کد خبر:7297   تاریخ انتشار: چهارشنبه ، 6 آذر سال 1398 ساعت 11:38:0

حقوق فرهنگی شهروندان در مبانی اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

پژوهش«حقوق فرهنگی شهروندان در مبانی اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران »؛ به کوشش محسن داوری (مجری طرح) در سال 1388 انجام شده و با تلاش دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد.


به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد، این مفهوم مهم از منظر اسلام این چنین تعریف شده است: فرهنگ به‌عنوان ویژگی زندگی انسان و جنبه جداکننده انسان از حیوان دارای سه نظام وابسته به یکدیگر است که عبارتند از:
 الف) نظام شناخت‌ها و باورها
 ب) نظام ارزش‌ها و  گرایش‌ها
 ج) نظام رفتارها و کردارها
در بخش دیگری از این پژوهش مفهوم حقوق بشر از منظر اسلام چنین تعریف شده است: «حقوق بشر آن امور ثابت و پایدار و مشترک در همه انسان‌ها است که هر انسانی به جهت انسان بودن باید آن را دارا باشد و این حق را خداوند متعال از آغاز زندگی برای او مقرر کرده است.»
پس از تعریف «حقوق بشر» نوبت به تعریف مفهوم «حق شهروندی» است که پژوهشگر آن را چنین تعریف می‌کند: «حقوق شهروندی مجموعه حقوق و تکالیف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که اولاً با حقیقت انسان‌ها و جامعه تطابق دارد و ثانیاً این حقوق و تکالیف در ارتباط با افراد با یکدیگر و با جامعه و با حکومتی است که تدبیر امور آنها را جهت نیل به سعادت دنیوی و اخروی بر عهده دارد.»
مهم‌ترین حق فرهنگی بشر «حق توحید و یکتاپرستی» است که از منظر اسلام در این پژوهش به‌ آن اشاره شده  است، اینکه انسان باور توحیدی داشته باشد و به سمت ارزش‌های توحیدی تمایل دارد، در نهایت رفتار توحیدی خواهد داشت.
بنابراین هدف از این پژوهش تبیین مفهوم حقوق فرهنگی شهروندان از منظر اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و چارچوبی کلی و  حقوق فرهنگی برای فعالیت‌های کشور تبیین و ارائه دهد. 
برخی از سؤال‌های مهم این پژوهش به شرح ذیل است:
  1. مفهوم حق فرهنگی در مبانی اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چیست؟
  2. مصادیق حقوق فرهنگی شهروندان در مبانی اسلامی، قانون اساسی و نحوه تأمین این حقوق چیست؟
روش این تحقیق از نوع نظری که با روش توصیفی انجام شده است.
در ادامه پژوهش در مورد نقش و جایگاه فرهنگ در شناخت انسان آمده است که شناخت انسان مستلزم شناخت هدف انسان و رفع نیازهای وی در قلمرو طبیعت، ماورای طبیعت نفس خویش و انسان‌های دیگر است.
شالوده فرهنگ نگرش انسان به خود، محیط اطراف خود، جهان خاکی و جهان برین است که مبتنی بر آن، ارزش‌ها، گرایش‌ها و آنگاه کردارهای خود را صورت می‌بخشد.
حق فرهنگی بشر از منظر اسلام موضوع دیگری است که پس از بررسی چند مفهوم مشابه به‌وسیله پژوهشگر مورد توجه قرار گرفته و ضمن اشاره مجدد به این موضوع،که حق توحید زیربنا و هدف همه حقوق است، بر این مورد تکیه شده که حق فرهنگی شهروندان از منظر اسلام مجموعه تکالیف و حقوقی است که اولاً با حقیقت انسان‌ها و جامعه تطابق دارد و ثانیاً این حقوق و تکالیف در ارتباط افراد با یکدیگر، با جامعه و با حکومتی است که تدبیر امور آنها را جهت نیل به سعادت دنیوی و اخروی برعهده دارد.
در ادامه این مبحث و ذیل عنوان «مؤلفه‌های حقوق فرهنگی بشر» موارد ذیل مورد اشاره واقع شده است:
  1. حق توحید در حوزه باورها و اعتقادها،
  2. حق توحید در حوزه گرایش‌‌ها و ارزش‌ها،
  3. حق توحید در حوزه رفتارها.
 در بخش دوم پژوهش حقوق فرهنگی شهروندان در مبانی اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ذیل عنوان «دین اسلام و تأمین حقوق فرهنگی بشر» به این موضوع اشاره شده که دین یک مقوله حداکثری است که همه ابعاد زندگی مادی و معنوی انسان را در بر می‌گیرد و با توجه به همین تعریف اگر مفروضات اساسی شخص را باورهای آن شخص بدانیم که با ثبات‌ترین بُعد وجود انسان را تشکیل می‌دهد و اگر ارزش‌ها را معیار تعیین خوبی و بدی در زندگی انسان بدانیم و رفتارها را بروز و ظهور ملموس مفروضات اساسی و ارزش‌ها بدانیم؛ می‌توان گفت اسلام تنها برای تأمین حق فرهنگی بشر آمده است.
در ادامه این مبحث پژوهشگر چنین نگاشته است: پس از تبیین این مهم که حق توحید اصلی‌ترین حق فرهنگی بشر است که دین عهده‌دار تبیین آن است، این مهم مورد بحث قرار خواهد گرفت که همه تعالیم اسلام برای تأمین حق فرهنگی بشر است و برای تحقق این مهم سازوکارهایی را مدنظر قرار داده است.
پژوهشگر در تشریح این سازو‌کارها به ذیل اشاره کرده است:
  1. جامعه اسلامی و حقوق و تکالیف فرهنگی شهروندان،
  2. رابطه ولایی بین اعضای جامعه اسلامی و تأمین حقوق فرهنگی،
  3. تواصی به حق و امر به معروف و نهی از منکر و تأمین حقوق فرهنگی شهروندان.
پس از این دسته‌بندی موضوع «امر به معروف و نهی از منکر» و تأمین حقوق فرهنگی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابعاد حقوق فرهنگی شهروندان بررسی شده و چنین آمده است: با دقت در تعالیم اسلام چنین برداشت می‌شود که اسلام یک برنامه و دستور اصلی و مهم برای تأمین حق فرهنگی مردم در نظرگرفته و در سطوح مختلف و با عنایت به محیط‌های مختلفی که افراد با آن در ارتباط هستند، اجرای آن را ساری و جاری داشته است و آن عبارت است از امر به معروف و نهی از منکر.
پس از اشاره به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در تأمین حقوق فرهنگی در توضیح بیشتر مفهوم فوق‌الذکر آمده است.
پژوهشگر در مبحث دیگری موضوع مهم وظیفه مؤمنان در تأمین حقوق فرهنگی یکدیگر را بررسی کرده و چنین نگاشته است: «از تعهدات و مسئولیت‌های مهمی که در اثر ولایت مؤمنان نسبت به همدیگر ناشی می‌شود و با دقت در آیه شریفه مورد استشهاد در مورد ولایت بین مؤمنان چنین برداشت می‌شود مؤمنان با اعتقاد توحیدی بر رعایت حدود شرعی، اوامر و نواهی الهی اهتمام دارند.»
با تبیین وظیفه مؤمنان و عموم افراد در اهتمام به تأمین حقوق فرهنگی یکدیگر در جامعه اسلامی از طریق امر به معروف و نهی از منکر باید تذکر داده شود که این وظیفه شرعی از طرق مختلف قابل انجام است.
پژوهشگر در مبحث حکومت و تأمین حقوق فرهنگی مردم با اشاره به نظریه، لزوم دخالت حکومت در فرهنگ آورده است: در این دیدگاه با معرفی دولت به‌عنوان مرکزیت و محور نظام اجتماعی آن را بزرگ‌ترین نهاد موارد اجتماعی معرفی می‌کند که نه تنها مسئولیت سرپرستی و تکامل ساختارهای اجتماعی را برعهده دارد، بلکه متولی فرهنگ، سرپرست آن و مسئول تکامل تمام ابعاد اجتماعی بشر است و به همین دلیل اصولاً برنامه‌ریزی‌های فرهنگی، مستقل از تأثیرات دولت نیستند، بلکه به‌دلیل جایگاه خاص آن حوزه، فرهنگ و برنامه‌ریزی فرهنگی به‌نحو گسترده‌ای تحت تأثیر آن قرار دارد.
