنیم و همه برنامههای راهبردی دانشگاه به موضوع تحول در علوم انسانی گره زده شد. برای این کار سیاستگذاریهای متعددی انجام و برنامههای مختلف با شاخصهای تحول در علوم انسانی تطبیقسازی شد.
وی با اشاره به کارهای انجام شده، افزود: یکی از کارهایی که ما در دانشگاه به شکل عملیاتی به آن رسیدیم، موضوع اسلامی شدن علوم انسانی بود که وجه سخت و سنگینی است. همچنین بومیسازی را مد نظر قرار دادیم و با وجود همه سختیها تلاش کردیم به این سمت حرکت کنیم.
دکتر معتمدی گفت: در دانشگاه یک کلان پروژه تحت عنوان «اثربخشی علوم انسانی» تعریف کردیم که این اثربخشی به عنوان یک موضوع کلی مورد حمایت معاونت علمی ریاست جمهوری قرار گرفت. پژوهشکده تحول در علوم انسانی به عنوان یکی از محوریترین مراکز، همیشه پای کار بود. این پژوهشکده نقش دوگانه دارد. هم وظیفه پژوهشی را بر عهده دارد و هم تحقق تحولات در علوم انسانی دانشگاه را رصد میکند.
وی با اشاره به چگونگی تدوین برنامه راهبردی دانشگاه، افزود: برنامه ما یک برنامه راهبردی عملیاتی است که هم اعضای هیئتعلمی، همگروهها و هم دانشکدهها در راستای محورهای هشتگانه آن و در جهت ارتقا دانشگاه و تحول علوم انسانی برنامه ارائه میدهند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تأکید کرد: ظرفیت دانشگاه یک ظرفیت ویژهای است که میتواند پای کار تحول در علوم انسانی بیاید. موضوع تحول در علوم انسانی یک موضوع جدی است که حیات سیاسی و اجتماعی ما به آن گرهخورده است؛ بنابراین از هیچ کار تأثیرگذاری رویگردان نیستیم و امیدوارم بتوانیم همه برنامهها و کارها را عملیاتی کنیم.
رصد و کنترل و پایش رخدادهای علمی
دکتر ابوالقاسم فاتحی دهاقانی، رئیس پژوهشکده تحول دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست گفت: ما تجربه زیسته و عملی چهل ساله نظام بعد از تعطیلی دانشگاه و انقلاب فرهنگی را داریم، از این تجربهها سعی کردیم استفاده کنیم.
وی افزود: تحول در علوم انسانی تنها یک پروژه نیست بلکه یک پروسه است. زمینههای تاریخی، انضمامات فرهنگی و معرفتی، ملزومات ساختاری و انضمامات سیاستگذاری باید در نظر گرفته شود تا یک فعلی انجام شود. دانشگاه علامه به بلوغی رسیده است که میتواند به نظام، به شورای عالی انقلاب فرهنگی، و به شورای تحول علوم انسانی کمک کند و با توجه به تجربهای که دارد میتواند راهبری کند.
رئیس پژوهشکده تحول دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: میتوانیم در خصوص اصلاح ساختارها و تهیه منابع کمک و تسهیلگری کنیم. به هر حال یکی از بحثها در تحول علوم انسانی بحث ساختارها و اصلاح مقررات و منابع است. برای این کار یک نظام منظومهای هماهنگ نیاز داریم، سعی کردیم بخشی را به این کار اختصاص دهیم. ما در جایی که احساس کنیم بخشی از مقررات باید اصلاح تحولی شود، این کار را انجام میدهیم.
فاتحی افزود: در راستای تولید علم و نظریهپردازی سیاستهای تشویقی برای اساتید نظر گرفتیم. نقشآفرینی دانشگاه علامه در خصوص تحول علوم انسانی در سطح ملی است، با موسسهها و مراکز حوزوی مثل حوزه علمیه قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، موسسه آموزشی امام خمینی(ره) و دیگران تعامل نزدیک داریم، تفاهمنامه نوشتیم و اجرا کردیم.
