«الهیات زیارت اربعین امام حسین(ع) و همگرایی جهان اسلام» روز چهارشنبه ۱۸ بهمنماه از سوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محسن دریابیگی؛ عضو هیئت علمی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، در این نشست سخنرانی کرد و گفت: شیعیان همواره به امام حسین(ع) عنایت داشتهاند اما دولتهای اموی و عباسی، تجمع علاقهمندان در اطراف حرم ایشان را سیاسی تلقی میکردند تا جایی که در دوران متوکل، بر آن آب بستند لذا این حرم بارها تخریب شد اما شیعیان همواره آن را اصلاح کردند. شیعیان با ادبیات و اشعاری که در مرثیه حضرت حسین(ع) و دلدادگی به ایشان میگفتند، محبت خود به اهل بیت(ع) را نشان میدادند بنابراین زیارت حضرت حسین(ع) در طول دوران امامیه جایگاه والایی داشته است.
ظرفیتهای زیارت اربعین
وی افزود: زیارت اربعین ظرفیت بزرگی بوده اما در دوره جدید فعالتر شده است. باید زیارت حضرت حسین(ع) را فراتر از تاریخ در نظر بگیریم تا چیزی که از این زیارت انتظار داریم محقق شود. نکته دیگر تعادل باطن و ظاهر در اندیشه امامیه است. مذهب امامیه معتقد است که من نه ظاهرگرا و نه باطنگرا هستم بلکه بین عقل و نقل و ظاهر و باطن، به نقطه میانه اعتقاد دارم.
دریابیگی بیان کرد: این روح کلی شیعی باید در همه زیستِ شیعیان وجود داشته باشد یعنی اینگونه نباشد که چنان در احساسان بغلتند که از عقلانیت دور شوند و برعکس. نکته دیگر حضور ولایت به مثابه روح در تمام دین است. کرارا این روایت را شنیدهایم که اسلام بر پنج ستون شامل نماز، زکات، خمس، حج و ولایت استوار شده است و ولایت تنظیم کننده همه اینهاست. انسان باید در زیارت حضرت حسین(ع) هم توجه داشته باشد که این زیارت، اساس دین است و با انجام چنین کاری، اساس دین را حفظ کرده است.
عناصر مهم سوگواری امام حسین(ع)
وی با اشاره به اینکه دو عنصر مهم شامل مراسم سوگواری حضرت حسین(ع) و انتظار ولی الله، از پایههای هویت شیعی هستند و شیعه بر اساس این موارد، پابرجا مانده است، افزود: برای حفظ این پتانسیل و از دست نرفتن آن باید فکری کنیم تا امتداد دال و مدلولی که در دورههای قبلی وجود داشته را حفظ کنیم. امام حسین(ع) دالی برای حفظ انسجام شیعی بود و به همین دلیل اهل بیت(ع) فرمودهاند در این مسیر جانهای بسیاری داده شده است. در دوران کنونی هم باید این دال و زیارت اربعین را به گونهای تفسیر کنیم که روح دین حفظ شود. این ظرفیت عظیمی است که در زیارت اربعین وجود دارد.
عضو هیئت علمی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: به نظرم گاهی اوقات این موارد در هنر آئینی به خوبی از جانب برخی افراد به کار گرفته شده است که باید امتداد پیدا کند. مثلا عادل اشکنانی، در یک شعر، بین حج و زیارت حضرت حسین(ع) مقایسهای انجام داده که بسیار زیباست. در این شعر به خوبی به تولی و تبری هم اشاره شده است. این نوع اقدامات به ما نشان میدهد که ما میتوانیم از حج عمره نیز برای تفسیر زیارت حضرت حسین(ع) بهره بگیریم.
وی تصریح کرد: ما باید از ادبیاتی استفاده کنیم که این دلالتها گم نشوند و طوری تفسیر نشود که در نگاههای غیرخودی، گمان کنند این زیارت در مقابل حج قرار گرفته است بلکه اهل بیت(ع) همواره خواستهاند به رقیب نشان دهند که دین، بدون ولی، تحریف میشود. شیعه باید این جنبه را تقویت کند که امام معصوم(ع) مانع تولید نیروی داعشی میشود. انشاءالله بتوانیم از این ظرفیت تاریخی شیعی که گذشتگان ما جانهای بسیاری هم در این راه فدا کردهاند به نحو احسن استفاده کنیم.
نقش اربعین در همگرایی جهان اسلام
سیدعلیرضا دربندی؛ جانشین سردبیر فصلنامه «راهبرد فرهنگ» در ادامه این نشست گفت: پدیده راهپیمایی اربعین در سالهای اخیر از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. به نظرم این راهپیمایی دو نکته کلیدی دارد که بنده به اختصار اشاره میکنم. یکی از این عناصر، ایمان پرشور عزاداران است. این حرکت عظیم اتفاق نمیافتد مگر اینکه یک ایمان قوی دینی، زیربنای آن باشد. منظور ایمان به مبدأ و معاد و ایمان به جایگاه عظیم اهل بیت(ع) و مخصوصا امام حسین(ع) است که دین را از هرگونه انحراف و حتی نابودی نجات داده است.
