دویست و چهل و دومین جلسه شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی برگزار شد؛
همکاریهای بینرشتهای؛ چالشها و ضرورتهای تحول در نظام آموزش عالی ایران
رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی مطرح کرد:
همکاریهای بینرشتهای؛ چالشها و ضرورتهای تحول در نظام آموزش عالی ایران
دکتر سعیدرضا عاملی، رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی، در دویست و چهل و دومین نشست این شورا، با واکاوی چالشها و ضرورتهای حیاتی توسعه همکاریهای بینرشتهای، خواستار ایجاد سازوکار مشخص در نظام آموزش عالی کشور برای حمایت از این حوزه شد.
وی سخنان خود را با تسلیت ایام شهادت امام جواد (ع) آغاز کرد و در ادامه، فرارسیدن سوم خرداد، سالروز آزادسازی خرمشهر را تبریک گفت. دکتر عاملی این واقعه را بزرگترین دستاورد پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانست که موجی از شور و شعف ملی را در سراسر کشور برانگیخت.
فقدان ساختار مؤثر در ایران، پیشروی جهان در مسیر همکاریهای بینرشتهای
محور اصلی سخنان دکتر عاملی، نبود سازوکار مشخص و کارآمد برای پرداختن به حوزههای بینرشتهای در نظام دانشگاهی ایران بود. وی با اشاره به تجربه دانشگاههای پیشرو جهان، از جمله دانشگاه هاروارد، تأکید کرد: دانشگاههای معتبر بینالمللی در حال حرکت به سمت شکلدهی گروهها و کارگروههای بینرشتهای در موضوعات متنوع هستند.
او توضیح داد که دانشگاه هاروارد در طول یک دهه گذشته، گروهی ویژه برای تسهیل همکاریهای بینرشتهای تشکیل داده که نه تنها به حوزههای فرا رشتهای یا متادیسیپلینری پرداخته، بلکه حوزههای چند رشتهای (بررسی یک موضوع از زوایای گوناگون) و بینرشتهای (ساختاردهی یک حوزه با محوریت رشتهای خاص و همکاری سایر رشتهها) را نیز در برگرفته است.
نمونههای جهانی و نیاز امروز ایران
دکتر عاملی با اشاره به نمونهای از این رویکرد، به تشکیل کارگروههایی در زمینه تلفیق فناوریهای نوین و مطالعات زیستمحیطی در دانشگاه هاروارد اشاره کرد که با هدف همگرایی این دو حوزه شکل گرفتهاند. به گفتهی او، پیچیدگی این مباحث با پدیدههایی مانند دگرگونی دیجیتال و گسترش هوش مصنوعی پیوند خورده است.
وی همچنین یادآور شد که امروز مفاهیمی چون برابری جنسیتی و فناوریهای نو نیز به عرصههای گسترده بینرشتهای تبدیل شدهاند. از نظر دکتر عاملی، تلفیق علوم انسانی با علوم پزشکی و نیز همگرایی مهندسی و علوم اجتماعی، بسترهایی نوین برای تحول علمی ایجاد میکنند که مستلزم حمایت ساختاری و نهادی در کشور است.
بازخوانی ریشههای تفکر یکپارچه در علم و تجارت
برای تبیین این معضل، دکتر عاملی به پیشینه مفهوم بازاریابی یکپارچه (Integrated Marketing Communication - IMC) در دهه ۱۹۶۰ میلادی اشاره کرد. او توضیح داد که پس از جنگ جهانی دوم، با رونق بازار و تنوع تولید، بازاریابان با مشکل فروش مواجه شدند. همین چالش، سبب شد تا به راهحلهایی بیندیشند که سرانجام به مفهوم تجارت و بازاریابی یکپارچه منجر شد.
او افزود: مفهوم یکپارچگی از همانجا شکل گرفت و در دهه ۸۰ میلادی، وارد مرحلهای شد که به آن دهه دانش یکپارچه میگویند؛ دانشی ۳۶۰ درجهای که میتواند تمام اجزای پدیده را کنار هم قرار دهد تا درک جامعتری از آن شکل بگیرد.
