دکتر غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در نشست نقد و بررسی کتاب «فارسی شکسته» عنوان کرد: مسئله شکستهگویی و درست نویسی، مسئله ما در فرهنگستان هم هست. از ما توقع میرود که قاعده وضع کنیم و سوال میشود که مرز شکستهنویسی کجاست؟ و ما باید سنجیده به این سوال پاسخ دهیم.
دکتر حدادعادل در ادامه این نشست که با حضور امید طبیبزاده، نویسنده کتاب فارسی شکسته، احمد سمیعیگیلانی، علی صلحجو، آبتین گلکار و علیاصغر محمدخانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، بیان کرد: شکستهگویی صورت طبیعی و اولیه زبان است؛ یعنی همانطور که نوشتن از گفتن متاخر است، درستنویسی هم بعد از شکستهگویی پدید آمده است. درواقع شکستهگویی کار زبان و سهم گوش است و درست نویسی، کار دست و قلم و سهم چشم است. در قدیم اینها کاملا از هم متمایز و مجزا بود.
رمان میدان شکستهگویی است
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: مسئله این است که در زبان فارسی امروز، شکستهگویی که کار گوش و زبان بوده، در حال سرایت به حوزه نوشتاری و کتاب است، که نتیجه آن شکستهنویسی است. تصور میکنم یک جهت آن متوجه پدیدآمدن یک نوع ادبی به نام رمان است؛ چون ما در قدیم چیزی مانند رمان امروز نداشتیم. کار رمان این است که همه احوال زندگی را بیان کند و چون شامل دیالوگها و گفتوشنودها است، میدان شکستهگویی است. بخش دیگر آن متوجه شعر کودک است؛ چون شعر کودک هم همیشه شکسته بوده؛ اما نوشته و چاپ نمیشده است. در اصل شاید بیشترین جایی که در شعر با شکستهگویی انس داریم،همین شعر کودک است.
دکتر حداد عادل در ادامه به حضور و ورود شکستهنویسی در تبلیغات اشاره کرد و گفت: چیزی که امروز توجه همه ما را جلب کرده، حضور و رواج شکستهنویسی در تبلیغات شهری است، دهههای قبل چنین چیزی رواج نداشت؛ اما امروز در بزرگراهها، تابلوهای گرانقیمت، با اجارههای سنگین، پر از شکستهنویسی است. این یک پدیده جدید است که تابلوهای تبلیغاتی میدان شکستهنویسی شده است.
کجا نباید شکستهنویسی کرد
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن بیان اینکه مسئله اصلی ما این است که کجا نباید شکستهنویسی کرد؛ افزود: ما حدود صد جلسه از شورای فرهنگستان را به بررسی دستور خط اختصاص دادیم. تفاوت کار ما در فرهنگستان با کار گذشتگان این بود که ما به جای تکیه روی بایدها، روی نبایدها تکیه کردیم؛ که این یک مقدار ما را از بحث و دعوا نجات داد. چون این منطقه باید و نبایدی که ما در دو سر طیف تعریف کردیم، مورد اتفاق عموم است. حال در شکستهنویسی هم باید گفت که کجا نباید شکستهنویسی کرد.
او ادامه داد: همانطور که شکستهگویی در بعضی جاها اشتباه است، در نوشتن هم حتما در جاهایی شکستهنویسی بد و ممنوع است. مثلا در مطالب رسمی که از جایگاههای رسمی صادر میشود و ماهیت حکمی، ابلاغی، دستوری و... دارد، باید از شکستهنویسی پرهیز شود. در اصطلاحات و کلماتی که هویت علمی پیدا کردهاند، شکسته نویسی مجاز نیست. یا در آنچه که خطاب به مردم نوشته میشود، ،در جایی که راهنمایی یا تجویز میکنند، انتظار میرود شکستهنویسی نباشد. در مجموع جایی که عواطف و احساسات مدخلیت ندارد، بهتر است شکستهنویسی نشود.
دکتر حدادعادل در ادامه به شکستهنویسی در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: مشکل جدیدی که در دوره ما بهوجود آمده، که هنوز در حال غلیان و فوران است و تبلوری نیافته، وضع زبان در فضای مجازی است که در آنجا شاهد شکستهشدن دیوار سنتی بین کتابت و سخن گفتن هستیم. در فضای مجازی، مخاطب همان شکلی از کلمه را مینویسد که آن را میگوید؛ که این هم طبیعت این شکل خاص فضای مجازی است، که باید آن را به رسمیت بشناسیم. اگر هم کسی بخواهد از بیخ و بن منکر شکستهنویسی شود، معلوم است که ماهیت کاربرد این دستگاه را در روابط بین اشخاص و صمیمیت نشناخته است.
وی اضافه کرد: پس اگر قبول کردیم که این یک شکل ثالثی از نوشتن است که انگار عکسبرداری از تلفظ است. در این صورت ما وارد یک بحث سنگین میشویم، که چگونه باید آن را قاعدهمند کرد. چون اگر به حال خود رها شود و قرار باشد هر کسی قاعدهای برای خود داشته باشد، این زبان هیچوقت تبدیل به یک هنجار نمیشود. الان تنوعی در شکستهنویسی است، که گیجکننده است و سوال این است که این تنوع آزاردهنده بهطور طبیعی خودش به یکدستی مبدل میشود، یا جایی مثل فرهنگستان باید وارد بشود و برای آنها قاعدهای بگذارد.
|