محمدرضا مخبردزفولی، رئیس فرهنگستان علوم در گفتوگو با «فرهیختگان» نیروی انسانی متخصص و میزان سرمایهگذاری و تأمین مالی را به عنوان دو دو مؤلفه مهم در توسعه علمی و اقتصادی کشور معرفی میکند.
برنامهریزی برای استفاده حداکثری از توان استعدادهای برتر یکی از اولویتهای جدی کشورهایی است که امروز برای جلوداری در حوزه آیندهساز علم و فناوری تلاش میکنند. آمریکا یکی از قدرتهای علمی جهان، سالهاست با استفاده از همین استعدادها نه فقط جریان علم و پژوهش بلکه فضای فناوری خود را رشد داده است و در این مسیر نه فقط مغزهای آمریکایی بلکه از هر ذهن فعال و پرتلاشی استفاده کرده و میکند. چین، دیگر قدرت علمی جهان در تلاش است تا ضمن تقویت مهارتهای دانشآموزان و دانشجویان مستعد با برنامههای تشویقی تعداد بیشتری از جوانان نخبه خود را به کشور بازگرداند و از ظرفیت آنها برای رقابتهای داغ فناورانه جهان استفاده کند. کمی آن طرفتر از ایران، هندیها در تلاشند تا با بازگشت محققان و مخترعان سکنیگزیده در اقصی نقاط جهان به ویژه در آمریکا، سیلیکونولی خودشان را راه بیندازند.
همسایه جنوبی ما که چند سالی است توجه ویژهای به رشد علم و فناوری معطوف کرده امتیازات ویژهای برای اساتید دانشگاههای مطرح جهان در نظر گرفته تا آنان به شبه جزیره بیایند و همکار استادان سعودی شوند و یا در سادهترین حالت وابستگی مقالات تألیفیشان را در ازای دریافت وجوه مشخصی به نام عربستان ثبت کنند. این چند نمونه که میتوان لیست آن را چند برابر بیشتر کرد نشاندهنده اولویت یافتن حفظ و نگهداشت ذهنهای فعال و برتری است که نیازمند تدارکهای لازم و برنامهریزی است. اتفاقی که اگرچه در مقام بیان مورد توجه مدیران ایرانی هم به ویژه در چند سال اخیر قرار گرفته اما هنوز هم به شکل مطلوب یا قابل قبولی نه برای نخبگان حاضر در داخل و نه برای بازگشت چهرههای علمی حاضر در فرنگ نرسیده است. به جز برنامههایی نظیر کانکت که در معاونت علمی از دهه 90 دنبال میشود، در سالهای اخیر به ویژه با شدت گرفتن روند مهاجرتی نخبگان تدارک بیشتری برای حفظ نخبگان دیده شده است.
در دولت سیزدهم پیگیری و احصای مسائل و چالشهای نخبگان در سطح رئیسجمهور و معاون اول در چندین نوبت دنبال شد، اما با وجود تدوین آییننامههایی نظیر «جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر و نخبه در دستگاههای اجرایی» که اسفند 1400 به تصویب هیئت وزیران رسید یا دستور رئیسجمهور شهید برای ایجاد شهرک نخبگان در کشور و رفع مسئله مسکن اجتماع نخبگانی اما هنوز هم این چالشها دغدغه بخش قابل توجهی از جماعت فعال در حوزه رشد علمی کشور است. حال آنکه با تغییر دولت برخی از همین طرحها یا ایدههای مطرح شده کمکم از اولویت هم خارج میشوند. آن هم در شرایطی که تأمین معیشت به مراتب سختتر از قبل برای بسیاری از اهالی دانش و دانشگاه به مسئله اول شده است.
چندی قبل در گزارشی با عنوان «دخل استادان به خرجشان نمیخورد» برحسب دادههای یکی از گزارشهای پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وضعیت حقوق و دستمزد استادان را در حدود 20 سال گذشته مورد بررسی قرار دادیم و روند کاهش ارزش حقوق استادان را واکاوی کردیم. در نگاه اول حقوق و دستمزد این قشر از 2 میلیون و 410 هزار تومان در سال 92 به 20 میلیون و 540 هزار تومان در سال 1402 رسیده اما افزایش میزان پرداختی تبدیل به افزایش قدرت خرید استادان نشده است. مقایسه میزان دریافتی استادان تازهاستخدام وابسته به وزارت علوم با نرخ دلار هم نشان میدهد در سال 90 استادان پایه یک وزارت علوم به میزان هزار و 106 دلار حقوق میگرفتند که این میزان در سال 1402 به 410 دلار رسیده است. یا نگاهی به وضعیت قیمت سکه در سال 83 نشان میدهد حقوق استاد دانشگاه برابر 7 سکه بوده که در گذشت زمان و در سال گذشته به 0.7 سکه رسیده است. شرایطی که اگر بخواهیم نوسانات نرخ ارز و قیمت طلای روزهای اخیر را در نظر بگیریم شرایط بغرنجتری را از اوضاع معیشتی استادان در ابتدای ورود به دانشگاه نشان میدهد؛ شرایطی که بدون شک نه کمکی به شکستن نمودار صعودی مهاجران نخبه خواهد کرد و نه تأثیری بر تصمیم مرددان بازگشت به کشور خواهد داشت.
