به گزارش «ایران»، استاد دانشگاه تهران در این برنامه که از شبکه «افق» صداوسیما پخش شد، ضمن بررسی علت و چرایی مقاومت فلسطینیان و مردم غزه مقابل حملات وحشیانه صهیونیستها، با اشاره به اینکه فقط غزه یا مردم غزه نیستند که متفاوت هستند، بلکه حتی صهیونیستها هم از جهاتی متفاوت هستند، اظهارکرد: به طور کلی، علوم مدرن خلل و فرجهای زیادی دارد و وجوه متعددی از این عالم است که علوم مدرن نمیتواند به خوبی آن را فهم کند و به همین دلیل چیزهایی را که نمیفهمد به حال خود رها میکند.
وی، مقاومت ویتنام مقابل امریکاییها را یکی از مواردی دانست که علوم مدرن قابل درک آن نیستند و افزود: در ویتنام هم همان اتفاقی افتاده بود که اکنون در غزه در حال وقوع است، به این معنی که در آنجا امریکا انواع بمبها، خشونتها و جنایتها را بهکار برد، اما کشور ویتنام که تازه در جوانی خودش هم بود، توانست مقاومت کرده و طرف مقابل را شکست دهد.
کچویان ادامه داد: کدام منطقی میتواند توضیح بدهد که این مردم توانستند بایستند و طرف مقابل را مجبور کنند تا شکست را بپذیرد و اهداف و مقاصد خود را کنار بگذارد و چیزهایی را امضا کند که دلش نخواهد؟
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه انقلاب اسلامی نیز از جمله مواردی است که در این دسته بندیها تعریف میشود و صرفاً قابل تبیین با علوم مدرن نیست، اضافه کرد: در غزه هم همین طور است و ما شاهد مردمی هستیم که با دست خالی، مقابل جدیدترین سلاحها و وحشیانهترین حملات مقاومت میکنند.
خشونت غیرطبیعی صهیونیستها
دکتر کچویان در ادامه، با بیان اینکه در مقابل مقاومت، شجاعت و ایستادگی غیرطبیعی مردم غزه، سبوعیت و خشونت صهیونیستها هم غیرطبیعی است، اظهارکرد: طرف مقابل را در نظر بگیرید. همواره این سؤال برای من مطرح است که چگونه یک قوم یا یک مردم میتوانند هفتاد سال سبوعیت و درنده خویی کنند، روز به روز بکشند و به طرف مقابل درد و زجر وارد کنند؟
عضو سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه صحنههایی که امروز در غزه میبینیم، واقعیت و کنه آن چیزی نیست که به واقع درحال وقوع است، اضافه کرد: غزه یک زندان بزرگ عجیب و غریب است، کما اینکه همه فلسطین یک زندان عجیب و غریب است.
وی ادامه داد: باید در فلسطین یا غزه بوده باشید تا نسل جدار یا دیوار را دیده باشید، یعنی بچههایی که در کنار ایستگاههای انتقال بزرگ شدهاند، مردمی که صرفاً برای رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر جان خود را از دست دادند که یک نمونه این شهادت، مادرانی بودند که به آنان اجازه ندادند به بیمارستان برسند و جان خود را از دست دادند.
استاد دانشگاه تهران گفت: طی این هفتاد سال، ما با فلسطینیانی روبهرو بودیم که برای رفتن به سر کار، که یک کار طبیعی و رفتار عادی همه مردم دنیاست، گاهی مجبور میشوند 7 تا 8 ساعت در صف باشند و در چندین ایستگاه تفتیش بدنی شوند.
کچویان ادامه داد: در همه این سالها، هر رفتار و هر حرکت فلسطینیان تحت رصد پلیسی بود و با کوچکترین تحرکی، بیشترین فشار را به آنها وارد کردند. این مردم هر لحظه باید منتظر میبودند که به خانه آنان یورش بیاورند یا زمین شان را به زور از آنان بگیرند، یا اینکه به زعم صهیونیستها، با رفتار کوچک یک فرد، کل خانواده، محله یا روستا را نابود کنند.
