رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی معتقد است شیوع ویروس کرونا درکنار سختیها و تلخیهای بسیاری که دارد، جنبهها و نکات مثبتی هم داشته است.
غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بنیاد سعدی در روزهای شیوع کرونا و گستردهشدن قرنطینههای خانگی یادداشتی نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.
او در اینیادداشت به ذکر نکات مثبتی که کرونا موجب بروز و ظهورشان شده، پرداخته است؛ از جمله حضور دوباره روحیه همدلی و اتحاد بین مردم ایران که در سالهای جنگ تحمیلی خود را نشان داده بود و یا عزت نفس و رفتار متمدانه مردمی که مانند برخی کشورهای اروپایی یا آمریکا، به فروشگاهها و مراکز خرید اقلام حیاتی زندگی هجوم نبردند. اینپژوهشگر میگوید زمستانِ کرونا خواهد گذشت، اما روسیاهی به زغال تا ابد باقی خواهد ماند.
موارد دیگری که حدادعادل در یادداشت خود به آنها اشاره کرده، از جمله روحیه ایثار و فداکاری پرستاران، کادر پزشکی و فعالان امور بهداشت و درمان کشور در اینروزهاست. او معتقد است ملّت ایران در روزهای درگیری با ویروس کرونا، تصویر بسیار زیبایی از خود ترسیم کرد که پس از غلبه بر این ویروس، تا دهها سال، عظمت و شکوه آن در خاطر و خاطرهها باقی خواهد ماند. او همچنین میگوید ایران پسا کرونا، میتواند ایران بهتری باشد.
مشروح متن یادداشت حداد عادل در ادامه میآید:
باسمه تعالی
بیش از یکماه است که کشور ما گرفتار ویروس کرونا شده و براثر آن جمعی از هموطنانمان جان خود را از دست داده و جمع بیشتری به بیماری کووید ۱۹ مبتلا شدهاند. البته این بیماری یک بلای عالمگیر است که همه کشورهای جهان را گرفتار کرده است. کرونا نهتنها در جامعه ایران همه چیز و همهکس را تحت تأثیر قرار داده است که چرخهای حرکت را در همه جهان متوقّف ساخته و مردم را در خانهها محبوس کرده است. در هفتههای اخیر، هم مردم و هم مسئولان روزهای سختی تجربه کردهاند. بد نیست در کنار جنبههای منفی و تلخ و غمانگیز – که کم هم نیست – به بعضی ازجنبههای مثبت این تجربه کمنظیر و فراگیر اجتماعی اشارهای کنیم.
با بروز و شیوع کرونا، یک بار دیگر، حسّ نوعدوستی و کمک به دیگران در مردم ایران قوّت گرفت و وضعی شبیه سالهای سخت جنگ تحمیلی ایجاد شد. در آن سالها، همه دلها و ذهنها و دستها متوجّه جنگ و جبهه بود. پیرزن فقیری در عمق یک روستای دورافتاده چند عدد تخم مرغ برای جبهه هدیه میکرد و خانمهای خانهدار دور هم جمع میشدند و برای رزمندگان لباس میدوختند. دانشآموزان برای جبهه در قلّکهای خود پول جمع میکردند و به رزمندگان نامه مینوشتند و اصناف و اقشار مختلف مردم، هرکدام به صورتی، وظیفهای برعهده میگرفتند و البته مهمتر و برتر از همه کار کسانی بود که بهعنوان بسیجی و سپاهی و ارتشی به جبهه میرفتند و میجنگیدند و شهید و مجروح میشدند و از دین و وطن و انقلاب دفاع میکردند.
حالا دوباره همان حالوهوا به شکل دیگری در عموم مردم زنده و تکرار شده است. صاحبان صنایع خط تولید خود را درجهت تأمین نیازهای درمانی و بهداشتی فعّال کردهاند. یکی ماسک تولید میکند و دیگری مواد ضدعفونیکننده میسازد و باز مثل سالهای جبهه خانمهای خانهدار درکنار هم چرخهای خیّاطی را بهکار انداختهاند و ماسک و لباس مخصوص پزشکان و پرستاران میدوزند. جوانان بسیجی و طلّاب جوان حوزههای علمیه، داوطلبانه، هم در ضدعفونی کردن محلات شهر و مراکز حضور مردم فعالیت دارند و هم در بیمارستانها به پرستاران کمک میکنند و، با استقبال از خطر ابتلای کرونا، کارهای سخت برعهده میگیرند. نیروهای مسلّح همه امکانات خود را به کمک دولت آوردهاند و بهسرعت بیمارستانها و نقاهتگاههای بزرگ برپا کردهاند. معلّمان آموزش و پرورش و استادان دانشگاهها همّت کردهاند و در فضای مجازی درس به دانشآموزان و دانشجویان میدهند و رفع اشکال میکنند. وقفه مهمّی در تولید کالاهای اساسی مورد نیاز مردم ایجاد نشده و مواد غذایی در فروشگاهها مثل شرایط عادی دردسترس مردم است.
