سید حجت الاسلام مصطفی محقق داماد عصر دوشنبه ( ۹ دی ماه) در هفتمین نشست مسئله فرهنگ در سرای اهل قلم، اظهار داشت: واقعیت این است که تا قبل از ملاصدرا معتقد بودند که آدمی علوم را میپذیرد، ولی نفس، همان نفس است. میگفتند علم صورتی است که شخص به واسطه نفس خود تصور میکند. ملاصدرا میگوید نفس آدمی موجود بالقوهای است و با آگاهی، رشد و تعالی پیدا میکند.
این عضو فرهنگستان علوم، افزود: اگر موضوعی را آموختید روح شما تعالی پیدا کرده و به تعبیر قرآنی رشد کرده است، آگاهی یعنی تعالی نفس آدمی. ملاصدرا به اتحاد عاقل و معقول معتقد است و میگوید هر چه آگاهی بیشتر باشد، رشد نفس بیشتر است و روزی که اجل انسان سر میرسد، نفس مجموع آگاهیهایی است که کسب کرده است.
وی اضافه کرد: فرهنگ یک ملت، با رشد آن در ارتباط است و فرهنگ معلوماتی است که آنها از طریق آداب و رسوم دارند. اگر جامعه ما مثل یک نفس، وجودی مستقل باشد، این جامعه همیشه در حرکت است و با فرهنگش رشد میکند. جامعهای که فرهنگش ضعیفتر باشد، رشدش ضعیفتر است و جامعهای که فرهنگش بالاتر باشد، رشدش بیشتر است.
این استاد حکمت متعالیه، بیان داشت: اگر به جامعه خودمان نگاه کنیم و ببینیم امسالمان از نظر معرفت بهتر از پارسال شده است، باید خوشحال باشیم که جامعه رشد پیدا کرده است، ولی اگر وضعیت بهتر نشده باشد، باید تاسف بخوریم که عقب گرد کردهایم. عقبگرد یا جلو رفتن، نشانگر رشد یا نبود رشد فکری جامعه است.
محقق داماد با اشاره به آیه الکرسی، آن را بیان کننده دلایل رشد یا نبود رشد فرهنگی جامعه دانست و افزود: در قرآن آمده، حکومت مشروع، علت پیشرفت یک جامعه و قدرت نامشروع دلیل پسرفت آن است. قرآن طاغوت را حکومت نامشروع میداند، این آیه میفرماید جامعهای که از تاریکی به طرف نور میرود، رو به پیشرفت است. در حکمت متعالیه هر موجودی دارای نفس است، و جامعه هم نفس دارد و تعالی آن یعنی تعالی جامعه، این نفس تعالی دارد و تنزل دارد. تعالی آن یعنی تعالی فرهنگ، تنزل آن نیز یعنی تنزل فرهنگ.
وی از قرن چهارم و بوعلی سینا، فارابی، ذکریای رازی، علامه حلی و دیگران یاد کرد گفت: راه پیشرفت فرهنگ، آزادی است. در اثر آزادی، متفکر قلمش آزاد است و کسی سر قلمش را نشکسته است، گوینده در بیانش آزاد است و کسی زبان گوینده را نبریده است.
محققداماد ادامه داد: قدرتی که حاکم است، میتواند به فرهنگ پیشرفت بدهد و وجب تعالی آن شود، فرهنگ سیاسی، مساله دیگری است، چون حاکمیت میتواند جامعه را طوری مدیریت کند که مردم بیفرهنگ شوند. آزادی سیاسی موجب رشد فکری میشود.
وی مثالی از آزادی بیان در قرن ۵ و ۶ قمری آورد و گفت: در آن قرنها، ذکریای رازی در رد نبوت کتابی مینویسد و امام محمد رازی متکلم مذهبی سختگیری است. یک طلبه پیدا میشود و کتاب ذکریای رازی را به بخارا میبرد و جواب آن را از استادان فقه بخارا میگیرد و به ری میآورد، او چهار بار این مسیر را طی میکند و جوابها را میبرد و میآورد. اینگونه است که ما بزرگترین دانشمندان اسلامی را در همین قرون پرورش میدهد.
محقق داماد اظهار داشت: من نمیگویم فرهنگ سیاسی است اما سیاست یعنی قدرت مدیریت. هر قدرتی خود را به دین متصل کند اما رعایت آن را نکند، نامشروع است. اگر حکومتی خود را به خدا ببندد و از دیگران بخواهد به او ایمان بیاورند، نامشروع است. به هر قدرت نامشروعی، طاغوت میگویند.
|