کچویان این سؤال را مطرح کرد که صهیونیستها چگونه مردم و چگونه انسانی هستند که میتوانند چنین رفتارهایی را با انسانهای دیگری که فلسطینی باشند انجام دهند؟
مسأله رنج در دیگر کشورها و انقلابها
کچویان در بخش دیگری از سخنان خود، با طرح سؤال دیگری، مبنی بر اینکه فلسطینیان چه مردمی هستند یا اینکه چگونه و چرا میتوانند چنین فشارهایی را تحمل کنند، گفت: درباب مقایسه نوع رفتار ملتها نسبت به رنج و مصیبت، کشورهای دیگری را هم میتوان مثال زد. از جمله در کشور خودمان که البته در میان انقلابهای دنیا، انقلاب اسلامی با کمترین میزان فشار به جامعه به پیروزی رسید و زندگی در جریان بوده است، درحالی که در بسیاری از انقلابها، شاهد قحطی و مرگ و میر یا اعدام بودهایم.
وی ادامه داد: ما پس از انقلاب اسلامی تاکنون فشارهای حادی نداشته ایم، باوجود این میبینیم که وقتی فشارها در مواردی زیاد میشود، مردم به لحاظ روانی دچار مشکل میشوند و برخی هم تلاش میکنند از این وضعیت به نفع خود استفاده کنند.
چرایی تحمل بالای فلسطینیها مقابل مصایب
عضو سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی در تحلیل چرایی تحمل بالای فلسطینیها مقابل مصایب، با بیان اینکه آنچه در فلسطین و غزه دیده میشود، صرفاً مسأله تحمل و بردباری نیست، تصریح کرد: آنچه در فلسطین دیده میشود، مسأله پذیرش است.
وی گفت: به این معنی که میبینیم طرف مقابل، یعنی صهیونیستها به راحتی فلسطینیها را میکشند و این کشتن برای آنان آزاردهنده نیست و حتی پس از کشتن فلسطینیان باز به زندگی عادی خودشان ادامه میدهند، انسانها را میکشند و بابت آن شادی و پایکوبی هم میکنند.
این استاد جامعه شناسی با بیان اینکه هر دو طرف این معادله، یعنی صهیونیستها و فلسطینیها رفتارهای عجیبی از خود نشان میدهند، اظهارکرد: این طرف معادله، یعنی صهیونیستها سبوعیت را نشان میدهند و در طرف مقابل، توان تحمل این شدائد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا فلسطینیها انسانهای متفاوتی هستند یا ویژگیهای متفاوتی نسبت به سایر ملتها دارند که میتوانند در شرایط سخت دوام بیاورند، گفت: فلسطینیها مانند همه آدمهای دیگر دنیا هستند، اما مسأله این است که رفتارها، رویکرد و اعتقاداتشان تحت قواعدی است که علوم یا جهان مدرن از درک آنها عاجز است.
عضو سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی، از این قواعد با عنوان سنتهای الهی یاد کرد و افزود: سنت الهی مانند اینکه میگوید حق پیروز است، علم مدرن چنین چیزی را اثبات نمیکند، اما به رغم ناتوانی علم مدرن در فهم آن، انسانها به این سنتها باور دارند و باور دارند که این قاعده سنت الهی است.
تفاوت نگاه علم مدرن و دین
درباره انسانها
به گفته کچویان، آنچه فلسطینیان را متفاوت میکند این است که انسانها در موقعیتهای متفاوت، بسته به اینکه در جبهه حق هستند یا باطل، رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند.
وی با بیان اینکه تقسیمبندی جبهه حق و باطل و تأثیر جبهه حق بر رفتار انسانها، واقعیتی است که علوم مدرن جدید به آن توجه نکردهاند، ادامه داد: این مسأله اصلاً در تحلیل علوم مدرن جدید مدخلیت ندارد، به این معنی که علم مدرن دو طرف را صرفاً انسانهایی با مشخصات انسانی و ظاهری یکسان میبیند، اما از منظر الهی و دینی، وقتی بعضی از انسانها در موقعیتهای خاص قرار میگیرند، در آن صورت به تعبیر قرآن، عده قلیلی میتوانند بر عده کثیری غلبه کنند.
عضو سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی با طرح این سؤال که چرا و بر اساس چه سنتی است که عده قلیلی میتوانند به عده کثیری غلبه کنند، اظهار کرد: آنچه امروز در غزه میبینیم همین سنت قرآنی است، به این معنی که عده کمی به ظرفیتی رسیدهاند که این ظرفیت میتواند ظرفیت مادی کشوری مانند امریکا یا رژیمصهیونیستی را که میگویند یکی از بزرگترین ارتشهای منطقه را دارد، عاجز کند.
