کد خبر: 19616| تاریخ انتشار: چهارشنبه ، ۱۳ بهمن سال ۱۴۰۰ | ساعت ۱۳:۳۳:۰ | تعداد بازدید: ۸۱۲

حجت الاسلام والمسلمین پارسانیا گفت: نامه امام(ره) به گورباچف محصول درایت عرفانی و فلسفی ایشان بود. می‌خواهم بگویم این درایت حتی در کنش‌های سیاسی ایشان هم نمود داشت و می‌دانست کجا و چطور باید در مبحث "عقل" و حسّ" وارد شود.
چهارمین قسمت از ویژه‌برنامه "زاویه" با موضوع "انسان انقلاب"، شب گذشته ( 12 بهمن ماه) به صورت زنده از شبکه چهار سیما پخش شد.

حجت‌الاسلام حمید پارسانیا، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران  در ابتدای برنامه عنوان کرد: ما وقتی می‌توانیم درباره مقوله "انسان‌شناسی انقلاب"حرف بزنیم و ابعاد آن را بسنجیم و بکاویم که پرداختن به این بحث برای ما به صورت مسأله درآمده باشد. این نکته که انسان در چه نظریه‌ای برای انقلاب به صورت یک مسأله تعریف شده و یا این که ذیل چه نظریه‌ای، انقلاب برای انسان مطرح شده است، باید مورد تأمل قرار بگیرد تا "انسان‌شناسی انقلاب" هم قابل بررسی شود.
وی با بیان این که رویکردهایی که ظرفیت پرداختن به مسائل اجتماعی را داشته باشد و انقلاب را یک پدیده بداند وجود ندارد، گفت:کسانی که انقلاب را به عنوان یک رویکرد اجتماعی می‌شناسند حائز رویکردهای کلانی هستند که در نهایت انسان را بی‌اهمیت می‌دانند و معتقدند که انقلاب صرفاً پدیده‌ای اجتماعی و جدا از انسان است و هویت انسان را انقلاب می‌سازد و دگرگون می‌کند؛ این همان رویکردهای ساختارگرایانه یا پساساختارگرایانه است که صرفاً ساختارهای اجتماعی را هویت بخش می‌دانند و سوژه را چندان مهم نمی‌دانند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: نوع نگاه ما به انسان و جامعه در اهمیت دادن به مسأله انسان و جایگاه و نسبت آن با انقلاب تاثیرگذار است. برخی نگاه‌ها ظرفیت‌هایی که فرهنگ و جامعه را متوقف بر نوع رویکرد انسان‌ها می‌دانند و تغییر و تحول در آن حوزه‌ها را متناسب، متناظر یا متوقف با آن در نظر می‌گیرند، نیز وجود دارد. به عنوان مثال جامعه‌ مدرن در برخی تحلیل‌ها متوقف بر انسانی است که با یک نوع معرفت و معنای خاصی زیست می‌کند و تا این انسان پدید نیاید این جامعه با این ساختارها به وجود نمی‌آید و شکل نمی‌گیرد.
وی با تأکید بر ضرورت واکاوی دقیق چنین رویکردهایی خاطرنشان کرد: مهم است بدانیم این چه انسانی است که انقلاب فرانسه را پدید می‌آورد یا اینکه این چه انسانی است که می‌تواند انقلاب معرفتی به وجود می‌آورد، آیا ابتدا تحولات حصولی معرفتی شکل می‌گیرد یا این که ابتدا این انسان است که دگرگون می‌شود. اگر چنین دیدگاهی اتخاذ شود آن گاه انسان جایگاه مهمی در تحلیل انقلاب پیدا می‌کند. آن چنانکه که از آیات قرآن برداشت می‌شود چنین رویکردی اهمیت بسیاری دارد.

