کد خبر: 16120| تاریخ انتشار: شــنـبـه ، ۱۱ بهمن سال ۱۳۹۹ | ساعت ۱۱:۲۵:۰ | تعداد بازدید: ۲۳۴۰

حجت‌الاسلام و المسلمین حمید محمدی با بیان تعریف کاربردی‌سازی دانش قرآنی، اظهار کرد: باید بتوانیم با توجه به رخدادهای مهم به صورت مسئله‌مند برخورد کنیم و براساس قرآن، راه‌حل منطقی را برای نیازهای مردم ارائه دهیم. تولید دانش قرآنی به معنای کشف نظامات اجتماعی یا هستی‌شناسانه قرآن یا فهم مسائل مستحدثه از قرآن و تفسیر قرآن نیز به معنای حل مسئله است.
نهمین نشست تخصصی «کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی» با موضوع «نقش مدیریت پژوهش در حوزه کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی» هفته گذشته برگزار شد. در این نشست حجت‌الاسلام والمسلمین حمید محمدی، دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی شورای عالی انقلاب فرهنگی، به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛
به نظر می‌رسد سازمان‌ها و نهادهای پژوهشی با دو مسئله کلان روبه‌رو هستند؛ اولین آسیب دیوان‌سالاری علم است، یعنی پژوهش و تولید در فرایند سازمانی و اداری با نگاه غیرانسانی قرار می‌گیرد و طی شدن این فرایندها بر کرامت انسانی پژوهشگر مقدم می‌شود. دیوان‌سالاری ساختاری، که برای تسهیل پژوهش است، عاملی برای تخریب پژوهش شده و این موضوع در کشور ما بسیار آزاردهنده است؛ یعنی فرایندهایی هستند که تحقیقات را بی‌نتیجه می‌گذارند و پس از انقلاب، از این بی‌تدبیری‌ها ضربه خورده‌ایم.
فقدان مأموریت برای نهادها پژوهش را بی‌خاصیت کرده است
دوم، عدم مأموریت‌گرایی است. فقدان مأموریت‌های مشخص برای نهادها، پژوهش را بی‌خاصیت می‌کند و به همین دلیل پژوهش ناکارآمد شد و سازمان‌های پژوهشی نقش صندوق‌های اعتباری را ایفا می‌کنند و یکسری پژوهشگر با آنها ارتباط دارند که به سودشان است و می‌دانند چطور باید کار را برای مجموعه انجام دهند. البته عمومیت ندارد، اما یکی از دلایل ناکارآمدی است. پژوهشگران در مواجهه با نهادها تصور می‌کنند که اراده‌ای برای اجرای پژوهش هست و خود را منطبق می‌کنند، اما بین راه می‌فهمند که مجموعه فاقد مأموریت است و پژوهشگر خود را رهاشده از هر نوع قید و بندی در تشکیلات می‌بیند؛ لذا خیلی اوقات به ظواهر روندهای پژوهشی اکتفا می‌کنیم و گویی همه افراد مناسک تحقیق را به ‌جا می‌آورند و محتوا مهم نیست. پژوهشگر این کار را می‌کند که خود را با نیاز ظاهری سازمان سازگار کند و برای خروجی کار، منافع خاصی را متصور نیست.
فیلم اصلیتصمیم‌سازان و سیاست‌گذاران پژوهش برای پاسخگویی به کلانِ مسائل، اقدامات تسهیل‌گر را ابلاغ می‌کنند و در این بخش وضعیت بدی نداریم. به تعبیر دیگر در آیین‌نامه‌ها مشکلی نداریم، اما نقش مدیران در اجرا مهم است و وقتی این اسناد به دست مجریان می‌افتد، دچار خلل می‌شود و نهادها و پژوهشگران نیز به مشکل برمی‌خورند. فضای مطلوبی در پژوهش کلان نداریم. لذا اگر هنوز نظامات قرآنی استخراج نشده، که اعم از نظام‌های سیاسی، تربیتی، فرهنگی و ... است، یکی از دلایلش نوع پژوهش‌های ماست و البته دشواری آن نیز مطرح است، اما همه ما سرمایه‌گذاری ناکافی داشتیم و البته هیچ‌وقت نبوده که برای پژوهش قرآنی بودجه نداشته باشیم، اما از نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم و کمتر از یک درصد بودجه کشور به پژوهش اختصاص می‌یابد. همچنین پژوهش فرایندی طولانی و عمیق و نیز جذب بودجه برای آن نیازمند طی مراحل ویژه‌ای است. ما عملاً نتوانسته‌ایم از نظر مدیریتی، سازوکارهایی داشته باشیم که این بودجه قابل جذب باشد. کشورهای دیگر مانند آمریکا و ژاپن در عرصه پژوهش و پژوهشگری توانسته‌اند که در همه زمینه‌ها به موفقیت در مدیریت پژوهش دست یابند.
تأکید مقام معظم رهبری بر پژوهش
باید به دو سخن مقام معظم رهبری اشاره کنم تا نگاه ایشان به پژوهش‌های قرآنی مشخص شود و ببینیم کجا هستیم. این جملات نشان می‌دهد که ما در سیاست‌گذاری کلان مشکلی نداریم. مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان فرمودند: «علم اقتدار است. «سلطان» یعنی اقتدار، قدرت. «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ علم اقتدار است. هر کس این قدرت را به چنگ آورد، می‌تواند تحکم کند؛ می‌تواند غلبه پیدا کند؛ هر کسی که این اقتدار را به دست نیاورد، «صیل علیه»؛ بر او غلبه پیدا خواهد شد؛ دیگران بر او قهر و غلبه پیدا می‌کنند؛ به او تحکم می‌کنند. یک دولت بیگانه‌ از اخلاق، بیگانه از معنویت، بی‌اعتنای به حقوق بین‌المللی مثل دولت آمریکا، چون دارای علم است و توانسته این علم را به فناوری تبدیل کند و در زندگی‌اش به کار بگیرد، به خودش حق می‌دهد که در سطح بین‌المللی اینجور زورگویی کند.»
در سخن دیگری در جمع بانوان قرآن‌پژوه می‌گویند: «مبنای علوم انسانی غرب که در دانشگاه‌های کشور به صورت ترجمه‌ای تدریس می‌شود، جهان‌بینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی است، در حالی که پایه‌ و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جست‌وجو کرد. اگر این کار انجام شود، پژوهشگران با استفاده از مبانی قرآنی و همچنین استفاده از برخی پیشرفت‌های علوم انسانی می‌توانند بنای رفیع و مستحکمی را از علوم انسانی پایه‌گذاری کنند. البته آن‌وقت می‌توانند از پیشرفت‌های دیگران، غربی‌ها و کسانی که در علوم انسانی پیشرفت داشتند، استفاده هم بکنند، لکن مبنا باید مبنای قرآنی باشد.»
پژوهش‌های کاربردی ناظر به حل مسائل هستند
این سخنان مقام معظم رهبری کلیدی هستند و مسیر را تعیین می‌کنند و بدین ترتیب اهمیت کار پژوهشگری و قرآن‌محوری مشخص می‌شود. امروزه دانش به عنوان کلید اصلی رقابت‌پذیری سازمان‌هاست و سازمان‌های جدید مبتنی بر دانش هستند و پژوهش‌ها و دانش‌های کاربردی قرآنی، مطالعاتی محسوب می‌شوند که منجر به حل مسائل مختلف اعم از فرهنگ خواهند شد. البته بین پژوهش و مطالعه نیز تفاوت وجود دارد و پژوهش و تحقیق فقط جنبه مطالعه ندارد اما امروزه مطالعات قرآنی در مرکزها انجام می‌شود.
نکته دیگر در باب هدف اصلی کاربردی‌سازی پژوهش‌ها و دانش‌های قرآنی است که عبارت از تولید دانش و ادبیات علمی مورد نیاز برای حاکمیت روح قرآن در مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... کشور است. باید از طریق پژوهش برای دریافت و ارائه مضامین قرآنی کار کنیم و قرآن در فعالیت‌های زندگی به کار گرفته شود که نیازمند تبدیل متن قرآن به سطوح مختلفی از متن‌های واسط است. برای نمونه، قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ». می‌‌توان براساس این آیه دانش‌های جدیدی را به دست آورد و صدها جلد کتاب نوشت. مراد از متن واسط، شرح و تفسیر است.
در نمونه دیگری مکاسب شیخ انصاری را داریم که یکی از کتب درسی مهم محسوب می‌شود و همچنین کتابی به نام استصحاب دارند که معمولاً خواندنش یک سال و نیم طول می‌کشد و کل بحث درباره «ابقاء ما کان علی ما کان» است، اما یک دانش عظیم براساس این حدیث عظیم شکل گرفته و یک وقت جمله کوتاهی باب عظیمی را به سوی معارف باز می‌کند. بستر این مطالعات شکل‌گیری حلقه‌های مطالعاتی چند‌رشته‌ای قرآنی در گستره وسیع علوم انسانی است. لذا خصیصه راهبردهای پژوهش‌های قرآنی، فراهم کردن تحقق حاکمیت قرآن و تدوین و ابلاغ این سنخ از پژوهش‌هاست و این یکی از اقدامات مؤثر شورای توسعه فرهنگ قرآنی از طریق کمیسیون پژوهش‌های قرآنی بوده است.
سه مفهوم پایه در مدیریت دانش
در مدیریت دانش سه مفهوم پایه داریم که عبارت است از داده، اطلاعات و دانش. داده، اولین سطح مدیریت، دانش و شامل ارقام، اعداد و ... است که خودبه‌خود معنا تولید نمی‌کند و واقعیت‌های عینی در مورد رویدادها هستند، اما اطلاعات، سطح دوم است و داده‌ها معنادار می‌شوند. این داده‌ها نمی‌توانند دانشی به ما بدهند و اینها مجموعه‌ای هستند که معنادار می‌شوند، اما دانش اضافه کردن درک بر اطلاعات و اطلاعات سازمان‌یافته و تحلیل برای درک و آگاهی و تشخیص است. لذا از داده به اطلاعات و سپس به دانش می‌رسیم و دانش قرآنی اطلاعات سازمان‌یافته‌ای است که به نوآوری برسد.
تولید دانش قرآنی به معنای کشف نظامات اجتماعی یا هستی‌شناسانه قرآن یا فهم مسائل مستحدثه از قرآن و نیز تفسیر قرآن به معنای حل مسئله است. در حقیقت کشف مدالیل به عنوان تفسیر شایع است. ما تفسیر و فراتفسیر داریم؛ پیش از تفسیر، بحث‌های لغت‌شناسی، صرف و نحو و ... وجود دارد که مقدمات و کشف مدالیل است و تفسیر نیست. تفسیر، کشف نظامات ارتباطی در حوزه اجتماعی و پاسخگویی به مسائل مستحدثه است؛ یعنی در تفسیر، دلالت‌های فراظاهری و ... باید مطرح شود. البته فراتفسیر به بطن و جری و تطبیق می‌رسد. مشکلات ما در تفسیر این است که مقدمات تفسیر را به جای تفسیر اشتباه گرفته‌ایم. واژه «فسر» و «تفسیر» پرده‌برداری از یک مجموعه است. بسیاری از اوقات چنین چیزی نداریم، یعنی در مطالعات این اتفاق نمی‌افتد که پرده‌ای برداشته یا راز جدیدی کشف شود. لذا گفتن تفسیر به دانش‌هایی که کشف مدالیل می‌کنند، از روی مسامحه است.
قرار گرفتن مدیریت دانش در کنار مدیریت پژوهش نیز چرخه با ثباتی را از تولید و نگهداری دانش سازنده ایجاد می‌کند. مدیریت پژوهش به کشف مسائل، نیازها و هدایت ظرفیت‌ها می‌پردازد و به پرداختن این نیازها اقدام می‌کند. در حوزه قرآن نیز همین‌طور است. یکی از مشکلات کاربردی‌سازی پژوهش‌های قرآنی، فقدان نظام رصد و انتقال نیازهاست. حلقه واسط میان مدیریت پژوهش و اجرای پژوهش را نداریم؛ یعنی بزرگ‌ترین مسئله ما این است که سازمان‌های ما، معاونت نیازسنجی ندارند و نظام رصد و انتقال نیازها حلقه مفقوده ماست. لذا مقام معظم رهبری حدود ۲۰ سال قبل وقتی به قم رفتند و دستاوردهای حوزه را در یک نمایشگاه بزرگ دیدند، بسیاری از کارهایی را که نامشان پژوهش بود به خدمات پژوهشی تغییر دادند و گفتند اینها پژوهش نیست. بعد پیشنهادی دادند که خوب است رادارهایی باشند و معلوم کنند که هر مؤسسه چه کاری می‌کند و کارهای مشابه را هم‌افزار کند. سپس نیازها از مرکز رهبری و راهبری پژوهش‌های قرآنی به مؤسسه‌ها و پژوهشکده‌ها منتقل شوند و مؤسسات به جای کار تکراری و خدمات، کارهای عمیق انجام دهند، اما هنوز این حرف روی زمین است.
قرآن بر همه رشته‌ها برتری دارد
نکته مهم اینکه قرآن یک رشته در کنار دیگر رشته‌ها نیست و مهم‌ترین ویژگی آن «مُهَیمِن» بودن بر سایر رشته‌هاست و برتر، عالی‌تر و تأثیرگذار بودن باید محفوظ باشد. یعنی دانش‌ها زیرساخت خود را از قرآن می‌گیرند یا غیرقرآن و وقتی از قرآن بگیرند، قرآنی می‌شوند که عظمت محتوایی قرآن مسلط بر آنهاست. لذا مقام معظم رهبری در مورد جایگاه علوم انسانی فرمودند که علوم انسانی روح دانش است و همه دانش‌ها و تحرکات برتر مانند یک کالبد است که روح آن علوم انسانی است و باید بنیان‌های خود را از قرآن بگیرد و علوم انسانی قرآن‌بنیان چیزی است که جمهوری اسلامی به رسمیت می‌شناسد. یک تعریف کاربردی‌سازی دانش قرآنی این است که می‌توانیم بگوییم منظور از کاربردی‌سازی، سودمندسازی دانش قرآنی و رسیدن به علم نافع است. در واقع علم نافعی که کاربرد و روش داشته باشد و مسئله را حل کند می‌تواند به جایگاه علوم انسانی کمک کند. باید بتوانیم با توجه به رخدادهای مهم به صورت مسئله‌مند برخورد و نیز براساس قرآن، راه‌حل منطقی را برای نیازهای مردم ارائه کنیم.
مسئله دیگر، موانع اصلی در کاربردی‌سازی پژوهش‌های قرآنی است؛ اولین مانع اصلی ما، جدایی آموزش عالی قرآن از مهارت‌های مورد نیاز جامعه است. وقتی ارتباط آموزش عالی قرآن از این مهارت‌ها قطع شد، کار ابتر می‌شود. دوم، ارتباط ضعیف مطالعات قرآنی با فناوری‌های ایجادشده در آموزش عالی است. سوم، جدایی آموزش قرآن از پژوهش‌های قرآنی و پژوهش از فناوری و فناوری از تجاری‌سازی است. آموزش، پژوهش تولید می‌کند و در خلال آموزش، پژوهش را سازمان‌دهی می‌کند و وقتی آموزش از پژوهش، پژوهش از فناوری و فناوری از تجاری‌سازی جدا شود، شاهد وضعیت کنونی خواهیم بود. چهارم، عدم ارتباط مراکز آموزش عالی با یکدیگر و مؤسسات مهارتی است و پنجمین مورد، جدایی آموزش عمومی از آموزش عالی قرآن است که هریک مسیر خود را می‌روند و باید در یک نقطه به هم متصل شوند و ارزش افزوده مستقل داشته باشند.
در بحث آسیب‌شناسی نیز دو نکته وجود دارد؛ یکی مطلق‌انگاری در دانش قرآنی که از آسیب‌های جدی است؛ یعنی الان در این زمینه نگاه‌های متفاوتی داریم، اما زاییده فکر بشر است و خطا دارد و باید به نقد و بررسی محصولات بپردازیم تا به نتیجه مثبتی برسیم. آسیب دوم نیز سطحی‌نگری است که ما را کشته است. سطحی‌نگری و واگذاری امور به افراد غیرمتخصص موجب شده که آسیب‌های زیادی را متحمل شویم. یکی از بهترین شیوه‌ها برای به نتیجه رسیدن، کار گروهی است؛ یعنی تخصص‌های مختلف ترکیب شوند و این کار را با هم به پیش ببرند.
 

منبع:ایکنا

لطفا کد زیر را وارد نمایید

اخبار مرتبط

آرم شورای عالی انقلاب فرهنگی

اطلاعات تماس

تهران، خیابان طالقانی، شماره 436

کدپستی: 1591814313
(+9821) 66976601 - 7