فضای دوم و ضرورت همگرایی دانشها
رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی، در بخش دیگری از سخنانش، بر اهمیت تحولات ناشی از فضای دوم یا همان فضای دیجیتال تأکید کرد و آن را دلیل اصلی نیاز به همکاریهای بینرشتهای دانست. وی تصریح کرد: برای فهم و مدیریت پدیدههای پیچیده اجتماعی امروز، باید تلفیقی از علوم مختلف کنار هم قرار گیرد.
دکتر عاملی با اشاره به انفجار ارتباطات جهانی، از جمله ارسال روزانه بیش از ۳۰۰ میلیارد ایمیل، نتیجه گرفت: این حجم از ارتباطات، نوعی از تعامل اجتماعی را رقم میزند که نیازمند فهمی نوین، عمیق و بینرشتهای است.
رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی، در ادامه سخنان خود، بر لزوم تقویت همکاری میان علوم مختلف و شکلگیری رشتههای جدید بهعنوان محصول این همکاریها تأکید کرد. وی مهمتر از آن، خواستار طراحی و راهاندازی رشتههایی شد که منجر به اعطای مدرک مشترک میان دو یا چند حوزه علمی شوند.
دکتر عاملی با اشاره به اهمیت بهرهگیری از تجارب جهانی و بومیسازی آنها، پیشنهاد داد: باید با بررسی دقیق نمونههای موفق بینالمللی، مانند برخی دانشگاههای معتبر جهان، راهکارهایی بومی برای ارتقای همکاریهای بینرشتهای در کشور طراحی کنیم.
وی در همین راستا، به کارگروه ارتقای معنویت در دانشگاه هاروارد اشاره کرد که با تلفیق رشتههایی همچون فلسفه، الهیات، روانشناسی و علوم شناختی، یک حوزه بینرشتهای جدید شکل دادهاند. دکتر عاملی تأکید کرد: الهیات، بهویژه در مدلهای نوین، ظرفیت تعامل با طیف گستردهای از علوم از جمله پزشکی، فلسفه و روانشناسی را داراست.
گامهای پیشرو در شورای تحول
او ابراز امیدواری کرد که الگوهای مشابه، بتواند الگویی برای تقویت همکاری میان علوم اجتماعی، علوم انسانی و حتی ارتباط علوم انسانی با سایر حوزهها مانند مهندسی فراهم کند. به گفته وی، چنین مدلی میتواند مبنای یک پروژه پژوهشی جامع قرار گیرد که ضمن ارائه راهحلهای عملی، اعتبارسنجی شود و در نهایت، در نظام آموزش عالی اجرایی گردد.
حرکت به سوی سازوکار پایدار
ایشان در بخش دوم سخنان خود، بر ضرورت تدوین یک سازوکار پایدار برای توسعه حوزههای میانرشتهای تأکید کرد و با یادآوری چالشهای مدیریتی گذشته، خواستار رویکردی تحولی، مسئله محور و متناسب با نیازهای روز برای ارتقای علوم انسانی شد.
وی با اشاره به تجربیات ارزشمند گذشته، بهویژه فعالیتهای پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی وزارت علوم در فاصله سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵، خاطرنشان کرد: در آن دوره، نزدیک به ۳۰۰ حوزه بینرشتهای تعریف شد، برنامههای آموزشی تدوین و کتابهای متعددی ترجمه گردید. ادبیات غنیای پیرامون مفاهیم فرا رشتهای، بینرشتهای و چند رشتهای پدید آمد. همچنین، فصلنامه مطالعات بینرشتهای راهاندازی شد که همچنان به انتشار خود ادامه میدهد.
رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی، با تأکید بر ضرورت جلوگیری از شکلگیری رشتههای میانرشتهای نارس و ناکارآمد، اظهار داشت که باید زمینهای فراهم شود که واقعاً پاسخگوی نیازهای کشور باشد و بتواند سازوکاری پایدار ایجاد کند. او با اشاره به تجربیات دانشگاههایی مانند استنفورد و هاروارد توضیح داد: این دانشگاهها گاهی برنامههای میانرشتهای مستقلی خارج از ساختار دانشکدهها و واحدهای مختلف ایجاد میکنند که مسیر پیشرفت این حوزهها را تسهیل میکند؛ البته در برخی موارد، میان رشتهایها در دل دانشکدهها نیز شکل میگیرند.