ظهور وضعیت ایمانی در غزه
کچویان با بیان اینکه چنین ظرفیت یا پدیدهای تحت شرایط خاصی رشد میکند یا به وجود میآید، گفت: این وضعیت ناشی از پیوندهایی است که آن پیوندها به نوبه خود حالتی را ایجاد میکند که خروجی آن، این وضعیت ایمانی و توان مقاومتی است که اکنون در غزه میبینیم.وی با اشاره به اینکه در چنین وضعیتی از روحیه مقاومت است که حتی یک دختربچه
هفت ساله هم لحظه خروج از زیر آوار علیه رژیم غاصب شعار میدهد، ادامه داد: این تفاوتها و تمایزها یعنی فهم اینکه چرا مردم فلسطین تا این اندازه مقاوم هستند که بخشی ناشی از شرایط اجتماعی است، اما بخش مهمتر مفاهیم، ارزشها یا نیرویی است که از بالا وارد وجود این مردم میشود.به گفته کچویان، علوم اجتماعی میگوید وقتی در شرایط عجیب و غریب قرار میگیریم یا به ما ظلم میشود یعنی در شرایط متفاوت خروجی متفاوتی خواهیم داشت، اما مسأله این است که وقتی مفهوم حق وارد میشود، دری از آسمان باز میشود که قلبها را متحول میکند و این تحول، انسانها را به پارههای آهن و فولاد تبدیل میکند.
وی ادامه داد: خداوند هم در قرآن میگوید که ما قلبهای شما را محکم کردیم و در این صورت طرف مقابل یعنی صهیونیستها دچار رعب میشوند.استاد دانشگاه تهران گفت: در طوفانالاقصی دیدیم که صهیونیستها گریه و زاری
میکردند، گویی که تاکنون در مبارزهای حضور نداشتهاند و این یعنی این جمعیت وقتی با یک مبارزه واقعی روبهرو میشود، واقعیتش ظاهر میشود، پوکی درونش یا شیطان درون آن ظاهر میشود، زیرا شیطان، انسانها را از مواجهه با امور حق میترساند.
این جامعه شناس اضافه کرد: یعنی وجهی از این تفاوتها اجتماعی است که ناشی از تفاوت در شرایط اجتماعی است. کسی که سالها در فشارهای متعدد زندگی کرده و تحت این فشارها چون حق است، این تمایزهای معنایی وارد صحنه میشود و آن وقت چیزی میسازد به نام طوفانالاقصی.
تفاوت را چه چیزی ایجاد میکند؟
استاد دانشگاه تهران در ادامه این بخش از سخنانش تصریح کرد: این نکته را قبلاً حضرت امام هم گفته بودند که در این عالم همه میجنگند، ظاهر قضیه هم تفاوتی با هم ندارند، هر دو طرف اسلحه دارند و دارند میجنگند، چیست که دو طرف را متفاوت میکند؟
در قرآن آمده است که عناصری وارد صحنه عالم میشوند که ماهیت و جزئیات صحنه را تغییر میدهند. به عبارت دیگر چه چیزی یک انسان غزهای را متفاوت میکند؟ عنصری وجود دارد که جهان مدرن این را از تحلیل اجتماعی حذف کرده، در حالی که این یک عامل تعیینکننده در فهم مسائل عصر ماست؛ اینکه طرف سمت حق باشد یا سمت باطل. یعنی جهان مدرن، انسان را از حیث تمایز خوبی و بدی یکدست کرده و این همین جنبه معمایی است که گفتم.
وی افزود: نمیتوانید تحلیل کنید که چرا فلسطین دارد پیروز میشود، یعنی براساس قواعد این دنیا، اسرائیل باید یکروزه هم پیروز شود، اما نه تنها در این جنگ، بلکه در جنگ 33 روزه هم پیروز نمیشود که همه ناشی از این است؛ سطحی از تحلیل وجود دارد که در دنیای جدید حذف شده است.
