|
کد خبر:7600 تاریخ انتشار: سـه شنبه ، 3 دی سال 1398 ساعت 14:36:0
|
طراحی الگوی ارتباط دانشگاه و جامعه در فرایند اقتصاد مقاومتی |
پژوهش «طراحی الگوی ارتباط دانشگاه و جامعه در فرایند اقتصاد مقاومتی»؛ به کوشش دکتر روحاله باقری مجد (مجری طرح)؛ دكتر میرمحمد سیدعباسزاده و محمد حسنی (استادان راهنما)؛ دكتر یداله مهرعلیزاده و ابراهیم صالحی عمران (استادان مشاور) در سال 1395 انجام شده و با تلاش دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد. |
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقدمه این پژوهش نگاشته شده است که الگوی غالب بر جامعه جهانی، الگوی رشد است که تمام رویکردهای اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است، نظامهای آموزش عالی و رویکردهای آن نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
آموزش عالی محور اصلی توسعه و همچنين محل توليد و انباشت دانش و ابزار اصلی انتقال ميراث فرهنگی شمرده میشود. درواقع آموزش عالی از اركان اصلی تضمين وحدتآفرينی است. با مقایسه علم دانشگاهی و پسادانشگاهی وضعیت فرهنگ علم از فرامادیگرایی به سمت مادیگرایی پیش رفته است و ارتباط علم با سایر نهادهای اجتماعی این تحولات را پیچیدهتر کرده است.
در خصوص ارتباط بین آموزش عالی و ابعاد مختلف توسعه بهخصوص اقتصاد مقاومتی باید اذعان کرد که توانمندی تفکر عقلانی، توانایی نوآوری و تولید محصولات جدید، وضع قانون و شناسایی آن بهعنوان کلید رشد و توسعه تلقی میشود که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و سیاستهای اصل 44 و چشمانداز 1404 میتواند یکی از شاهراههای مهم حرکات مراکز آموزش عالی به قلههای رفیع علمی باشد.
همچنین پیشرفتهای سریع در پژوهشهای معاصر علمی و نوآوری، موجب ظهور مسائل اخلاقی، حقوقی و اجتماعی شده است که رابطه بین دانشگاه و جامعه را تحت تأثیر قرار داده است.
بنابراین تحلیل همهجانبه اقتصادی و غیر اقتصادی آموزش برای افراد و جامعه در قلمرو سیاستهای علمی بهویژه در زمینه شیوههای تولید علم در سطوح منطقهای، ملی و بینالمللی از یک سو نیازمند مرور نظریهها، الگوهای مهم در فواید دانشگاه و دریافت نظرات استادان دانشگاه در سطح کشور با اجرای متخصصان حوزه آموزش عالی که در این تحقیق به آن توجه شده است را طلب میکند که میتواند بر فضای تولید علم در جامعه ایران و در زمینه برنامهریزی راهبردی در سیاستهای علم و فناوری کشور تأثیر سودمندی بهعنوان یک کشور در حال توسعه داشته باشد.
بنابراین هدف از این پژوهش:
- شناسایی ظرفیتها، اثرات، تعاملات، کانالها و شکافهای ارتباط دانشگاه و صنعت و نقش آنها در فرایند اقتصاد مقاومتی،
- شناسایی ظرفیتها، اثرات، تعاملات ارتباط دانشگاه و صنعت و نقش آن بر بازار و منافع گسترده آموزش عالی در ابعاد فردی و اجتماعی،
- شناسایی وضعیت موجود بازار و منافع گسترده آموزش عالی در ابعاد فردی و اجتماعی و نقش آن در فرایند اقتصاد مقاومتی.
همچنین روش تحقیق در این پژوهش رویکرد آمیخته است که در این رویکرد در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی و همبستگی و در بخش کیفی از مطالعه موردی استفاده شده است. جامعه تحقیق مورد نظر در بخش کمی اعضای هیأت علمی 5 دانشگاه کشور شامل، ارومیه، تهران، فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز و مازندران بوده و در بخش کیفی کارشناسان بخش پژوهش و فناوری وزارت علوم، صنعت، کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست کشور و امور پژوهش مجلس شورای اسلامی و اسناد مطابق با سازمانهای مذکور بوده است.
در بخش مربوط به بحث و نتیجهگیری تحقیق، برخی از نتایج بهشرح ذیل بیان شده است:
1. میزان توجه سیستم آموزش عالی به ظرفیتهای ارتباط دانشگاه و صنعت در وضعیت موجود چه اندازه است؟
یکی از عوامل مهم ظرفیتها، عامل کانال ارتباطی است. کانالهای مختلف دانش به نشریات علمی، مالکیت فکری، ثبت اختراعات و ایجاد واحدهای جدید دانشگاهی برای انتقال دانش اشاره شده است.
