عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن تاکید بر امتداد حکمت نظری در عرصه اجتماع، تصریح کرد: حکمای بزرگی در دهه پنجاه در تهران میزیستند. شاگردان این بزرگواران به قم رفتند و مکتب قم را شکل دادند. علامه حسنزاد آملی ۲۵ سال طلبه تهران بود، علامه جوادی آملی طلبه تهران بود، شهید مطهری طلبه تهران بود و شخصیت فلسفیشان در تهران شکل گرفت بنابراین مکتب تهران مادر و منشا مکتب قم است.
آیین افتتاحیه دفتر انجمن علمی فلسفه اسلامی تهران، در مرکز آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار شد.
در ابتدای این مراسم آیتالله علیاکبر رشاد؛ ریاست شورای حوزههای علمیه تهران و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
مقام معظم رهبری بر توسعه علوم عقلی در حوزه تهران تاکید دارند چون پیشینه حوزه تهران، پیشینه حکمی و عقلی است. در دیدارهایی که از سوی حوزه تهران در محضر ایشان داشتیم در نوبت اول چهار سیاست و اولویت حوزه تهران را عرض کردم که اولینش این بود؛ ما درصدد هستیم هویت تاریخی حوزه تهران و ارتقای موقعیت اصلی آن را احیا کنیم. این سیاستی است که از سالهای دور تدبیر کرده بودیم. حوزه تهران در مجموع این خطه که ری بخشی از آن محسوب میشود، مهد زاد و ظهور فیلسوفان بزرگ، حکیمان سترگ، محدثان نامی، منجمان، ریاضیدانان و حتی معماران و مهندسان برجستهای بر مبنای حکمت اسلامی و شخصیتهای علمی در شاخههای گوناگون بوده است.
حوزه تهران مهد تکون فقه سیاست است
طی ادوار مختلف حوزه تهران موقعیتهای خاص داشته است. در دویست سال اخیر در حوزه تهران سه امر دوشادوش هم روان بوده؛ فقاهت، حکمت و مبارزات اجتماعی و تاثیرگذاری بر تحولات اجتماعی ایران و جهان تشیع. اگر بنا باشد دوره شاخصی برای فقه سیاست به معنای وسیع آن قائل باشیم باید بگوییم دو قرن اخیر حوزه تهران مهد تکون فقه سیاست است. در نهضت مشروطه، قیام تنباکو و انقلاب اسلامی جلودار علما و فقها بودند و حوزه تهران بود که حتی به مراجع نجف مشاوره میداد. بنابراین در مبارزات اجتماعی حوزه تهران نقش فوق العادهای داشته است و طی این دو قرن اخیر چندین مرجع صاحب فتوا در تهران حضور داشتند.
مع الاسف حوزه تهران با سیاستهای پهلوی رو به افول رفت ولی پیش از این، حوزه تهران حوزه فوق العاده پررونقی بود و حکمت در این حوزه جایگاه خاصی داشت. از اولین اقدامات فتحعلی شاه دعوت همه حکمای کشور به تهران بود و مکتب حکمی تهران شکل گرفت. هویت تاریخی تهران با فقاهت و حکمت و همراه با حضور در صحنه پیوند خورده است؛ این هویت تاریخی حوزه تهران است.
به لحاظ موقعیت عصری هم روشن است؛ امروز ایران ام القری جهان اسلام است، ام القری جبهه مقاومت است. در همه جهان، همه انقلابها افول کرده است و دیگر نهضتی به چشم نمیخورد و تا پیدایش نهضت حضرت امام و وقوع انقلاب اسلامی همه نهضتها افول کرده بودند. در آن دوره بزرگترین انقلاب غیر دینی تاریخ بشر یعنی مارکسیسم را فروپاشاندند که سه چهارم جمعیت جهان را تحت سیطره داشت. در همین اوضاع که دین به کناری رفته بود و انقلابیگری و دینگرایی قبیح تلقی میشد انقلاب اسلامی به وقوع پیوست. این هم هویت عصری حوزه تهران است و حوزه تهران باید در این افق حرکت کند. ما چندان از وضع موجود راضی نیستیم و بنده اعتراف میکنم چندان در این جهت توفیقی به دست نیاوردیم.
مکتب تهران مادر مکتب حکمی قم است
حکمای بزرگی حتی در دهه پنجاه در تهران میزیستند. شاگردان این بزرگواران به قم رفتند و مکتب قم را شکل دادند. علامه حسنزاد آملی ۲۵ سال طلبه تهران بود، علامه جوادی آملی طلبه تهران بود، شهید مطهری طلبه تهران بود و شخصیت فلسفیشان در تهران شکل گرفت بنابراین مکتب تهران مادر و منشا مکتب قم است.
