در سالهای اخیر درصد رشد جمعیت به زیر یک درصد رسیده است و اگر ادامه یابد وقوع ابربحران پیری جمعیت اجتناب ناپذیر است.
تمایل به نداشتن فرزند یا حداکثر یک فرزند، هولناک به نظر میرسد، آنقدر که تصمیم گرفتم اول از مشاهدات میدانی شروع کنم.
از خانم تقریبا پنجاه ساله درباره تعداد فرزندانش میپرسم میگوید: سه فرزند دارم ازدواج کرده اند، اما فقط دو نوه دارم و ارادهای هم برای فرزندآوری در آنها نمیبینم.
جوانی با موهای جو گندمی را میبینم متاهل است، میگوید هشت سال است ازدواج کرده، اما بچه ندارد.
دلایل را میپرسم یکی میگوید تورم، آن دیگری مشکل نداشتن مسکن را مطرح میکند و یکی میگوید فرزند کمتر راحتی بیشتر اقتصاد بهتر و دیگری میگوید تربیت بچه سخت است.
دلایلشان منطقی بود، اما بنظر میرسد نه من و نه مردم هنوز عمق فاجعه را درنیافته ایم.
عمق فاجعه
برای بررسی بیشتر به سراغ امیر حسین بانکی پور عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی میروم، میگوید: ما هنوز عمق فاجعه را درک نکرده ایم؟
داستان از این حرفها گذشته ما وقتی صحبت از آینده هولناک میکنیم یعنی اینکه بیست سال دیگر بحرانی خطرناکتر از مساله پیری جمعیت برای این سرزمین نیست حالا هر دین و اعتقادی میخواهید داشته باشید هر حکومتی هم سرکار باشد.
او ادامه میدهد: به یک فاجعه فوق العاده خطرناکی نزدیک میشویم که از همه فجایع تاریخ ایران خطرناکتر است، مبالغه نمیکنم و شعر هم نمیگویم.
از آقای بانکی پور درباره چرایی ادعایش میپرسم؟ میگوید چنین فهمی از این بحران را نه در نخبگان جامعه میبینیم نه مدیران و نه حتی کسانی که طرفدار بحث جمعیت هستند، اصلا مساله من دیگر رشد جمعیت نیست، مساله من بحران فوقالعاده خطرناک پیری جمعیت است.
میپرسم کشور ژاپن و کشورهای اروپایی جمعیت پیری دارند، اما دچار بحران نشده اند؟
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اینطور پاسخ میدهد: سه تفاوت عمده دارد اتفاقی که در اروپا افتاده با بحران بیست سال آینده ایران.
اول اینکه اروپاییها طی سیصد سال پیر شدند پیری سیصد ساله کمک میکند که هم جامعه خود را با شرایط وفق بدهد هم با یک سیاست شیب کم درهای خود را به روی مهاجران جوان باز کردند این درحالی است که برای ایران طی ۳۰ سال اتفاق خواهد افتاد و ما دچار سقوط آبشاری در سیاه چاله جمعیتی خواهیم شد.
وی ادامه میدهد: دومین تفاوت اینکه کشورهای اروپاییها باهم پیر شدند.
بلند میشود و نقشه جمعیتی ۲۰۵۰ سازمان ملل را نشان میدهد، ایران یک کشور قهوهای رنگ است یعنی بسیار پیر و کشورهای همسایه زرد رنگ هستند با جمعیت جوان.
تاریخ نشان میدهد ایران هر وقت نسبت به کشورهای همسایه ضعیف شده مورد طمع قرار گرفته است.
تفاوت سوم اینکه اروپا اول توسعه یافت بعد پیر شد، ولی ایران این موقعیت را ندارد.
جواب سوالم را گرفتم.
جامعه باید انتخاب کند
حجت الاسلام دکتر محمدرضا زیبایی نژاد رئیس پژوهشکده زن و خانواده سیاستگذاریهای اشتباه را فاجعه بار توصیف کرد و گفت: در سیاست گذاریها باید بفهمیم با چه جامعهای روبه رو هستیم مشکل ما این است که انسان مدرن را نشناختیم و به جای او تصمیم میگیریم.