هیئت علمی جوان در منطقه و جهان خواهان دارد
محمدرضا مخبردزفولی، رئیس فرهنگستان علوم در گفتوگو با «فرهیختگان» نیروی انسانی متخصص و میزان سرمایهگذاری و تأمین مالی را به عنوان دو دو مؤلفه مهم در توسعه علمی و اقتصادی کشور معرفی میکند و در نقد فضای حاکم بر برنامهریزی نگهداشت نخبگان در کشور میگوید: «با روند کنونی، ما در حال از دست دادن اعضای هیئت علمی جوان و نخبهای هستیم که در منطقه و جهان بسیار خواهان دارند. جوانان درجه یک خود را به دلیل اشتباهات -و این محترمانهترین تعبیر ممکن است- از دست میدهیم.»
او معتقد است نخبگان ارزش افزودهای دارند که میتواند به صدها میلیارد تومان برسد و از نظر مادی و معنوی، نقش مهمی در رفع محرومیت ایفا کند با این حال، عدهای به نام عدالت -که گاه حتی مفهوم آن را نیز درک نمیکنند- بر این باورند که باید همه را در یک سطح نگه داشت.
مخبر با بیان اینکه «چنین رویکردی نتیجهای جز شکست ندارد»، تصریح میکند: «کشور باید تکلیف خود را مشخص کند؛ آیا با این روشها میتوان جلوی مهاجرت نخبگان را گرفت؟ قطعاً نه! البته مسئله فقط مادیات نیست؛ ما باید زیستبوم مناسبی برای این افراد فراهم کنیم تا احساس امنیت و آرامش داشته باشند. در آن صورت، میتوانیم در حوزههایی مانند نانو، کوانتوم و هوش مصنوعی به جایگاه شایستهای برسیم و عقبماندگیها را جبران کنیم. کشور را نمیتوان با مدیرانی با ضریب هوشی پایین اداره کرد، بلکه برای پیشرفت به مدیرانی باهوش و آیندهنگر نیاز داریم.»
رئیس فرهنگستان علوم نسبت به رویکردهای مطرح شده درباره حقوق استادان و محققان نقدهای جدی دارد و میگوید: «گمان میکنیم که این رویه به عدالت کمک میکند. کدام عقل سلیم پرداخت ۲۰ میلیون تومان به یک نخبه را میپذیرد، در حالی که کشورهای اطراف به او حداقل ۷ تا ۱۵ هزار دلار پیشنهاد میدهند. این با عدالت همخوانی دارد؟»
منزلت اجتماعی نخبگان را باید تأمین کرد
او ادامه میدهد: «ذخیره دانشی و گنجینه علمی ما در کشور بالاست. استعداد جوانان ما بسیار قابل اتکاست. رهبری بارها تأکید کردند که به استعدادهای برتر رسیدگی شود اما متأسفانه عدهای متوجه این فرمایشات رهبری نمیشوند. چندین بار گفتند. خب معنای این حرف این است که رسیدن به اینها یعنی عدالت. 4 چیز را برای این جوانان باید فراهم کنید؛ باید منزلت اجتماعی آنها را تأمین کنیم. نمیشود دائماً آنها را تحقیر کرد. یکی از مسئولان سازمان برنامه، روزی گفته بود دست اعضای هیئت علمی در جیب مردم است! این توهین به دانشمندان کشور است. یا برای حقوقشان سقف بگذاریم. شما برای شرکتهای خصولتی سقف میگذارید؟ چقدر میگیرند؟ پس چرا به دانشمندانتان میگویید که نمیتوانید بیشتر از 50-40 یا 30 تومان حقوق بگیرید. دانشمند جوان شما با ماهی 20 تا 25 میلیون تومان در دانشگاه میماند؟»
وضعیت فعلی اعتماد به دانشمندان خوب نیست
استادتمام دانشگاه تهران در بخش دیگری از صحبت ادامه میدهد: «اگر نتوانیم این نیروی انسانی را پرورش دهیم، نگهداری و درست استفاده کنیم، کاری از پیش نخواهیم برد. ضمن اینکه بعضی از آسیبهای ما به دلیل بیتوجهی به همین موضوع بوده است. برای حل همه مشکلات کشور میتوانیم راهحل پیدا کنیم، به شرطی که به دانشمندان کشور اعتماد کنیم. به نظر من وضعیت فعلی اعتماد خوب نیست. این ظرفیتی است، بین مسئولان اجرایی و دولتها و دانشگاهیان و محققان. ما تا حدی در پزشکی موفق عمل کردیم، اما در آن هم داریم آسیب میبینیم. متأسفانه این روند حتی به بخش پزشکی ما هم صدمه وارد کرده است. مثلاً برای نگهداشت آنها یکسری حمایتهای ویژهای را درنظر گرفتیم که متأسفانه دیگر جوابگوی نیازهای آنها نیست.»