وی بیان کرد: برای بازنگری سرفصلها آییننامهای با رویکردهای تحولی نوشته شده است. سعی کردیم در بحث شبکه گسترده ملی و بینالمللی با متفکران و اندیشمندان مسلمانی که در این حوزه کار کردهاند، و اندیشمندان غربی که در حوزه علوم انسانی محلی فعال بودند، ارتباط برقرار کنیم. بانک اطلاعاتی از داخل و خارج داریم، اخیراً طرحی را تحت عنوان «رصد و کنترل و پایش رخدادهای علمی» آماده کردیم. در طی این سالها همکاری خوبی با شورای تحول داشتیم.
آیین نامههای ترفیع را با نگاه تحولی بازنگری کردیم. آییننامهای تحت عنوان «برگزاری کرسیهای مبنایی» در اینجا تصویب کردیم که غیر از بحث آییننامههای کرسی ترویجی و نظریهپردازی است.یآی.
رئیس پژوهشکده تحول دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: ما فکر میکنیم بر اساس این تجارب در چهار عرصه باید هماهنگ کار کنیم؛ عرصه اول ساحت معرفتی و نظری است، یعنی در کرسیهای مبنایی میخواهیم تولید نوعی فلسفه علم متناسب با آن تخصص تولید کنیم، اصحاب هر رشته و متخصصین آن باید تولید کنند. عرصه دوم ساحت سیاستی یا سیاستگذاری و راهبردی است، این عرصه حلقه اتصال حوزه اول به دو حوزه بعدی است. شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم نقش واسطه مهمی دارند، سطح سیاستگذاری و راهبردی اینجا اتفاق میافتد. اشکالی که وجود دارد این است که این سطح یا به بدنه- دانشگاهها و اساتید- اتصال ندارد یا اگر اتصال دارد اتصال منطقی نیست. چرا مصوباتی که شورای انقلاب فرهنگی در سیاستها دارد، اجرا نمیشود؟ ما آسیبشناسی کردیم؛ به این دلیل که باید مرکزی باشد که با همکاری دانشگاهها این سیاستها را محقق و عملیاتی کند و وزارتخانه هم از این مرکز پشتیبانی کند. مرکزی برای اجرا و نظارت بر اجرای مصوبات باید وجود داشته باشد، مرکزی که در واقع به شورای عالی انقلاب فرهنگی خدمت برساند.
وی اضافه کرد: عرصه سوم ساحت فرهنگسازی و گفتمانسازی است، در این ساحت ما بحث استادمحوری در تحول علوم انسانی را شعار قرار دادیم و عرصه چهارم هم عرصه نظامسازی و برنامهریزیهای آموزشی و پژوهشی از جذب دانشجو تا مؤلفهها دیگر است. ما دو بال مهم آموزش و پژوهش را داریم، اگر قرار باشد اتفاقی بیافتد باید از این میسر باشد، آیا با حفظ نظامها و ساختارهای موجود آموزشی و پژوهشی، سازمان و مقررات موجود ما میتوانیم تحول علوم انسانی را محقق کنیم؟ چه چیزهایی باید تغییر کند، با چه شیبی، چه مواردی باید اصلاح شود؟
ابهام در نگاه کاربردی اسلامی سازی و بومی سازی علوم انسانی
دکتر ملکی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست بیان کرد: در مورد اسلامیسازی و بومیسازی در عین حال که تلاشهای زیادی در این دانشگاه انجام میشود، ولی احساس میکنم که در دو مسئله با نگاه کاربردی، ابهاماتی وجود دارد. این ابهامات اگر از جهت نظری، تحلیلی و کاربردی برطرف نشود، کارگروهها همان وضعیت قبلی را خواهند داشت، و تحول به معنای واقعی و سطح مطلوب این نظام اتفاق نخواهد افتاد.
وی ادامه داد: وقتی میگوییم اسلامیسازی باید برای آن مدل داشته باشیم، الان جای مدل خالی است. الگوی تحول علوم انسانی ناظر بر اسلامیکردن چیست؟ این نقشه و الگو باید تهیه و به کارگروهها ارائه و پیشنهاد شود و بر انجام آن نظارت شود، ما مدل و الگو نداریم. همینطور در مورد بومیسازی، شاید یکی از کارهای اساسی که باید انجام شود، تدوین الگوی اسلامیسازی با رویکرد کارگروهی است، البته تجارب بسیار زیادی اندوخته شده که میتوان از آن استفاده کرد.