2. تا چه اندازه بین وضعیت موجود و مطلوب بازار و منافع گسترده آموزش عالی در ابعاد فردی و اجتماعی تفاوت وجود دارد؟
در عصر جدید، نهاد آموزش که پیش از این مولد علم بود، باید نگاه خود را از افق محدود مرزهای علم فراتر ببرد، زیرا اگر عصر مدرن دوران تکامل نهادی مستقل بهنام دانشگاه برای تحقق کار ویژه آموزش بود، هماکنون این نهاد برای حفظ تأثیرگذاری خود بر جوامع انسانی راهی جز تغییر کار ویژه آموزش و گسترش محدوده تأثیرگذاری خود ندارد. بنابراین در چنین شرایطی دانشگاهها نمیتوانند تنها هدف خود را رسیدن به فناوری بدانند. دانشگاهها و مراکز علمی جهان در دهههای اخیر بهجای پیگیری رویکرد «علم برای علم» همچنان نگرش «علم برای توسعه فن» را دنبال میکنند. اما ملزومات عصر جدید که پیشروی بشر قرار گرفته، دانشگاهها را بهسویی سوق خواهد داد که به معرفت در کلیه اشکال انسانی توجه کنند.
3. میزان توجه سیستم آموزش عالی در وضعیت مطلوب به توسعه پایدار تا چه اندازه میباشد؟
با توجه به میانگین مورد نظر، دانشگاه در حد متوسط بر توسعه پایدار اثر داشته است از نظر اعضا هیأت علمی (جامعه آماری بخشی از این پژوهش) 6سازه عدالت، محیط زیست، توسعه کارآفرینی، اقتصاد دانشبنیان، رقابتپذیری و توسعه منطقهای نقش تعیینکننده بر توسعه پایدار دارند.
گسترش آموزش و تحقيقات علمی محض، به تنهايی برای ارتقای سطح توسعه يافتگی كافی نبوده و پيشرفت علمی و اقتصادی، مستلزم تحول محيط اقتصادی در طول زمان و كاربردی شدن دانش پيشرفته در متن زندگی اقتصادی، بهويژه در فرايند جهانی شدن توليد و تجارت است.
4. سیستم آموزش عالی تا چه اندازه در وضعیت موجود بر کاهش آسیبپذیری اقتصادی مؤثر است؟
با توجه به وضعیت موجود توجه غیرمستقیم آموزش عالی بر کاهش آسیبپذیری اقتصادی تفاوت معناداری وجود ندارد. با توجه به میانگین وضع موجود کارکردهای دانشگاه در حد متوسط بوده است.
با توجه به مدل مورد نظر در این پژوهش 9 سازه حفظ زنجیره ارزش، همکاری با خارج و رصد برنامهها، مدیریت مصرف داخلی، مقابله با ضربهپذیری درآمد، تحول اداری و مدیریتی، وابستگی بودجهای، ایجاد ذخایر راهبردی و تولید داخلی بر کاهش آسیبپذیری اقتصادی نقش تعیینکننده دارند.
نکته مهمی که باید به آن توجه شود اين است که داشتن يک اختراع خوب کافی نيست؛ بلکه تجاریسازی موفق نيازمند کار تيمی و کسبوکار خوب است.
فارغالتحصیلان امروز، مسئولان فردا و آینده نزدیک خواهند بود. سیستم آموزشی با توجه به تغییرات علم و نوآوری در جریان است و منجر به خلاقیت، نوآوری و روحیه انتقادی در فارغالتحصیلان خواهد شد که این امر خود منجر به تحول در نظام اداری و نیازمند مدیریت منعطف خواهد بود.
با شناسایی تکنولوژیهای جدید و دانشهای جهانی، امکان شناسایی خطرات و برنامهها وجود دارد. با توجه بهاینکه بحث دهکده جهانی مطرح میشود، سیستم آموزش پیوندگاه اصلی در حوزه همکاری است.
همچنین در ادامه تحلیل فرضیات این پژوهش آمده است:
ظرفیتهای ارتباط دانشگاه و صنعت بر توسعه پایدار و غیر مستقیم برکاهش آسیبپذیری اقتصادی تأثیردارد. از طرفی اثرات ارتباط دانشگاه و صنعت بهصورت غیرمستقیم بر توسعه پایدار تأثیر داشته است. ظرفیتهای ارتباط دانشگاه و صنعت میتوانند در صورت بهکارگیری درست همراه با مدیریت کارآمد نقش مهمی بر توسعه پایدار و کاهش آسیبپذیری اقتصاد داشته باشند تحقیقات ظرفیتها و اثرات ارتباط دانشگاه و صنعت را بر اقتصاد در رویکردهای مختلف بررسی کردند. ارتباط صحيح و مؤثر دانشگاه و صنعت ميتواند موجب افزايش نوآوری و انتقال دانش و تكنولوژی شود و تنها در صورت تعامل پايدار بين اين دو نهاد، توسعه صنعتی و متعاقب آن توسعه اقتصادی و اجتماعی را میتوان انتظار داشت.
