دکتر بابک نگاهداری مشاور و رئیس حوزه ریاست مجلس شورای اسلامی در خصوص ضرورت تحول در قوه مقننه و سایر نهادها با ما به گفت‌وگو نشست و در بخشی ازاین گفت‌وگو بیان کرد: در مساله کرونا نشان دادیم که اگر بخواهیم می توانیم هر جا که پای منافع ملی کشور در میان است به اجماع و اتحاد ملی دست پیدا کنیم. با چنین الگویی می توان هم به جنگ مشکلات اقتصادی رفت و هم به جنگ آسیب های اجتماعی. اگر با مردم «صادق» باشیم و مردم این صداقت را در گفتار و رفتار ما ببینند حتما به ما اعتماد خواهند کرد و اگر اعتماد ایجاد شد، رسیدن به اجماع و اتحاد ملی کار سختی نخواهد بود. 
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:
آقای دکتر، شما بعد از سال ها فعالیت در حوزه های علمی و تحقیقاتی، با عنوان رییس حوزه ریاست مجلس شورای اسلامی وارد حوزه سیاست شده اید. این تجربه جدید را چگونه می بینید؟
همانطور که گفتید بنده بیشتر سال های عمرم را در دانشگاه بوده ام، اما مانند همه دانشگاهیان هیچگاه فارغ از دغدغه ها و اندیشه های سیاسی نبوده ام. بواسطه مسئولیت هایی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مراکز علمی و پژوهشی کشور داشته ام همواره علاقمند و پیگیر مسائل و دغدغه های اساسی کشور در حوزه های گوناگون بوده ام و بسیار امیدوارم که در این مسئولیت جدید بتوانم زمینه های پیگیری برخی از این دغدغه ها را فراهم کنم.
مجلس یازدهم را چگونه می بینید؟
مجلس یازدهم پشتوانه 40 سال سابقه قانونگذاری در جمهوری اسلامی ایران را با خود به همراه دارد و از وجود نمایندگانی دلسوز و مدیری مجرّب، انقلابی و مقتدر سود می برد. همه این عوامل موجب می شود تا به عملکرد و آینده این مجلس خیلی امیدوار باشیم. 
نهادی مردمی تر از مجلس نداریم
آیا جایگاه مجلس تضعیف شده است؟
جایگاه مجلس به عنوان یک نهاد هیچگاه در جمهوری اسلامی ایران تضعیف نخواهد شد. مجالس و پارلمان ها در تمام نظام های مردمسالار جهان مهمترین نماد و شاخص مردمسالاری به شمار می روند. در واقع تا یک مجلس کاملا مردمی در کشوری وجود نداشته باشد نمی توان آن نظام سیاسی را نظامی مردمسالار نامید. در کشور ما نیز یکی از نخستین خواسته های مردم در آغاز جنبش مشروطه، تشکیل مجلس بود. نهادی که امروز برای ما به یادگار رسیده ثمره ده ها سال مبارزه و مجاهدت میلیون ها ایرانی مسلمان برای آزادی خواهی و رهایی از چنگال استبداد و استعمار بوده است. مجلس شورای اسلامی مهمترین پناهگاه مردم ایران به شمار می رود. مردم ایران متعلق به هر کجای این کشور باشند حتما نماینده ای در این ساختمان دارند و اینجا تنها نهادی در این کشور است که تمام اعضای آن را نمایندگانی که با رای مستقیم مردم انتخاب شده اند، تشکیل می دهند. هیچ نهادی نمی تواند ادعا کند که از مجلس شورای اسلامی مردمی تر است. خون صدهاهزار شهید پای این درخت ریخته شده است، از این رو نمی توان براحتی از تضعیف مجلس سخن گفت، اگر چه نباید این واقعیت را نادیده گرفت که مردم از عملکرد مجلس در ادوار گذشته رضایت کافی ندارند.
