دکتر «رضا داوری اردکانی» فیلسوفی دغدغهمند است که خود را در مواجهه با رویدادهای روز ایران و جهان قرار میدهد، وی همواره تلاشکرده جامعهای آگاه بسازد.
فلسفه، راهی برای اندیشیدن است، اندیشه فلسفی در طول زمان بارها دستخوش تغییرات گوناگون شده است و متفکران بسیاری در فرهنگ ایرانی، مقام فیلسوف را به دست آوردهاند.
یکی از مهمترین فیلسوفان معاصر ایرانی که صاحب خرد و اندیشه است، رضا داوری اردکانی است، این استاد فلسفه در چنین روزی، در پانزدهم خرداد سال ۱۳۱۲، چنان که از نامش پیداست در اردکان، متولد شد. دوران نوجوانی و جوانی خود را در اصفهان گذراند و دیپلم خود را از دانشسرای مقدماتی اصفهان دریافت کرد.
این متفکر ایرانی، ۱۲ سال در دانشگاه تهران، در رشته فلسفه تحصیل کرد و از کارشناسی تا دکترای خود را در این دانشگاه گذراند و در سال ۱۳۴۶، درجه دکترای تخصصی خود را با ارائه پایاننامهای با عنوان حکمت عملی افلاطون و ارسطو و تأثیر آن در فلسفه سیاسی فارابی دریافت کرد و از همان سال، استاد دانشگاه تهران شد.
وی با گذراندن فرصت مطالعاتی در دانشگاه سوربن فرانسه، دانشگاه جان هاپکینز امریکا و دانشگاههای انگلستان، با فلسفه غرب آشنا شد و به مطالعه آن پرداخت.
داوری اردکانی، هم اکنون رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران از ۱۳۷۷، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از ۱۳۶۳، عضو شورای عالی برنامه ریزی آموزشی از ۱۳۶۳ ، عضو هیأت امنای فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس در سال ۱۳۶۹ ، عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی از ۱۳۷۶، عضو شورای عالی یونسکو در ایران از ۱۳۷۸ است که اینها بخشی از جایگاه علمی این شخصیت فرهنگی به شمار میآیند.
از افتخارات این پژوهشگر، به کسب نشان درجه یک دانش از رئیسجمهوری در سال ۱۳۸۴، دریافت عنوان استاد نمونه کشور در سالهای ۷۶-۱۳۷۵، انتخاب به عنوان چهره ماندگار فرهنگی کشور در سال ۱۳۸۱، کسب عنوان فارابیشناس برجسته ایران (مفاخرپژوه برجسته) و دریافت تندیس ویژه فارابی از رئیس جمهوری در نخستین جشنواره بین المللی فارابی، در سال ۱۳۸۶، میتوان اشاره کرد.
رضا داوری اردکانی، بیش از ۵۰ عنوان کتاب به زبان فارسی نوشته است و چند ترجمه و دهها مقاله علمی در کارنامه خود دارد.
نگاهی به آثار
آخرین اثر منتشر شده از اردکانی اکنون و آینده ما نام دارد که مجموعه چهارده مقاله یا گفتار است. همه مقالات به جز دو مقاله که یکی در تعریف نقد و دیگری درباره طبیعت و قانون است، گزارشهایی از وضع کنونی تفکر و علم و فرهنگ و نظام علمی- آموزشی و اخلاق و معاملات در کشور است.
وی درباره این کتاب مینویسد: «در این مقالات نویسنده به ایدئولوژی خاصی نظر نداشته و بیشتر به شرایط تحقق سیاست خوب و عادلانه می اندیشیده است و گمان می کند بی اعتنایی به اموری مثل آموزش و پرورش و پژوهش و مدیریت و اخلاق عمومی و وضع اخلاقی کشور و ...، بی اعتنایی به حقیقت و جامعه و سیاست و مردم است.»
این کتاب در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات نقد فرهنگ در ۳۵۵ صفحه منتشر شده است.
از جمله آثار مهم وی میتوان به کتابهای درباره علم، درباره غرب، فلسفه در دام ایدئولوژی، فلسفه، سیاست و خشونت، ما و راه دشوار تجدد، سنت و تجدد، فلسفه کارل پوپر، فلسفه معاصر ایران، فلسفه و انسان معاصر، فرهنگ، خرد و آزادی، فرهنگ، فلسفه و علوم انسانی، هایدگر و گشایش راه تفکر آینده، فلسفه، ایدئولوژی و دروغ، ما و تاریخ فلسفه اسلامی، ما و راه دشوار تجدد، فلسفه، سیاست و خشونت و ... اشاره کرد.
اندیشه رضا داوری اردکانی
شاید این بخش باید با این جمله شروع شود که داوری اردکانی، شاگرد احمد فردید بوده است اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، رویکرد او به فلسفه ایرانی و اسلامی است. با این که اردکانی نیز چون فردید، به دنبال رهایی فکری شرق از چنگ فلسفه غرب است اما شناخت خود را به شرق محدود نمیکند.