وی اضافه میکند: مهمترین کاری که حاکمیت باید انجام دهد این است که مطالبه خود را تبدیل کند به مطالبه مردم، مردم احساس کنند که مساله فرزندآوری مساله خودشان است نه اینکه دولت به من جایزه بدهد من برای دولت بچه بیاورم، جامعه باید خودش انتخاب کند و انتخاب درست را انجام دهد.
وی میگوید: حاکمیت باید برای جامعه آرمان بسازد تا مردم آرزوی فرزندآوری داشته باشند و بگویند ما آرزویش را داریم، ولی موانعی برسر این آرزو وجود دارد پس باید با مشارکت حاکمیت این مشکلات را کم کنیم.
پژوهشکده زن و خانواده از مصوبات نهادهای سیاستگذار و قانون گذار در بخش تبلیغات شهری و رسانهای انتقاد میکند و میگوید اگر قانون در این بخش درست اجرا شود فاجعهای را به فاجعههای دیگر اضافه میکند چرا، چون با این همه مشکلات بیکاری و تورم که جامعه تحمل میکند، باعث مقاومت اجتماعی خواهد داشت و باید به آن توجه کرد.
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در تاریخ ۲۴/۷/۱۴۰۰ در کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید.
آقای امیر حسین بانکی پور نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی هم هست از او درباره این قانون میپرسم.
میگوید: در نظرسنجیهای اواخر دهه هفتاد و هشتاد گرایش خانوادهها گرایش به زیر دو فرزند است.
از سال ۱۳۹۳ که سیاست تغییر کرد در سال ۱۳۹۷ پیمایشی صورت گرفت توسط جهاد دانشگاهی که در آن ۶۰ درصد حانوادهها به سه بچه و بیشتر تمایل داشتند پس تغییر سیاستها توانست گرایش عمومی را تغییر دهد.
وی اضافه میکند: تغییر سیاست، اما تغییر رفتار را منجر نمیشود و تغییر رفتار نیازمند قانون است، چون قانون است که ریل گذاری میکند.
در این قانون مساله، حفظ هرم جمعیت است یعنی همان جوانی جمعیت، این جوانی جمعیت را ۱۵ سال وقت داشتیم جبران کنیم و تنها راه آن رشد جمعیت است.
فقط هفت سال فرصت داریم
از نظر شرایط آماری کشور، راه حفظ جوانی جمعیت رشد جمعیت است پس وارد دعوای رشد جمعیت خوب است یا بد است نشویم، چون حفظ جوانی جمعیت گره خورده به رشد آن.
متولدین دهه شصت حدود بیست میلیون نفر هستند که هشت سال طلایی دوران باروری را ازدست دادند از پانزده سالی که گفتم و متاسفانه در هشت سال اخیر ۴۰ درصد ازدواجها و ۳۰ درصد زاد و ولدها کاهش پیدا کرد.
حالا هفت سال نقرهای باقی مانده که این نسل در شرایط امکان زاد و ولد هستند.
پس ما وقت زیادی نداریم تا دهه شصتیها هستند باید جبران کنیم.
