مدیر امور تعلیم و تربیت غیر رسمی ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در حال حاضر ارتباط خانواده و مدرسه در حد انتظار اعلام شده در سند تحول نیست. بعضا مدیران مدارس و بدنه نظام تربیت رسمی از مشارکت والدین در غیر کمکهای مالی استقبال نمیکنند.
«ژاله کیانی» مدیر امور تعلیم و تربیت غیررسمی ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه تعامل با خانواده موثرترین راهکار افزایش کیفیت در نظام آموزش رسمی کشور است، اظهار کرد: اگر چه چهار رکن دولت اسلامی (حاکمیت)، خانواده، رسانه، نهادها و سازمانهای غیردولتی به عنوان عوامل موثر در تعلیم و تربیت در نظر گرفته میشوند، ولی از میان نهادهای غیررسمی «خانواده» همواره مهمترین نهاد تاثیرگذار بر فرایند تربیت معرفی شده و اساس تربیت محصول مشارکت موثر خانواده و مدرسه درنظر گرفته شده است.
مدیر امور تعلیم و تربیت غیررسمی ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: بیشک یکی از عواملی که میتواند خانواده و مدرسه را در انجام وظیفه تربیتیشان یاری کند همراهی، تعامل و هم افزایی این دو نهاد است که انتظار میرود بیشتر از طریق خانواده (به عنوان صاحب حق تربیت فرزند) مورد مطالبه قرار بگیرد.
کیانی اضافه کرد: در حال حاضر ارتباط خانواده و مدرسه در حد انتظار اعلام شده در سند تحول نیست. بعضا مدیران مدارس و بدنه نظام تربیت رسمی از مشارکت والدین در غیر کمکهای مالی استقبال نمیکنند. همچنین خانوادهها نیز در بسیاری موارد اصل این مشارکت را در قالب شرکت در انتخاب چند عضو انجمن اولیا و مربیان و اثرگذاری اعضای انجمن را در حد جمع آوری کمکهای مالی از اولیا و امضا کردن مصوبات فرمایشی جلسات پایین آوردهاند.
ضرورت همکاری خانوادهها در تعیین سیاستهای تربیتی
مدیر امور تعلیم و تربیت غیررسمی ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر ارتباط متقابل خانواده و مدرسه با یکدیگر، گفت: مهمترین قدم در این مسیر، کمک به مدرسه و خانواده برای احساس نیاز این دو نهاد تربیتی به ارتباط با یکدیگر است. برای این امر لازم است مسیرها و موضوعات ارتباطی تعیین شود و محاسن ارتباط در هریک از موضوعات برشمرده شود. سپس چارچوب نظارتی برای نظارت سازمانهای بالادستی بر ارتباط دو نهاد طراحی شود تا از کیفیت این ارتباط مراقبت شود. یکی از مهمترین نهادهایی که میتواند موضوعات ارتباطی را تعیین و بر کیفیت آن نظارت جدی داشته باشد خود نهاد انجمن اولیا و مربیان است.
کیانی افزود: هماهنگی و یکسانسازی اهداف تربیتی با استفاده از یکسانسازی تعریف و هدف زندگی میان خانواده و مدرسه یکی دیگر از مولفههای خانواده و مدرسه است، داشتن یک تعریف مشترک منجر به انتخاب مسیر مشترک خواهد شد؛ همچنان که اختلاف نگاه این دو نهاد، منجر به سرگردانی دانش آموز در مسیر تربیت خواهد بود. بنابراین هم هدف شدن اولین گام همراهی خواهد بود.
وی با تاکید بر همکاری در سیاستگذاری و برنامه ریزی گفت: یکی از مهمترین موضوعاتی که لازم است، خانواده به شکل جدی ورود پیدا کند و وارد تعامل جدی با مدرسه شود، همکاری در تعیین اولویتهای تربیتی، تعیین سیاستهای تربیتی، تعیین مشکلات و نقاط ضعف بر اساس شرایط و بافت اجتماعی، تعیین نقاط قوت تربیتی بر اساس شرایط و بافت اجتماعی است. در هر بافت اجتماعی نقاط قوت و ضعفی بر اساس شرایط بومی محل زندگی وجود دارد که لازم است استفاده مناسب از نقاط قوت و کم اثر کردن آسیبهای نقاط ضعف با تعامل خانواده و مدرسه در برنامه آموزشی دانش آموزان مورد توجه قرار بگیرد.
انتقاد از وجود فاصله آفتزا میان خانواده و مدرسه
مدیر امور تعلیم و تربیت غیررسمی ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به قبول مسئولیت تربیتی توسط خانواده بیان کرد: یکی از مهمترین نقشهای مدرسه کمک به خانوادهها برای برقراری روابط مناسب با فرزندان است. مسئولین مدرسه باید تلاش کنند بستر مناسبی برای پدری کردن و مادری کردن-بر اساس وظایف حقیقی در امر تربیت-ایجاد کنند و با زمینهسازی برای مداخله تربیتی والدین ضمن یادآوری نقش اصلی پدر و مادر به ایشان، به سوی انجام این وظیفه هدایتشان کنند. مدیریت استفاده از تکنولوژی، رسانه و فضای مجازی از جمله مسئولیتهای تربیتی والدین است که مدرسه لازم است خانواده را نسبت به انجام صحیح این مسئولیت هوشیار، هدایت و ملزم کند.
وی با اشاره به برنامه ریزی برای بهرهگیری از ظرفیتهای تربیتی دو نهاد در آموزش خانوادهها، بیان کرد: التزام خانواده و مدرسه به شناسایی نیازهای آموزشی خانوادهها و همراهی در برنامهریزی برای برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی متناسب با نیازها میتواند به رشد آگاهیها و تواناییهای خانواده برای انجام مسئولیت تربیتی خویش کمک فراوانی برساند.
کیانی بیان کرد: گرچه ممکن است به نظر برسد بسیاری از این مولفهها فراتر از توان قانونی فعلی و حتی حوصله خانواده برای چانه زنی با نظام تربیت رسمی است، اما واقعیت آن است که تا زمانی که خانواده به حقوق و تکالیف تربیتی خود واقف نشده و در مقابل مهمترین سرمایه معنوی و غیرقابل جایگزین خویش یعنی «فرزند» احساس ولایت نداشته و به مطالبه حق تربیتی خود قیام نکند؛ نهادهای رسمی و قانونگذار برای ایجاد این بستر و اجبار مدرسه به آمدن پای میز تعامل فعال با خانواده هم سو و هم صدا نخواهند شد. بنابراین لازم است این مولفهها از بلندگوهای مختلف به گوش خانواده برسد تا با ایجاد حرکت فعال در خانواده به این فاصله آفتزا میان خانواده و مدرسه پایان دهد.
منبع:ایلنا