مطلب پیش رو، به بررسی انتقادهای استاد نصرالله پورجوادی نسبت به روانشناسی اسلامی میپردازد و نشان میدهد که این حوزه نه تنها در ایران، بلکه در سطح بینالمللی نیز در حال پیشرفت است. نویسنده با استناد به پژوهشهای جدید و دستاوردهای علمی در روانشناسی اسلامی، به چالشهای نظری و تاریخی این دیدگاه پرداخته و از لزوم توجه به این جریان علمی در دنیای امروز دفاع میکند.
به گزارش مرکز رسانه و روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی، متن یادداشت به شرح ذیل است:
اخیرا کلیپ کوتاهی از جناب استاد پورجوادی در شبکههای اجتماعی بازپخش شده که ایده "علوم انسانی اسلامی" از جمله روانشناسی اسلامی را شکست خورده دانسته و طرح این پدیده را جفای بر دانشگاهها معرفی کرده اند... ، که مناسب دیدم نکاتی را با این استاد محترم در میان بگذارم: جناب استاد #روانشناسی_اسلامی که شما آن را پروژه شکست خورده دانسته اید، همان نقدی را به روانشناسی جاری دارد که دقیقا شما بخاطر آن، این رشته را 60 سال پیش در آمریکا رها کردید. در مصاحبه ای در علت رها کردن روانشناسی و گرایش به فلسفه فرموده بودید "از سبک روانشناسی که در آمریکا تدریس میشد خوشم نیامد، آزمایشهایی که با موش و خرگوش میکردند و کلا از روانشناسی رفتارگرایی خوشم نیامد"( ر.ک. سایت مرکز دائره المعارف اسلامی)
استاد عزیز راستی میدانستید همین رشته ای که شما سالهاست بر آن تمحض داشته اید(عرفان)، از نظر پارادایم حاضر (پوزیتویسم) "علم" تلقی نمیشود و اسفا شما هم "عالم" شناخته نمیشوید؛ و تمام آنچه در این دنیای وسیع و عمیق یافتهاید، از نظر این تفکر، یا برساخته ذهن شما بوده و یا نهایتا پدیدارها و تجربههای درونی خودتان است که صرفا برای خودتان با ارزش است، از این رو این تفکر حتی به شما اجازه نمیدهد درباره "اسلامی" بودن "علوم انسانی" اظهار نظر کنید، چون نه "فرضیه ای" ارائه دادهاید و نه فرضیهای را به "آزمون" گذاردهاید، بلکه صرفا "پیش فرضهای" ذهنی خود را با دیگران به اشتراک گذاشتهاید و البته کف و سوتی هم دریافت کردهاید.
روانشناسی اسلامی اما جناب استاد میخواهد بگوید علم فقط در یافتههای پوزیتویسم خلاصه نمیشود، "خبر" صادق مصدق نیز میتواند منشا علم و حتی خود علم باشد، همان صادق مصدقی که خودتان در جایی گفته بودید عرفان قطعا از آن منبع آغاز شده است. راستی جناب استاد اطلاع دارید امروز بخش زیادی از نظریههای روانشناسی اسلامی در دنیا و نه در ایران( که شما تلقی حاکمیتی بدان دادهاید) بلکه در خود آمریکا و انگلیس، تحت تاثیر نظریههای غزالی شکل گرفته، همو که مبنای معظم پژوهشهای شما، ایدههای او و برادرش احمد بوده است؟ و در جریان هستید که برخی پژوهشگران اسلامی با شیوه حوزه های معنایی استاد شما ( ایزوتسو) به طرح ایده های روانشناسی اسلامی پرداختهاند؟ شما علاقه ویژه ای به فرهنگ ایرانی دارید، خواهش میکنم با اطلاعات مبتنی بر دهه شصت خود در مورد روانشناسی اسلامی قضاوت نفرمایید، میدانید ایدههای روانشناسی اسلامی
امروز با روانشناسی فرهنگی گره خورده است؟ در جایی فرموده بودید فیلسوفان واقعی سنایی، مولوی و ... اند. جناب استاد خواهش میکنم اجازه دهید دانشجویان این مرز و بوم از یافتهها و ایده پردازیهای روانشناسان اسلامی که از تفکر حافظ و مولوی به طراحی نظریه اقدام کرده اند، بهره مند شوند.
جناب دکتر میدانستید امروز حداقل 7 مجله پژوهشی در عرصه روانشناسی اسلامی در حال فعالیت هستند که نه تنها سر "زا" نرفته اند که شمارگان برخی از آنها از سه برابر تعداد آثار و کتابهای شما افزون شده است. شما در جریان ساخت صد مقیاس در سنجش مفاهیم دینی هستید؟ مطلعید که بیش از 50 پروتکل آموزشی- روانشناختی طراحی، تدوین و اجرا شده است که نتایج برخی از آنها در ژورنالهای خارجی منعکس شده؟ راستی مطلعید که فقط در ایران دو انجمن علمی روانشناسی اسلامی با بیش از 400 عضو روانشناس حوزوی و دانشگاهی مشغول به فعالیت اند؟ مابقی اطلاعات در این زمینه را در کتاب "روانشناسی اسلامی در سراسر دنیا" مطالعه بفرمایید.
جناب استاد امروز مجامع علمی دنیا مشتاق ایده های اسلامی در ایران شده اند، خواهش میکنم با این اظهار نظرها در جمع برخی دانشجویان کم اطلاع از وضعیت علم در دنیا، مانع خیر نشوید و اجازه دهید تفکر امام صادق علیه السلام، و شاگردان مکتب او چون شیخ اشراقها و صدراها در روانشناسی اسلامی هم دیده شود، همانهایی که خودتان در آثار پیشین خود از آنها نام برده و به مرجعیت و دانش آنها در عرفان اسلامی بالیدهاید
حمید رفیعیهنر
روانشناس و استاد دانشگاه