کد خبر: 4978| تاریخ انتشار: یـک شنبه ، ۱۳ مرداد سال ۱۳۹۸ | ساعت ۱۵:۴۹:۰ | تعداد بازدید: ۵۷۰۷

دکتر امیرحسین بانکی پور استاددانشگاه و چهره آشنای حوزه رسانه در بخش خانواده به سوالات مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد خانواده و ازدواج پاسخ داده است که پاسخ‌های وی از نظرتان می‌گذرد:
با سلام و تشکر و سپاس فراوان از وقتی که به ما اختصاص دادید تا برای گفتگو در خدمت شما باشیم به عنوان مدخل گفتگو لطفا بفرمائید سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه خانواده، اساساً چه اثری در استحکام خانواده و اصولاً چه اثری در جامعه دارد؟
من هم به شما و همه خوانندگان محترم شما عرض سلام و احترام دارم، در جواب به شوال شما باید بگویم سال‌ها پیش حضرت آقا یک‌جمله‌ای فرموده بودند که به نظر من این جمله محل تأمل زیادی دارد. ایشان فرموده بودند که هر نوع تحولی که باعث تضعیف خانواده بشود، پسرفت است؛ نه پیشرفت.
اگر ما با این معیار از فرمایشات حضرت آقا درس بگیریم، متأسفانه باید بگوییم خیلی وقت‌ها کشورمان در طی برنامه‌های توسعه علی‌رغم پیشرفت‌های خیلی خوبی که در خیلی قسمت‌ها داشته، به خاطر عدم توجه به شاخص‌های خانواده و تضعیف خانواده، در کل دچار پسرفت شده و نه پیشرفت. برای اینکه جهت‌گیری‌ها به سمت خانواده باشد -همان‌طور که در اصل 10 قانون اساسی نیز گفته شده است که باید تمام قوانین مرتبط با خانواده در جهت تحکیم خانواده باشد- گام اساسی و مبنایی این است که سیاست‌های نظام در ارتباط با خانواده روشن بشود.
این کاری بود که من 15 سال پیش پیشنهاد ‌آن را دادیم. اتفاقاً مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح پژوهی ‌آن را به خود ما سپرد. سه جلد اسناد پشتیبان ‌آن را ما 15 سال پیش در پروژه‌ای -که هنوز هم نتایج آن موجود است- در یک طرح پژوهشی برای مجمع نوشتیم. خیلی عجیب است که 15 سال در مجمع نسبت به این طرح بی‌توجهی شده است و این مسئله جزء اولویت‌های اصلی قرار نداشته است که‌ ما سیاست‌هایمان را در ارتباط با خانواده روشن کنیم.
بحمدالله پس از حساسیت‌هایی که در سال‌های اخیر ایجاد شد و آمار‌ ازدواج ما که سیر نزولی و آمار طلاق سیر صعودی پیدا کرد و سن ازدواج رفت و... مشخص شد که هشدارهایی که حضرت آقا بارها و بارها در بحث خانواده مطرح می‌کردند، جدی گرفته نشده است.
یکی از گام‌های اساسی این بود که سیاست‌های نظام در این حوزه مشخص شود اما اگر صرفاً سیاست‌ها مشخص شود و برنامه‌ها بر اساس سیاست‌ها ارزیابی و طراحی نشود، مثل خیلی از سیاست‌های دیگر فقط در جایگاه زینت مجالس قرار می‌گیرد. باید یک مطالبه جدی بشود. مثلاً در مورد همین برنامه ششم توسعه که در مجلس در دست تصویب است، تیم ویژه‌ای تعیین شود که ببینید این برنامه‌ها چقدر با سیاست‌های خانواده سازگاری دارد.
اگر این اتفاق بیفتد؛ یعنی این سیاست‌ها در صرف ابلاغ متوقف نشود و به‌خصوص شورای عالی انقلاب فرهنگی بیاید و شاخص‌های اندازه‌گیری و ارزیابی این سیاست‌ها را مشخص کند، انشاءالله در جهتی حرکت خواهیم کرد که از این وضعیت نگران‌کننده‌ای که وجود دارد، کاسته خواهد شد. من حدوداً چند سال پیش تحقیقی انجام دادم که در نشست‌های راهبردی خدمت حضرت آقا ارائه بدهیم. در ‌آن تحقیق اعلام کردم که با وضعیتی که سیر ازدواج و طلاق دارد جلو می‌رود، در نقطه چشم‌انداز 1404 نسبت ازدواج به طلاق ما برعکس می‌شود یعنی تعداد طلاق‌های ثبت‌شده در سال 2 برابر ازدواج می‌شود.
یعنی وضعیت خیلی خطرناکی که هم‌اکنون به ‌آن سمت داریم می‌رویم. امیدواریم که این بحث سیاست‌ها گام مؤثری باشد تا بر روی این مسئله توقف و بررسی بشود. الحمدالله یک سال است که شورای عالی انقلاب فرهنگی بر روی این موضوع حساس شده است. انشاءالله ‌آن‌ها نیز با حساسیتی که دارند، کارهای اساسی در این حوزه انجام بدهند. منتها‌ دقت کنید که در بحث‌های خانواده پدیده‌ای که ما الان به‌عنوان بحران خانواده می‌بینیم، پدیده‌ای نیست که یک ساله، شش ماهه یا یک ماهه رخ داده باشد بلکه یک سیر زمانی داشته است.
درمان‌های یک ماهه، شش ماهه و یک ساله قطعاً نمی‌تواند یک چنین مسئله اجتماعی را درمان کند و به برنامه‌های دقیق‌تر احتیاج دارد که بر روی ‌آن کار بشود. کارهای حساب‌شده یعنی همین‌که سیاست‌ها روشن بشود. باید الان با همین نگاه ببینیم که برنامه ششم چقدر این سیاست‌ها را تأمین می‌کند و چقدر نمی‌کند. شاخص بررسی هم باید این باشد که نتیجه‌ 5 برنامه قبلی،‌ تضعیف خانواده بوده است. تیم‌های کارشناسی بررسی کنند که کدام‌یک از قوانین، ‌آثار مخرب بر روی خانواده داشته است و مواظب باشیم که این بار این قوانین و برنامه‌ها وجود نداشته باشند. تنها کارشناس خانواده است که می‌تواند این‌ها را تشخیص بدهد. حتماً باید کارشناسان خانواده پشت قضیه باشند و نه صرفاً کارشناسان اقتصادی.
فکر می‌کنم مهم‌تر از قوانین، بحث الگوسازی است. ما الگوی خانواده موفق نداریم، الگوی سبک زندگی نداریم!
در خیلی زمینه‌ها الگوی ما روشن نیست. بر روی این مسئله البته در مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت دارد کار می‌شود. در این مرکز، اندیشکده‌ای ایجاد شده است به نام «اندیشکده خانواده» که صاحب‌نظران و اساتید مطرح و درجه یک در ‌آنجا جمع هستند و ‌آن‌ها هم دارند کارهای خوبی انجام می‌دهند.
اما ماهواره و فضای مجازی الگوهایی در تضاد با الگوی زندگی شرقی و اسلامی-ایرانی ما تولید می‌کند که تا ما بخواهیم الگو را تولید بدهیم و سپس از طریق هنر و فیلم و سریال به مردم ارائه کنیم و مردم ‌آن را بپذیرند، ممکن است به همان نقطه‌ای برسیم که شما گفتید در زمان چشم‌انداز می‌رسیم.