مردم ایران هم درمقایسه با مردم بعضی کشورهای دیگر اخلاق و ادب و فرهنگ ذاتی خود را نشان دادهاند. غیر از بعضی موارد اندک و استثنایی، هجوم غارتمانندی به فروشگاهها که باعث ایجاد نگرانی از کمبود کالاهای اساسی شود دیده نشده و صحنههای تأسفآوری که در بعضی کشورهای اروپایی و آمریکا در کشمکش بر سرِ تصاحب اقلام بهداشتی دیده میشود، در ایران بهوجود نیامده است. مردم ایران شخصیت والای اصیل خود را به بهترین وجه حفظ کرده و به نمایش گذاشتهاند.
اما از همه صحنهها احترامبرانگیزتر و افتخارآمیزتر تلاش پزشکان و پرستاران و کارکنان و مدیران بیمارستانها و مراکز درمانی و بهداشتی است. اینگروه از ملّت ایران در هفتههای آخر سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹ تصویری از خود در ذهنِ هموطنان خود ترسیم کردند که شباهت زیادی با تصویر فداکاریها و جانفشانیهای رزمندگان سالهای دفاع مقدّس دارد. پزشکان و پرستاران و دیگرهمکارانشان از جان مایه گذاشتهاند و تاکنون دهها نفر از آنها که هرکدامشان برای کشور در حکم یک سرمایه علمی ارزشمند بودهاند، جان خود را با حضور بر بالین بیماران فدا کردهاند. عموم آنها روزها و هفتهها از بیمارستان به خانه نرفتهاند و فرزندان خود را ندیدهاند و استراحت را بر خود حرام کردهاند تا از گسترش این بیماری مرگبار جلوگیری کنند. وزیر بهداشت و درمان و همکاران وی نیز در این پیکار سخت، امتحان خوبی دادند و بر احترام خود افزودند. مردم هم به نیروهای فعّال در امر سلامت به چشم همان رزمندگان و ایثارگران خطّ مقدّم جبههها نگاه کردند و همان نمادهای مقدّس دفاع مقدّس را برای آنها بهکار بردند و رهبر انقلاب هم جانباختگانشان را شهید خدمت دانستند. در یک کلام باید بگوییم پزشکان و پرستاران و درمانگران جایگاهی بس ارجمند در دل مردم پیدا کردند و همه فهمیدند که اینعزیزان چگونه در روز خطر جان خود را سپر بلای هموطنان خود میکنند. همچنین معلوم شد که دانشکدههای پزشکی کشور ما چه نیروهای شایستهای تربیت کردهاند و فضاها و امکانات و تجهیزات و داروهای ساخت داخل تا چه اندازه کارساز بوده است.
خلاصه ملّت ایران یکبار دیگر «یک ملّت بودنِ» خود را، بهعنوان یک واحد بزرگ دارای هویت اجتماعی مسئولیتپذیر، احساس کرد و یک بار دیگر «من» ها، «ما» شدند. ایرانی مسلمان ارزشهای اخلاقی را نشان داد و از هر گوشهای دستی برای کمک به دیگران دراز شد و دوباره خاطرات همدلیهای شیرین دوران انقلاب و سالهای جنگ تحمیلی و پشتیبانی پشت جبهه از جبهه تکرار شد. در فضای مجازی و رسانهای هم هر کس برای آنکه روزهای سختِ در خانه ماندن برای مردم آسانتر شود کاری کرد و کمکی کرد. یکی برای سرگرم کردن بچهها در خانه داستان گفت و دیگری ورزشها و بازیهای خانگی طراحی و پیشنهاد کرد. یکی سعی کرد دل مردم را شاد کند و بسیاری کوشیدند تا در فضای مجازی راهورسم در امان ماندن از بیماری کرونا را به مردم بیاموزند. مردم ایران، که «خانواده» همواره در نظرشان بااهمیت و مقدّس بوده است، در این روزها با ماندن در خانه طعم شیرین زندگی در کنار هم و زیر یک سقف را بهتر و بیشتر از گذشته احساس کردند و تجربه تازهای از زندگی خانوادگی بهدست آوردند.