او میگوید: در این قانون ۲۱ مانع شناسایی شده است که بر سر راه رشد سریع جمعیت است:
تاخیر و عدم سهولت ازدواج جوانان
الگوی مسکن و فرهنگ اجاره مسکن ناسازگار با خانوادههای بیش از دو فرزند
مشکلات اقتصادی و هزینههای زیاد فرزند پروری
نگرانی از بیکاری سرپرست خانواده
اشتغال و نگرانیهای آتیه زنان
هزینههای دوران بارداری، زایمان و شیردهی
شیوع و هزینههای درمان ناباروری
عقیم سازی و استفاده بی رویه از اقلام پیشگیری
شیوع غیراستاندارد زایمان غیرطبیعی (سزارین) و ترس از زایمان
ترس از فرزند معلول (غربالگری)
قبه زدایی و شیوع انواع سقط جنین
عدم اطمینان به ادامه زندگی (طولانی شدن زمان ازدواج تا باروری)
نگرانی از مسئولیت بچه داری و محدودیتهای آن
نگرانی از تربیت صحیح فرزندان
نگرانی از آینده فرزندان
ناسازگاری تاهل و فرزندآوری با محدودیتهای کنونی آموزش عالی
ضعف خدمات اجتماعی مادر و کودک در محیط اجتماعی، اداری و آموزشی
نهادینه شدن فرزند کمتر زندگی بهتر
مهاجرت
حرکتهای معارض فرهنگی و قانونی
فقدان متولی، نظارت و ضمانت اجرایی سیاستها و قوانین مرتبط با جمعین و خانواده
سند خوب باید...
دکتر محمدرضا زیبایی نژاد میگوید: قانون جمعیت سطح انتظارات از یک سند را برآورده نمیکند نمیدانیم این سند میخواهد همه مشکلات جمعیتی را حل کند یا هدف دیگری دارد؟ چرا که اگر سقف انتظارات از یک سند حل نشود موفقیت آن را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی اضافه میکند: نکته بعدی جامعیت یک طرح است، جوانی جمعیت همهی مساله جمعیت نیست حواسمان باشد از واقعیتهای اجتماعی فرار نکنیم اگر مساله سالمندی مساله فرداست نباید فردا برای آن برنامه ریزی کنید باید از الان فکر کرد قانون تعیین کرد.
میپرسم چرا ما سند مینویسیم، ولی اتفاقی نمیافتد؟ رئیس پژوهشکده زن و رسانه میگوید: یکی از علتها این است که ما میدان خودمان را خوب نمیشناسیم جامعه کارشناسی شما جامعه کارشناسی ضد جمعیت است جامعه پزشکی میگوید: فرزندآوری زیر بیست سال خطرناک است میترساند بالای سی و پنج سال خطرناک است.
میگویند فاصله دو فرزند باید سه تا پنج سال باشد از این سیستم چند فرزند بیرون میآید؟
جامعه شناس و روانشناس ما میگوید: ازدواج برای دختر زیر ۱۸ سال کودک همسری و بردگی جنسی و.
دختری که در دوره دبیرستان ازدواج کرده در مدرسه عادی نمیتواند درس بخواند این همه کارشناس آموزش و پرورش نشستند صدا از هیچ کدام هم درنمی آید.
با خانمی صحبت میکردم میگفت: من ازدواج کردم نمیتوانم در کلاس خودم ادامه تحصیل دهم در حالی که درکلاس ۲۸ نفره ما ۲۵ تا از دخترها دوست پسر دارند کسی حساسیت ندارد من که ازدواج کردم شرایط را برایم سخت کردند.
سیاستهای ایستا و تحولات روزآمد
دکتر رسول صادقی دانشیار گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران و رئیس موسسه مطالعات جمعیت کشور است.
از عنوان سیاستهای ایستا و تحولات روزآمدی که بکار بردم تقدیر میکند میگوید: یکی از چالشها و مسائلی که ما با آن مواجه هستیم این است که سیاستهای اجتماعی درباره مسائل و چالشهای جامعه با تاخیر زیادی دنبال و اجرا میشود.
او میگوید: جمعیت هیچ گاه ثابت نیست پویایی ذات جمعیتهای انسانی است به همین دلیل در شرایط و زمانهای مختلف، هم چالشهای جدید و هم فرصتهای جدیدی به وجود میآید پس اینجا نیازمندیم که سیاستهایمان هم سیاستهای پویایی باشد تا بتوانیم هم فرصتها و هم چالشها را تعدیل کنیم.
فرصتها را باید دید
در اکثر اوقات درباره مسائل اجتماعی بر چالشها متمرکز میشویم و از فرصتها غافلیم.
