رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم با بیان اینکه ریشه اصلی بسیاری از خشونتهای امروز در جهان اسلام، مسئله تکفیر است، گفت: در چهارده قرنی که از آغاز اسلام میگذرد تا به امروز نزاعها و خونریزیهایی در میان مذاهب اسلامی رخ داده که بر اساس آن، یک عده قصد جان دیگری را میکنند و یک مکتب، دیگری را به قتل میرساند و خون و مال پیروان آن را مباح میداند.
آیتالله سیدمصطفی محقق داماد، رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم، صبح امروز، چهارشنبه ۲۸ مهر، در چهارمین نشست کنفرانس بینالمللی وحدت که در هتل پارسیان آزادی برگزار میشود، گفت: در چهارده قرنی که از آغاز اسلام میگذرد تا به امروز نزاعها و خونریزیهایی در میان مذاهب اسلامی رخ داده که بر اساس آن، یک عده قصد جان دیگری را میکنند و یک مکتب، دیگری را محکوم به قتل میداند و خون و مال پیروان آن را مباح میداند. همین امروز در همسایگی ما که همسخن و هم نژاد ما هستند و در تمدن اسلامی به ما نزدیک میباشند، برادرکشی بسیاری صورت میگیرد؛ یعنی جمعیتی، جمعیت دیگر از همکیشان و هموطنان خود را به خاک و خون میکشد.
وی با بیان اینکه برای حل این مشکل لازم است که مسئله اصلی را پیدا کنیم، افزود: به نظر میرسد ریشه اصلی این موضوع، مسئلهای به نام تکفیر است. تکفیر یعنی کافر دانستن دیگری. تکفیر در کشتن دیگری نقش اصلی را ایفا میکند. این امر خشونتبار در تاریخ ادیان الهی و غیر الهی سابقه دارد. اصولاً این اتهام متوجه ادیان است که سبب میشوند انسانها به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم شوند. پیروان هر دین، فقط دین و مکتب خود ر ا درست دانسته و جز آن مکتب را کافر میدانند و از این رهگذر جامعه بشری با این معیار به خودی و غیر خودی تقسیم میشود.
وی با اشاره به اینکه این تقسیم صرفاً به حوزه دل و قلب بسنده نمیشود، بلکه به سرعت به روابط اجتماعی سرایت میکند، ادامه داد: تا آن جا که برای مؤمنین حق حیات قائل میشوند و برای غیر مؤمنین حق حیات قائل نیستند و آنها را محکوم به مرگ میکنند. این تقسیم جامعه به مؤمن و کافر و کافر دانستن گروه دیگر غیر از گروه خود، ریشه تمام خونریزیهای مذهبی است. این مسئله زمانی سختتر می شود که تشخیص مؤمن و کافر هم از سوی هر کسی صورت میگیرد و مشخص نباشد که مرز ایمان و کفر را چه کسی تعریف کند. بالاتر آن که هر مؤمنی مکلف به پیدا کردن کافر میشود و به تفحص و جستجو میافتد. بیشتر از این، وقتی کار تعریف مرز کفر و ایمان به دست یک قدرت سیاسی بیفتد و در راستای اهداف قدرت سیاسی قرار بگیرد. اقدامات خشونتبار گستردهای صورت می گیرد.
محقق داماد با بیان اینکه به دلیل ایجاد تکفیر در طول تاریخ، خونهای بسیاری ریخته شده و قربانیان زیادی گرفته شده است، بیان کرد: چهارصد و اندی سال پیش از میلاد مسیح، سقراط، دانای یونان، ابتدا توسط هیئت منصفه تکفیر میشود و سپس محکوم به نوشیدن جام شوکران میگردد. در قرون وسطی، چهرههای مطرح علمی بسیاری به دست اربابان کلیسا تکفیر و به مجازات سوزاندن محکوم شدند. جالب این است که بسیاری از قربانیان و جانباختگان مدعی بودند که ما مؤمن حقیقی هستیم و ایمان صحیح را ما تعریف میکنیم ولی چون تعریف آنان به نفع قدرت کلیسا نبود، تکفیر شدند و به مرگ محکوم شدند.
رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم در ادامه به راه چاره برای مقابله با تکفیر اشاره کرد و گفت: ایمان و کفر، امری قلبی است و نباید در روابط اجتماعی اعم از روابط شهروندی و یا همزیستی تأثیری بگذارد. تقسیم مؤمن و کافر در قرآن مجید آمده است ولی باید دقت کنیم که این تقسیم مربوط به قلب انسانهاست و ربطی به روابط اجتماعی و حقوق شهروندی ندارد. در روابط اجتماعی، این تقسیم بایستی جای خود را به مسالم و محارب بدهد. منظور از مسالم، یعنی کسی که جنگطلب نیست و سلاح در دست ندارد و نظم اجتماعی و آسایش دیگران را تهدید نمیکند و منظور از محارب کسی است که به هر انگیزهای به جنگ با عموم مردم برخاسته و حیات و آسایش عموم را هدف قرار گرفته است.
وی با اشاره به اینکه با این دسته دوم تا حد توان و به گفته قرآن مجید «ماستطعتم من قوه» باید جنگید، ادامه داد: قرآن مجید در سوره حجرات، آیه چهاردهم میفرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» یعنی اعراب بادیهنشین به تو گفتند ایمان آوردیم، بگو هنوز آنان ایمان نیاوردهاند، بگو شما هنوز ایمان نیاوردهاید، بگویید ما داخل اسلام شدهایم، مسلمان شدیم نه مؤمن چون هنوز ایمان در دلهای شما داخل نشده است. ولی بعد می فرماید: ولی اگر خدا و رسول را اطاعت کنید، خدا از پاداش اعمالتان، یعنی از حقوق اجتماعیتان چیزی کم نمیکند، خدا آمرزگار رحیم است.
محقق داماد اظهار کرد: مفاد این آیه شریفه چند نکته دارد: اول این که جای ایمان قلب است و نه ظاهر. دیگر این که تشخیص دهنده وجود و عدم وجود ایمان در قلب افراد، هیچکسی جز خدای بزرگ نیست و پیامبر میگوید بر اساس امر و اخبار الهی است. نکته دیگر این که به موجب این آیه، قرآن افرادی را که قلباً مؤمن نیستند به عضویت جامعه اسلامی میپذیرد و به آنان اجازه میدهد در کنار مسلمانان به راحتی زندگی کنند. منافقین و در رأس همه شخصی مانند ابوسفیان که همه یقین داشتند جزو مؤمنان نیستند، از همه حقوق شهروندی برخوردار شدند تا آن جا که این شخص و فرزندانش وارد قدرت شدند. آیه دیگری هم در این زمینه وجود دارد که میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ» ای مؤمنین چون در راه خدا سفر میکنید و به افراد ناشناس برخورد میکنید، به زودی درباره آنها قضاوت نکنید. درنگ کنید تا وضعشان روشن شود. همین که کسی به شما سلام میکند دیگر نگویید مؤمن نیستید، مبادا به منظور گرفتن اموالش او را به قتل برسانید.
رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم در ادامه تصریح کرد: این آیات به ما میگوید در زندگی جمعی معیار پذیرش برای همزیستی مسالمتآمیز، این است که کسی سلاح در دست نداشته باشد و ما نباید به نیات قلبی او کاری داشته باشیم. همین که کسی در ظاهر و صرفاً با شعار سلام اعلان صلح و آشتی و دوستی میکند، عضو جامعه اسلامی محسوب میشود و هیچکسی مجاز به تفحص و تفتیش قلبی او نیست.
وی افزود: خداوند باز در آیهای دیگر میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید، بدون هیچ اختلافی، همگی تسلیم خدا شوید و زنهار، گامهای شیطان را پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است.
وی ادامه داد: در آشتی و سلام، فقط همین که کسی اظهار اسلام بکند، کافی است. مخاطب این آیات مؤمنان هستند نه کافران؛ یعنی، مؤمنان هم می توانند کسانی باشند که داخل در سلم باشند و میتوانند داخل در سلم نباشند. بنابراین، قرآن همه انسانها اعم از مؤمن و کافر قلبی را در زیست اجتماعی به طرف سلام و سلم دعوت کرده است. اگر ما این تقسیم را به حقوق شهروندی سرایت دهیم، از بسیاری از خونریزیها جلوگیری کردهایم. امید است خداوند جامعه مسلمانان را از عداوت و دشمنی که ریشهاش به دست شیطان است، دور نگه دارد. به گفته قرآن مجید «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ»؛ عداوت به دست شیطان است و ریشه عداوت شیطانی است. هر کسی برادرکشی کند تابع شیطان است و ما باید از این امر اجتناب کنیم.
منبع:ایکنا