این فیلسوف که به عنوان فارابیشناس شناخته شده، درباره غرب و مدرنیته غربی نیز بسیار تعمق و تامل کرده است.
وی میگوید: من قبل از انقلاب هم به تمدن نوین اسلامی فکر میکردم و همین یکی از وجوه مشترک من با فعالین عرصه علم دینی است؛ اما من آن را بسیار دور میبینم.
اندیشه فلسفی داوری اردکانی متاثر از ملاصدا و به تبع آن ارسطو بوده اما فارابی مهمترین فیلسوفی است که اندیشه این اندیشمند را جان بخشیده است.
سیدرضا شاکری، درباره تفکر داوری اردکانی مینویسد: داوری در تعریف فلسفه متأثر از فارابی است، فارابی از این نظر یک فیلسوف کامل و ناب است، زیرا به شأن حقیقی فلسفه که تصرف است، نائل شده است.
اما داوری اردکانی در موضوعات قدیمی باقی نمیماند، او همیشه درباره مسائل روز سخنی برای گفتن دارد، چنان که حواشی موضعگیریهای او در حمایت و نقد جمهوری اسلامی در طی سالها، همواره مورد کشمکش حامیان و منتقدان او قرار گرفته است.
وی درباره شرایط امروز و همهگیری جهانی ویروس کرونا، در سلسله یادداشتهایی که در سایت شخصیاش منتشر میکند، چنین نگاشته است: پیشامد شیوع کرونا می تواند آزمون بزرگی باشد. در طی سال هایی که من به یاد می آورم ایران دچار اپیدمی های بسیار شده است. اما هیچ یک از آنها این همه نگرانی پدید نیاورده و موجب پریشانی خاطر مردم نشده و به این جهت نمی توانسته است آزمونی هم برای سنجش توانایی ها و ناتوانی های دستگاه ها و سازمان های کشور و درک و شعور اجتماعی مردم باشد.
گرچه در این پیشامد آثاری از تضادهای درونی فکر و عمل و زندگی نیز آشکار شده است. از جمله آنها یکی هم مداخله کسانی در این امر خطیر است که با مفهوم بیماری و سلامت در جامعه جدید به کلی بیگانه اند. اینجا مقام حکم درباب مفهوم و معنی سلامت و بیماری در دوران های تاریخی نیست. مهم این است که بدانیم آیا کشور تکلیف خود را با کرونا می داند؟
وی میافزاید: ویروس کرونا سالم و بیمار و زنده و مرده نمی شناسد و به همه کس هر آسیبی که بتواند می رساند. شاید در این ماجرا با جاهلانی که عملاً در خدمت او قرار می گیرند اندکی مدارا کند. اینکه اخیراً گفته اند ویروس ها هوشمند می شوند و می توانند میزبان خود را انتخاب کنند از حرف های عجیب است، هرچند که شاید از حوزه قدرت تکنولوژی خارج نباشد. از مبتلایان به ویروس کرونا که بگذریم می بینیم که در کار پزشکان و نظم بیمارستان ها و درمان بیماران غیر کرونایی هم تغییری محسوس روی داده و در سایه نگرانی از ویروس قرار گرفته است. کسانی هم که از دنیا می روند اگر مرده های بی کفن و دفن نباشند مراسم ترحیم و یادبود برایشان برگزار نمی شود. کرونا با مرده ها هم دشمنی دارد.
اردکانی در پایان مینویسد: فضایی که ویروس کرونا پدید آورده است، سیاست و ایدئولوژی خاموشی اختیار کرده اند. آن وضع استثنایی که کارل اشمیت و آگامبن می گویند وضعی است که کشور و مردم نمی دانند چه باید بکنند و حکومت تصمیم می گیرد. اما در وضع کنونی حکومت باید پناه مردم باشد و برای مردم تصمیم بگیرد. آیا در شرایط کنونی سیاست از عهده مقابله با ویروس کرونا برمی آید؟
سخن آخر
داوری اردکانی، فیلسوفی آگاه و حساس است، او خود را در مواجهه با رویدادهای روز ایران و جهان قرار میدهد و موضعگیری میکند، حتی اگر این موضعگیری را بسیاری برنتابند. داوری تلاش میکند، جامعهای آگاهتر بسازد و کارنامه او گواه این مدعاست. این فیلسوف که از سال ۱۳۳۰ با احتساب سالهای معلمیاش، بیش از ۵۷ سال در خدمت اعتلای فرهنگ ایرانی بوده، از نسل فیلسوفان دغدغهمندی است که خود را از جامعه جدا و برتر ندیده، این را ادبیات همه فهم و ساده او میگوید.
رضا داوری اردکانی، امروز ۸۷ ساله میشود، جان خردمندش روشن باد.
منبع:ایرنا