به هر حال قبول دارید که مردم از عملکرد مجلس در دوره های گذشته راضی نبوده اند؟
بله، بنده قبول دارم و به همین دلیل است که به این مجلس و‌ عملکرد آن امیدوارم. آقای دکتر قالیباف در هر مسئولیتی که تاکنون بوده اند منشاء یک تحول اساسی در آن مسئولیت شده اند بگونه ای که می توان تاریخ آن نهاد را به قبل و بعد از مسئولیت ایشان تقسیم کرد. تمام مردم ایران و مخصوصا شهروندان تهرانی تفاوت نیروی انتظامی و شهرداری تهران را در قبل و بعد از حضور ایشان به خوبی به خاطر دارند. ما حتما شاهد چنین تحولی در مجلس شورای اسلامی هم خواهیم بود و انشالله مجلس شورای اسلامی به مجلسی انقلابی، کارآمد و خدمتگزار مردم تبدیل خواهد شد. مجلسی که در شأن ملت بزرگوار و انقلابی ایران باشد.
طی یکی دو ماه گذشته صحبت های زیادی در مورد تحول مجلس شنیده ایم، منظور از تحول دقیقا چیست؟
منظور از تحول یعنی بازگشت مجلس شورای اسلامی به ریل اصلی خود. یعنی قرار گرفتن در همان مسیری که امام راحل مان، مقام معظم رهبری، قانون اساسی و مردم برای آن تعیین کرده اند. یعنی تبدیل شدن به همان نهادی که بتوان آن را عصاره فضایل ملت نامید. یعنی بازگشت به جایگاه واقعی خود در «رأس امور کشور». منظور از تحول یعنی آنکه مجلس شورای اسلامی تبدیل شود به همان نهاد انقلابی و خدمتگزاری که رهبری معظم انقلاب و مردم عزیزمان از آن توقع دارند. یعنی از دستگاهی حاشیه ای و بی اثر به متن جامعه و مشکلات آن باز گردد و بزرگترین یاور مردم در عبور از این دوران سخت و دشوار باشد. منظور از تحول یعنی احیای همان ارزش ها و آرمان هایی که مجلس شورای اسلامی به منظور تحقق آنها ایجاد شد. یعنی تبدیل کردن مجلس به موتور محرک انقلاب اسلامی. تبدیل کردن آن به قلب مردم ایران و تبدیل آن به مغز و قوه عاقله حاکمیت.
در این تحول حوزه ریاست مجلس چه جایگاهی دارد؟
حوزه ریاست مجلس نیز بخشی از همین تحول بزرگ و انقلابی است. ما در حوزه ریاست بدنبال تدارک مکانیزم های این تحول بزرگ هستیم. در وهله اول بدنبال آن هستیم که حوزه ریاست از جایگاه تشریفاتی و بی اثر به نیروی جهادی و موثر تبدیل شود و در گام بعد بتوانیم با تمام توان در خدمت افزایش کارآمدی مجلس، ارتقاء قدرت پاسخگویی و جایگاه آن در نزد افکار عمومی و مردم باشیم. اکنون که بر مجلس مدیریت جهادی حاکم شده است، در حوزه ریاست هم باید بدنبال تحقق مدیریت جهادی باشیم. حوزه ریاست باید بتواند پا به پای رییس مجلس در میدان حاضر باشد.
تنها اولویت ما در مجلس یازدهم منافع ملی خواهد بود
راهکار مشخصی برای ایجاد این تحول دارید؟
برنامه مشخصی برای فعال کردن حوزه ریاست طراحی شده است که انشاالله به تدریج عملیاتی خواهد شد. البته باید توجه داشت که حوزه ریاست نیز جزیی از مجلس یازدهم است و هر تحولی را که در کلیت این نهاد شاهد باشیم در حوزه ریاست نیز شاهد خواهیم بود. یکی از این تحولات که در مجلس یازدهم به طور جدی مورد پیگیری رییس محترم مجلس و سایر نمایندگان بوده پرهیز از مسائل حاشیه ای و اجتناب از بازی های سیاسی و جناحی است. تنها اولویت ما در مجلس یازدهم منافع ملی خواهد بود و به همین منظور در چارچوب اولویت هایی که از سوی تیم های کارشناسی و کمیسیون های تخصصی تعیین شده است حرکت خواهیم کرد. بنده با توجه به مسئولیت هایی که تاکنون داشته ام با خیل عظیمی از نخبگان علمی، استادان و پژوهشگران در ارتباط بوده ام و در مسئولیت جدید نیز بدنبال آن هستم تا ارتباط میان مجلس شورای اسلامی با جامعه علمی و نخبگی کشور را به یک ارتباط دائمی و نظام‌مند تبدیل کنم. عمیقا بر این باوریم که هر چه ارتباط میان مجلس با جامعه علمی و سطوح کارشناسی کشور عمیق تر و راهبردی تر تنظیم شود نهایتا به تامین بیشتر منافع ملی و رضایت مردم منتهی خواهد شد. ریاست محترم مجلس، بنده، همه نمایندگان و همکارانم در مجلس یازدهم بر این باوریم که اگر قرار است مجلس شورای اسلامی به عصاره فضایل ملت تبدیل شود باید راه را برای ارتباط بیشتر مراجع علمی کشور با این نهاد باز کنیم و فضای مساعدی برای بهره گیری از دیدگاه ها و نظرات همه نخبگان و دلسوزان کشور فراهم آوریم.
در مسئولیت جدید نیز بدنبال آن هستم تا ارتباط میان مجلس شورای اسلامی با جامعه علمی و نخبگی کشور را به یک ارتباط دائمی و نظام‌مند تبدیل کنم
امروز تورم مهمترین دشمن آرمان های انقلاب است
در واقع ریشه ناکارآمدی مجلس، فقدان تخصص گرایی و بی اعتنایی به علم و دانش می دانید؟
ریشه ناکارآمدی مجلس و البته بسیاری دیگر از نهادهای ما، بی اعتنایی به اولویت ها و مسائل اصلی کشور و درگیر شدن در مسائل حاشیه ای و بازی های سیاسی است. ریشه ناکارآمدی ما در بسیاری از سطوح مدیریتی، بی اعتنایی به منافع و مصالح ملی و اولویت قائل شدن برای مسائل سیاسی و جناحی است. راه حل اولویت ها و مسائل اساسی کشور را نمی توان در مانیفست فلان حزب یا شعارهای یک جناح دیگر جستجو کرد. راهکار مسائل کشور را باید در علم و تحقیق جستجو کرد. اقتصاد علم بسیار پیچیده ای است. اگر عمده ترین مسائل امروز ما مسائل اقتصادی است باید به سراغ کارشناسان اقتصادی رفت نه به سراغ فعالان سیاسی و حزبی. امروز همه می دانند که تورم یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی ما است که عامل اصلی ایجاد نابرابری در کشور به شمار می رود؛ نابرابری و بی عدالتی همان چیزی است که ما برای نابودی آن قیام و انقلاب کردیم. امروز تورم مهمترین دشمن آرمان‌های انقلاب است. اما دشمنی است که راه مبارزه با آن در علم اقتصاد مشخص شده است. مشکلی است که راه حل آن را اقتصاددانان مدت ها است که پیدا کرده اند و امروز به یک بیماری درمان شده در جهان تبدیل شده است و به جز ما کشوری در جهان وجود ندارد که 50 سال تورم دورقمی داشته باشد. پس چرا درمان نشده است؟ چون از عالمان اقتصاد نسخه نخواستیم و اگر هم نسخه ای دادند به آن عمل نکردیم.
با ایجاد تحول در مجلس می توان به ایجاد تحول در کشور امیدوار بود؟
ببینید، مجلس تنها یکی از نهادهای تاثیرگذار در کشور است، اگر چه نهاد بسیار مهمی بوده و می تواند مانع بسیاری از مفاسد و کج روی ها باشد و نظام اجرایی را هم به حرکت در مسیر منافع ملی و اولویت های اصلی کشور وادار سازد، اما در کشور ما یک نظام ریاستی حاکم است و رییس جمهور و دولت نقش اصلی را در اداره کشور بر عهده دارند. بنابراین هر اندازه هم که مجلس در پیگیری منافع ملی و مسائل اساسی کشور، قدرتمند ظاهر شود؛ چنانچه سایر نهادهای حاکمیتی مخصوصا دولت و قوه مجریه همراهی لازم را در این زمینه نداشته باشند، به موفقیت کامل نخواهیم رسید. به همین دلیل یکی از برنامه های ما در حوزه ریاست مجلس شورای اسلامی تلاش در جهت ایجاد همدلی و همزبانی پیرامون منافع ملی و مسائل اساسی کشور است. به اعتقاد بنده ایجاد چنین اتفاقی مهمترین نیاز امروز کشور است. ما باید همه بر  پیگیری مسائل مردم اجماع کنیم البته این اجماع ملی تنها محدود به نهادهای حاکمیتی نیست بلکه این اجماع باید در میان همه ما ایرانی ها ایجاد شود. شرط موفقیت برای هر نوع تحول و اصلاحی در کشور تلاش در جهت اجماع سازی و اقناع عمومی همه مردم مخصوصا طبقات و اقشار تاثیرگذار جامعه است. زیرا هر تحولی که در آن مردم حضور نداشته باشند، محکوم به شکست خواهد بود.
یکی از برنامه های ما در حوزه ریاست مجلس شورای اسلامی تلاش در جهت ایجاد همدلی و همزبانی پیرامون منافع ملی و مسائل اساسی کشور است
چگونه می توان نسبت به تحقق این اجماع اقدام کرد؟
همانگونه که در موضوع کرونا به اجماع رسیدیم. هنگامی که همه مسئولین و مردم به این درک مشترک رسیدند که با بحران بزرگ ملی روبه روییم و چنانچه همه با هم متحد و هماهنگ به مبارزه با آن نرویم، بقا و امنیت مان با خطر جدی روبه رو می شود، توانستیم این بحران را مدیریت کنیم. چه کسی باور می کرد روزی برسد که تمام مقامات ارشد سیاسی، نظامی و امنیتی کشور تحت فرمان وزیر بهداشت عمل کنند؟ چه کسی باور می کرد که به فرمان وزیر بهداشت تمام بقاع متبرکه، مساجد، دانشگاه ها، مغازه ها، اداره ها و... بسته و تعطیل شوند؟ آیا باور می کردید روزی برسد که در جمهوری اسلامی برگزاری نمازجمعه و نمازجماعت ممنوع شود؟ هیچکدام از اینها تا همین چند ماه پیش باورپذیر نبود. اما همه این ها در چهار ماه گذشته رخ داده است. در چهار ماه گذشته ما شاهد یک اجماع ملی بر سر منافع ملی بودیم. اجماعی که از دوران دفاع مقدس تاکنون بی سابقه بوده است. در این اجماع ملی هم تمام مسئولین کشور از مقام معظم رهبری گرفته تا پایین ترین سطوح اجرایی و هم تمام اقشار مردم از روحانیت گرفته تا پزشکان و کسبه و زنان خانه دار و کودکان شرکت داشتند. همه مردم و مسئولین کشور به پزشکان متخصص و فداکاری که با گفتار عالمانه و کردار صادقانه با آنها رو به رو شده بودند اعتماد کردند و با عمل به دستورات بهداشتی مانع از ایجاد بحرانی بزرگ ملی شدند. این تجربه ای کاملا ملموس و غیرقابل انکار است. این موفقیت بزرگ ملی است که به هیچ جریان یا جناح سیاسی تعلق ندارد، بلکه متعلق به همه ملت ایران است و همه ما از یک مسئول عالی رتبه گرفته تا یک شهروند عادی در آن شریک و سهیم هستیم. همین الگوی موفق را می توانیم به حوزه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هم تسرّی دهیم. در مساله کرونا نشان دادیم که اگر بخواهیم می توانیم هر جا که پای منافع ملی کشور در میان است به اجماع و اتحاد ملی دست پیدا کنیم. با چنین الگویی می توان هم به جنگ مشکلات اقتصادی رفت و هم به جنگ آسیب های اجتماعی. اگر با مردم «صادق» باشیم و مردم این صداقت را در گفتار و رفتار ما ببینند حتما به ما اعتماد خواهند کرد و اگر اعتماد ایجاد شد، رسیدن به اجماع و اتحاد ملی کار سختی نخواهد بود./