عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: متاسفانه دنیای غرب با محوریت آمریکا یک تفکر استثناگرایانه آمریکایی دارد. این تفکر، تفکری است که خودش را از هر نوع احترام به قوانین و مقررات و هر نوع تعامل همسطح با مردم دنیا مستثنی میکند.
نشست «یک دهه سخن رهبر حکیم انقلاب اسلامی با جوانان آمریکا و اروپا» صبح امروز ۲۳ خرداد در دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام و المسلمین سید سعیدرضا عاملی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
یک دهه است مقام معظم رهبری سعی کردند سخنی با نسل جوان آمریکا داشته باشند. این صحبتها موضوع جهان و دنیای غرب است و یک نامه عادی نیست. ایشان در این سه مکتوبه داستان نظام سلطه و ما را بیان میکنند. اگر کسی منطق این سه نامه را دریافت کند علت وجودی انقلاب اسلامی ایران و علت سرسختی امام در مقابله با نظام سلطه را درک میکند. متاسفانه دنیای غرب با محوریت آمریکا یک تفکر استثناگرایانه آمریکایی دارد. این تفکر، تفکری است که خودش را از هر نوع احترام به قوانین و مقررات و هر نوع تعامل همسطح با مردم دنیا مستثنی میکند. بعد از پایان جنگ جهانی دوم یک ارادهای در جهان به وجود آمد و دولتها به سمت تاسیس سازمانی برای ایجاد صلح در جهان حرکت کردند و سازمان ملل را تاسیس شد ولی آمریکاییها نگذاشتند یک دهه از جنگ جهانی دوم بگذرد و جنگ ویتنام را شروع کردند.
بنابراین رهبران آمریکا و اروپا گوش شنوایی نسبت به پایان جنگ و سلطه در جهان ندارند. دلیل اینکه رهبری با جوانان صحبت میکنند و با دولتمردان صحبت نمیکنند، همین است. ایشان میگویند با شما صحبت میکنم چون از تعامل با قدرتهای رسمی اروپا و آمریکا ناامید هستم و اینها اراده جدی برای پایان سلطه ندارند. کشوری که یک تریلیون دلار سرمایهگذاری در حوزه نظامی دارد میخواهد بجنگد. پس وضعیت، وضعیت نابهسامانی است. رهبری در شرایط نظام سلطه تلاش میکنند جریان مقاومت به اروپا و آمریکا منتقل شود و در نامه سوم از دانشجویان آمریکایی تقدیر میکنند چون شرایطی را فراهم کردند که گویا مبارزه با نظام سلطه در آمریکا محقق شده است.
مطالعات نشان میدهد در سال ۱۸۲۰، ۲۵ درصد مردم گرفتار نابرابری بودند ولی امروز ۸۵ درصد مردم جهان گرفتار نابرابری هستند، پس وضع خوبی نیست. در همین هند ۳۵ درصد جمعیت در فقر غوطهور هستند. فقر در جهان یک مسئله جدی شده، غذا یک مسئله جدی شده، بهداشت و سلامت یک مسئله بزرگ جهان است و از همه مهمتر نسلکشی. نسلکشی که امروز در غزه صورت میگیرد نسلکشی اول جهان نیست. تفکر صهیونیستی تلاش میکند هولوکاست را بزرگ کند ولی نسلکشیهای بزرگی در تاریخ داریم. صد میلیون آفریقایی را همین اروپاییها کشتند. در آمریکای لاتین میلیونها نفر صاحبخانههای آمریکا را کشتند. امروز از بومیان آمریکا کسی باقی نمانده است. این روحیه که خانه صاحبخانه را بگیری فقط در فلسطین اتفاق نیفتاده و ابتدا در آمریکا اتفاق افتاده است. لذا برای دولتمردان آمریکایی این امر جدیدی نیست و از اولین رئیس جمهور آمریکا تا بایدن همین وضعیت ادامه پیدا کرده است. لذا در چنین وضعیتی رهبری با نسل جوان آمریکا صحبت میکند. وجه مشترک این پیامها در بیدار کردن نسل جوان نسبت به جنایات آمریکایی است. این بیداری امر مهمی است چون بیدار شدن آغاز معرفت است.
ایشان نسل جوان را تشویق میکنند که اسلام حقیقی را بدون توجه به رسانهها دنبال کنند. این وجه مشترک نامههایشان است لذا در نامه سوم توصیه میکنند قرآن را بخوانید. ایشان از هیچ آیهای استفاده نمیکنند ولی میگویند قرآن را بخوانید و به اسلام مراجعه کنید. چرا؟ به خاطر اسلامهراسی که در غرب اتفاق افتاده است. آمریکاییها هرجا خواستند فکر و اندیشهای را نابود کنند اول هراس ایجاد کردند لذا قبل از اینکه بمب هستهای را در ژاپن منفجر کنند ژاپنهراسی کردند طوری که وقتی بمب ریخته شد قضاوت مردم آمریکا این بود چرا کل ژاپن را نابود نکردید. همین کار را با اسلام کردند. بعد از ۱۱ سپتامبر به ۳۷۰ مسجد در انگلستان حمله شد برای اینکه ذهنیت ایجاد خطر بزرگ راجع به مسلمانان ایجاد شده بود.
این هراس نسبت به دیگری و اقوام و ادیان و ملتها وجود دارد و ما قربانی این مسئله هستیم. امروز وقتی غربیها برای اولین بار به ایران میآیند با ترس وارد میشوند ولی وقتی واقعیت ایران را میبینند احساس میکنند به آنها دروغ بزرگی گفته شده. رسانه وقتی بیانی داشته باشد که دیگران بعدا به عنوان دروغ بزرگ رمزگشایی کنند منشا جریان جدیدی میشود و آن بیاعتمادی به رسانههای رسمی است. وجه دیگری که در هر سه نامه جای تمرکز و توجه دارد توجه به فلسطین به عنوان ظلم بزرگ و تمرکز بر غزه به عنوان نماد توحش بزرگ است. رهبری در چنین شرایطی با نسل جوان آمریکا صحبت کردند و بازتابهای اجتماعی و رسانهای که این امر داشت را دوستان دیگر بیان خواهند کرد.