نشست تخصصی «تحول دانشبنیان در حوزه سلامت» به همت مرکز رشد دانشگاه امام صادق با با محوریت تبیین و آسیبشناسی اقتصاد دانشبنیان در نظام سلامت، پس از گذشت حدود دو دهه از ورود گفتمان اقتصاد دانشبنیان در نظام سیاستگذاری کشور برگزار شد.
نهمین نشست طبتاک به میزبانی هسته سلامت مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام با حضور عادل پیغامی دکترای علوم اقتصادی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسعود اعتمادیان دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران و مؤسس مرکز تحقیقات مدیریت بیمارستانی و حسین وطنپور رئیس سابق دفتر توسعه فناوری سلامت وزارت بهداشت و رئیس انجمن شرکتهای دانشبنیان حوزه سلامت، 29 اردیبهشتماه با محوریت تبیین و آسیبشناسی اقتصاد دانشبنیان در نظام سلامت، پس از گذشت حدود دو دهه از ورود گفتمان اقتصاد دانشبنیان در نظام سیاستگذاری کشور برگزار شد.
حمید ایزدبخش –کارشناس سیاستگذاری سلامت و دبیر علمی نشست- در مقدمه با تأکید بر شعار سال و تأثیر اقتصاد دانشبنیان در اقتصاد کلان کشور مطرح کرد: بهعنوان یک راهبرد کلان، حوزههای مختلف جهت خروج از رکود میتوانند به اقتصاد دانشبنیان بپردازند. این اقتصاد در حوزههای مختلف نیازمند تبیین و ترجمه است تا نهایتاً به اجرا و پیادهسازی نزدیک شود. بررسیهای ما نشان داد که متأسفانه در حوزه سلامت، اقتصاد دانشبنیان چه از لحاظ نظری و چه از لحاظ عملی، مخصوصاً در حوزه دانشگاهی کمتر مورد توجه قرارگرفته است و امید میرود با این جلسات بتوان اقتصاد دانشبنیان را بهعنوان یک تحول و یک خط مفهومی در حوزه سلامت مطرح کرد.
در ادامه پیغامی، ضمن اشاره به لوکوموتیوهای پیشرفت در عصرهای پیشین اقتصاد اعم از منابع، تجارت، صنعت، سایبری و نوآوری، بیان کرد: امروزه کشورهای پیشرفته مبتنی بر اقتصاد نوآوری هستند. رهبر انقلاب در سال 1387 اسم سال را نوآوری گذاشتند و تا الآن بسیاری پرسیدهاند که نوآوری چیست؟ برخی اشکال میگرفتند که وقتی کشور مشکلات زیادی دارد چرا این کلیدواژه و این شعار انتخاب شده؟ از همان سالها ایشان شروع به نهادسازی معاونت علمی ریاست جمهوری کردند درحالیکه وزارت علوم مخالف بود. به مرور این پیگیریها منجر به شکلگیری برخی صنایع مثل نانوفناوری، بیوتکنولوژی، فناوریهای نو در پزشکی و... شد.
وی افزود: غفلت از این موضوع، نتیجهاش همان اشتباهی میشود که در چند دهه گذشته در اقتصاد صورت گرفت. قبل از انقلاب، مفهوم صنعتی شدن به معنای مونتاژ (یعنی موج 1 و 2 انقلاب صنعتی) در دوره پهلوی محوریت داشت. بعد از انقلاب، ما در سالهای اول و دهه 60 درگیر جنگ بودیم. در دهه 70، دو جریان فکری در میان اقتصاددانان مسئول شکل گرفت و تسلط داشت: جریان اول این بود که باید صنعتی شویم و استراتژی توسعه صنعتی نوشتند و پیشرفته شدن را به مفهوم صنعتی شدن میفهمیدند. جریان دوم نیز مراتب پیشرفت و توسعه را گامبهگام میدانست و معتقد بود تا زمانی که نتوانیم لوله بسازیم، نمیتوانیم پیشرفته شویم و محصولات الکترونیکی بسازیم. در مراتب اقتصاد توسعه این یک نظریه است، یعنی نردبان توسعه باید گامبهگام طی شود. اقلیتی در دهه 70 بودند که در دهههای 80 و 90 پررنگ شد و با ورود مقام معظم رهبری پررنگتر هم شدند؛ که قائل به دو گزاره محوری هستند اول اینکه نردبان توسعه گامبهگام نیست و میشود جهش پیدا کرد، و دوم اینکه مفهوم صنعت تغییر کرده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: شعار دانشبنیان همیشه بوده و رهبری 20000 شرکت دانشبنیان را تا سال 1404 هدفگذاری کرده بودند. امسال در سخنرانی نوروزی فرمودند: میگویند 6500 شرکت دانشبنیان داریم و من میگویم حداقل رشد 100 درصدی که اگر بشود، به 13000 شرکت میرسد ولی کارشناسان میگویند رشد بیش از 30 درصد ممکن نیست. این گفتمانسازی در عرصه اقتصاد در حال شکلگیری است. آینده اقتصاد ایران دوباره میتواند در حلقه جهانسومی پذیرای صنعت باشد و صنعتی شود و میتواند به کلوپ کشورهای پیشرفته متصل شود.
وی افزود: ایران هم به لحاظ توانایی دانشی و هم به لحاظ تواناییهای سرمایه انسانی و هم به شرایط تمدنی این ظرفیت را دارد که ما هدفگذاریهایمان را همراه با جهش به جلو ببریم. مشکلات زیاد و زیرساختها خیلی کم است ولی این امکان هست که ما خودمان را ارتقا بدهیم و اساتید بزرگی در دنیا این حرف را میزنند که در 20 سال آینده این احتمال وجود دارد که کشورهای عقبافتاده مثل موزامبیک، دیگر عقبافتاده باقی نمانند. تجربه کشور کره در همین مسیری که طی کرده و میکند نشاندهنده تغییر جهت آن از مسیری است که 20 سال قبل برایش پیشبینی کرده بودند.
در ادامه اعتمادیان، به تشریح و تفکیک سه نوع نوآوری اعم از تداومبخشی، کاراییبخشی و بازآفرینی پرداخت و بیان کرد: من بیشتر به بازآفرینی تمایل دارم که راهحلهای خوبی خصوصاً برای دسترسی افراد محروم از خدمات فراهم میکند. این نوآوری با توسعه تکنولوژی اتفاق میافتد و اثرات چشمگیری دارد. اصولاً نوآفرینان کسانی هستند که آتش را روشن میکنند و دولتها در آتش آن میدمند. برای خلق محصول دانشبنیان باید وضع موجود را نابود کنی، اگر زمین موجود به هم نریزد چیز جدیدی شکل نمیگیرد؛ مانند تاکسیهای اینترنتی که بازار تاکسیها و آژانسها را به هم ریختند یا مانند تلفن همراه که استفاده از تلفن ثابت را به حاشیه برد.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران اضافه کرد: در بخش سلامت و درمان وضع موجود، وضع مطلوب انگاشته میشود و کسی اجازه تغییر و نوآوری نمیدهد! سریع واکنش نشان میدهند که بازی با جان مردم است. در همهجای دنیا دولت بیمارستان میسازد و به مردم میدهد اما در ایران مردم بیمارستان میسازند و به خاطر منافع، دولت آنجا را از مردم میگیرد. در تمام این مدت دولت نهتنها در آتش ما ندمید بلکه تلاش کرد آتش ما را خاموش کند! اعتمادیان در زمینه تجارب خود در توسعه مجموعه بیمارستانی محب افزود: الآن همه بیمارستانهای محب که 20 سال پیش وقتی رئیس بیمارستان هاشمی نژاد بودم ایدهاش به ذهنم رسید، در اختیار دولت است. محب یاس در اختیار دانشگاه علوم پزشکی تهران، محب کوثر و محب مهر برای علوم پزشکی ایران و ...؛ یعنی دولت در خاموش کردن شعلهها خیلی مهارت دارد.