اوضاع اسرائیل تغییر کرده است
کچویان با بیان اینکه رژیمصهیونیستی در یک موقعیت عجیبی گرفتار آمده است که اوضاع را بسیار متفاوت میکند، اظهار داشت: این رژیم سابقاً به خاطر دو اسیر به جنگ میرفت اما اکنون خودش اسیرهایش را میکشد و میگوید مهم نیستند و بهرغم تظاهرات مختلفی که دارد در تلآویو برگزار میشود، سانسور بسیار سختی درباره اسرای آنها گذاشته شده تا اصلاً بحثی در موردش نشود، کما اینکه درباره نوع رفتار فلسطینیها با اسرای اسرائیلی که خوب با آنها رفتار کردند هم چنین سانسوری گذاشته شد، یعنی تمام قواعد رفتاری این رژیم نسبت به گذشته فرق کرده است. وی در ادامه با اشاره به اینکه عملکرد متفاوت اسرائیل صرفاً به دلیل غافلگیری در شکست اولیهاش نیست، گفت: رژیمصهیونیستی بعد از جنگهای 1967 و دیگر، دولتهای عربی را کنار گذاشت و مهار کرد و به این نقطه رسید که امکان مهار فلسطینیها وجود دارد و کافی است حصارهای قویای ایجاد شود.
ابتدا به دنبال معاملاتی رفت که این معاملات، اداره امنیتی را به ظاهر به دست خود فلسطینیها بدهد، یعنی خودتان خودتان را بکشید! ابومازن رئیس باشد و امنیت منطقه کرانه باختری را تعیین کند و بعد میخواست بخشی از این قضیه را هم از طریق جداسازی مهار کند.
فرضش این بود که امکان کنترل و مهار فلسطینیها به دست خودشان وجود دارد و البته نمیگذاریم هیچوقت به مرحله نیروی موازی و همعرض ما برسند.
علت افزایش هجمه اخیر صهیونیستها، ادامه روند سازش بود
کچویان اضافه کرد: به همین دلیل این اواخر اینقدر گستاخ شده بود که شهرک خود را گسترش داده و حتی این شهرکها به غزه هم نزدیک شده بود و میخواست به قدس شرقی برسد. یعنی از نظر او به لحاظ نظامی معادله امنیت برقرار بود که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و در موقعیتی نیست که ترسی داشته باشد، تهدید مرگ و زندگی ندارد.
استاد دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه رژیم صهیونیستی از ابتدای انقلاب اسلامی این درک راهبردی را داشت که دارد اتفاق بزرگی میافتد و حمله سال 1982 حمله پیشدستانه برای جلوگیری از بروز و ظهور حزبالله بود که کل منطقه را بههم خواهد زد، خاطرنشان کرد: از سال 2000 به بعد، به واسطه عملکرد و حضور ایران در منطقه، معادلات نظامی شروع به تغییر کرد و نیروهای نظامی مقاومت کمکم حضور خود را بیشتر کردند.
اما درون مرزهای فلسطین، صهیونیستها اصلاً این تصور را نداشتند که با یک نیروی مهاجم قوی مواجه شوند؛ طوفان الاقصی تصور جدیدی از فلسطینیها در حد یک ارتش با قدرت حرکت تهاجمی نشان داد.
وی افزود: نتیجهگیری این قضیه برای رژیم صهیونیستی، نتیجه مرگ و زندگی شد، برای همین میبینید که بایدن گفت نمیشود آتشبس داد؛ زیرا در این صورت حماس قوی میشود، باید حماس از قدرت نظامی برود، اوایل که میگفتند باید کاملاً حماس برود، اما الان میگویند باید همه ظرفیتهای نظامی آنجا تخلیه شود.
دو معادله در برابر صهیونیستها
کچویان در تحلیل تصمیمات سیاسی امریکا و اسرائیل در قبال حوادث اخیر، تصریح کرد: رژیم صهیونیستی بین این دو معادله افتاده؛ یا الان باید حماس را نابود کند تا بتواند زندگی کند، یا اینکه حماس را در همین حالت
می پذیرد و چند سال بعد در وضعیت قویتر و طوفانیتری خواهد آمد، یعنی وارد معاملهای شده است که مرگ و زندگی یکطرفه نیست، مرگ و زندگی دوطرفه است، یعنی باید قبول مرگ کند.
وی در پایان سخنانش گفت: برای رژیم صهونیستی امروز قبول آتشبس یعنی نابودی یا جنگ بزرگتر در دو سال دیگر، به همین دلیل هرگز این رژیم این جنگ را تمام نخواهد کرد، مگر اینکه غزه را نابود کند یا نیروهایی وارد شوند که معادله را تغییر دهند.
منبع:روزنامه ایران