یکی از مباحث مهم در توسعه پایدار، کارآفرینی و ایجاد کسبوکار در کشور مد نظر است که ارتباط دانشگاه و صنعت یکی از شالودههای مهم در این زمینه است.
همچنین یکی از مباحث مطروحه در اقتصاد مقاومتی مدیریت و هدایت تجارت است که دانش و نوآوری در فرایند تجاریسازی نقش اساسی دارند. رابطه دانشگاه و صنعت بر پل زدن میان دو فرهنگ متمایز مبتنی است. درحالی که کار اصلی دانشگاه آموزش، تحقیق، خدمات تخصصی و در نهایت، تنوع بخشیدن به منابع اقتصادی است، کار اصلی در صنعت حداکثرسازی سود و بهرهوری و در نهایت، تحقیق و توسعه است.
برای دانشگاه ارزش کانونی از آزادی علمی و گفتمان باز است. اما در صنعت رازداری و نیز فاشسازی عمومی محدود است که ارزش کانونی تلقی میشود. از پل زدن میان دو فرهنگ توسط صنعت و دانشگاه آینده، تجاریسازی دانش و فناوریهای نو و مفید بهدست میآید.
در بخش پیشنهادات کاربردی پژوهش، برخی از پیشنهادات بهجهت رسیدن به توسعه پایدار در این پژوهش به شرح ذیل نگاشته شده است:
- قانونگذاری و نظارت،
- تغییردر نظام حکمرانی نوآوری از شبکه بسته و عمودی سیاستگذاری به شبکه باز و افقی سیاستگذاری با مشارکت ذینفعان و تأکید بر افقیسازی و یکپارچگی سیاستی در فرایند سیاستگذاری نهادهای حکمران نظام ملی نوآوری کشور،
- تغییر نگرش راجع به تفکر بیمار اقتصاد نفتی(فروش یا عدم فروش) در بدنه دولت، در حال حاضر بخش اعظم اقتصاد کشور نفتی است.
- برای رسیدن به اقتصاد پایدار نیازمند اقتصاد باز هستیم، برای ایفای نقش در اقتصاد باز دانشگاههای کشور باید بینالمللی شوند،
- هماهنگ و متوازن نمودن برنامه آموزش عالی با برنامه توسعه،
- طراحی الگوی مدیریت و توسعه مناسب برای عرصههای محیط طبیعی بهمنظور کاهش وابستگی به منابع طبیعی و ایجاد جایگزین برای بخشی از افراد و سازمانهای وابسته به این منابع، بهرسمیت شناختن حقوق جامعه محلی در بهرهبرداری از منابع طبیعی، برونسپاری و ایجاد تشکلهای مرکب از جامعه محلی و دانشآموختگان مجرب و فرهنگسازی در راستای اجرای شدن سیاستهای کلی بههمراه توجه لازم برای استقرار روشهای آلی بازیافت، تکمیل سیستمهای خنثیسازی، بیخطرسازی و گنجاندن دورس مدیریت انرژی و محیط زیست در سیستم آموزشی از جمله رئوس فعالیتهای است که در سیاستگذاری مدیریت پایدار منابع طبیعی کشور باید مدنظر قرارگیرد،
- توجه به رویکردهای غیربازاری-اجتماعی و غیربازاری-فردی در دو بخش حوزه و دانشگاه،
- مدیریت از راه ارزشها، مفهومی نوین در علم مدیریت است که بیشتر ماهیت توانافزایی دارد و این توانافزایی زمانی ارزشمند است که به نتایج پایدار عملکرد منجر شود،
- وقتی تصویر روشنی از رسالت و ارزشهای خود داشته باشیم، مبنای محکمی برای ارزیابی اقدامات مدیریتی و تنظیم آن با رسالت و ارزش خواهد بود. شناسایی ارزشها و عمل براساس آنها و برنامهریزی بر پایه آنها قطعاً رسیدن به اهداف بر پایه ارزشهای کلیدی را رهنمون میسازد،
- مدیریت از راه ارزشها به دنبال حاکمسازی ارزشهای اساسی و اولویتدار در فرایند مدیریت تحول است. یعنی در برنامهریزی میخواهیم تحولات و تعدیلاتی ایجاد کنیم تا براساس آنها بتوانیم به اهداف و ارزشهای تعیین شده توسط تصمیمگیران اصلی، راحتتر، سریعتر و با هزینه کمتر دست یابیم.
فایل پژوهش مذکور را میتوانید از اینجا دانلود کنید:
|