اعتمادیان در تشریح برخی از دستاوردهای بیمارستانهای محب به عنوان یک مصداق دانشبنیان در نظام سلامت خاطرنشان کرد: از سال 1383 که موسسه محب را در بخشی از فضای بیمارستان شهید هاشمینژاد ایجاد کردیم تا امروز، 180000 متر مربع فضای درمانی احداثشده، 2000 نفر اشتغال مستقیم نیروی انسانی، 1700 تخت بیمارستانی در طول بیست سال و بیش از 500 هزار بیمار ترخیصشده از جمله نتایج این مجموعه است، و همه اینها بدون هرگونه کمک مالی از سوی دولت و یا سهامداران بوده و محب بهصورت یک موسسه غیرانتفاعی اداره شدهاست.
در ادامه وطن پور در زمینه توسعه اقتصاد دانشبنیان در نظام سلامت بیان کرد: اقتصاد دانشبنیان چند ویژگی دارد که ما در همه این ویژگیها، راهکار و استراتژی مناسبی نداریم. یکی توجه به بخش خصوصی؛ یعنی اگر اقتصاد دانشبنیان میخواهد شکل بگیرد باید ابتدا پلتفرم آنکه بازار خصوصی است شکل بگیرد. دوم اولویت منابع انسانی نسبت به صنعت و معدن است. در منابع انسانی مهم این است که افرادی را شناسایی کنیم که تفکر دانشبنیان دارند. نمیتوان فناوری را آموزش داد بلکه باید نیروهای مستعد را شناسایی کرد و فرصتها را در اختیارشان گذاشت. سوم اینکه اقتصاد دانشبنیان پیر، و محصول آن کهنه نمیشود. شرکتهای دانشبنیان مدام در حال نوآوری هستند.
پیغامی در انتقاد به وضعیت فعلی مدیریت سلامت بیان کرد: بیشتر سیاستگذاریهایی که در حوزه درمان شده با نوعی استقلال همراه بوده است. همانطور که در بحث آموزش، علوم پزشکی از وزارت علوم مستقل شد؛ در اقتصاد سلامت و مدیریت بهداشت و درمان هم پزشکان، استقلال فکر و عمل داشتهاند. آن مقدار که در حوزه سلامت استقلال مدیریتی هست در حوزه مدیریت کشاورزی و صنعت این استقلال و اتکا بهصرف خود وجود ندارد! اقتصاددانان کشور در بحث کشاورزی بیشتر دخالت داشتهاند ولی در حوزه سلامت نه. پزشکان تصوری که از حقوق، برنامهریزی، اقتصاد، بازار سرمایه و تخصیص منابع دارند را عیناً در بخش سلامت پیاده کردند. این مسئله اولین مشکل در حوزه سلامت است؛ مثلاً وقتی طرح نظام تعرفهگذاری خدمات تعریف و تصویب میشود کدام اقتصاددان عضو شورای مشورتی آن بوده است؟ پزشکی که الآن وزیر یا معاون وزیر هست چه سرفصلهایی را در خصوص مسائل حقوقی خوانده است و چه تصوری از دولتی یا خصوصی بودن دارد؟ نتیجهاش نوعی درماندگی در بعضی مسائل است مثلاً آقای وطنپور میفرمایند از لوازم اقتصاد دانشبنیان، توجه به بخش خصوصی است. درحالیکه بخش سوم، بخش وقف و غیرانتفاعی خیلی مهم است که اتفاقاً دعوای دولت و بخش خصوصی را به یک تعادل میرساند. در حال حاضر دانشبنیانها به سمت بخش سوم میروند و خوشحالکننده هم است که در این مسیر دولتها در حال تضعیف شدن هستند؛ و این یک امتیاز برای آینده است که بخش مردمی بتواند در اقتصاد و جامعه نقشی ایفا کند.