باز آرایی سرمایههای اندوخته شده در حوزه تحول در علوم انسانی
دکتر خرمشاد، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست عنوان کرد: روی دانشگاه علامه طباطبایی حساب ویژهای باز کنید به عنوان یک بازوی توانمند، انگیزهدار، ارادهدار در حوزه تحول.
وی ادامه داد: پیشنهادی با عنوان «باز آرایی سرمایههای اندوخته شده در حوزه تحول در علوم انسانی» دارم، فرق ما الان در سال 1402 با سال 1357 که انقلاب پیروز شد این است که حتی به صورت جزیرهای کارهایی انجام شده ولی مشکل در همین جزیرهای ماندن آن است. الان باید به داشتههایمان توجه کنیم، قطعاً وقتی شروع کردیم پازل طراحی شده ای از قبل نداشتیم، ولی الان بعد از چهل سال بخشهایی از پازل پر شده است و در حال حاضر لازم است بررسی کنیم چه جاهایی پر شده و قسمتهای خالی پازل را اولویتبندی کنیم و با منابع اندکی که داریم بر اساس اولویتها پیش برویم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تحول در علوم انسانی امر یک سال و ده سال نیست و یک پدیده طولانی مدت است که باید یک پروسه باشد که در حوزههای تمدنی اتفاق میافتد، ما جهت شتاب دادن و سامان دادن آن را تبدیل به یک پروژه کردیم
در ذیل باز آرایی سرمایههای اندوخته شده در حوزه تحول در علوم انسانی، باید بعد از چهل سال موارد پراکندهای را که داریم، بازسازماندهی کنیم و خلاءهای ملموس و نزدیک را پر کنیم و دوباره شروع کنیم که اتفاق جدیدی را باعث شود.
خرمشاد بیان کرد: شورای تحول 14 سال کار کرده و یک سری رشتهها را بازنگری، تصویب و اجرا کرده است، نتایج و اثرات این رشتهها را بررسی کنیم. این 14 سال را آسیبشناسی کنیم، باید توفیقات را بررسی و نقاط ضعف را پیدا و جبران کنیم.
تحول در علوم انسانی باید از طریق دانشگاهها انجام شود
دکتر حسینپور، معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تحول باید به دانشگاهها نفوذ کند و از طریق خود دانشگاهها انجام شود، همان طور که دانشگاه علامه طباطبایی انجام میدهد.
وی ادامه داد: ما نیاز به تغییر رویکرد داریم و باید رویکرد جدیدی را اتخاذ کنیم، آنچه که در مدیریت اهمیت دارد بحث نتیجه یا فرآیند است ولی آنچه که در شورای تحول و دانشگاهها دنبال شد، اصلاح فرآیندها بود. ما فکر میکردیم اگر فرایند را اصلاح کنیم خروجی این فرآیند تحول در علوم انسانی است، در بخشهایی موفق بودیم و در بخشهایی نه.
معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: باید رویکردمان را تغییر دهیم و نتیجهگرا باشیم، نتیجه باید پیامدمحور باشد، در این صورت ابتدا محصول و خروجی را مشخص میکنیم. اگر توانمندی خاصی را انتظار داریم باید بررسی کنیم آن توانمندی را چگونه میتوان در فرد ایجاد کرد.
وی افزود: در رویکرد نتیجهگرا مسائل و مشکلات جامعه وارد برنامهی درسی میشود نه این که خودمان بازنگری کنیم و لفظ اسلامی را اضافه کنیم. تقاضا باید از جامعه باشد، آموزش و دانشگاه باید بتوانند به این تقاضا پاسخ دهند. اگر بخواهیم کاری را به درستی انجام دهیم، باید با روش درست و افراد مناسب مثل هیأت علمیها که سرمایههای مناسب هستند انجام دهیم، نیاز به تغییر رویکرد داریم.
حسین پور گفت: ما در برنامههای درسی دو سه نوع برنامه درسی داریم، یکی بحث رسمی و غیررسمی است که همه دانشگاهها دارند، برنامه درسی مصوبی که اساتید تدریس میکنند. بخشی هم برنامه درسی مخفی است که دانشجو از مشاهدات محیطی یاد میگیرد. چند درصد از اساتید برنامههای درسی مصوب را تدریس میکنند؟ استاد مرجع معتبری برای تشخیص محتوا هستند.
معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: در بحث بومیسازی و اسلامیسازی هرچه جزیرهایتر باشیم، احتمال این که علومی که تولید میکنیم به الگو تبدیل نشود بیشتر است، چون اگر تعمیمپذیر نباشد، خیلیها استفاده نمیکنند. ارزشهای ما باید در دل این متنها و کتابها و این مسیر قرار بگیرد، قطعاً گفتمانسازی خیلی بیشتری باید انجام شود، که لازمه این امر این است که در آیندهنگری و مرجعیت علوم انسانی نگاه فراتری داشته باشیم.
وی عنوان کرد: در حال حاضر نقش عمده شورای تحول در برنامههای درسی است، ساختار گروهها، فرآیندها و سازوکار نظارت ضمانت اجرایی در دانشگاهها ندارد. معیار سنجشی برای خروجی برنامههای بازنگری شده نداریم، تحول از ذهن و فکر انسانها خارج میشود، باید کاری کنیم که این تحول از ذهن خود استاد تولید شود، نقش تسهیلگری و سیاستگذاری باعث موفقیت میشود که بتواند در دل کلاسها نفوذ کند و استاد را وارد این بحث کند.
تحول در علوم با رویکرد زایشی، پایشی و منظومهای پیش رود
دکتر زارع بهرام آبادی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: در تحول علوم انسانی باید ابتدا این چند سال آسیبشناسی شود، و تحول را با رویکرد زایشی، پایشی و منظومهای پیش ببریم، نه نگاه ابلاغی. چون اگر نگاه ابلاغی باشد برنامه درسی را ابلاغ میکنیم ولی نمیدانیم اجرا میشود یا اجرا نمیشود. نگاه زایشی یعنی خلاقیتی که در درون استاد اتفاق میافتد در دانشگاه، اگر ابلاغی هم صورت میگیرد باید به نحوی باشد که این زایش و جوشش را در درون دانشگاه و درون تک تک دانشکدههای ما ایجاد کند.
وی ادامه داد: نگاه پایشی یعنی واقعاً رصد کنیم که چه اتفاقی میافتد، چند درصد از این برنامههایی که ابلاغ کردیم اجرا شده، نتیجه آن چه شد، چقدر کتاب تولید کردیم در حوزه تحول علوم انسانی، چقدر پژوهش در آن اتفاق افتاده است؟ زیرساختهایی که مد نظر بود ایجاد شد یا نشد؟ یکی از موضوعاتی که مهم است زیرساخت است. تحول علوم انسانی نیاز به زیرساخت دارد، واقعاً اراده هست اما باید اعتباراتی به آن اختصاص داد.
این استاد دانشگاه گفت: نکته دیگر نگاه منظومهای است، تعامل و ارتباط بین دانشگاهها ضعیف است، از داشتههایی که داریم استفاده نمیکنیم. نگاه منظومهای و زیرساختها و پایشی خیلی اهمیت دارد.
زارع بیان کرد: تحول یک پروژه نیست، یک فرآیند است و چیزی است که باید به طور اساسی دنبال آن باشیم، نگاه بینالمللی هم خوب است داشته باشیم. یک حرکت بینالمللی در حوزه علوم انسانی الان در دنیا مطرح شده است، که باید شناسایی کنیم و همکاری کنیم. دانشجو باید بداند این یک امر حاکمیتی و سیاسی نیست، بلکه در جامعه اسلامی مطرح است.
وی گفت: این کار به نیروی پیشران باورمند نیاز دارد، گروه جهادی با باور به این کار در میدان باشند، این ظرفیت الان در کشور وجود دارد، در دانشگاه علامه در دانشگاه تهران، پژوهشکده تحولی که در اینجا ایجاد شده است. این نیرو باید پای کار بیاید، موجی را ایجاد کند. مسئله آخر استمرار است، به نظر من یکی از مواردی که در برنامهها در کشور نیاز داریم، بحث استمرار است. استمرار نیاز به نیروهای جوان و نیروهای باورمند دارد.