لزوم تحول در آموزش عالی: تأکید بر توسعه رشتههای میانرشتهای و حل چالشهای ساختاری
در ادامه دویست و چهل و دومین جلسه شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی، دکتر مصطفی زالی، معاون دبیر شورای تحول، در قالب یک ارائه، به تشریح دلایل و چالشهای موجود در مسیر توسعه رشتههای میانرشتهای در نظام آموزش عالی ایران پرداخت. وی با ارائه مثالهای ملموس و آسیبشناسی وضعیت فعلی، بر ضرورت تدوین راهبردهای کوتاهمدت و بلندمدت برای رفع موانع موجود تأکید کرد.
تأکید سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی بر نیاز محوری در توسعه رشتههای میانرشتهای
دکتر شجاع احمدوند، سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی، در ادامه جلسه شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، رویکردی متفاوت را در بحث توسعه رشتههای میانرشتهای مطرح کرد. وی ضمن تأیید ضرورت ایجاد سازوکارها و زیرساختها برای این رشتهها، بر اهمیت نیاز محور بودن بهعنوان محرک اصلی در شکلگیری و توسعه آنها تأکید کرد.
سرپرست دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: شاید بهترین رویکرد این باشد که دانشگاهها خود را به سمت دانشگاههای مسئلهمحور سوق دهند تا بتوانند مسائل را شناسایی کنند.
دکتر احمدوند به ابتکارات وزارت علوم در این زمینه نیز اشاره کرد و از طرحی تقدیر نمود که به دانشجویان کارشناسی اجازه میدهد واحدهایی در رشتههای دیگر بر مبنای علایق خود بگذرانند و مدرک آن را نیز دریافت کنند. وی این طرح را یک زمینه برای آینده دانست، چرا که دانشجو بر اساس احساس نیازش و با هدف راهاندازی شرکت یا کاری در آینده به سمت آن میرود.
وی بحث را به دو بخش تقسیم کرد: نخست، آمادهسازی قواعد و مقررات و ساختارها که لازم است انجام شود، اما هر دانشگاهی میتواند با روش خاص خود پیش برود. دوم و مهمتر از آن، نیاز محور بودن است. دکتر احمدوند تأکید کرد: باید بستری را فراهم کنیم که هرجایی از جامعه احساس نیاز کرد که دو حوزه باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند، بسترش آماده باشد.
تحول در علوم انسانی؛ میان رشتهایها باید فرصتمحور و نیرومحور باشند
حجتالاسلاموالمسلمین حمید پارسانیا، عضو شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی، با نگاهی انتقادی و دغدغهمند، به بررسی وضعیت رشتههای میانرشتهای پرداخت. او هشدار داد که ایجاد این رشتهها، اگر بدون توجه به تحول در علم و شناسایی فرصتها و نیروهای انسانی خاص انجام شود، میتواند منجر به اتلاف منابع و از دست رفتن فرصتهای مهم شود.
وی با اشاره به رشته روانشناسی سلامت، آن را در شمار دانشهای کاربردی مورد نیاز جامعه دانست، اما تأکید کرد که صرف پاسخگویی به نیازها، لزوماً منجر به تحول در علم نمیشود. به گفته او، تحول علمی مستلزم فعالیتهای میانرشتهای است، اما هر فعالیت میانرشتهای الزاماً تحولآفرین نیست.
وی راهحل این چالش را در نقطهزنی و شناسایی دقیق فرصتها دانست و گفت: این فرآیند صرفاً با برنامهریزی حل نمیشود، بلکه نیازمند توانایی و ظرفیتهای خاص در افراد و مراکز خاص است.
او با اشاره به مهاجرت نخبگان از علوم پایه به حوزههای علمیه، از هدر رفت ظرفیتهای علمی ابراز نگرانی کرد و خواستار سازوکارهایی برای حفظ پیوند میان علوم انسانی، حوزوی و دانشگاهی شد.