در ادامه پژوهش حقوق فرهنگی شهروندان در مبانی اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ذیل مبحث نهادهای تأمین حقوق فرهنگی شهروندان در حکومت اسلامی به موارد ذیل اشاره شده است:
  1. مسجد
  2. نهاد حسبه «امر به معروف و نهی ازمنکر»: این نهاد وظیفه دارد تا درحوزه عمومی جامعه نسبت به رعایت حدود شرعی نظارت داشته باشد.
در بخش سوم این پژوهش، تبیین فرهنگ به‌عنوان نظامی به‌هم پیوسته و متشکل از سه حوزه باورها، گرایش‌ها و رفتارها و با در نظر گرفتن قلمروی آن تمام مسائل زندگی انسان را فرا می‌گیرد.
لذا، با نام حقوق و تکالیف مردم و حکومت جهت تأمین این حق بیان شد، از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان میثاق مردم و حکومت جهت تأمین این حق می‌توان نام برد.
پس از ارائه این توضیح کوتاه پژوهشگر تحت عنوان نکات اساسی تأمین حقوق فرهنگی شهروندان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به موارد ذیل اشاره کرده است:
  • معرفی اسلام به‌عنوان دین رسمی،
  • پذیرش حق فرهنگی در قانون اساسی،
  • تبیین حق فرهنگی شهروندان در پرتو اصل 4 قانون اساسی.
در ادامه عنوان پذیرش تنوع فرهنگی در قانون اساسی و حقوق اقلیت‌های دینی نیز آمده است: نظام جمهوری اسلامی با وجود مکتبی بودن و پایبندی کامل به اصول و موازین اسلام و تشیع، با واقع‌بینی و دوراندیشی کلیه مذاهب اسلامی غیرشیعه و حتی اقلیت‌های دینی غیرمسلمان را به‌عنوان شهروند نظام اسلامی پذیرفته و حقوق و آزادی‌های آنان را به رسمیت شناخته است.
در مبحث دیگر  این پژوهش ذیل عنوان قانون اساسی و تعیین حکومت توحیدی برای تأمین حقوق فرهنگی مردم آمده است: تنها حکومتی که صلاحیت تأمین حق فرهنگی و حق توحید را دارد نظام حکومتی توحیدی است؛ یعنی نظامی که بر‌پایه تعالیم توحیدی برپا و اداره می‌شود.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز با عنایت به این امر حکومت را برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه‌گری فردی و یا گروهی نمی‌داند، بلکه تبلور آرمان سیاسی ملتی هم‌فکر می‌داند که به خود سازمان می‌دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به‌سوی هدف نهایی بگشاید.
در فصل دیگر پژوهش حقوق فرهنگی شهروندان با اشاره به اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تأمین حقوق فرهنگی در حوزه باورها، گرایش‌ها و رفتارها اصول مختلفی از جمله قانون اساسی و نهادهای فرهنگی اجرایی نظام جمهوری اسلامی مورد اشاره قرار گرفته که برخی موارد به این شرح است:
  1. اصل هشتم قانون اساسی در مورد امر به معروف و نهی از منکر،
  2.  تکالیف مردم در قبال حکومت و یکدیگر،
  3.  وزارت آموزش و پرورش،
  4.  وزارت علوم، تحقیقات و فناروی،
  5.  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،
  6.  سازمان تبلیغات اسلامی،
  7.  شورای عالی انقلاب فرهنگی.
در حوزه مربوط به گرایش‌ها هم مطبوعات و رسانه‌های گروهی، احزاب و جمعیت‌های صنفی، سیاسی و .... مورد توجه قرار گرفته‌اند و نهایتاً در بخش مربوط به گرایش‌ها هم مواردی مشابه با مباحث قبلی مورد اشاره قرار گرفته است.

 فایل پژوهش مذکور را می‌توانید از اینجا دانلود کنید: