برای یک نیازسنجی دقیق نیاز به همکاری با وزارت علوم، سازمان برنامه و بودجه، وزارت کشور و مجلس داریم. تا وقتی سیستم کارآموزی به شکل فعلی دنبال شود، هیچ وقت شاهد رفع نیازهای کشور نخواهیم بود. در همین راستا ...
نیاز سنجی و جذب دانشجو؛ دو روی یک سکه ای هستند که راه حل اساسی برطرف شدن نیازهای کشور است. وقتی توجهی به نیاز سنجی نباشد همین وضعیت به وجود میآید که تمرکز جذب دانشجو در رشته دامداری که باید در لرستان باشد، در کلانشهر هایی مثل تهران است و کشور پر میشود از فارغ التحصیلان بیکاری که دست بر قضا توقعات بسیار بالایی هم دارند. نیازهای منطقه ای و دانشگاههای تخصصی برای رشته هایی که مورد نیاز کشور است راه حل منطقی برای برون رفت از خلاء نیروی متخصص در بسیاری از نقاط کشور است؛ اما سوال اساسی اینجاست که آیا اصلا توجهی به نیازسنجی چه منطقه ای و چه در سطح کلان کشور میشود یا نه؟ چه موانعی بر سر راه این اتفاق مهم قرار دارد؟ در همین راستا و در ادامه پرونده آمایش آموزش عالی به سراغ دکتر حمید امیدوار استاد دانشگاه امیرکبیر رفتیم.
به نظر شما چه عواملی باید دست به دست هم بدهند تا یک نیاز سنجی برای تزریق دانشجویان به خلاءها موجود کشور صورت بگیرد؟
در بحث آمایش آموزش عالی هم در حوزه بهداشت و هم وزارت علوم، اواخر سال 94 سندی جامع مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی شد که آن را هم دوستان ستاد نقشه جامع علمی کشور آماده کرده بودند. در این مصوبه دانشگاهها را به 10 منطقه تقسیم کرده بودند و به نوعی در آن متناسب با نیازهای هر منطقه دانشگاه مورد نیاز تعریف شده بود. وزارت علوم هم یک پیش نویس اولیه طراحی کرده است که در چه مناطقی به چه علومی نیاز داریم. یک بخشی از موضوع هم به دست وزارت کشور است که باید یک آمایش سرزمینی برای شناخت خلاءها و ظرفیتهای موجود درهر منطقه را شناسایی کند که در برخی مناطق این اتفاق رخ داده است و اگر این دو بال و همچنین سازمان برنامه و بودجه که در هر استان اداره ای به همین منظور دارد، با یکدیگر هماهنگ شوند و تعامل سازنده داشته باشند بخش بزرگی از این مشکل برطرف خواهد شد. در واقع باید یک مثلث متشکل از وزارت علوم، کشور و سازمان برنامه و بودجه شکل بگیرد تا مشکلات حوزه آمایش آموزش عالی برطرف شود. هرچند مجلس نیز در این موضوع میتواند کارهای بسیار خوبی انجام دهد. مرکز پژوهشهای مجلس میتواند با تنظیم مقرراتی به پیشرفت این موضوع کمک کند و این بدترین اتفاق ممکن است که ما هنوز هیچ چیزی جدی و کارآمدی روی میز نداریم که بخواهیم به آن استناد کنیم.
به طور مثال بنده خودم در فرانسه تحصیل کرده ام که نقطه سکونت ما، مرکز تولید مواد شیمیایی بود و مناطق دیگر با توجه به ظرفیت هایشان مراکز دیگری با دانشگاه های خاص همان رشته و مورد نیاز منطقه بود.
اگر نیازهای منطقه ای شناسایی شد، آیا این فارغ التحصیلانی که از دانشگاه بیرون میآیند، توانایی پاسخگویی به نیازها را دارند یا نه؟
اگر این دانشجویان از چنین کیفیتی برخوردار نبودند، این اندازه آمار پذیرش دانشجویان در خارج از کشور بالا نبود. پس کیفیت لازم را دارا هستند؛ اما ما نمیتوانیم با برنامه ریزی درست و صحیح از ظرفیتی که آنها دارند استفاده کنیم.
یکی از راهکارهای به کارگیری و البته توانمند سازی دانشجویان دورههای کارآموزی هستند که به نظر من به شدت نا کارآمد و به اصطلاح بی فایده هستند. در خارج از کشور دوره های کارآموزی به این شکل است که دانشجو موظف است به یکی از کشورهای خارجی دیگر برای کارآموزی برود که این دو مزیت دارد؛ نخست آشنایی با زبان خارجی و بعد آشنایی با ظرفیتهای علمی و صنعتی کشورهای دیگر. ولی در ایران کارآموزان را به صورت یک مزاحمی میبینند که موجب اختلال در
منبع:خبرگزاری دانشجو