نگاه جامع به انسان و مسئلهمحوری در پژوهش: رویکردی نوین به میان رشتهایها
حجتالاسلام علی مصباح یزدی، نماینده مؤسسه پژوهشی امام خمینی، بر اهمیت پرورش نگاه جامع در دانشجویان علوم انسانی و ایجاد پژوهشکدههای مسئلهمحور بهعنوان راهکارهایی برای توسعه مؤثر رشتههای میانرشتهای تأکید کرد.
دکتر مصباح یزدی با اشاره به اینکه عدم آگاهی دانشجویان از ابعاد مختلف یک مسئله مانع از پژوهش در آن زمینهها میشود، گفت: شروعش به نظرم این است که ما دانشجویان را طوری پرورش دهیم و آموزش بدهیم که نگاه جامعی داشته باشند. وی از تخصصی شدن بیشازحد رشتهها در علوم انسانی انتقاد کرد و این آسیب را ناشی از نگاه تجزیهگرا و روش تحلیلی دانست که از غرب اقتباس شده است.
دکتر مصباح یزدی پیشنهاد داد: اولین نکته این است که بتوانیم در همه رشتههای علوم انسانی، نگاه جامع به انسان و ابعاد مختلف آن و ارتباط میان این ابعاد را، در قالب یک جهانبینی یکپارچه به دانشجویان ارائه دهیم.
نماینده مؤسسه پژوهشی امام خمینی برای پیشبرد پژوهشهای میانرشتهای، ایده پژوهشکدههای مسئلهمحور را مطرح کرد. وی توضیح داد: شاید یک راهحل این باشد که ما پژوهشکدههای مسئلهمحور داشته باشیم. بهجای اینکه برای هر مسئله جدیدی یک نهاد یا مرکز بینرشتهای تأسیس شود، اگر پژوهشکدهها مسئلهمحور باشند، آنگاه میتوانند برای حل هر مسئله، از ظرفیت هر رشتهای که لازم است استفاده کنند و از متخصصان گوناگون بهره ببرند. به عقیده او، این رویکرد میتواند راهحلی قابل قبول باشد.
لزوم انعطافپذیری در آموزش عالی: تأکید معاون آموزشی وزیر علوم بر مهارتهای نرم و نیازهای نوین بازار کار
دکتر ابوالفضل واحدی، معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در دویست و چهل و دومین جلسه شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، با اشاره به سیر تاریخی تحول علوم و نیازهای روزافزون بازار کار، بر ضرورت انعطافپذیری در ساختار آموزش عالی و توسعه مهارتهای نرم در کنار آموزشهای تخصصی تأکید کرد.
دکتر واحدی با نگاهی به گذشته یادآور شد که در دوران تاریخی، افرادی همچون ریاضیدان، منجم، فیلسوف و طبیب، جامع علوم محسوب میشدند. وی توضیح داد که اگرچه در دورههای بعدی، علوم به سوی تخصصگرایی حرکت کردند، اما در دنیای امروز، بهویژه در حوزه مهندسی، مرزهای میان رشتهها شکسته شده و این مرزها حالتی لغزان و فازی پیدا کردهاند. او افزود که همکاریها و آموزشهای میانرشتهای نتایج موفقیتآمیزی داشتهاند.
دکتر واحدی نسبت به تکبعدی شدن دانشجویان هشدار داد و تأکید کرد که در کنار دانش تخصصی، ابعاد مختلف وجودی دانشجو نیز باید رشد یابد. وی با ذکر مثالی از برخی دانشجویان مهندسی بیان کرد که این دانشجویان با وجود توانمندیهای محاسباتی بالا، در ارائه مطالب، برقراری ارتباط مؤثر و متقاعدسازی دچار مشکل هستند. او این خلأ را ناشی از ضعف در هوش هیجانی و مهارتهای نرم دانست و تأکید کرد که در بحث اشتغال، تمرکز روزافزون بر مهارتهای نرم است؛ مهارتهایی که جای آنها در برنامههای آموزشی ما خالی است.
وی افزود که گروهها و دپارتمانهای مختلف دانشگاهی میتوانند در قالبهای رسمی یا غیررسمی، در توسعه این مهارتها نقشآفرینی کنند.
