در آیین پایانی بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی در یزد پایتخت قصه ایران، وزیر آموزش و پرورش پیامی صادر کرد.
در آیین پایانی بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی در استان یزد، پیام رضامراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش به جشنواره بینالمللی قصهگویی یزد خوانش شد.
متن پیام به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
یزد است و کمی فصل کبوتر، قصه/بوی خوش نم به برگ دفتر، قصه
حالا که نمانده فرصتی تا گل برف/ بنویس به نام و یاد آذر، قصه
آذر به انتهای قصه خود میرسد، یلدا را به خانه میرساند و کلاغهای پرسیاه پاییزی را کنار کرسی قصه مینشاند و دل میدهد به لبخندهای انار و یکی بود و یکی نبود را اغاز میکند.
قصه صدای آرامش است. رد پای معجزه در دل انسان است. چرا که خدای مهربان هم کلامش را به معجزه آمیخته و با زبان قصه سخن گفته است.
ایران مهد تاریخ و تمدن و فرهنگ است و این میراث گرانسنگ از مسیر قصه گذر کرده و نقل به نقل دست تاریخ را گرفته و سینه به سینه سفر میکند.
درباره جریان قصه و قصهگویی که کانون پرورش فکری کودکان در قالب یک جشنواره بینالمللی در ۲۵ دوره سکاندار آن است چند نکته اساسی وجود دارد که باید به آن توجه کرد:
برخی فکر میکنند قصهگویی یک شیوه سنتی و غیر کاربردی در زمان حال حاضر است در حالی که باید این موضوع را برعکس دانست. یکی از بهروزترین و پیشروترین شیوههای تبدیل محتوا به پیام و انتقال پیام قالب قصهگویی است.
هنر اصلی در قصهگویی این است که هر چه بهعنوان عناصر زائد محتوایی است حذف میشود و مجموعه محتواها با یک اتصال جذاب و دامنهدار که در پایان با یک انگیزه بخشی و تقویت عمل گرایی همراه است به جان و روح مخاطب که کودک و نوجوان است مینشیند.
پس رویکرد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حوزه قصه و قصهگویی بسیار هوشمندانه و دقیق است و این رویکرد باید تقویت شود و این جریان باید به آموزش و پرورش وصل شود.
قصه و قصهگویی باید یکی از عناصر اصلی و اساسی بستههای آموزشی قرار گیرد.
امروزه در دنیا به حوزه آموزش در قالب یک بسته (پکیج) دیده میشود. این بسته شامل همه عناصری صوتی و تصویری و نوشتاری برای انتقال محتوا و پیام به فراگیرنده است. اما باید با جرأت اعتراف کنیم که در این بسته هیچ وقت قصه و قصهگویی دیده نمیشود. شاید کتابهای مکمل عنصری از این بسته باشد اما قصه و قصهگویی باید به عنوان یکی از عناصر اصلی و موثر این بسته آموزشی باشد و ما هم در آموزش و پرورش از تولیدکنندگان محتوای آموزشی خواهیم خواست که به این موضوع توجه کنند و تجربیات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این مسیر بسیار موثر و جذاب است.
نکته دیگر این است که در این شرایط سخت زیست دیجیتال که بر کودکان و نوجوانان تحمیل شده است یکی از مهمترین عناصر قابل بهکارگیری در تربیت تمامساحتی قصه و قصهگویی است. قصه قالب و مدلی است که فاقد هزینه است. عمومی و فراگیر است. در همه اضلاع و اجزای خانوادهها تا عمق نسبتهای فامیلی نفوذ دارد. در دسترس و تأثیرگذار است. فاقد بروکراسی و تشکیلاتسازی برای دستیابی و تحقق است. مبتنی بر ظرفیت فرهنگ عامه در هر بوم و منطقهای است و به راحتی از سوی ارائهکننده متناسب با مخاطب شخصیسازی میشود.
ما هیچ قالب و مدل هنری و فرهنگی نداریم که در این سطح چابک، چالاک و تأثیرگذار و مانا باشد. در واقع هر چه به عنوان رمان و داستان و نمایشنامه و فیلمنامه و هنرهای نمایشی و فیلم و سریال و هنرهای تجسمی داریم همه الهام گرفته از قصهها هستند. پس وقتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حال سرمایهگذاری در بخش قصه و قصهگویی است در واقع در حال معماری کردن همه تولیدات فرهنگی آینده جامعه است و این هم باز از هوشمندی کانون است.
ما هیچ وقت به ظرفیت قصه و قصهگویی در تحقق سند بنیادین تحول آموزش و پرورش نگاه نکردهایم. اما این ظرفیت در قصه و قصهگویی وجود دارد. چرا که موثرترین عنصر تربیتی در جامعه است. اینها ظرفیتهای مغفولی است که باید فعال کنیم.
قصهگویی و قصههای ایرانی به ثبت ملی رسیدهاند. ما برای انتقال این فرهنگ به عرصه بینالمللی باید تلاش کنیم و این لازمهاش این است که بخش بینالمللی جشنواره به گونهای مهندسی شود که این اتفاق رخ دهد.
اما چند درخواست از کانون دارم:
جریان قصه و قصهگویی به یک جریان فراگیر در سطح خانوادهها و رسانه تبدیل شود. برای این مسأله هر ساله برنامه گام به گام داشته باشید.
گسترش و فراگیری فرهنگ قصهگویی نیاز به یک نقشه جامع و سند راهبردی است. حتما سند راهبردی توسعه و گسترش قصهگویی را تدوین و مطابق همان برنامهریزی و راهبری داشته باشید.
برای این همه نیروی قصهگو در سراسر کشور برنامه داشته باشید. این سرمایه باید درست جانمایی و درست بهکارگیری شوند.
نسبت به آموزش قصه و قصهگویی به معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش همکاری داشته باشید و این تجربهای که در کانون پرورش فکری نهفته است به معلمان آموزش و پرورش منتقل شود.
از ظرفیت دانشگاه فرهنگیان غافل نشوید و لازم است جوانانی که خودشان را برای تعلیم و تربیت آینده ایران آماده میکنند به فنون قصه و قصهگویی آشنا شوند.
کودکان ما باید برای خودشان قصه داشته باشند، قصه زندگی هر کودک که در ذهن معصوم او ساخته میشود در حقیقت تصویری از آیندهای است که او برای خودش ترسیم میکند. اگر ما امید، ایمان، خودباوری، هویت و شادابی و شادمانی را به کودکانمان بیاموزیم و قصهای بر پایه این ارکان از خود و زندگیشان بسازند حتماً در آینده انسانهایی با نشاط، با اعتماد به نفس و هویتمند خواهند بود.
ایجاد یک جریان قصهگویی از پیشرفت ایران بزرگ و نشان دادن اثرات انقلاب اسلامی و برکات مجاهدتهای شهدا و ایثارگران در قالب قصههای پیشرفت، میتواند به تقویت هویت ملی کمک کند، جهان پیش رو جهانی است که قطعاً سهم ایران و نقش آفرینی ایران در آن بسیار بیش از گذشته خواهد بود و باید قصه این پیشرفت، توسط دانشآموزان درک و برای آنها نقل گردد.»
بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در یزد پایتخت قصهگویی ایران از ۲۷ تا ۳۰ آذر ۱۴۰۲ برگزار شد.
منبع:روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش