رئیس فرهنگستان علوم با اشاره به تاریخ فلسفه در ایران گفت: ما هزار سال فلسفه داشتهایم، این فلسفه هرچه بوده و هر حاصلی داشته، در جهان ایرانیاسلامی رهآموزی کرده و اکنون باید از آن، برای رهآموزی در تفکر استمداد کرد.
رضا داوری اردکانی در مراسم بزرگداشت حکیم فارابی همزمان با روز جهانی فلسفه (۲۷ آبان) بیان کرد: روز جهانی فلسفه از آن جهت اهمیت دارد که ممکن است ما را به وضعی که فلسفه در جهان دارد متوجه سازد. در نیمه اول دهه چهل، بیشترین وقت خود را صرف مطالعه آثار فارابی و تحقیقاتی که درباره فلسفه او شده است، میکردم در آخر راه به نظرم رسید که فارابی مؤسس فلسفه اسلامی است. مقصود از مؤسس بودن این نیست که او اولین فیلسوف در عالم اسلام بوده است، زیرا معمولا کندی را اولین فیلسوف جهان اسلام میدانند.
وی گفت: فارابی چه کرده است که او را با این که اولین فیلسوف نیست، مؤسس فلسفه اسلامی میدانیم؟ پرسش، بر خلاف ظاهرش بسیار پیچیده و دشوار است. به خصوص که کسانی تعبیر فلسفه اسلامی را بی وجه میدانند. من هم گاهی به حکم احتیاط به جای فلسفه اسلامیاز فلسفه دوره اسلامیتاریخ ایران گفتم. این نکته را از آن جهت ذکر کردم که اگر فلسفه اسلامی را به رسمیت نشناسیم چگونه میتوانیم از تأسیس آن بگوییم؟چیزی که نمیتوانیم منکر شویم این است که در بیرون از اروپا، تنها در عالم ایران اسلامی، فلسفه با اساس و مبنایی کم و بیش متفاوت با یونان قوام یافته و سیر خاص داشته است. در این تجدید عهدِ فلسفه، مسائل و مباحث، کم و بیش همانها است که در آثار ارسطو و شارحانش میتوان یافت. اما بعضی از تلقیها از اصول و مبادی و آیات، با تلقی یونانی تفاوت دارد.
استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران افزود: وجود ماهیت، علت و معلول و کمال و سعادت آدمی، تعبیراتی مشترک در فلسفه یونانی و فلسفه دوره اسلامی است. اما ماهیت، در ارسطو، ماهیت موجود است و حال آن که در فلسفه اسلامی، ماهیت چیزی بیش از امکان نیست. علتها، هم در فلسفه اسلامیو هم در فلسفه ارسطو، چهارعلت اند.
در فلسفه ارسطو، علت غایی بر علتهای دیگر تقدم دارد و خدا نیز علت غایی موجودات است. سعادت هم در مدینه محقق میشود اما در نظر فارابی از میان علتهای چهارگانه، اصل، علت فاعلی است و خداوند نه صرفا علت غایی، بلکه ابداع کننده موجودات و علت غایی آنها است. «سعادت» هم مسلتزم طی مراتب و رسیدن به مقام قرب حق است.
وی افزود: فلسفه دوره اسلامیبا چنین تصرف و تغیر در اصول و مبادی آغاز شده و ادامه یافته است. از استادانی که در این پنجاه سال اخیر، فارابی را مؤسس فلسفه اسلامیدانستند، دکتر سید حسین نصر و مرحوم محسن مهدی اند. این بزرگواران هم با توجه به تفاوتی که در تلقی فیلسوفان دوره اسلامی از وجود و ماهیت و علت و علیت وجود دارد، فارابی را فیلسوف مؤسس دانستهاند. مطلبی که من بیشتر در نظر داشته ام، علاوه بر تلقی تازه از مبادی، این بوده است به جمع دین و فلسفه نظر داشته و تلقی تازه از مبادی را با این رأی و نظر او، متناسب میدانسته ام و گرنه صرف تلقی متفاوت از ماهیت و علت، ضرورت هم به تأسیس نمیانجامد.
وقتی پنجاه سال پیش محسن مهدی برای شرکت در کنگره ای به مناسبت هزار و صدمین سال ولادت فارابی به تهران آمد، با او بحثهایی بسیار مغتنمی داشتم. او هم به حرفهای من گوش میکرد، اما احساس کردم چندان به اندیشه تاریخی علاقه ندارد. او کتاب الحروف و کتاب المله فارابی را چاپ کرده بود و از اهمیت سعی اش در جمع دین و فلسفه آگاه بود. اما میگفتم طرح فارابی در تاریخ فلسفه دوره اسلامیمحقق شده است و ایشان آن را نه یک طرح، بلکه یک نظر میدانست. محسن مهدی با این نظر مخالف نبود که بعد از فارابی همه فیلسوفان دوره اسلامی در جمع میان دین و فلسفه کوشیده اند، اما رغبت و تعلق خاطری به حدود خطِ سیر در تاریخ فلسفه اسلامی نداشت.
رئیس فرهنگستان علوم توضیح داد: وقتی میگفتم پیروی از طرح فارابی درجمع دین و فلسفه، اخلاف او را از ادامه بحث درباره مدینه و اهل آن، بی نیاز میکرده است، او این کم اعتنایی را چندان موجه نمیدانست. در دهههای اخیر هم، بعضی از اهل فضل و پژوهش، اصرار دارند بگویند بعد از فارابی توجه به سیاست در آرا و آثار فیلسوفان، کم و کمتر نشده است. اینها راست می گویند اما کمتر به عمق قضیه میاندیشند و غالبا اشارات فیلسوفان و مطالب سیاسی را که در حد خلاصه آراء فارابی با اندکی تصرف است، توجه به سیاست میدانند.
فلسفه از زمان صفویه به فقه نزدیک شد
وی گفت: فیلسوفان ما را از آن جهت نمیتوان بی اعتنا به سیاست دانست که آنها الهیات، اعم از امور عامه و الهیات بالمعنی الأخص را چنان بسط داده اند که با اصول دین منافاتی نداشته باشد و در واقع صورتی از دین عقلی تصویر کرده اند و به حکم ضرورت قواعد شرع را هم در تعارض با عقل نیافتند. این بود که از زمان صفویه، فلسفه به فقه نزدیک شد. بسیاری از فیلسوفان، فقیه بودند و بعضی فقیهان هم فلسفه میدانستند و در زمان ما همه استادان فلسفه اسلامیبه درجات، فقیه اند.
استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: در این که جمع دین و فلسفه با ظهور تجدد به مشکلها برخورد و مخصوصا، هم سخنی فیلسوفان ما با صاحب نظران اروپا و آمریکا بسیار دشوار شد، بحث نمیکنیم و از این که راه جمع دین و فلسفه به کجا انجامید، حرفی نمیزنیم؛ اشاره به این نکته هم لازم است که وقتی متقدمان، فارابی را معلم ثانی خواندند، شاید لااقل در ناخودآگاه خود او را مؤسس فلسفه اسلامی میدانستند. معلم اول، ارسطو است. ارسطو را از آن جهت معلم اول میدانند که به نظر آنها، او اساس فلسفه را گذاشته است. پس معلم را مؤسس میدانسته اند.
وی افزود: طی مدتی قریب به هزار و چهارصد سال هم کسی را معلم ننامیدند تا این عنوان و نام را به فارابی دادند؛ پس فارابی هم باید راه تازه ای گشوده و اساس نوینی نهاده باشد که او را معلم ثانی نهاده اند. اینها هر چه باشد، ما هزار سال فلسفه داشته ایم، این فلسفه هر چه بوده و هر حاصلی داشته است، در جهان ایرانی - اسلامی ره آموزی کرده است و اکنون هم باید از آن، برای ره آموزی در تفکر استمداد کرد.
اردکانی بیان کرد: فیلسوفان ما عالَمی داشتند و اکنون عالُم و جهان انسانی دیگری شده است؛ تفکر هم گرچه تابع جهان زندگی نیست، اما نمیتواند ناظر به آن نباشد. نیاز اکنون ما این است که با تذکر به سابقه ای که در تفکر داریم به وضع خود و جهان و راهی که باید پیش بگیریم فکر کنیم. این امر مؤکول به شرایطی است که البته تحقق آنها آسان نیست ولی از راهها و کارها به این عنوان که نا هموار و دشوار است، نمیتوان و نباید اعراض کرد.
۳۰ آبان روز بزرگداشت فارابی و فلسفه
حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در مراسم بزرگداشت حکیم فارابی همزمان با روز جهانی فلسفه (۲۷ آبان) بیان کرد: در مراسم امروز در باب انتخاب روز سی آبان به نام روز بزرگداشت فارابی سخن خواهم گفت و البته ذکر چند نکته دیگر درباره جناب فارابی؛ چون اصل پیشنهاد این روز و ثبت آن در تقویم ملی ما ایرانیان از سوی انجمن آثار و مفاخر بود و با ادله ای که ارائه کردیم در شورای فرهنگ عمومی تصویب شد و بعد در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید.
وی ادامه داد: در علت انتخاب این روز به عنوان روز فارابی که معمولا در این موارد به روز وفات و یا تولد یا روز خلق یکی از آثار مهم از سوی اندیشمندان استناد میشود؛ در مورد فارابی ابهاماتی جدی وجود دارد؛ دقیقا نمیتوان مشخص کرد روز تولد و وفات او چه روزی یا خلق کتاب موسیقی کبیر و آثار دیگر او چه زمانی بوده است؛ لذا این ابهامات به صورت جدی در منابع وجود دارد. از سوی دیگر چند نکته بنیادین و بسیار مهم در حیات فارابی و در جایگاه او در تمدن و اندیشه اسلامی وجود دارد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی توضیح داد: فارابی را بزرگترین فیلسوف مسلمان و موسس و بنیانگذار فلسفه اسلامی میدانند. فارابی را کسی میدانند که مغز متفکر فلسفه در جهان اسلام یعنی ابن سینا تا حدود زیادی از او بهره برده است و متاثر از او بوده و اشکالات خود را با رجوع به آثار وی حل کرده است و آنچه را که از فلسفه یونان ادراک نمیکرده با رجوع به آثار فارابی ادراک کرده است.
داستان مشهوری از فارابی نقل است که چهل بار«مابعد الطبیعه» ارسطو یا متافیزیک ارسطو را خواندم و متوجه نشدم و اغراض ما بعد الطبیعه فارابی را خواندم و متوجه شدم و در ادراک این معنا صدقه دادم و عبادت کردم. این خود نشان میدهد که شیخ الرئیس فلسفه اسلامی در برخی از بنیادی ترین مسائل و معانی وامدار جناب فارابی است.
وی افزود: فارابی رای فیثاقوریان را در باب اینکه موسیقی محاکات بانگ افلاک است و موسیقی افلاک را محور قرار میدهد، قبول ندارد و این مطلب را در مقدمه موسیقی کبیر زیر سوال برده است. درحالیکه نگره عرفانی و حکمی و اخوان الصفای ما کاملا متفاوت با این رای است. ابن سینا در جوار علم موسیقی در کتاب شفا، این رای فارابی را تقریر و تایید و فارابی را تحسین کرده و او را از محققانی دانسته که به حقیقت مساله نظر میکنند نه به آرا سست و مندرس. از این رو دلایل متعددی وجود دارد که حتی شیخ الرییس وامدار فارابی است.