در ادامه وطن پور بیان کرد: تولد دانشبنیان در بستر اقتصاد خصوصی است. دولت باید سرمایههای بخش خصوصی را حمایت کند، نه آنکه بخش خصوصی را رها کند. وقتیکه ما میگوییم بخش خصوصی یعنی آنچه که غیر از بودجه دولت و اعمال دولتی است. وی افزود: در تعریف دانشبنیان آمده است که محصول باید پیچیده باشد، قابلیت کپیبرداری نداشته باشد، طرح کلان باشد، فناوری برتر باشد و ... . ما از وزارت بهداشت و مسئولین مرتبط میپرسیم چگونه اینها را تشخیص میدهید؟ اینها شاخصهای کمی ندارند و صرفاً مواجهه کمی با این تعریف، اشتباه هست. مثلاً آب جوش در لیوان پلاستیکی تولید سرطان میکرد و لیوان کاغذی تولید کردند اما این را به عنوان محصول دانشبنیان قبول نکردند درصورتیکه با پیشگیری از سرطان، استفاده از دارو، ارز و تجهیزات کم میشود. یا مثلاً لاپاروسکوپی کل فرآیند جراحی را تغییر داد اما دانشبنیان به حساب نیامد.
رئیس انجمن شرکتهای دانشبنیان حوزه سلامت ادامه داد: از این 6500 شرکت دانشبنیان در کشور، 1700 شرکت برای حوزه سلامت است. وی با اشاره به مسائل متعدد شرکتهای دانشبنیان حوزه سلامت افزود: در زمینه تأثیر دانشبنیان در اقتصاد میتوان به دستگاه همودیالیز اشاره کرد که تا مدتها از خارج وارد میشد یا در بحران کرونا کمبود شدید ماسک و کیت تشخیصی در کشور وجود داشت و همه وارداتی بود، با قیمتهای بالا؛ اما نهایتاً هماکنون ایران صادرکننده این محصولها است. نباید مسئولین، امروز کشور را با دهه اول انقلاب مقایسه کنند. باید بدانیم که کجا میتوانستیم باشیم و الآن کجا هستیم، البته اتفاقات خوبی هم افتاده است منتها به شکلی نبوده که شایسته جمهوری اسلامی باشد.
در پایان وطنپور در جمعبندی اصلیترین مسائل این حوزه عنوان کرد: بخش خدمات 60 تا 70 درصد اقتصاد دنیا را تشکیل میدهد، بنابراین اقتصاد دانشبنیان باید به این سمت برود. لکن اقتصاد به سمت محصول و کالا آمده است و در حوزه سلامت نیز از موضوع خدمات دانشبنیان غفلت شده است. نکته بعد اینکه بازار سلامت، دارو و تجهیزات در اقتصاد دنیا اول است، حتی از نفت و ادوات نظامی هم بالاتر است که هم به خاطر افزایش و پیری جمعیت و هم به خاطر افزایش طول عمر دائماً در حال رشد است. من اطلاعی ندارم که در بخش خدمات شرکتهای دانشبنیان ورود کرده باشند. وی با تاکید بر اصلاح نگاه به این اقتصاد افزود: یکلایه از زیرساخت حوزه دانشبنیان ما اشکال دارد و آن بحث مالکیت است که اگر در بحث مالکیت زیرساخت مناسبی در کشور بود، مجموعه بیمارستانی محب با خیلی از مسائل روبرو نمیشد. همچنین یک سری مسائل هم مربوط به شاخصهای دانشبنیان است که اخیراً مقام معظم رهبری هم بر تغییر این شاخصها تأکید فرمودند.
خاطرنشان میشود که سلسله نشستهای طبتاک در هسته سلامت مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام در هفتههای بعد نیز ادامه مییابد.
منبع:تسنیم