ابتدای قرن هجری شمسی را با انتهای آن مقایسه کنید میبینیم کاملا کشور متفاوتی داشتیم در ابتدای قرن امید به زندگی ایرانیها در حدود ۲۵ سال بود و دلیل عمده آن بالا بودن مرگی و میر کودکان بوده است، اما در انتهای قرن این عدد تقریبا سه برابر شده یعنی ۷۵ سال.
زمانی که امید به زندگی ۲۵ سال بود ۸ درصد به پیری میرسیدند، اما وقتی امید به زندگی بالاست ۸۰ درصد جمعیت به سن پیری میرسند و به طور متوسط بیست سال هم در سن سالمندی خواهند ماند اینجاست که برای سالمندان باید برنامه داشت.
اما سرعت این سالخوردی به عامل دیگری برمی گردد، به کاهش باروری، کاهش جمعیت جوان و بیشتر شدن جمعیت سالمندان.
نکته دیگر اینکه موج سالمندی در ایران ۱۴۲۰ و ۱۴۳۰ را چه کسانی تشکیل خواهند داد همین دهه شصتی ها.
ما جوانترین کشور بودیم بخاطر دهه شصتیها و بخاطر دهه شصتیها هم جزو سالمندترین کشورها خواهیم بود پس ما سالمندی جمعیت را در ایران قطعا خواهیم داشت.
اما نسبت آن کمتر خواهد شد، یعنی اگر سی درصد جمعیت سالمند داشته باشیم اگر باروری افزایش پیدا کند ۲۵ درصد و علت اینکه کشورها تلاش میکنند فرزندآوری داشته باشند این است که هرم سنی و تعادلی که ساختار جمعیتی باید داشته باشد را حفظ کنند.
پس تا ۱۴۲۰ یک فرصتی داریم چه کنیم که توسعه پیدا کنیم؟ سیاستگذار به چه شکل به این فرصت نگاه میکند؟
این یک فرصت سیاسی خیلی مهم است که در کشور شکل گرفته از سال ۱۳۸۵ بیش از ۷۰ درصد جمعیت ما در سن فعالیت بوده اگر سالمند فعال و سالمی میخواهیم باید جوانی فعال و سالمی داشته باشیم.
هشدار مهم است، ولی وقت وقت عمل است یعنی ما نیاز به سیاستگذاریهایی داریم که شکل اجرایی به خود پیدا کند بنابراین این فرصتها و چالشها مهمترین رکن یک سیاستگذاری است.
چالش باروری پایین و سرعت پایین آمدنش هم خیلی زیاد بوده چرا این اتفاق افتاد؟ باید دقیق بررسی شود ما چه تحولاتی در کشور داشتیم که فرزندآوری و به طور کلی نهاد خانواده تغییر کرده است و همینطور باروری، ساختار قدرت در درون خانواده، روابط بین زوجین، اشتغال زنان، تحصیلات زوجین، الگوهای ازدواج و طلاق یکی از چالشها تاخیر در ازدواج است و ناپایداری ازدواج ها، به لحاظ آماری در سال ۱۳۶۵ هشت درصد دختران ما تا سی سالگی ازدواج نکرده بودند الان رسیده به ۲۵ درصد.
پس باید عوامل دیگر را هم در کنار کاهش جمعیت بینیم و توجه کنیم.
انگ مطلقه
دکتر رسول صادقی میگوید آمار طلاق افزایش یافته است، خیلی از کشورها هم با افزایش طلاق روبه رو هستند، اما ازدواج مجدد صورت میگیرد و فرزندآوری اتفاق میافتد، در کشور ما نرخ ازدواج زنان بعد از طلاق بسیار پایین است.
به قانون حمایت از خانواده نگاه میکنم به بند بندش هرچند با تاخیر صورت گرفته، اما تا چه اندازه انتظار میرود این قانون موفق باشد؟
یک عامل مهم در موفقیت یک سیاست پذیرش اجتماعی آن سیاست است.
منبع:خبرگزاری صدا و سیما