از آنجا که کسبوکارها تعطیل شده بود، شماری از صاحبان مغازهها و منازل اجارهها را به مستأجران بخشیدند و اعلام کردند تا وقتیکه شرایط غیرعادی برقرار باشد اجارهای دریافت نخواهند کرد. بسیاری از مردم هم که توانایی مالی داشتند و همچنین هزاران مؤسسه خیریه در سراسر کشور سعی کردند با کمک مالی به مردمی که درآمدهای خود را از دست داده بودند کمک کنند. دولت هم، که شاید ابتدا کمی دیر جنبید، در دریافت اقساط و تعهّدات مالی مردم، تسهیلات زیادی ایجاد کرد. خلاصه اینکه ملّت ایران در این واقعه تصویر بسیار زیبایی از خود ترسیم کرد که بیگمان پس از غلبه بر این ویروس، تا دهها سال، عظمت و شکوه آن در خاطر و خاطره ایرانیان باقی خواهد ماند.
البته در یکیدو مورد هم بعد از بستهشدن درهای اماکن مقدّس مذهبی، جمع اندکی از مردم واکنشی در مخالفت با ایناقدام انجام دادند که صحیح نبود و جا دارد مخصوصاً مبلّغان مذهبی با آسیبشناسی این واکنشها مشخص کنند که چگونه باید در آینده این ضعف و نقص جبران شود.
یکیدیگر از واقعیتهای انکارناپذیر این تجربه تلخ روی آوردنِ بیشتر به دعا و نیایش و توجّه به درگاه الهی و توسّل به اولیای خداست. همگان ناگهان دریافتند که چگونه علم و تمدّن بشری، با همه عرض و طولش، دربرابر ویروس نامرئی کوچکی، ناتوان میماند و چرخهای اقتصاد و صنعت جهان از حرکت باز میماند و دستها به علامت تسلیم و در عین حال به نشانه نیایش و ستایش قدرت لایزال الهی بالا میرود. انسان تا به ضعف خود، آگاهی پیدا نکند از مرکب غرور پیاده نمیشود و دلش بهسوی قدرتی برتر از قدرتهای مادّی کشیده نمیشود.
اما در این هفتههای کرونایی، که هم مردم و هم مسئولان جمهوری اسلامی ایران گرفتار بلای کرونا بودند، بسیاری از رسانههای غربی و دولتهای غربی هم شرارت و شیطنت کردند و ماهیت پلید ضدانسانی و ضدایرانی خود را نشان دادند. آنها از شیوع کرونا در ایران خوشحال شدند و خیال میکردند کشوری که سالهاست آن را تحت سختترین تحریمها قرار دادهاند، دربرابر این بیماری از پا در میآید و جامعه و دولت و ملّت دچار هرجومرج و ازهمگسیختگی خواهد شد و اعتراض و آشوب پدید خواهد آمد. بههمین جهت، از هیچ تهمت و دروغی خودداری نکردند. هر کاهی را کوه کردند و کوه را اصلاً ندیدند. هیچاقدام مثبتی را گزارش نکردند و یکسره سعی کردند تا به مردم بگویند جمهوری اسلامی ایران حکومتی ناکارآمد است و دلسوز مردم نیست و حقیقت را از مردم پنهان میکند. البته اینتبلیغات منفی و جوسازیها عمدتاً در روزهایی صورت گرفت که هنوز موج کرونا به اروپا و آمریکا نرسیده بود، تا معلوم شود در کشورهای غربی چه اتفاقی خواهد افتاد و موفقیت تحریمکنندگان ایران دربرابر کرونا چگونه خواهد بود. به هرحال، ملّت ایران، در این تجربه کرونایی، هم خود را بهتر شناخت و هم دشمنان خود را؛ و این درس تاریخی عبرتآموز یکی از جنبههای مثبت این تجربه بود. مسلّماً زمستانِ کرونا خواهد گذشت، اما روسیاهی به زغال تا ابد باقی خواهد ماند.
امید این است که به لطف الهی و تلاش همگان و بهمدد نیروی ایمان و اخلاق نهفته در باطن یکایک مردم و کوشش بیوقفه مسئولان و متخصّصان درمانی و بهداشتی و همه و همه، ملّت ایران کرونا را شکست دهد و بار دیگر زندگی با همه حرکت و برکت خود در ایران از سر گرفته شود و نگرانی از کرونا جای خود را به احساس پیروزی در جنگ با کرونا بدهد؛ چنانکه امید است این بلیّه از سر همه مردم جهان کوتاه شود. ما، یعنی ملّت ایران، ان شاء الله کرونا را شکست خواهیم داد و دستاورد ماندگار ما از این پیروزی این خواهد شد که اگر با هم باشیم میتوانیم با عبور از بحرانهای بزرگ بر مشکلات و سختیها غلبه کنیم. شکست کرونا شعار «ما می توانیم» را به محک خواهد زد. ایرانِ پساکرونا میتواند ازحیث جنبههای معنوی و فرهنگی و اجتماعی و مسئولیتپذیری و مدیریتی و همدلی، ایران بهتری باشد.
غلامعلی حدّاد عادل
منبع:مهر