دکتر مهدی گلشنی در مراسم رونمایی از کتاب «علم و دین در افق جهانبینی توحیدی»، اظهار کرد: آنچه که در غرب به وجود آمده، تحول مثبتی در راستای تعامل بین علم و دین بوده است و همواره در کلاسهای فیزیک شاهد بحثهای فلسفی بودهایم، اما این تحول مثبت که نیازمند آن هستیم، به فضای آکادمیک کشور ما منتقل نشده است.
نشست رونمایی از کتاب «علم و دین در افق جهانبینی توحیدی»، نوشته دکتر مهدی گلشنی، استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، امروز ۲۸ بهمنماه، با حضور جمعی از علاقمندان در دانشکده مهندسی عمران دانشگاه خواجه نصیر برگزار شد.
دکتر گلشنی در این مراسم بیان کرد: در ابتدا در مورد خواجه نصیر باید بگویم که وی در جهان اسلام شخصیتی بینظیر است و بهترین کسی که حق مطلب را در مورد فیلسوف، عارف و فقهی بودن وی ادا کرد، علامه حلی بود که در این زمینه گفت افضل زمان ما در علوم عقلی و نظری خواجه نصیر است. همچنین باید توجه کرد که وی در هندسه و مثلثات نیز همان دقت را داشت و اولین کتاب مثلثات کروی برای خواجه است. چند سال قبل کتابی مهم در مورد بزرگترین دانشمندان نوشته شد که بخشی از کتاب نیز مربوط به خواجه بود و نویسنده کتاب که یک سعودی وهابیمسلک بود، در مقابل عظمت خواجه تعظیم کرد و او را الگوی مناسب برای جوانان جهان اسلام معرفی کرد که میتوانند علم را از او بیاموزند.
قطع ارتباط علم و دین
وی تصریح کرد: وقتی که به دوره تمدن اسلامی مینگریم، متوجه میشویم که تفکر عالمان واقعی مانند ابوریحان و خواجه نصیر اینگونه بود که علم را نوعی عبادت و کار علمی را فعالیت دینی میدانستند. در مقابل اینها نیز خلفای عباسی بودند که برای قدرت یافتن حکومتشان به ترویج مکتب اشعری میپرداختند که بگویند علت همه چیز خدا است و این حکومت نیز با خواست خدا به وجود آمده و از این رهگذر، علوم عقلی را کنار بگذارند و حتی برخی از مکاتب اهل سنت نیز کنار گذاشته شد.
دکتر گلشنی افزود: بنابراین شاهد سقوط علم در جهان اسلام بودیم. در حقیقت غیر از فلسفه، بقیه علوم عقلی ثابت شد و در ادامه، فلسفه نیز از جهان اسلام رخت بر بست. البته زمانی که به قرون وسطا و دوران جدید میرسیم، دانشمندانی نظیر نیوتن و لایبنیتس همواره تفکر ابوریحان را داشتند که معتقد بودند علمشان به مثابه عبادت است تا اینکه رفته رفته مکاتب تجربهگرا ظهور کردند؛ به این معنا که علم را نتیجه تجارب حسی میدانستند.
وی افزود: بنابراین فلسفه و دین کنار رفت و زمانی که از ابتدای دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ در آمریکا تحصیل میکردم، در کلاسهای فیزیک، مباحث مربوط به دین و فلسفه مطرح نمیشد و اینها مسائل جدای از هم بودند. بنابراین در قرن ۱۹ به غیر از برخی سردمداران علم که متدین بودند، ارتباط بین علم و دین قطع شد. اما رفته رفته شاهد به وجود آمدن فضایی بودیم که این دو را به یکدیگر وصل کرد.
بازگشت مباحث مربوط به خدا در مجامع علمی
این استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف بیان کرد: در سال ۱۹۶۰ مجله تایمز در پشت جلد خود عبارت «خدا مُرد» را درج کرد، اما در سال ۱۹۸۰ به دلیل نهضتی که برای تعامل بین علم و دین آغاز شده بود، روی پشت جلد این مجله عبارت «خدا دارد برمیگردد» درج شد و برخی از فلاسفه علم ظهور کردند که از ماهیت علم سخن گفته و تبیین کردند که علم صرفاً تجربی نیست. در این دوره، حتی عدهای از کشیشان تصمیم گرفتند فیزیک و زیستشناسی بخوانند و شروع به پاسخ دادن به شبهات کردند تا اینکه در سال ۱۹۸۷ یک سرمایهدار آمریکایی بنیادی تحت عنوان بنیاد تمپلتن را بنا نهاد و هر ساله به یک نفر که فعالیت بیشتری در عرصه علم و دین داشت، جایزه یک و نیم میلیون دلاری پرداخت میکرد تا اینکه در سال ۱۹۹۵ این بنیاد تصمیم گرفت به استادانی که علم و دین را تدریس میکنند، جایزه بدهد.
وی افزود: از سراسر جهان اساتید بسیاری اقدام به همکاری کردند و قرار شد این اساتید در ۵ دانشگاه آمریکا به تدریس بپردازند و بنده نیز جزء افرادی بودم که در دانشگاه برکلی مشغول تدریس شدم. البته پس از اینکه به ایران بازگشتم، در دانشگاه صنعتی شریف این درس را تدریس کردم و در حقیقت کتابی که تألیف کردم، حاصل تدریسهایم در دانشگاه شریف و حاصل تجربیاتم از کنفرانس اروپای علم و الهیات بوده است. در این کنفرانس که هر دو سال یک بار برگزار میشد، شاهد حضور فیزیکدانان، زیستشناسان، فلاسفه و دیگران دانشمندان بودیم که در مورد علوم مختلف بحث میکردند.
دکتر گلشنی بیان کرد: بنابراین در محیط غرب، فلاسفه خداباور بیشتر شدهاند و البته که شاهد به وجود آمدن تضارب آراء بین دانشمندان غربی بودیم، اما این روند وارد کشور ما نشد، بلکه در ایران صرفاً کتابهای الحادی ترجمه شد. از جمله کتاب هاوکینگ هشت بار چاپ شده است، اما کتبی که وی را نقد کردهاند، به چاپ نرسیده است. در حقیقت در دانشگاههای ما نیز بحثهای فلسفی در کلاسهای فیزیک مطرح نمیشود، اما در غرب این طور نیست
منبع:خبرگزاری ایکنا