تهران ظرفیت خوبی دارد؛ نزدیک به ۱۵ هزار طلبه مشغول به تحصیل هستند و حدود ۱۵۰۰ استاد مشغول به تدریساند. فضلای برجستهای داریم البته در شرایط خوبی هم نیستیم و خاتم الحکمای تهران مرحوم مصطفوی بود.
رهبری به کرات فرمودند فلسفه و حکمت را اسیر الهیات بالمعنی الاعم نکنیم. تعبیر ایشان این است فلسفه را امتداد ببخشید به حوزه علوم مختلف. ما باید در حوزههای مختلف فلسفه را به میدان عمل بیاوریم، به میدان حیات اجتماعی مردم بیاوریم و بگوییم بر اساس حکمت اسلامی سیاست چطور باشد، هنر چطور باشد، سینما چطور باشد، زیست اجتماعی چگونه باشد، نظامات اداره جامعه چگونه باشد. حکمت ما عقیم نیست بلکه زایا و پویا است. نوابغ بشر این حکمت را بنیان نهادند و انجمن تلاش میکند این خط را دنبال کند تا در ضمن اینکه توجه به پایهها دارد، در اینجا توقف نکند و آنچه در تحقیقات حکمت نظری انجام میشود، در حکمت علمی امتداد پیدا کند. بنابراین فیلسوفان ما باید به حوزههای مختلف ورود کنند و ما سعی خواهیم کرد با کمک اساتید این خط را تعقیب کنیم.
طرح سنگینترین شبهه درباره اثبات خدا در فلسفه اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین عسکری سلیمانی امیری؛ استاد حوزه علمیه نیز در سخنانی گفت: من میخواهم یک نکته اساسی را عرض کنم و آن این است که اثبات وجود خدا تنها به برهان صدیقین است و بقیه ادله شواهدی برای وجود خدا به عنوان یک امر بدیهی هستند. برهان صدیقین اثبات یک امر بدیهی میکند و نشان میدهد امر بدیهی نیاز به اثبات ندارد.
وی افزود: عرض من این است سنگینترین شبهه در اینکه خدا را نمیتوان اثبات کرد در فلسفه اسلامی مطرح شده، پاسخش هم بیان شده است. در میان شبهات سنگینترین شبهه را خود ملاصدرا بیان میکند و آن شبهه این است برهان یا لمّی است یا انّی چون خدا علت ندارد برهان لمّی برای اثبات وجود او نداریم، برهان انّی هم یقینآور نیست. ملاصدرا در پاسخ میگوید خدا برهان لمّی بالذات ندارد ولی لمّی بالعرض دارد چون گفته میشود عالم ممکن است و نیازمند به خدا است. پس این برهان بالعرض دارد وجود خدا را نتیجه میگیرد.
وی در پایان گفت: بهترین برهان صدیقین برای علامه طباطبایی است چون همه براهینی که فیلسوفان میآورند اینطور است که میگویند این مقدمه اول و دوم را داریم پس خدا هست. علامه میفرماید اگر حقایق را قبول داری یا حتی اگر سوفسطایی هستی و واقعیت را منکر میشوی میتوانی برهان مرا بپذیری چون اگر واقعیت را انکار کنی باید بگویی من واقعا واقعیت را منکرم در این صورت واقعیت را پذیرفتی. خواستم این نکته را عرض کنم برهان صدیقین تنها استدلال برای اثبات وجود فی نفسه خدا است. اگر برهان خلقی میآوریم وجود خالق را اثبات کردیم ولی برهان صدیقین وجود فی نفسه خدا را اثبات میکند و برهان علامه حتی برای سوفسطائیان هم قابل استناد است.
در ادامه برنامه حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین کبیریان؛ مدیر حوزه علمیه خواهران تهران سخنرانی کرد و گفت: خواهران مربی جامعه هستند و فرزندان اولین اعتقاداتشان را از مادرانشان میگیرند و اولین شبهاتشان را با مادر خودشان مطرح میکنند. اگر خواهران طلبه ما با مبانی فلسفی و عقلی و استدلال و برهان آشنا باشند عاقلانه فرزندانشان را آموزش عقاید خواهند داد و شبهاتشان را دفع خواهند کرد و قطعا اگر این آموزش عقاید توسط مادران درست انجام شود به تبعش اخلاق هم در جامعه حاکم خواهد شد. بنابراین حوزه علمیه خواهران هم ظرفیت بسیار عظیم و پدیده مبارکی است و هم بحث فلسفه در این حوزه بسیار ضرورت دارد.
منبع:ایکنا