کد خبر: 21581| تاریخ انتشار: سـه شنبه ، ۸ آذر سال ۱۴۰۱ | ساعت ۱۱:۱۸:۰ | تعداد بازدید: ۵۳۳

رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی بیان کرد: آرمانشهر اسلامی حداقل با قرائتی که ما داریم یک آرزوی دور دست و غیر قابل تحقق نیست که با واقعیت نسبتی نداشته باشد بلکه آرمانشهری که امکان تحقق ندارد هیچ خاصیتی هم برای ترسیم آن وجود ندارد و سخن گفتن از آن عبث است.
حجت‌الاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، امروز سه‌شنبه ۸ آذرماه در همایش «بازخوانی اندیشه آرمانشهری در سنت اسلامی» با موضوع «عدالت اجتماعی در اندیشه آرمانشهر اسلامی» سخنرانی کرد.
در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید:
این واقعیت را باید قبول کنیم که میزان گفت‌وگوی ما با متفکران برجسته جهان اسلامی اندک است. این امر دلایل مختلفی دارد و یکی از دلایلش این است که مسئله مهم و جذابی که مورد اعتنای دو طرف باشد کمتر روی میز گذاشته می‌شود لذا چنین همایشی از این ظرفیت برخوردار است که بتواند تا سالیان متمادی محل گفت‌وگوی صاحبنظران ایرانی و جهان اسلام قرار بگیرد. وقتی از آرمانشهر صحبت می‌‌شود برخی به سرعت با تأثیرپذیری از سر توماس که کلمه‌ لاتین ناکجاآباد را به اتوپیا برگرداند آن را جامعه‌ای توصیف می‌کنند که دارای خصوصیات بسیار مطلوب یا تقریباً عالی برای اعضای خودش است. البته این جامعه اولاً چیزی غیر از جامعه خیالی، غیر ممکن، دور از ذهن یا متوهمانه توصیف نمی‌شود که بر فرض تحقق، غیر از شرایط جزیره‌ای یعنی به دور از ارتباطات و تعاملات جهانی محقق نمی‌شود و ثانیاً اعضای آن بر خلاف طبع انسانی در تمایلات و خواسته‌های خودشان به نوعی همسانی و یکدستی رسیده‌اند.
مدینه فاضله ساخته ذهن مسلمانان نیست
برخلاف آنچه تاکنون از اتوپیا گفته شده و البته یک دیدگاه هم در این زمینه وجود ندارد، آرمانشهر اسلامی یا مدینه فاضله در اندیشه اسلامی لزوماً ساخته و پرداخته ذهن انسان مسلمان به یک شهر خیالی و وهم‌آمیز نیست بلکه شهر مطلوبی است که از دل حکمت‌ورزی و تاملات عقلی یا از دل منابع اسلامی به روش اجتهادی استخراج شده است؛ یعنی کسانی که از مدینه فاضله صحبت کرده‌اند یا در اثر اندیشه‌ورزی به این مسئله رسیده‌اند یا از متن آیات و روایات این مدینه فاضله را به دست آورده و نظر خود را ارائه داده‌اند.
به نظرم برخلاف آنچه درباره اتوپیا گفته می‌شود اولاً آرمان شهر اسلامی یک جامعه مطلق نیست بلکه یک جامعه نسبی است که در هر عصر و زمان و مکانی به شکل روزآمد محقق می‌شود. اصولاً هرجا درباره آرمانشهر دچار مطلق‌گویی شویم به همان ناکجاآباد پرداخته‌ایم. حتی در دوران ظهور امام معصوم هم ممکن است آرمانشهر در ساحت نظریه، مطلق تلقی شود اما در ساحت عمل، نسبی است چراکه قوانین حاکم بر دنیا امکان مطلق‌خواهی را از ما سلب می‌کند. ثانیا این آرمانشهر با اقتضائات انسان صاحب اختیار و همچنین اقتضائات زیست در این دنیا منافاتی ندارد. ثالثا تحقق آرمانشهر منوط به جزیره‌ای زیستن نیست بلکه یکی از وجوه امتیاز این شهر نسبت به شهرهای دیگر، حفظ مطلوبیت‌های خود در تعامل با سایر شهرها و مدینه‌ها است یعنی اگر از شهری صحبت کنیم که نتواند مطلوبیت‌های خود در تعامل را حفظ کند دیگر مدینه فاضله نیست.
رابعاً لازمه شکل‌گیری آن آرمانشهر نادیده نگرفتن تکثر طبیعی در بین اعضای آرمانشهر است بلکه آرمانشهر اسلامی دو لایه ثابت و متغیر است و در لایه متغیر می‌توان تنوع و تکثر را به رسمیت شناخت و در قالب همین تنوع، می‌توانیم عالی‌ترین نوع شهر اسلامی را در نظر داشته باشیم. از سوی دیگر نباید توقع داشته باشیم در همه اقصی نقاط جهان یک نوع مدینه فاضله داشته باشیم. همچنین این آرمانشهر باید بتواند خود را با شرایط تطبیق دهد. چنانچه غیر از این باشد صحبت کردن از آرمانشهر بیهوده و موجب اتلاف وقت است.
پیشینه آرمانشهر اسلامی
راجع به پیشینه آرمانشهر اسلامی باید گفت جدا از بحث‌هایی که در یونان و ایران باستان شده است بعد از ورود اسلام به ساحت جهان و بعثت پیامبر اکرم(ص) این بحث در جهان اسلام توسعه پیدا کرده و فارابی، متفکرِ مؤسس و نظریه‌پرداز اصلی در حوزه آرمانشهر اسلامی است و بعد از وی خواجه نصیرالدین طوسی، بحث‌های فارابی را شاخ و برگ داده و تکمیل کرده است و بعد از وی نیز این بحث ادامه پیدا کرده است اما بیشتر مباحث حول نظریه فارابی بوده و همچنان محوریت خود را حفظ کرده است. کمتر کسی هم تا قبل از ملاصدرا توانسته نظریه وی را با تحول جدی مواجه کند. می‌توان از نظریه ملاصدرا و اسفار اربعه چنین تلقی کرد که وی به دنبال یک مدینه فاضله به مراتب دقیق‌تر و وسیع‌تر از فارابی است که البته نظریه وی با فارابی در تعارض هم نیست بنابراین نظریه آرمانشهر اسلامی پیشینه قدیمی دارد و به صورت مفصل می‌‌توان درباره نظریات در این زمینه صحبت کرد.
وقتی از آرمانشهر اسلامی صحبت می‌‌کنیم منظور ما هم رشد مادی و هم معنوی است لذا از یک آرمانشهر فراجهانی صحبت نمی‌‌کنیم بلکه قرار است در این دنیا عینیت پیدا کند لذا رشد مادی و معنوی لازم و ملزوم یکدیگر هستند و هرکسی که آرمانشهری اسلامی ترسیم کند که رشد مادی مناسب و قابل رقابت با بلاد کفر نداشته باشد از ظرفیت‌های آرمانشهر در قالب اسلامی فاصله گرفته است. ما طبق قاعده نفی سبیل در قرآن باید همیشه در شرایطی باشیم که تحت سلطه کفار قرار نگیریم و همین اقتضا می‌کند که پیشرفت مادی ما هم‌وزن با پیشرفت مادی کفار باشد.
فواید ترسیم آرمانشهر اسلامی
اگر بخواهم فوایدی برای ترسیم آرمانشهر اسلامی ذکر کنم یکی از این فواید به اوج رساندن نظریه سعادت و خوشبختی در قامت یک شهر است. این خیلی مهم است که در اینجا از یک بحث انتزاعی صحبت نمی‌کنیم بلکه فایده آرمانشهر اسلامی این است که در مواجهه با مدینه ترسیم می‌‌شود بنابراین بحث از آرمانشهر، اوج نظریه‌پردازی است. نکته دوم الگوسازی است و هرچقدر در این زمینه موفق باشیم می‌‌توانیم الگویی را به جامعه و همه جهان اسلام ارائه دهیم. نکته دیگر امید‌بخشی در آرمانشهر اسلامی است. این آرمانشهر می‌‌تواند یأس‌ها و پژمردگی‌ها را از بین ببرد. مسئله دیگر ممکن بودن تحقق آرمانشهر اسلامی است. نکته بعد اینکه هرگونه آرمان‌گرایی لزوماً مقابل واقعیت‌گرایی نیست بلکه می‌‌توان به نوعی آرمانگرایی قائل بود که با واقعیات‌ها منافات نداشته باشد.
همچنین آرمانشهر در دوران غیبت با دوران ظهور در اندیشه سیاسی شیعه یکسان نیست اما می‌توان اینها را در طول هم دید؛ بدین معنا که اگر آرمانشهر اسلامی در دوران غیبت به اسلام ناب تعلق پیدا کند می‌‌تواند مقدمه شکل‌گیری آرمانشهر اسلامی در دوران ظهور قلمداد شود. لذا اینکه برخی می‌گویند در دوران غیبت نباید از آرمانشهر اسلامی سخن گفت، این اشتباه است اما طبعاً تلاش برای تحقق آرمانشهر در دوران غیبت می‌‌تواند مقدمه‌ای برای آرمانشهر اسلامی در دوران ظهور باشد.
عدالت اجتماعی عبارت است از قرار گرفتن و قرار دادن امور در جایگاه حقیقی خود یا تحقق و احقاق حقوق اصلی افراد و جامعه به نحوی که امکان بروز و ظهور استعدادهای فردی و اجتماعی در جهت رشد و تعالی فراهم و از ظهور بی‌عدالتی جلوگیری شود. خداوند هم در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن و دیگر فلزات را که در آن هم سختی جنگ و کارزار و هم منافع بسیار بر مردم است نیز برای حفظ عدالت آفریدیم و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر و از یاری خلق بی‌نیاز است» (حدید/ ۲۵) یعنی همه بعثت پیامبران و ارسال کتب الهی برای تحقق عدالت بوده‌ است و طبیعی است وقتی از آرمانشهر اسلامی صحبت می‌‌کنیم عدالت هم در همه جای آن باید در جریان باشد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

منبع:ایکنا

لطفا کد زیر را وارد نمایید

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7