بله. این نشان می‌دهد که ما به تعمیر و تصحیح مسیر حرکت نیاز داریم؛ مثل بازسازی کشتی بر روی دریا. ما نمی‌توانیم این کشتی را متوقف کنیم چون دارد غرق می‌شود، درعین‌حال، داریم روی این کشتی کار می‌کنیم و ‌آن را حفظ می‌کنیم، یعنی درعین‌حال که داریم سیاست‌ها را برنامه‌ریزی می‌کنیم، همان چیزهایی که می‌دانیم را در برنامه‌ریزی‌هایمان مورد توجه قرار دهیم و در فیلم‌ها و سریال‌های‌مان اعمال کنیم چون خیلی از کارهایی که دارد خانواده را تضعیف می‌کند، از سوی نهادهای حاکمیتی اتفاق می‌افتد. در مورد این محصولات لازم است به نظر کارشناسان توجه شود و جلوی ‌آن‌ها گرفته و متوقف شود. باید مسئله خانواده را واقعاً جدی گرفت. چند سال پیش که ما ابعاد این مسئله را خدمت حضرت آقا ارائه دادیم، آقا گفتند که باید بر روی این مسائل گفتمان ایجاد کنید تا همه بفهمند که چه خطری دارد جامعه را تهدید می‌کند، تا این مسئله به یک مطالبه جدی و عمومی ‌تبدیل بشود.
اگر این‌ها شاخص ارزیابی مدیران می‌شد و بر روی ‌آن گفتمان‌سازی صورت می‌گرفت، مدیران متوجه می‌شدند که نباید به‌صورت برخورد فوق‌برنامه یا حاشیه‌ای به این برنامه نگاه کنند بلکه باید به‌عنوان برنامه جدی به ‌آن توجه کنند. به اعتقاد من اگر ما قائل به این هستیم که انقلاب ما انقلابی فرهنگی است و فرهنگ اصل است، شاخص ارزیابی عملکرد مدیران نیز باید بر اساس فرهنگ باشد. یکی از قوی‌ترین و دقیق‌ترین شاخص‌های فرهنگی -که در ‌آن اختلافی هم نیست- آمارهای ازدواج و طلاق است. ما می‌توانیم با این شاخص خوب، عملکرد مدیران استانی و کشوری و ملی را مورد ارزیابی قرار بدهیم.
به نظر شما ورود NGO‌ها یا سازمان‌های مردم‌نهاد به این موضوع می‌تواند مؤثر باشد؟ آموزش‌وپرورش چطور؟
هر کاری بخواهد در کشور موفق شود باید پای مردم وسط بیاید. دولت باید به گروه‌های خودجوش مردمی که انگیزه دارند میدان بدهد که به میدان بیایند. در بحث ازدواج و خانواده نیز از دیرباز مردم وسط میدان می‌آمدند. دولت باید میدان را برای گروه‌های مردمی ‌بازتر کند، از این گروه‌ها ‌حمایت و هدایت کند و بر روی عملکرد ‌آن‌ها نظارت داشته باشد اما در کار ‌آن‌ها دخالت نکند. خیلی از کارها را باید به پتانسیل مردم سپرد. اصل 44 قانون اساسی بر همین مبنا تفسیر شد.
در خصوص آموزش‌وپرورش، نهادهای تعلیم و تربیت یکی وزارت آموزش‌وپرورش و یکی صداوسیما است. خیلی مواقع از سوژه‌های ازدواج و خانواده در فیلم‌های ما استفاده می‌شود اما بیشتر به خاطر جذابیت فیلم است و اتفاقاً به‌جای اینکه پیام مثبت بدهد، پیام مخرب می‌دهد. فیلم‌های ما باید یک کارشناس خانواده داشته باشند که پیام ما در بحث خانواده در قالب فیلم انتقال پیدا کند. چون ما داریم فیلم ایرانی می‌سازیم، هویت خانواده در فیلم‌های ایرانی به هویت ایرانی گره‌خورده است بنابراین تأثیر ‌آن را بر روی خانواده‌ها قطعاً خواهیم داشت. رابطه افراد خانواده در فیلم‌ها الگوساز است؛ این‌ها پیام‌های غیرمستقیم فیلم هستند و در یک کلام باید بگویم همه سیاست‌ها و مقررات اجتماعی باید در راستای ترویج ازدواج و تحکیم خانواده باشند.