معاون آموزشی وزارت علوم به تأثیر عمیق فناوریهای نوین، بهویژه آموزش دیجیتال، بر ساختار آموزش اشاره کرد و گفت: فناوری، دنیا را متحول کرده و مشخص نیست ده سال دیگر، دانشگاههای مرسوم به شکل فعلی باقی بمانند یا مدرک تحصیلی همچنان ارزش پیشین خود را حفظ کند.
او همچنین به کاهش شیب داوطلبان کنکور سراسری اشاره کرد و آن را ناشی از کاهش نرخ زاد و ولد و تغییر ذائقهها و عدم احساس نیاز دانست. وی به نمونههایی از فریلنسرهای حوزه فنی اشاره کرد که شرکتها، علاوه بر تواناییهای فنی، به هوش هیجانی و مهارتهای نرم آنان نیز توجه میکنند.
در پایان، دکتر واحدی با اشاره به سرعت تحولات ناشی از هوش مصنوعی، بر لزوم بازنگری در رویکردهای سنتی نظام آموزش عالی تأکید کرد و گفت: ما هنوز نگاه و رفتار سنتی خود را در این حوزهها حفظ کردهایم. او افزود که برای تحقق ساختاری انعطافپذیر، باید استقلال دانشگاهها مورد حمایت قرار گیرد.
وی در پایان، ضمن قدردانی از نکات و دیدگاههای همکاران، ابراز امیدواری کرد که با اجرای طرحهای پژوهشی مرتبط، نتایج مثبتی از این مباحث حاصل شود.
پژوهشمحوری، راهکار تحول در رشتههای میانرشتهای: تأکید عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
دکتر ابراهیم سوزنچی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با نگاهی انتقادی به وضعیت فعلی رشتههای میانرشتهای در ایران، بر ضرورت حرکت از آموزشمحوری به سوی پژوهشمحوری تأکید کرد. به باور او، ساختار نهادی موجود مانعی جدی در مسیر تحقق اهداف واقعی این رشتههاست.
دکتر سوزنچی با اشاره به تجربیات جهانی در حوزه میانرشتهای، بینرشتهای و فرا رشتهای، تأکید کرد که مشکل اصلی در ایران، نحوه اجرای ساختار نهادی این رشتههاست. او چالش مهمی اشاره کرد: در حال حاضر، نگاه ما صرفاً آموزشی است؛ یعنی هدفمان این است که یک رشته جدید را فقط برای آموزش راهاندازی کنیم، بدون آنکه مسئلهای واقعی در پس آن وجود داشته باشد.
به گفتهی وی، در الگوهای جهانی، اساس شکلگیری رشتههای میانرشتهای بر پایه پژوهش بوده است: ابتدا مسئلهای واقعی مطرح میشده، سپس متخصصان از رشتههای مختلف دور یک میز جمع میشدند، گفتوگو میکردند، زبان مشترک پیدا میکردند و به تدریج مفاهیم و چارچوبهای جدید شکل میگرفته است.
او هشدار داد که نتیجه نگاه صرفاً آموزشی در ایران، سردرگمی دانشجویان است. دکتر سوزنچی دلیل این وضعیت را غلبه سلیقهای گروههای آموزشی و نبود مسئلهمحوری در طراحی رشتهها دانست.
وی با تأکید بر ضرورت بازنگری در روند تعریف رشتهها، پیشنهاد داد: باید سازوکاری در کشور طراحی شود که مسائل واقعی از سوی نهادهای مسئول به دانشگاهها ارجاع داده شود. سپس دانشگاه با تکیه بر پژوهش، راهحل ارائه دهد و بر اساس آن، ساختارهای متناسب مانند پژوهشکده یا مرکز تحقیقاتی را طراحی کند.
از دیدگاه دکتر سوزنچی، این مسیر بهجای طراحی رشتهها از بالا و بدون پیوند با نیازهای جامعه، بر حل مسائل واقعی و ملموس متمرکز است و میتواند تحولی واقعی در آموزش عالی کشور رقم بزند.
منبع:مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی