دکتر طیبی بیان کرد: با جرات تمام و براساس عمر کامل فعالیتی خود از ابتدای تشکیل جهاددانشگاهی تا به امروز و اطلاع از توانمندی نیروی انسانی و همچنین زیرساختی کشور عرض میکنیم، ما هیچ مشکلی در زمینهی تولید فناوریهای مورد نیاز در همهی حوزهها نداریم. یقینا در انتهای سال ۱۴۰۰، شاهد موفقیتهای بزرگ فناورانهی جهاددانشگاهی در تامین بسیاری از نیازهای کشور هستیم.
دکتر حمیدرضا طیبی رییس جهاددانشگاهی در گفتوگوی با ما در بخش اول به تبیین اشاعهی فرهنگ خودباوری، خوداتکایی و دانشبنیانی توسعهی اقتصادی و دفاعی توسط دستاوردهای جهاددانشگاهی و پیشگامی نهضت خودباوری و الگوسازی توسعهی تولید ملی در کشور به همت این نهاد پرداخت.
بخش دوم و پایانی گفتوگو با رییس جهاددانشگاهی که به تشریح وضعیت علم و فناوری کشور و تلخ و شیرین خاطرات 40 سالهی جهاددانشگاهی میپردازد، در ادامه میخوانید.
سطح تعاملات جهاددانشگاهی با نظام حکمرانی و بدنهی اجرایی کشور چگونه بوده و چه میزان از ظرفیت این نهاد تاکنون به فعلیت رسیده است؟
لازم است این موضوع را توضیح دهم که در کشورهایی که برنامههای توسعهی خود را بهصورت دانشبنیان طراحی میکنند تا اقتصاد آنها و قدرت دفاعیشان قدرت رقابت خود را با رقبا حفظ کند، بهگونهای طراحی میکنند که صنایع بزرگ آنها دارای واحدهای قوی تحقیق و توسعه بوده که در تعامل با دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی بهصورت پیوسته، کارآمدی محصولات خود را به لحاظ کیفیت و قیمت حفظ کنند.
همچنین سازمانهایی چابک، غیردولتی و دانشبنیان تاسیس میکنند که ضمن حرکت در مرز فناوری و ایجاد غرور ملی، نیازهای فناورانه صنایع و بهویژه صنایع کوچک و متوسط را تامین کنند، چون این تیپ از صنایع توان مالی ایجاد واحدهای قوی R&D ندارند. معمولا دولتهای مرتبط هم 40 تا 50 درصد بودجهی این سازمانها را تامین میکنند و بقیهی بودجه نیز در انعقاد قراردادهای فناورانه با شرکتهای تولیدی یا سایر موسسات تامین میشود.
بهعنوان نمونه آلمان با تاسیس موسسهی فرانهوفر در اروپا و کرهی جنوبی با تاسیس موسسهی علم و فناوری پیشرفتهی این کشور (KAIST) در آسیا، دو کشور موفق در طراحی اقتصاد دانشبنیان در کشورشان و دو سازمان موفق در نظام ملی علم، فناوری و نوآوری آنها هستند.
مشکل ما در ایران و در ارتباط با نظام حکمرانی و بدنهی اجرایی کشور این است که در قبل از انقلاب و همچنین بعد از انقلاب یک برنامهی پیشرفت بلندمدت دانشبنیان با نگاشت نهادی درست علم، فناوری و نوآوری تدوین کنیم که در این نگاشت یا ساختار نهادی، علم مورد نیاز ادارهی امور امروز و فردای کشور ما تولیدشده و این علم برای اجراییشدن و قابل استفاده بودن، تبدیل به فناوری در قالب محصول و خدمات شده و این محصول و خدمات توسط بنگاههای اقتصادی و سایر موسسات تولیدشده و در کشورمان یا سایر کشورها مورد استفاده قرار بگیرد.
وقتی چنین طراحی صحیحی انجام پذیرد و هم تکلیف نهاد سیاستگذاری مانند مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزهی سیاستگذاری مشخصشده و هم وظیفهی دولت بهعنوان برنامهریز اجرایی سیاستگذاریهای انجامشده، هم وظیفهی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بهعنوان تولیدکنندهی علم و هم وظیفهی سازمانهایی مانند جهاددانشگاهی و مراکز تحقیقاتی بنگاههای بزرگ اقتصادی که وظیفهی تبدیل علم به فناوری در قالب محصول و خدمات را دارند یا وظیفهی انتقال فناوری از خارج کشور، جذب، فهم و ارتقای فناوری انتقالیافته و ملینمودن آن را به عهده دارند، مشخص میشود و هم وظیفهی بنگاههای تولیدی در تولید محصول و خدمات قابلرقابت در سطح ملی و بینالمللی و هم وظیفهی نهاد قانونگذاری در تصویب قوانین مرتبط و هم تکلیف نهادهای مالی در حمایت از زنجیرهی تولید علم تا تبدیل آن به ثروت. در این طراحی درست است که اقتصاد رقابتی و دانشبنیان شده و برای همهی مردم ما نیز شکل آبرومند و با درآمد مناسب متناسب با تلاشی که میکنند به وجود میآید.
عملا در کشور ما چنین برنامهریزی و نهادسازی مرتبط با آن انجام نشده است و چون انجام نپذیرفته، ملاحظه کرده و میکنیم که حتی با وجود نوشتن سند چشمانداز در افق 1404 و تهیهی سند مهم نقشهی جامع علمی کشور نتوانستیم به اهدافی که در سند پیشبینی میکنیم، برسیم. در هر حال تشخیص درست توسط جوانهای دانشجوی انقلابی در سال 1359 تشکیل این نهاد بود و با همت خودشان تشکیل شد.
بهصورت طبیعی این نهاد همواره سعی کرده است خودش را با نهادهای حاکمیتی و اجرایی کشور جهت حرکت در جهت تحقق اهدافش رابطه برقرار کند و الحمدلله بهصورت نسبی هم موفق بوده است. عدم ورود به حوزهی سیاست، تبعیت از رهبری و حمایت از همهی دولتهای منتخب مردم و تاییدشدهی توسط رهبری باعث شده است که جهاددانشگاهی رابطهی خوبی با حاکمیت داشته باشد.
با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب بر توسعهی توان داخلی و تولید ملی در نامگذاری سالها با تاکید بر حل مشکلات اقتصادی کشور، چرا در جهت اصلاح نظام ملی نوآوری و حل مشکلات اقتصادی کشور اقدامات لازم انجام نمیگیرد؟
سوال کلیدی، سخت و مهمی است. اگر بخواهیم به حاشیه نرویم، مشکل اصلی ما در عدم حل مشکلاتمان، عدم توان ما در تعریف رابطهی بین توسعهخواهی و انقلابیگری است. عدهای میگویند نمیتوان بین این دو رابطهی نزدیک و همپوشانی زیادی داشت و حتی در نهایت، حد انقلابیگری ما را درست کردن یک مدل موفق از جمهوری اسلامی در حوزهی اقتصادی و دفاعی میدانند که عدالت و اخلاق نیز از ویژگیهای توسعهیافتگی آن محسوب میشوند و همین موضوع باید آرمانخواهی انقلابیون در سایر کشورها باشد و اما ما میپذیریم که میخواهیم هم انقلابی بمانیم و هم توسعهگرا، به مفهوم بناگذاشتن برنامهی توسعهی کشور با اتکای بر توان داخلی، بهویژه اینکه تحت شدیدترین تحریمهای بانکی، مالی و تجهیزاتی بهخصوص در زمینهی مواد اولیه و قطعات پیشرفته برای تولید فناوریهای پیشرفته هستیم.
با جرأت تمام و براساس عمر کامل فعالیتی خود از ابتدای تشکیل جهاددانشگاهی تا به امروز و اطلاع از توانمندی نیروی انسانی و همچنین زیرساختی کشور عرض میکنیم، ما هیچ مشکلی در زمینهی تولید فناوریهای موردنیاز در همهی حوزهها نداریم. مشکل اصلی در سپردن کار به کاردان است و عدم وجود ساختارهایی مثل احزاب سالم قوی که محل رشد مدیران کارآمد و نخبه بوده یا اگر به تخریب اعتقادی وجود ندارد، باید سیستمی باشد که افراد توانمند علمی، خودباور، فنباور و کاربلد وفادار به انقلاب را از نقابزدههای متناظر شناسایی کند و ادارهی امور کشور را در زمینههای مختلف به آنها بسپارد.
با تمام وجود و پوست و گوشت و استخوان خود تحریم و مشکلات ناشی از آن را لمس کردهایم و از طرف دیگر شاهد فرصتسوزیهای بینهایت زیادی بودهایم که اگر ادارهی امور به دست افراد خودباور، کاربلد و انقلابی سپردهشده بود، بسیاری از مشکلات کشور با کیفیت خوب تابهحال حلشده بود و حتی قادر بودیم که بسیاری از بازارهای منطقه را در زمینههای خاص به تصرف خود حتی در تحریم در بیاوریم. فرد محقق نیاز دارد که اولا توانش مورد ارزیابی قرار گیرد و بعد به او ماموریت در حل مشکل کشور با کیفیت بسیار خوب داده شود و حمایتهای لازم نیز صورت پذیرد و آنگاه با تولید محصول و خدمات با کیفیت مورد قبول، در کشور مورد استفاده قرار بگیرد. پیدا کردن بازار در خارج بهعهدهی خود محقق در همین شرایط تحریمی است، ولی او چگونه میتواند صادر کند درحالیکه در کشور خود محصول مورد استفاده قرار نگرفته است. ضمن اینکه یک نگاه با دقت و مطالعهی شرححال کشورهای مشابه ما در یکصد سال اخیر میتواند راهگشای حل بسیاری از مشکلات کشور باشد.
به نظر شما دلایل اعتماد مقام معظم رهبری به جهاددانشگاهی با حمایت از 31 طرح فناورانهی این نهاد چیست؟ و آیندهی این طرحها و ارتباطات چگونه خواهد بود؟
تا آنجا که یادم میآید، رهبری به لحاظ ساختاری اعتقاد به وجود چنین مجموعهای که در زمینهی علمی و فناورانه و الگوسازی توان کشور در اتکا به توان داخل فعالیت کند، اعتقاد داشتند. جهاددانشگاهی هم با همین ویژگیها در ابتدای انقلاب ما تشکیل شد و در بین آن نیز جوانهای مؤمن و انقلابی بودند و لذا بیدلیل هم نبود که دریکی از دیدارهایشان در سال 1386 با مدیران جهاددانشگاهی فرمودند: «همینطور که در قرآن کریم در مقایسهی دو مسجد میفرماید: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی مِنْ أَوَّلِ یوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ، فِیهِ رِجَالٌ یحِبُّونَ أَنْ یتَطَهَّرُوا»، جهاددانشگاهی همینجور است. بنایی اول بر اساس تقوا بنیانگذاری شد» و با حرکت در مسیر توسعهی علمی و فناورانه و فرهنگی فرمودند: «مولود مبارک انقلاب اسلامی» یا عبارت بینظیری مانند اینکه «من برای آیندهی علمی کشور به جهاددانشگاهی امیدوارم». البته این تحسینهای بینظیر و عالی، بار مسوولیتی ما را دوچندان کرده است. در مورد 31 طرح فناورانه، هدف ما از دیدار معظمله این بود که اولا دستاوردهای ارزندهی علمی و فناورانه کاربردی شده خود را خدمت ایشان ارایه کنیم و در ثانی و ثالث هم درخواست کمک در استفادهی آنها را داشته باشیم و هم سپردن ماموریتهای جدید فناورانه به جهاددانشگاهی تا وقت زیادی از نهاد صرف اثبات قابلیت خود، بین 3 تا 12 سال، برای کارگزاران و کارفرمایان برای انجام کارهای بزرگ فناورانه برای اولینبار در کشور شود.
کار بزرگ فناورانه حتما نیاز به تامین مالی بزرگ و مناسب دارد و یقینا اگر این منابع برای ما تامین میشد و ما فناوریهای مورد نیاز را تولید میکردیم، دست ما برای اثبات توانمندی خود بسیار باز بود. با لطف خداوند و درایت ایشان، این مهم حاصل و هماکنون با تمام انرژی در حال اجرای این پروژههای فناورانه هستیم و یقینا در پایان سال 99 و انتهای سال 1400 شاهد موفقیتهای بزرگ فناورانهی جهاددانشگاهی در تامین بسیاری از نیازهای کشور هستیم. انشاءالله از فرصت در اختیار داشتن این فناوریها نیز استفاده میکنیم؛ با صنایع زیادی در حال مذاکره هستیم که هزینهی تولید تمام یا بخشی از فناوری از جانب جهاددانشگاهی و تضمین خرید متعهد استفاده هم از سمت کارفرمایان باشد و موفقیتهای خوبی نیز تابهحال کسب شده است.
جهاددانشگاهی چه نقشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد؟
جهاددانشگاهی عضو حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی است. نگاه مسالهمحور جهاددانشگاهی به مشکلات و نیازهای جامعه در حوزههای مختلف و تلاش برای حل آنها بهویژه در حوزهی پژوهش و فناوری، باعث بهوجود آمدن نگاه کاربردیتر در ارایهی پیشنهادات و گزارش مشکلات واقعی کشور در شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه در تدوین اسناد مهم یا سایر تصمیمات میشود.
خاطراتی هم از تاثیرگذاری فعالیتهای جهاددانشگاهی در ذهنتان ماندگار شده است؟
ایجاد خودباوری در نسل جوان و ایجاد غرور ملی در میان مردم کشورمان مانند دستاورد جهاددانشگاهی در زمینهی سلولهای بنیادی از خاطرات خوش است، اما به دو خاطرهی شیرین و تلخ از دوران مسوولیت خود در واحد مطبوعام میپردازم. خاطرهی اول اینکه یک فناوری پیشرفته را در سال 79 کسب کردیم و براساس آن میتوانستیم کار بزرگی را برای یکی از صنایع کشور انجام دهیم و وقتی با مسوول مربوطه صحبت کردیم، نام دو شرکت بسیار معتبر اروپایی در زمینهی برق و الکترونیک را برد و گفت باید بهصورت مشترک با آنها این پروژه را انجام دهید و وقتی هر دو شرکت بهصورت مجزا پایلوت فناوری کسبشده را دیدند، گفتند شما صاحب دانش شدهاید و میخواهید از طریق ما وارد صنعت کشورتان شوید و ما این شانس را به شما با اعلان عدم تمایل به همکاری در این پروژه نمیدهیم. اثبات قابلیت ما به صنعت مربوطه مبنی بر اینکه خودمان میتوانیم بهتنهایی این کار را انجام دهیم، 10 سال طول کشید.
خاطرهی دیگر مشابه همین خاطره و به این شکل است که به ما گفته شد؛ اگر میخواهید وارد فلان صنعت شوید، باید یک همکار خارجی داشته باشید و وقتی ما به سراغ معتبرترین شرکتی که در قبل از انقلاب این تجهیزات را برای آن صنعت تامین میکرد، رفتیم؛ دیدیم فناوریهای تولیدی ما از فناوریهای آن شرکت پیشرفتهتر است و آن شرکت در کمال صداقت با بازدید از فناوریهای تولیدی ما متقاضی خرید فناوری و محصول از ما شد، اما متاسفانه مسوولان مربوطه به ما گفتند باید برای ورود به صنعت حتما اسم آن شرکت را در کنار خود بگذارید و این یکی از تلخترین خاطرات از عدم خودباوری برخی مدیران و کارشناسان کشور و عدم اعتقاد به توان ملی بود.
چه برنامهها و طرحهایی در طول این چهل سال مدنظر جهاددانشگاهی بوده که امکان تحقق اجرای آن عملیاتی نشده است و به چه دلیل؟
در راستای ایجاد خودباوری ملی و تحقق امکانپذیری اقتصاد دانشبنیان آرزو داشتم و دارم مجموع فناوریهای تولیدی جهاددانشگاهی در تمامی حوزهها را در قالب دو یا سه بِرَند در سطح ملی و سپس بینالمللی ارایه کنیم. این کار نیازمند حمایت حوزهی اجرایی کشور از اصل ایده، حمایت از خرید محصولات و حمایت از صادرات آنها میباشد که شرایط ویژهی کشور این امر را امکانپذیر نکرده است. اصلاح نظام ملی علم، فناوری و نوآوری کشور و نقشآفرینی جهاددانشگاهی در آن از جملهی آرزوهای ملی اینجانب بوده است که آن هم علیرغم تلاشهای زیاد تا به حال موفق به قانع کردن مسوولان در عارضهیابی و اصلاح آن نشدهایم.
رسالت جهاددانشگاهی در آغاز دههی پنجم این نهاد با توجه به سوابق گذشته، به چه سمت و سویی هدایت خواهد شد و اساسا اولویتهای این نهاد انقلابی در ادامهی حیاتاش چیست؟
جهاددانشگاهی در حوزههای فرهنگی، علم و فناوری، آموزش و اشتغال میتواند نقشی الگو و فرهنگساز ایفا کند و نیز در تامین نیازهای کشور در این حوزه نقش برجستهای داشته باشد. اگر نظام و بخش اجرایی کشور در این زمینهها ماموریتهایی مختص به این نهاد واگذار کنند، ایفای این نقشها با سرعت بیشتر و در برنامهی زمانبندیشده آن قابل انجام است و اگر این کار انجام نشد، جهاددانشگاهی براساس وظیفهای که تابهحال احساس کرده، سعی میکند براساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در بیانیهی گام دوم و آیندهنگری و آیندهشناسی، نقش موثرتری را براساس کولهبار تجارب خود در تحقق اهداف انقلاب و خدمترسانی به جامعه و ادای دین به شهدای انقلاب اسلامی ایران ایفا کند.
منبع:روابط عمومی جهاددانشگاهی