محققان ایرانی با تجهیزات قدیمی ایثار میکنند
او در ادامه تأکید میکند: «کسی که در حوزههای فیزیک کوانتوم، فیزیک هستهای یا در حوزه کامپیوترهای جدید و پیشرفته و یا در هوش مصنوعی میخواهد برنامهریزی، مطالعه و تحقیق کند، برای انجام این کارها شبانهروز وقت میگذارد. شما هم به همین مقدار باید فرصت مادی و معنوی فراهم کنید. به جز منزلت و معیشت، باید امکان تحقیق آنها را هم بهروز فراهم کنیم. تجهیزات تحقیقاتی ما خیلی قدیمی و فرسوده است. البته با همه فرسودگی مثل خلبانهای ما هستند که هنوز هم با هواپیماهای 40 سال گذشته ایثارگرانه خدمت میکنند.»
دچار آشفتگی ذهنی در تصمیمگیری نسبت به نخبگانیم
دبیر اسبق شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تنگناهای اقتصادی و تحریمها اعتقاد دارد «با توانی که ما با حداقل امکانات گذاشتیم و با سختیهای پس از انقلاب به لحاظ تنگناهای اقتصادی و تحریمها و دیگر مسائلی که با آن روبهرو بودیم، توانستیم یک مسیر پرپیچوخم سخت را طی کرده و به نقطهای برسیم که خودمان را در سطح ملی و جهانی در عرصه علم و فناوری اثبات کنیم.» او این گزاره را با دو نکته اثبات میکند. «یک بخش در قالب ورود دانشمندان به عرصه رقابت در تولید علم جهانی بود که مستندات علمی و کیفیتش افزایش پیدا کرد و دانشآموختگان ما باکیفیتتر شدند. گسترش کمی و کیفی، هم از نظر نیروی انسانی و هم به لحاظ امکانات و پیشتوانههای تحقیقاتی برای کشور فراهم شد. اما این ما را به دانشگاهی که قرار است پیشگام شکل دادن ایران پیشرفته شود، رسانده است؟ خیر. چرا نرسانده است؟ سؤال شما بیانگر دلیل اصلی این عقبماندگیهاست. دال مرکزی پیشرفت کشور و مهمترین و بهترین مزیت نسبی ما نیروهای انسانی متخصص و باانگیزهای است که قابلیتهای خود را در سطح جهانی هم نشان دادهاند. ما سرمایهگذاری کردهایم؟ از نظر من بسیار کم. چرا این اتفاق رخ داده است؟ چون دچار یک آشفتگی ذهنی در تصمیمگیری نسبت به مسائل مرتبط با نخبگان و دانشمندان و دانشگاههاییم.» رئیس فرهنگستان علوم معتقد است با وجود تأثیرات فراوانی که دانشگاه و علم در روند پیشرفت و آبادانی کشور داشتند و به افزایش کیفیت زندگی مردم کمک کردند اما برخی نسبت به عملکردشان دچار بیانصافی میشوند. او میگوید: «دانشگاه خدمت کرده، اما برخی آن را کتمان میکنند. عدهای دائماً میگویند دانشگاه برای کشور چهکار کرده است؟ من میگویم اینکه درحال حاضر مدعی هستیم و در صنعت هستهای در دنیا حرفی برای گفتن داریم و یا غنیسازی را یاد گرفتهایم و میتوانیم سانتریفیوژهای پیشرفته تولید کرده و غنیسازی سه درصد را تا 60 درصد و بیشتر نیز داشته باشیم، مگر این علم و دانش نیست؟ مگر فناوری نیست؟ در پزشکی، در مهندسی، در سلولهای بنیادی، در صنایع دفاعی، در صنعت هوا-فضا و... خروجی دانشگاهها این موارد را درست میکند. دانشگاه خدمت نکرده است؟ چرا ما نسبت به دانشگاه بیانصافی میکنیم؟»
دولتها در سرمایهگذاری علم کمکاری کردند