دیدگاه قرآن درباره انسان کامل‌تر از رویکردهای اگزیستانسیالیستی است
پارسانیا با ذکر مثالی درباره رویکردهای اگزیستانسیالیستی به انسان تصریح کرد: این قبیل رویکردها هم به نسبت وجودی انسان اعتقاد دارند اما از یاد نبریم که آموزه‌های قرآنی اهمیت بیشتری برای انسان قائل است جدا از آن که نگاه قرآنی برای امت یا همان جامعه هم هویت قائل است و تعامل میان انسان و کنش‌های اجتماعی او را به رسمیت می‌شناسد.
وی با ذکر مثالی از جایگاه "انسان" در تفکر اندیشمندان مسلمان افزود: شهید محمدباقر صدر به طور خاص در مورد اقتصاد معتقد بود که موضوع علم اقتصاد انسان ویژه‌ای است که در این جهان زیست می‌کند. او می‌گوید هنگامی که مکتب اسلام و اقتصاد اسلامی به میان می‌آید، انسان دیگری می‌سازد و موضوع این دانش هم به تبع آن دگرگون می‌شود. مکتب اسلام و نوع تلقی اقتصاد در اسلام معتقد است که مناسبات اقتصادی روز جهان نسبت به انسان تراز اسلام قابل صدق و تطبیق نیست.

امام (ره) معتقد بود انقلاب قلب جوانان را دگرگون کرده
وی با اشاره به جایگاه و تعریف "انسان" در منظومه معرفتی امام خمینی (ره)، تصریح کرد: ایشان درباره انسان انقلابی دیدگاه خاصی  داشتند و معتقد بودند که انقلاب، قلب انسان و به ویژه جوانان را دگرگون کرده و در این نگرش خودشان برای انسان دو ساحت علم و اراده یا نظر و عمل در نظر می‌گیرند. ایشان تأکید می‌کرد که علم سازنده انسان نیست و چه بسا که می‌تواند انسان را به جهنم هم ببرد؛ چرا که آن چه واقعیت انسان در ظرف اجتماع را نشان می‌دهد، صرف فهم مجموعه‌ای از حقایق نیست.
پارسانیا همچنین اظهار کرد: فارابی در تقسیم‌بندی خودش در "المُدُن" در کنار مدینه فاضله از "مدینه فاسقه" هم نام می‌برد و می‌گوید مدینه فاسقه آن است که فهم ویژگی‌های مدینه فاضله را دارد اما عزم و نوع گرایش آن متفاوت است و با جهت‌گیری مجزایی به سوی آن حرکت می‌کند. هر فرهنگی از یک نظام معنایی و ساختمان باورها و دلدادگی به یک حوزه معنایی خاص شکل می‌گیرد و این رویداد با اراده انسان شکل می‌گیرد. هنگامی که انسان به سوی معنایی که فهمید، دل داد و ذیل آن عمل کرد، آن معنا از طریق وجود آن انسان شروع به عمل خواهد کرد و دست و پا پیدا می‌کند.
وی با اشاره رأی فارابی در این زمینه عنوان کرد: فارابی معتقد است که اگر سطح عقل کنار رفت و حس و خیال و زمین و زمان محور انسان شد و عقل هم به اسارات این امر درآمد، "مدینه جاهله" شکل می‌گیرد. او برای مدینه جاهله اقسامی ترسیم می‌کند که در آن انسان‌ها به دنبال قدرت، ثروت و انواع لذات دنیایی هستند. فارابی در ادامه می‌گوید که هر یک از این تقسیم‌بندی‌ها دارای لوازمی است که نوعی از رقابت‌ها، مناسبات و انسجام‌ها را ایجاد می‌کند که در ادامه و در روند چنین مدینه‌ای مشکلات کلانی را به وجود می‌آورد. فارابی در این مدینه جاهله انسان را غافل از معاد عنوان می‌کند که مرگ را نادیده می‌گیرد.

هنگام دستگیری امام (ره)، ترس همه وجود عوامل رژیم را فرا گرفته بود
وی افزود: امام خمینی (ره) از انقلاب اسلامی ایران تعبیری قریب به "انفجار نور" داشت که این انفجار در صدر اسلام هم رخ داده بود بر همین اساس امام می‌فرمود انسان این ظرفیت را دارد که جهانی را تغییر دهد. ایشان حائز یک نظام اصولی مستحکم بود که انباشتی از تجربیات فلسفی و عقلانی و عرفانی را با نبوغ خودشان و البته یاری اساتیدشان، به سلوک و ایمان و تقوا تبدیل کرده بود. ایشان نقل می‌کردند که هنگام دستگیری به دست عوامل رژیم پهلوی، این من نبودم که می‌ترسیدم بلکه ترس همه وجود آن‌ها را فرا گرفته بود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به استفاده هوشمندانه و مدّبرانه امام خمینی (ره) از ظرفیت‌های مکتوب تاریخی و فرهنگی برای مقبولیت بخشی به انقلاب، گفت: اتخاذ چنین رویکردی موجب شد تا اذهان و عقول جامعه متوجه امام شود و اقدامات ایشان مورد پسند جامعه قرار بگیرد و ما باید بررسی کنیم که امام خمینی به عنوان یک فرد با تقوا چگونه به حوزه معنایی لازم دست یافت و چگونه توانست به سهولت با مردم ارتباط برقرار کند و آن معانی رفیع را به دل‌های مردم منتقل کند.
وی با تأکید بر این که انقلاب در شرایطی رخ داد که نظام سیاسی ما در حاشیه نظام سیاسی مدرن تعریف شده بود، تصریح کرد: در چنین شرایطی نه تنها نظام سیاسی ایران بلکه کل جهان اسلام در آن دوره تاریخی خاص با نظام سیاسی مدرن درگیر و تحت تاثیر آن دگرگون شده بود. در حالی که ذات هویت‌خواه جوامع اسلامی به خصوص در ایران، در همان فضا هم نظام معنوی آرمانی خود را دنبال می‌کردند.
وی با استناد به  برجسته شدن فرهنگ مهدویت در ایام نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی، نتیجه گرفت: این اتفاق در یک چشم‌انداز تاریخی واکنشی به جایگاه مسأله هویت در دوران قاجار تلقی می‌شود، چه همان طور که می‌دانیم در آن دوران مهدویت مورد هجمه فزاینده قرار داشت؛ لذا در دوران مبارزات انقلاب و پس از پیروزی انقلاب، جشن‌های نیمه شعبان هر سال باشکوه‌تر برپا می‌شود. عرض من این است که این مسائل را باید در یک افق تاریخی کلان مورد مطالعه قرار داد.

نامه امام (ره) به گورباچف محصول درایت عرفانی و فلسفی ایشان بود
این جامعه‌شناس با اشاره به نامه تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به میخائیل گورباچف، اظهار کرد: آن مرد الهی و بزرگ، از چنان پختگی و درایتی در مسائل عرفانی و فلسفی برخوردار بود که به روشنی و وضوح احساس می‌کرد کجا و چطور باید در مبحث "عقل" و حسّ" وارد شود اساس نگارش آن نامه تاریخی هم همین نکته بود یعنی ایشان با درایت مخصوص به خودشان احساس کردند که اینجا جایی است که باید ورود کنند که این کار را هم کردند.
وی با اشاره به پذیرش مردمی فراگیر امام خمینی (ره) به عنوان نایب امام زمان (عج)، خاطرنشان کرد: مردم دعوت امام را دعوت به سوی مهدویت می‌فهمیدند و در اتخاذ روش‌های پیوستن به جریان انقلاب از واقعه عاشورا الگو می‌گرفتند به همین دلیل هم هست که نهضت امام (ره) پیوندی ناگسستنی با انقلاب عاشورا دارد و گویی همان تقابل یزید و امام حسین (ع) در انقلاب اسلامی ایران دوباره احیا می‌شود.
پارسانیا در پایان، قرابت‌های صوری و معنایی میان نهضت امام با قیام عاشورا را چشمگیر و قابل تأمل توصیف کرد و گفت: همین شباهت‌ها و قرابت‌ها بود که موجب شد ارتباطی وسیع و عاطفی میان مردم با امام شکل بگیرد که سرّ آن را باید در ویژگی‌های خاص امام خمینی و فهم درخشان ایشان از اسلام و عاشورا جست. ایشان با فهم و درک عمیق از لایه‌های معرفتی و وجودی امام حسین و زیست شخصی با آن معانی به چنین معرفت و جایگاهی دست یافت که باید برای ما الگو باشد.
ویژه برنامه "زاویه" به مناسبت دهه فجر از نهم تا بیستم بهمن‌ماه، به مدت 10 شب ساعت 22 از شبکه‌ چهار سیما پخش خواهد شد.

منبع:تسنیم

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7