وی ادامه داد: نکته دیگری که در آئین اربعین قابل مشاهده است خروج از خودخواهی و خودمحوری و پرداختن به دیگری است. این هم ناشی از عنصر اول یعنی ایمان افراد است. در آموزههای دینی، ظرفیتهایی وجود دارد که میتوان برای ارتقای این عنصر دوم استفاده کرد که از جمله آنها دینمداری اجتماعی است. دینمداری اجتماعی محصول یکی دو دهه تأملاتی است که بنده در پاسخ به معضلاتی داشتم که پس از جنگ تحمیلی در جامعه ما پدید آمد.
جانشین سردبیر فصلنامه «راهبرد فرهنگ» یادآور شد: معتقدم برای مواجهه با معضلات، دو راه حل وجود دارد که یکی از آنها فرهنگی است یعنی ذهنیت عناصر درگیر در این مشکلات را تغییر دهیم و باورها و ارزشهای آنها را دستکاری کنیم تا مشکل حل شود. راه حل دیگر، ساختاری است که در اینجا با باور افراد کاری نداریم بلکه محیط کنش را به گونهای دستکاری میکنیم که باب خطا مسدود شود یا خطا برای افراد به صرفه نباشد.
وی گفت: اگر در سطح فردی و حکومتی، دیگران را با نزدیکان خود یکی ببینیم و تبعیضی قائل نشویم، این همان معنای عدالت اجتماعی است. روایات زیادی در اهمیت و جایگاه انصاف، صداقت و سایر نشانههای اخلاق اجتماعی داریم و یکی از راهکارهای مهم تقویت این اخلاق اجتماعی، آئین اربعین است که نقش مؤثری هم در همگرایی جهان اسلام دارد.
افزایش اطاعتپذیری انسان در زیارت اربعین
همچنین روحالله فرهادی؛ عضو هیئت علمی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، در سخنانی گفت: اربعین یک آئین دینی است اما برخی در مخالفت با آن معتقدند دین امتداد اجتماعی پیدا نمیکند و امروزه در دوران مدرن، نیازی به امر دینی نداریم چون دین عمدتاً دچار تحریف میشود. ادعای این افراد این است که دیگر در ساحت زیست جمعی باید دین را کنار بگذاریم تا بتوانیم زندگی مناسبی داشته باشیم. عدهای هم در پاسخ به این موضعگیریها و ادعاها، دلایلی را آوردهاند و پاسخی ارائه میدهند که بخشی از آن در زیست فردی و بخشی در زیست اجتماعی افراد امتداد دارد.
وی ادامه داد: درباره امتداد زیست شخصی باید بگویم دین، کارکردها و تأثیراتی دارد که قاعدتاً در حیات و زندگی انسانها اثرگذار است و این امر از بدیهیات زندگی آدمها است. ویلیام جیمز؛ به عنوان بنیانگذار مکتب پراگماتیسم میگوید دین ساحاتی متفاوت از سایر ساحات زیست آدمی دارد یعنی درون نهاد دین عنصری وجود دارد که این عنصر را در اخلاق محض مشاهده نمیکنیم و آن هم عنصر شور انگیزی و شعف است و از این باب، باعث افزایش توانمندی در زیست فردی میشود.
فرهادی بیان کرد: اگر افراد به صورت متداول، صرفاً در یک زیست عقلانی قرار بگیرند این شور و شعف آنها آزاد نمیشود. وی همچنین اشاره میکند زندگی روحی، شور انگیزی زیادی به افراد میدهد که فضیلتهایی همانند اطاعت، تابآوری، صبر و متانت در انسان در راستای یک هدف متعالی تقویت شود. بنده از همین بیان ویلیام جیمز استفاده میکنم و معتقدم ما میتوانیم در امتداد این زیست دینی، کنگره اربعین را هم پدیدارشناسی کنیم.
عضو هیئت علمی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: در آئین اربعین، رفتار تسلیم و اطاعت به میزان بیشتری خود را نشان میدهد و به انسانهای دینمدار، شخصیت و شور درونی بیشتری اعطا میکند. از این منظر، تفاوت زندگی دینی و فلسفی مشخص شده و به لحاظ عاطفی و عملی، تفاوت زیادی میان آنها پدیدار میشود. به نظرم، دین عنصری بیبدیل به انسان عطا میکند که در سایر سبکهای زندگی آن را مشاهده نمیکنیم.
منبع:ایکنا