یکی از بندهای این سیاست‌ها، ساماندهی نظام مشاوره است. آیا اساساً نظام مشاوره‌ای فعلی ما نظام موفقی بوده است یا نه و آیا نیاز داریم که از اول آن را بازنگری کنیم یا نیاز به اصلاح دارد؟
ما سه مشکل داریم: اول اینکه عدالت مشاوره‌ای در کشور وجود ندارد. یعنی مردم ما در سراسر کشور، به مشاورین خوب دسترسی ندارند. مشاورین خوب یا در شهر تهران و یا در شهرهای بزرگی مثل اصفهان یا مشهد مشغول هستند. در عمده شهرها مشاوران خوب و در دسترس، نداریم. هرچند در خیلی از شهرستان‌ها مشاوران خوبی وجود دارند اما آن‌قدر فراگیر نیست.
نکته دوم در بحث عدالت مشاوره‌ای این است که خانواده سلول جامعه است. سلامت جامعه به سلامت سلول‌های ‌آن وابسته است که خانواده‌های ‌آن جامعه است. ما باید در فهرست خدمات بیمه، مشاوره را هم بیاوریم.
از ‌آن‌طرف باید مشاوره‌های ‌آنلاین را فعال کنیم. خیلی‌ها به مشاور دسترسی ندارند. ما باید یک مرکز ملی مشاوره داشته باشیم که افراد بتوانند با قوی‌ترین‌ کارشناسان از طریق ‌آن سازمان ارتباط برقرار کنند. یعنی در هر لحظه، هر کسی در هر روستا یا شهرستان که بخواهد باید به این خدمات دسترسی داشته باشد. با یک مشورت سه تا پنج دقیقه‌ای جلوی یک خطر بزرگ گرفته می‌شود. منتها این فرد می‌خواهد به مشاور خود اعتماد کند بنابراین طبعاً می‌خواهد با چهره‌های معتمد ارتباط برقرار کند. ما پیشنهاد داده‌ایم که یک مرکز ملی مشاوره درست کنیم.
اپراتور دوطرفه باشد یعنی مردم از ‌آن‌طرف بتوانند زنگ بزنند و مسائلشان را مطرح کنند. چون 80درصد این سؤالات یا مشکلاتی که برای مردم پیش می‌آید –به‌خصوص مشکلات اورژانسی- مشابه هم هستند، می‌توان نظرات فلان شخصیت مشاور که مورد اعتماد مردم است و پیشتر ضبط شده است را در اختیار متقاضیان قرار داد. چون بالاخره در بحث مشاوره، بحث اعتماد به مشاور یک اصل است.
ممکن است یک مشاور خوب مشاوره بدهد اما ارباب‌رجوع به او اعتماد لازم را نداشته باشد. بنابراین مرکز ملی مشاوره یکی از نیازهای جدی جامعه ما است. وقتی ما می‌خواستیم خانواده‌ها را محدود کنیم، چقدر هزینه کردیم و برای کنترل جمعیت، مشاوره تلفنی درست کردیم. اگر الان هم مسئولین ما به این برسند که الان استحکام خانواده نیاز است و ما داریم دچار فروپاشی خانواده می‌شویم، همان هزینه‌هایی که برای کنترل جمعیت کردند را برای حفظ خانواده می‌کنند و بحث تحکیم خانواده را در دستور کار قرار می‌دهند و اپراتورها، تلفن‌ها و مشاوره‌های بزرگ ایجاد می‌شود و بازهم در این موضوع از گروه‌های مردمی استفاده بشود.
روحانیت، دیگر گروهی است که باید در این زمینه درگیر شود. بالاخره روحانیت در تمام نقاط کشور پایگاه دارند و از مورد اعتمادترین گروه‌های مردمی در بین اقشار عمومی ‌جامعه است. باید حتماً در برنامه تحصیلی روحانیون، دوره‌های مشاوره گذاشته شود. روحانی باید تخصص‌های لازم را برای مشاوره پیدا کند. روحانی مسجد، مورد اعتمادترین فرد برای ‌آن محله است. اگر این فرد ‌آن اطلاعات و آگاهی‌ها را داشته باشد، می‌تواند خیلی از این مشکلاتی که برای خانواده‌ها پیش می‌آید را به‌راحتی حل کند.

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7