مخبر دزفولی در تشریح مؤلفه تأثیرگذار دوم در توسعه کشور یعنی تأمین مالی با بیان اینکه نقشه جامع علمی کشور با تلاش دلسوزان و متخصصان به عنوان برنامهای برای آینده علم و فناوری ایران آماده شد، ادامه میدهد: «مهم این بود که پس از داشتن این نقشه جامع علمی، متناسب با این نقشه، سرمایهگذاری صورت بگیرد که متأسفانه تاکنون چنین اتفاقی در سطح مورد انتظار صورت نگرفته است. هیچ دولتی این کار را نکرد؛ بلکه برخی دولتها این را کم کردند. دلایلی نیز برای خود دارند. توجیه آنان هم این بود که ما مشکل قوت مردم را داریم، حالا بیاییم برای علم خرج کنیم؟ این یک تفکر غلط است که متأسفانه گریبان عمده دولتهای ما را گرفته است. اتفاقاً با علم و فناوری غذای مردم بیشتر تأمین میشود. با علم و فناوری سفره مردم گستردهتر میشود. علم و فناوری نافع، علم و فناوریای که گرهگشایی کند و مشکلات مردم را حل کند. برای مثال شما در کشور مشکل غذا دارید. علم و تکنولوژی باید در خدمت تأمین غذای بیشتر در کشور باشد. شما این مشکل را دارید که باید غذای سالم برای مردم تأمین کنید. علم و فناوری باید بیاید و در عین حال که غذا را افزایش میدهد، سلامت غذا را برای شما تضمین کند.»
او با طرح این سؤال که چرا هنوز پس از 45 سال نگران اینیم که زمستانها گاز و تابستانها برق دچار ناترازی میشود، تأکید میکند: «کشور ما که ثروتمند است و دانش آن را هم داریم. چرا؟ چون آن کسانی که اجرای کار دست آنان است، باور ندارند این سرمایهگذاری برای کشور آورده و نتیجه دارد و چند برابر ثروتهای مادی و معنوی بهدست میآوریم. برخی دولتها در این موارد تحرکی ایجاد کردند اما همچنان یک روال بطئی در توجه به علم و فناوری در کشور وجود دارد. وقتی تصورتان از عدالت این باشد که همه قشرها و بخشهای مختلف مثل هم باشند، این عدالت نیست. میگوییم «لیس للانسان الا ما سعی.» اگر بدون در نظر گرفتن نسبت تلاش با درآمد، بگوییم باید به همه مثل هم بدهیم، این عادلانه نیست. با این تفکر غلط که به نظر من بخشی از این تفکر رسوبات نگاههای سوسیالیستی است، گفتند که چرا به استاد دانشگاه بیشتر بدهیم؟ چرا به محقق بیشتر بدهیم؟ چرا دانشمندی که درحال انجام فلان کار تحقیقاتی است را آنقدر بدهیم؟ خب آنان نیز مانند بقیه بگیرند. حال همان دانشمند را میبرند نه آمریکا، نه کانادا، نه اروپا بلکه در همین کشورهای همسایه به او چند برابر حقوق میدهند. بعد میگوییم از دست ما رفتند! به نظر شما ما نمیتوانیم جلوی این موج مهاجرتی که اتفاق افتاده است را بگیریم؟ ما باید رضایتمندی دانشمندانمان را جلب کنیم. اما بعضی فکر میکنند این خلاف عدالت است و پول مفت دادن به یک عده است. چون متأسفانه آنقدر تفکرشان از این جهت عقبمانده بود که میگفتند چرا باید به تحقیق و پژوهش و به محققان و استادان و دانشمندان ویژه رسیدگی کنیم؟ این را چه کسی میگوید؟ کسی که مجری است و پول هم دست اوست. او باید سرمایهگذاری کند. با این تفکر که نمیتوان جریان علم کشور را سرپا و پویا و پرتحرک نگه داشت.»
منبع:فرهیختگان