او ادامه داد: بنابراین معانی و معانی دیگر و یکی از مهمترین دلایل صوری نامگذاری روز جهانی فلسفه به روز بزرگداشت فارابی این است که در تقویم ملی ایران روز ملا صدرا، روز حافظ و مولانا و شیخ اشراق و روز ابن سینا در اول شهریور و روز خواجه نصیر و روز شیخ بهایی را داریم اما روز فارابی را نداشتیم. ما به سراغ روزی رفتیم که در جهان به نام فلسفه شناخته میشود و در تمدن اسلامینیز فلسفه با فارابی آغاز میشود، بنابراین نسبتی بسیار وسیع و بسیط میان این نام مبارک با این واقعه جهانی وجود داشت به همین دلیل این روز به نام روز فارابی در تقویم ملی ما ایرانیان نام گذاری شد.
فارابی از نظر تاریخی مقدم بر ابنسینا
بلخاری اظهار داشت: از لحاظ تاریخی، فارابی مقدم بر ابن سینا است. فارابی به روایت قالب در ۳۳۹ هجری قمری وفات کرده است. یعنی نزدیک به اواسط میانه قرن چهارم و چیزی در حدود ۳۱ سال بعد، ابن سینا به دنیا میآید. یعنی اگر ابن سینا را متولد ۳۷۰ هجری بدانیم، تقریبا ۳۱ سال بعد از وفات فارابی به دنیا میآید و در ۵۸ سالگی یعنی در نیمه اول قرن پنجم وفات میکند. بنابراین جناب فارابی نزدیک به ۵۰ سال مقدم بر شیخ الرئیس است. دلایل متعددی وجود دارد که حقیقتا فارابی را سزاوار مطلق و اکبر فلاسفه و هم موسس و بنیاد گذار فلاسفه اسلامیمیکند و همه اینها در به رسمیت شناخته شدن این روز در تقویم ملی ایرانیان به نام فارابی موثر بوده است.
لقب بلند و معظم معلم ثانی را بعد از معلم اول دارد که ارسطو است؛ افتخار ماست که معلم ثانی و ثالث از آنِ تمدن اسلامیاست. معلم اول ارسطوی یونانی و بعد معلم ثانی جناب فارابی و سپس معلم ثالث را جناب میرداماد گفتهاند.
وی افزود: اما این لقب را هم برای ارسطو و هم برای فارابی، حصر در این دلیل کردن نوعی ظلم به آنهاست. به نظر من در ارسطو و فارابی نقطه تفاوت جوهری دقیقی وجود دارد. این دو تن، جامعیتی در بیان مسائل دارند؛ اما این قلمرو در فارابی گسترده تر و مهم تر است. چون فارابی به طور مثال وارد حوزه پزشکی یا هندسه و ریاضیات و به صورت بسیار جدی به موسیقی شده است. ولی ارسطو وارد این مسائل نشده است. از این رو یک مساله جامعیت است و مساله دوم خرد پذیر کردن، برهانی کردن و استدلالی کردن معنا ست و این دو بزرگ چه در یونان و چه در ایران در این عرصه فوق العاده مهم و موثر بودند. یعنی متد بسیار دقیق عقلی را به کار گرفتند؛ زیرا برهانی کردن و استدلال پذیر کردن معنا، شان بالای معلمیاست.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تاکید کرد:عبد القادر مراغی در مقاصد الألحان جمله ای در کنایه به ابن سینا دارد که ابن سینا به هر علمیکه میرسید میگفت: اینک مَرد! کو علم؛ که نشان از قدرت ابن سینا در پرداخت نظری به آن علم است. ولی وقتی به موسیقی رسید، گفت: اینک علم، کو مَرد! که به تعبیر جامع الألحان مراغی این کنایه از ناتوانی او در موسیقی عملی بود.
برخی بر این عقیدهاند که باید ابو اسحاق کندی را پدر فلسفه اسلامی بدانیم. همه اهالی فلسفه میدانند که ایشان البته فاضل و بزرگوار است. ولی ایشان بیشتر به عنوان یک مترجم مطرح است تا موسس. موسس کسی است که البته از آراء گذشتگان بهره مند میشود ولی ساختاری نو و جدید را بنیاد گذاری میکند؛ لذا فارابی کسی است که به حق این کار را کرد.
ابونصر محمد بن محمد فارابی (۲۵۹ تا ۳۳۹ ه.ق) از بزرگترین فلاسفه و دانشمندان ایرانی عصر طلایی اسلام است که در علم، فلسفه، منطق، جامعهشناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی تخصص داشت.
فارابی (معلم ثانی) در روستایی با نام وسیج در نزدیکی فاراب در قزاقستان امروزی به دنیا آمد. چگونگی تحصیلات فارابی در ایام جوانیاش تقریبا بر ما پوشیده است و مورخان گزارش مستندی در این مورد ضبط نکردهاند، اما میدانیم پدر و پدربزرگش از نظامیان بلندمرتبه در حکومت سامانی بودهاند؛ بنابراین میتوان حدس زد شرایط تحصیل در ایام جوانی به خوبی برای او فراهم بوده است.
بعضی از محققان معاصر شروع مطالعات علمی و فلسفی او را از شهر مرو میدانند چه اینکه مرو در آن زمان مرکز درس و بحث دینی و فلسفی بوده و اساتید حاذقی در آنجا حضور داشتهاند و نزدیکی فاصله میان این شهر و محل سکونت و رشد فارابی نیز دلیل خوبی برای حضور و تحصیل وی در این شهر پر قدمت است. بر این مدعی شواهد و قرائن دیگری نیز وجود دارد اما آنچه در اسناد و گزارشهای تاریخی موجود است و به طور قطعی میتوان به آن تکیه کرد: تحصیلات او در بغداد است.
فارابی مدتی از حیات خویش را به قضاوت گذراند ولی از آنجا که دلبسته مطالعات فلسفی و تامل در حقایق مابعدالطبیعه بود کار قضاوت را در ۴۰ سالگی رها کرد و رهسپار بغداد شد. در بغداد منطق و فلسفه را نزد استادان مطرح آن زمان آموخت و به آثار ارسطو علاقهمند شد. این دلبستگی تا بدانجاست که در تاریخ فلسفه اسلامی از فارابی به عنوان معلم ثانی در کنار معلم اول (ارسطو) یاد میکنند.
پرونده فارابی در دویست و ششمین جلسه شورای عمومی یونسکو (سوم تا ۱۷ آوریل ۲۰۱۹ /۱۴ تا ۲۸ فروردین ۱۳۹۸) توسط ایران و قزاقستان به صورت مشترک ارائه شد و در چهلمین کنفرانس عمومی یونسکو (۱۲ تا ۲۷ نوامبر ۱۳۹۸/۲۱ آبان تا ۶ آذر ۹۸) تصویب شد که سال ۲۰۲۰- ۲۰۲۱ سال گرامیداشت فارابی به مناسبت هزارو صد و پنجاهمین سال تولد او باشد.
درج نام یک شخصیت در فهرست گرامیداشتهای هر سال فرصتی برای کشور یا کشورهای ارائهدهنده است تا در این مدت با برگزاری کنفرانسها و نشستهای علمی و تخصصی، ساخت مستند، فیلم سینمایی و تئاتر، چاپ کتاب و انتشار مقاله در رسانهها زمیبنه شناخت بیشتر مردم عادی و افکار عمومی با آن فرد همچنین ترویج و آرای اندیشههای شخصیت یادشده را در جوامع مختلف فراهم کند.
فارابی از چهرههای شاخص و تاثیرگذار ممتاز جهانی است که در اوج قرون وسطی یعنی دوران سیاهی، ظلمت و پریشانی؛ مرکز ثقل علمگستری، خردورزی و مهرورزی میان ملتهای آن دوران بود. هنر فارابی از آن رو برای بشر امروز پیشرو و کاربردی است که او در فزون از هزار و صدسال پیش به دنبال ایجاد پل فکری و فلسفی میان شرق و غرب بود و شگفت آنکه این رویکرد در دوران اوج تعصبات و افراطیگری های عقیدتی و فکری قرون وسطی رقم خورد.
منبع:ایرنا